حمیدرضا شکارسری: «از کهکشان آمده است/ که در نگاه من بدود/ شیری/ با یال رها در باد/ به‌رنگ قهوه‌ای روشن/ و تابناک.»*

تخیل یا توهم؟!

ژانر را نوع، قسم یا گونه معنا می‌کنند. نوع ادبی یا ژانر ادبی در اصطلاح برای طبقه‌بندی آثار ادبی به‌کار می‌رود و هم ویژگی‌های محتوایی و معنایی و هم ویژگی‌های شکلی و صوری در این تقسیم‌بندی به‌کار می‌آید. تقسیم‌بندی براساس شکل و صورت آثار ادبی به تعیین قالب شعری می‌انجامد.

برخی شعر ناب را شعری می‌دانند که به ژانربندی موضوعی خاصی تن ندهد. به‌عبارت دیگر تنها ویژگی‌های صوری آن باعث افتراق آن از دیگر متون باشد. مشکل این نوع تقسیم‌بندی آنجا بروز می‌کند که شعر ویژگی فرمی خاصی نداشته باشد(مثل بسیاری از اشعار نو یا آزاد) و به ژانربندی موضوعی خاصی هم تن ندهد و تنها تخیل شاعرانه آن برجسته باشد. ژانر یا نوع شعری چنین متنی چیست؟ آیا این اساساً مشکل محسوب می‌شود یا نمایانگر آزادی و رهایی متن است؟

شعر «مظاهر شهامت» هیچ مفهوم و محتوای خاصی را باز نمی‌تاباند. او تخیل خود را آزاد گذاشته است. مکانیسم این تخیل، جناس تام بین نام کهکشان راه شیری و سلطان جنگل است. برای او نه تناسب و علاقه این دو شیر مهم است و نه پتانسیل تأویلی این تصویر. آیا این تخیل سر به وهم نگذاشته است؟ وقتی نه ساختار شکلی و قالبی و نه مفهوم و درون‌مایه‌ای از تخیل شاعر حمایت نکند و آن را در چهارچوب خود نپذیرد، متن به‌سمت تخیل آزاد یا وهم پا می‌گذارد. برخلاف تخیل‌نویسی، وهم‌انگاری ساده‌ترین شیوه نزدیک‌شدن به شعر است، چون حامل ساده‌ترین و دم‌دستی‌ترین تداعی‌هاست.

نتیجه وهم‌انگاری، لذتی آنی است که به‌علت گسل از زندگی انسانی و دغدغه‌های ازلی و ابدی و حتی دل‌مشغولی‌های روزمره، هرگز در ذهن مخاطب ادامه نمی‌یابد و پایدار نمی‌ماند.

*جمهوری برزخ/ مظاهر شهامت/ شانی/ 1395/ صفحه 46.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.