مشهد- امروز ۲۱ تیر ماه مصادف با روز سرکوب خونین قیام مردم علیه کشف حجاب در مسجد گوهرشاد است روزی که صدها زن و مرد نه برای خود، بلکه برای دفاع از ارزش‌های اسلام با قانون کشف حجاب رضاخانی مبارزه کردند.

ضرورت ورود جدی هنر برای واکاوی قیام گوهرشاد

قدس آنلاین- گروه استان ها: ۲۱ تیر ماه حکایت حادثه سال ۱۳۱۴  است که در خلال آن سنگ‌فرش‌های مسجد گوهرشاد حرم مطهر رضوی(ع) به خون دهها نفر از زنان و مردان رنگین شد.
روزی که هر تاروپود نقش و نگارهای مسجد گوهرشاد، حرف‌های زیادی از این واقعه برایمان دارند.
از قیام خونین ۱۳۱۴ بیش از ۸۲ سال می‌گذرد و بسیاری از شاهدان عینی آن واقعه نیز از کنارمان رخت بربسته‌اند اما واقعه مسجد گوهرشاد و اعتراض مردم به کشف حجاب رضاخانی ثبت شده و به برگی از تاریخ ماندگار مشهد تبدیل شده است.
هرچند دیر، شهدا و گوهرهای مسجد گوهرشاد را به خاطر آوردیم، اما تاریخ همچنان پابرجاست و هنوز هم هستند کسانی که برگ تلخی از تاریخ را در سینه‌هایشان حفظ کرده‌اند و آن را سینه به سینه گسترش داده‌اند.
هرچند دیر آمده‎ایم اما هنوز هم هستند کودکان و نوجوانانی که از آن روز به یادگار مانده‌اند، در حالی که امروز تبدیل به پیرمردها و پیرزن‌های ۸۰ و ۹۰ ساله شده‌اند، اما همین چین و چروک‌های پیشانی‌شان آدم را به تاریخ می‌برد.
شهیدان و شاهدانی که هر کدامشان سروهایی فیروزه‌‎ای هستند و تنها یادمان آن‌ها کاشی‌ها و نقش و نگارهای فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد است.
برای واکاوی و بازخوانی سند این واقعه به عنوان یکی از حرکت‌های مهم ملی و دینی گفت‌وگویی صمیمانه با «وحید جلیلی، معاون فرهنگی شهرداری مشهد» ترتیب داده‌ایم.
کسی که قیام گوهرشاد را هفت سال دفاع مقدس می‌داند و از آن به عنوان نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاهنشاهی یاد می‌کند و برای معرفی و ریشه یابی آن طی سال‌های اخیر گام‌های ارزشمندی پس از سکوتی ۸۰ ساله برداشته است.
گفت‌وگوی ما را با او بخوانید.

جناب آقای جلیلی هدف معاونت فرهنگی شهرداری مشهد پس از ۸۲ سال از احیای این واقعه چه بوده است؟

تاریخ و فرهنگ با هم پیوند دارند، چراکه فرهنگ شهر را هرگز نمی‌توانید از تاریخ شهر جدا کنید.
گرچه اخیراً واژه ترور بیولوژیک رایج شده، اما می‌توان گفت جامعه ایرانی در معرض یک ترور بیولوژیک برای از دست دادن حافظه تاریخی و دچار شدن به آلزایمر است.
انسانی که حافظه‌اش را از دست می‌دهد، اولین اتفاقی که برایش می‌افتد سرگردانی در حال است.
اگر پروفسور هم باشد وقتی آلزایمر بگیرد راه منزلش را گم می‌کند حال اگر جامعه بزرگی مثل ایران با این سابقه تاریخی و این عظمت فرهنگی که در طول تاریخ داشته نیز دچار چنین تروریسم بیولوژیکی بشود، قطعاً اولین نتیجه‌اش این است که «قطب نما» یش را گم می‌کند و نمی‌تواند از تجربیاتی که با هزینه‌های هنگفت بدست آورده برای رفتن به سمت آینده‌ای درخشان استفاده کند.
ماجرای پرداختن به قیام گوهرشاد از لحاظ تئوریک بر چنین گزاره‌ای مبتنی است.
بخش مهمی از بلایی که بر سر این شهر آمده، از جهت شهرسازی فاجعه بار و آسیب‌های اجتماعی یا... به تضعیف هویتی مشهد بر می‌گردد یعنی وقتی، شهر؛ تعریف و تاریخ خودش را گم کند، وقتی هویت شهر کمرنگ شود و در امروز بازآفرینی نشود براحتی هر بلایی سرش می‌توان آورد.
اگر مشهد به یک نوع توسعه بی در و پیکر و هردمبیل و سرگردان و بی فرجام دچار شده یک علت مهمش این است که آن عظمت تاریخی و حماسی و تمدنی‌اش اش یادآوری نشده است.
در این راستا ما در دو محور تلاش کردیم در حد مقدوراتمان با این عارضه مقابله کنیم.
یکی توجه به فرهنگ کهن در شهرک تاریخی «مشهد دوست داشتنی» با زنده کردن ماجراها، شخصیت ها، افتخارات خراسان بزرگ و مشهد تمدن ساز و دیگری هم در تاریخ معاصر است.
چون تنها توجه ویژه به واقعه قیام گوهرشاد است که از هر طرف نگاه کنید سزاوار این است که خیلی بیش از این‌ها به آن پرداخته شود.

در ماندگاری این قیام چه باید کرد؟

اصل قیام که ماندگار است، همان طور که اعتقاد داریم هر ماجرایی که در او اخلاص باشد، باقی است و به تعبیر قرآن «و ما عندالله باق» می‌باشد.
اما مهم این است که ما این لیاقت را پیدا کنیم که شکر این حماسه بزرگ ماندگار را به جا بیاوریم و خود را از این گنج بزرگی که در مشهد با نام قیام گوهرشاد وجود دارد، محروم نکنیم بنابراین باید تلاش کنیم دسترسی مردم بخصوص نسل جوان به این گنج تسهیل شود و آن چه در دو سه سال گذشته انجام شده با این هدف بوده است.
فی المثل حدود ۱۰۰۰ مصاحبه در حوزه تاریخ شفاهی برای ثبت قیام گوهرشاد و ماجراهای کشف حجاب رضاخانی صورت گرفته که ۶۰ درصد مصاحبه‌ها با افراد بالای ۸۰ سال است.

اگر این کار را بلافاصله بعد از انقلاب شروع می‌کردیم آن زمان میلیون‌ها نفر بودند که از این ماجرای کشف حجاب رضاخانی خاطره داشتند و ده‌ها هزار نفر به طور مشخص از قضیه قیام گوهرشاد خاطراتی داشتند ولی امروز بخش اعظمی از آن منابع با غفلت جامعه یا مدیران و یا فعالان فرهنگی و هنرمندان از دست رفته‌اند و تنها بخش محدودی باقی مانده‌اند.
در گزارشی که به حضرت آقا نیز تقدیم شد، ایشان ضمن ابراز خشنودی از این حرکت ابراز تأسف و دریغ کردند که کاش این قضیه خیلی زودتر از این‌ها شکل می‌گرفت.
درعید نوروز در مشهد هم گزارش مفصلی از این عملیات فرهنگی ارائه شد و رهبر معظم انقلاب حدود دو ساعت وقت گذاشتند تابلوهای نقاشی را دیدند و بسیاری از حرکت‌ها از بخش‌های پژوهشی تا اسنادی که کشف شده تا فعالیت‌های ادبی و رسانه‌ای که شروع شده را دیدند و بعضاً راجع به آن‌ها نکته گفتند که در ایام سالگرد حماسه احتمال دارد منتشر شود.
ولی ایشان ابراز تأسف کردند کاش این حرکت زودتر شروع شده بود.
به هر حال اکنون ما در یک دهه طلایی قرار داریم و اگر در همین چند سال پیش رو اقدام فوری صورت نگیرد، بقیه آن هم از دست خواهد رفت.
در چند ماه گذشته بالای ۲۰ نفر از کسانی که با آنان مصاحبه گرفتیم فوت شده‌اند.
خوشبختانه از فریمان تا طرقبه تا مناطق مختلف مشهد در دوسال و نیم گذشته ۱۰۰۰ مصاحبه و ۲۵ هزار دقیقه فیلم گرفته شده است.

شما در جایی گفته بودید، طی ۸۰ سال گذشته حتی کارت پستالی در باره این واقعه چاپ نشده، آیا رخداد خاصی در حوزه هنری طی سال‌های اخیر اتفاق افتاده است؟

من در جمع هنرمندان مشهدی عرض کردم، اولویت اولم این است که دنبال هنر طبیعی در مشهد هستم. هنرطبیعی یعنی اگر در هر شهر بزرگ دنیا طی یک شب، صدها نفر را به خاطر یک مطالبه فرهنگی به خاک و خون کشیده بودند؛ ۸۰ سال بعد، حتماً در مورد آن واقعه به اندازه یک موزه؛ آثار هنری وجود می‌داشت، ولی کل مشهد را بگردید یک کارت پستال هم راجع به واقعه گوهرشاد پیدا نمی‌کنید.
این واکنش مامبهوت کننده است! یعنی تا ۸۰ سال، واقعه‌ای که هولوکاستی است برای خودش؛ این چنین بایکوت، سانسور و از دسترس توده‌ها و نخبگان دور داشته شود!
اگر ما وضعیتمان طبیعی بود حتی اگر دغدغه‌های ملی و دینی و اعتقادی نداشتیم، چنین واقعه‌ای با چنین ابعادی حتماً باید یک بازتاب و انعکاس وسیعی در هنر و رسانه و پژوهش و تاریخ نگاری ما پیدا می‌کرد، ولی متأسفانه وقتی ورود پیدا می‌کنیم، می‌بینیم چه در دوره پهلوی‌ها و چه بعد از انقلاب اسلامی کاری در خور و شایسته این حماسه بزرگ نشده است.
بنابراین ما تلاش کردیم همه عرصه‌ها را فراخوان کنیم در هنر مثلاً از شعر، انیمیشن، تصویرسازی، نقاشی، موسیقی، شعر کودک، مستندسازی و همه این‌ها استفاده کردیم.
خوشبختانه امروز می‌توانیم اعلام کنیم که در بسیاری از این‌ها به نتیجه رسیده‌ایم و محصولش آماده شده، به عنوان مثال در حوزه شعر یک کتاب مفصل روایت شاعران است از ماجرای گوهرشاد که بسیاری از چهره‌های شعر انقلاب در مورد این حماسه شعر گفتند.
در حوزه موسیقی آریا عظیمی نژاد از آهنگسازان مشهور کشور کارخوبی ساختند که ان‌شاءالله بزودی رونمایی می‌شود در این اثر شعرش را دکتر محمد مهدی سیار سروده‌اند و آوازش را حجت اشرف زاده خواندند و کلیپ خوبی مبتنی بر همین اثر ساخته شده که آماده رونمایی است.
در حوزه ادبیات و رمان نویسی هم با بعضی نویسندگان برتر کشور صحبت شده و مقداری طول می‌کشد تا محصولش منتشر شود، ولی در جریان است.
همچنین ۱۰ قسمت نمایش رادیویی ساخته شده است و مجموعه داستان کوتاهی آماده چاپ می‌باشد. تصویر سازی از کل روند کشف حجاب نیز از ابتدای حاکمیت رضاخان تا اخراج او از کشور صورت گرفته است.
در حوزه مستند هم کار خوبی بنام «یک خانم محترم» درمورد شهیده محترم بانوی کاشانی ساخته شده که در مشهد مورد حمله عوامل رضاخانی قرار می‌گیرد و بر اثر ضرباتی که وارد می‌شود به شهادت می‌رسد.
همچنین در حوزه تئاتر کارهای خوبی انجام شده که هم اکنون در نمایشگاه مشهد دوست داشتنی بخشی از آن اجرا می‌شود.
در حوزه تاریخ نگاری و تحلیل علمی و پژوهشی در ماجرا هم با همت دکتر وکیلی همایش علمی پرباری برگزار شده که در آن بیش از ۱۰۰ مقاله پذیرفته شد و بیش از ۵۰ مقاله را اعضای هیئت علمی نوشتند که ۱۷ نفر دانشیار بودند و نقطه عطفی در حوزه پروهش بود و این ماجرا را در فضای علمی و آکادمیک ما زنده کرد و امسال هم استادهای دیگری دعوت شدند و تحلیل‌ها و یافته‌های خودرا اعلام خواهند کرد.
کانال‌های تلگرامی از جمله کانال «رضا ماکسیم» که ماکسیم لقب رضاخان بوده دردوره قزاقی‌اش و... در حال راه اندازی است.

ما در واکاوی این ماجرا تعبیر «هفت سال دفاع مقدس» را برای این بخش بایکوت شده تاریخ ایران به کار می‌بریم؛ یعنی هفت سال از ابتدای ۱۳۱۴ تا اواخر ۱۳۲۰ دفاع مردم ایران از دین و فرهنگشان و ملیتشان در برابر یک مدرنیسم خونخوار خشن سرکوبگر که از یک طرف به قدرت‌های استعماری متکی بود و از لحاظ نرم افزاری مورد حمایت جریان غربگرا بود که در کنار رضاخان وظیفه پیش بردن مدرنیسم را در ایران به عهده داشتند.

بهلول در این قیام چه نقشی داشته است؟

نقش مرحوم بهلول یک نقش محوری است، خوشبختانه بهلول تا سال‌ها بعد از انقلاب حیات داشتند و خاطرات خود را مکرر گفتند و این‌ها در مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضبط و منتشر شده است.
بدون بررسی نقش توده‌ها هم تحلیل واقعه گوهرشاد نقص جدی دارد، بنابراین ما تلاش کردیم این بخش را پررنگ‌تر کنیم و ابعاد اجتماعی قیام و پیامدهای قیام را دنبال کنیم، این توصیه‌ای بود که حضرت امام در نامه تاریخی «الزامات تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» در دی ۶۷ منتشر کردند و فرمودند تاریخ نگاری انقلاب باید حتماً بر دوش مردم استوار شود، خوشبختانه در این زمینه اتفاق خوبی افتاده و خواهش می‌کنم رسانه‌ها نیز با همت بیشتری پای کار این عملیات بزرگ فرهنگی بیایند.
شاید بتوان گفت تقریباً هیچ خانواده ایرانی نیست مگر اینکه در آن خاطره‌ای از ماجراهای کشف حجاب رضاخانی وجود دارد، چون مأموریتی که رضا خان داشت خیلی دقیق و مستمر و بی رحمانه و گسترده دنبال شده است.
بعضی روستاهایی که بعد از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی هنوز برق به آن‌ها نرسیده، می‌بینید ۸۰ سال پیش مأموران رضاخان چارقد از سر زنان می‌کشیدند!
این نشان می‌دهد چه برنامه ریزی و انگیزه‌ای دررژیم رضاخان وجود داشته که این پروژه را پیگیری کنند.
به همین دلیل ما جدا از مشهد، فراخوانی به دیگر نقاط کشور دادیم که خاطراتی هم این گونه جمع شد؛ از قم، استهبان، کاشان، ماسال گیلان و قزوین و کرمان و... هر چه پیش‌تر می‌رویم، می‌بینیم خیلی ابعاد این ماجرا عجیب و غریب است.

در همایش سال گذشته صدها مقاله و پایان نامه ارسال شد چه استفاده هایی از این اسناد شده است؟

کتاب چکیده مقالات و کتاب دیگری تحت عنوان مجموعه مقالات واقعه گوهرشاد منتشر شد وچند کتاب هم در دست ویرایش است چون متون علمی باید در تراز خوبی باشد تا ماندگار شود. خوشبختانه در این زمینه تیم علمی ما به اسناد تازه‌ای نیز دست یافت که منتشر خواهد شد.
از جمله کتاب «قندان‌های همیشه پر» روایتی مردمی از حمله‌های مزدوران رضاخان به روضه‌های خانگی است که در آن ۴۰ خاطره گردآوری شده است.
در حوزه ادبیات کودک نیز سه مجموعه منتشر شده که به عنوان شروع قابل قبول است ولی باید گسترش پیدا کند.

آیا آموزش و پرورش در حوزه متون کتب درسی در واکاوی این واقعه ورود قابل قبولی داشته است؟

متنی به عنوان پیشنهاد به وزارت آموزش و پرورش آماده کرده‌ایم، تا در قالب آن واقعه گوهرشاد در کتاب‌های درسی مقاطع مختلف تحصیلی گنجانده شود، به هرحال در کنار «پطروس» و «دهقان فداکار»، صدها نفر دیگر نیز فداکاری کرده‌اند و برای فرهنگ این کشور جان خود را در برابر دیکتاتوری سرکوب گر برای دفاع از فرهنگ و هویت ملت فدا کرده‌اند، بنابراین سزاوار است که در کتاب‌های درسی توجه جدی شود نه اینکه بایکوت شوند.
واقعه گوهرشاد پس از گذشت ۸۰ سال از آن باید در جهان مطرح می‌شد، ولی به خاطر اینکه هنر و رسانه ما خود را کنار کشیده است، باید مواظب باشیم با سکوتمان یکی از یگان‌های رضاخان و پاکروان و سرلشگر مطبوعی در خفه کردن فریاد آن حماسه سازان نباشیم!

نظر جناب عالی در خصوص نقش احیای این حماسه در حفظ حجاب چیست ؟

قطعاً وقتی که جوان امروز ما تاریخ هفت سال دفاع مقدس و ننگین آن دوره که واقعه گوهرشاد است را مطالعه کند این پرسش برایش پیش می‌آید که حجاب چه ماجرایی است که قدرت‌های استکباری خارجی و دیکتاتوری سرسپرده داخلی در کنار جریان غربزده داخلی مثلثی را شکل می‌دهند که تمام سعی خود را می‌کنند تا به هر نحوی که شده جامعه ایرانی را از این انتخاب تاریخی خود منصرف کنند.
حجاب انتخاب تاریخی یک ملت با فرهنگ است که سابقه‌اش به قبل از اسلام بر می‌گردد. یعنی حجاب حتی چادر، مفاهیمی است که در شاهنامه هم هست. جامعه ایرانی راجع به حجاب یک انتخاب فرهنگی کرده و اصل حجاب را پذیرفته و به بهترین شکل آن را تاکنون حفظ کرده است، اما اگر ما روایت هویتی از حجاب راحذف کنیم، حتماً در برابر این امواج پر هیاهوی ضد حجاب کم خواهیم آورد.
رضاخان ادعا کرد باید زن ایرانی را از قید دین نجات دهد، چون دین زن را به انحطاط می‌کشاند و در پستوی خانه پنهان می‌کند، ولی ما می‌خواهیم زن را بیرون بکشیم و یک الگوی غربی و پیشرفته ارائه کنیم! اما از مکر خدا، این جنایت در مسجدی که به نام یک زن است، انجام می‌شود.

صدها سال قبل از رضاخان قزاق؛ تمدن اسلامی و تربیت دینی از یک قوم مهاجم مثل تیمور در عرض یک نسل، زنی را بر می‌کشد تا با عالی‌ترین سطوح مدیریت فرهنگی و عمرانی رضاخان را رسوا کند و نشان بدهد دین چه زنانی می‌پرورد.
همان طور که اسم «گوهرشاد» هم خیلی زیبا و معنادار است. تلفیق شادی و شادکامی با اصالت و گوهر. از هر زاویه که نگاه کنیم گوهرشاد می‌تواند ماجرای تلخ سنت مدرنیسم را در ایران روایت کند وقصه حجاب هم یکی از ماجراهایی است که ذیل ماجرای گوهرشاد درک بهتری از او به دست خواهد آمد.

با این واقعه بیشتر مردم مشهد آشنا هستند و شاید خارج از مشهد آشنایی کمی باشد، به نظر شما برای گسترش آن، کار بر عهده چه کسی است؟

به نظرم برای آشنایی گسترده باید هم روی کمی وهم کیفی کار کرد؛ چراکه ورود جدی هنر به این عرصه ضروری است.
یکی از افتخارات مشهد، فردوسی است. بعضی با یک نگاه سیاست زده و ابزاری می‌گویند آن قدر که شایسته فردوسی بوده ما او را ارج ننهاده‌ایم که ادعایی کاملاً درست است! ما خراسانی‌ها حتماً قصورهای جدی راجع به فردوسی داریم که بزرگ‌ترین آن بی اعتنایی و بی حرمتی به مرام و سبک و مکتب و دغدغه فردوسی است.
دغدغه فردوسی این بود که حماسه‌های ملت و قهرمانان ملت گم نشوند؛ در حالی که طی نیم قرن گذشته ما بیشترین حماسه و پهلوانان و قهرمانان ملی را داشته‌ایم.
از سوی دیگر بعضاً کسانی دم از فردوسی می‌زنند که درباره قهرمانان و شهیدان این ملت حتی یک مصراع شعر نسروده‌اند و بعد می‌خواهند فردوسی را علم کنند در مقابل جمهوری اسلامی ! خوب معلوم است نگاه این افراد سیاسی است. شما اگر فردوسی را می‌پسندید باید مرام او را زنده کنید.
کاری که در واقعه گوهرشاد انجام شده کاری فردوسی وار یعنی تلاش برای آوار برداری از حماسه‌های این ملت است. اگر فردوسی بود اجازه نمی‌داد برونسی گمنام باقی بماند، اجازه نمی‌داد واقعه گوهرشاد این گونه سانسور شود یا قهرمان‌های بزرگ این شهر از شهید دیالمه و شهید هاشمی نژاد و بابا رجب و محمود کاوه و... در جهان گمنام باشند.
در زمینه گسترش کار و فعالیت کمّی هم شبکه‌های تبلیغاتی بزرگی داریم که می‌توانند پای کار بیایند، مثلاً صدا و سیما یک هزارم ظرفیتش را پای چنین کارهایی نمی‌آورد یا بسیج هم ادعا می‌کند ۲۰۰ هزار حلقه صالحین دارد که اگر هر حلقه یک خاطره از کشف حجاب جمع کند در این صورت چه گنجینه عظیم تاریخ نگاری می‌شود!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.