مجموعه داستان «گذر از زمستان» نوشته اولیویه آدام با ترجمه مارال دیداری توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

مجموعه داستان نویسنده جوان فرانسوی به ایران رسید

    به گزارش «قدس آنلاین»،  مجموعه داستان «گذر از زمستان» نوشته اولیویه آدام به تازگی با ترجمه مارال دیداری توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دویست و بیست و نهمین کتاب داستان غیرفارسی مجموعه «جهان نو» است که توسط این ناشر چاپ می شود.

اولیویه از نویسندگان جوان فرانسوی است که در سال ۲۰۰۴ با کتاب «گذر از زمستان» برنده جایزه گنکور شده است. داستان این کتاب در عین داشتن وحدت، با روایتی نزدیک، به یکدیگر مربوط اند. به عبارتی این کتاب، رمانی قطعه قطعه است که برای نوشتنش از قالب داستان کوتاه استفاده شده است. اتفاق خاص در این زمینه این است که در سنت نویسندگی فرانسوی، رمان اهمیت زیادی دارد و داستان کوتاه چندان جایگاهی ندارد. با این حال، آدام موفق شده با یک مجموعه داستان کوتاه جایزه مهم گنکور را از آن خود کند.

مرگ، زندگی گذشته، آدم هایی که از دست رفته اند و فقدان از جمله مفاهیمی هستند که در داستان های این کتاب وجود دارند. آدم های این داستان ها، با گذشته ای دور ارتباط دارند و در فرازی از قصه ناچارند به گذشته رجوع کنند. برف، یکی از عناصر ثابت و حاضر در بیشتر داستان های این کتاب است.

این کتاب ۹ داستان کوتاه را با این عناوین شامل می شود: پیالا مُرد، خستگی، خاکستر، سال نو، سکوت، در بازگشت، لَکَنو، بی خداحافظی، زیرِ برف.

در قسمتی از داستان «لکنو» از این کتاب می خوانیم:

دوباره سوار تریلی شدیم. حالم را پرسید. گفتم خوبم ولی خوابم می آید. از پشت صندلی پتو و بالش درآورد. آن ها را به طرف من گرفت. آدرس را بهش دادم و راه افتاد. نخوابیدم، اما همین که چشم هایم را بسته بودم و به صدای موتور ماشین، صدای آرام موسیقی و او گوش می دادم خودش خیلی خوب بود. سرفه می کرد، سیگار روشن می کرد، با سر انگشتانش روی فرمان ضرب می گرفت، گونه هایش را می خاراند و گه گاهی آه می کشید.

جلو در ورودی مجمتع پیاده ام کرد. خواستم برای مزاحمتی که پیش آمده بود به او پانزده یورو بدهم، اما قبول نکرد. اصرار کردم و گفتم این قضیه باعث تاخیرش شده و امشب شب نوئل است، گفت به هر حال وقتی مرا دیده است، داشته برای استراحت آماده می شده، می خواسته دو سه ساعتی بخوابد، اگر هم به جای این کار به رانندگی ادامه می داده باز هم زیاد فرقی نمی کرده است. بهش گفتم احتیاط کند. نوئل را تبریک گفت و با کامیون غول پیکرش دور شد. عجله داشت به خانه اش برسد، فقط آخر هفته ها بر می گشت خانه، دلش برای بچه هایش تنگ می شد، از دست خودش عصبانی بود که نتوانسته نوئل را با آن ها بگذراند، این را لابه لای حرف هایش گفته بود.

این کتاب با ۹۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۰ هزار ریال منتشر شده است.

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.