خودتان را تصور کنید که تمام سال تحصیلی را درحالی‌که به میز و نیمکت و چراغ مطالعه متصل بودید، گذرانده‌اید، به این امید که بدون دغدغه و دردسر خاصی از خط پایان امتحانات به آسانی عبور کرده و همه روزهای تابستان پیش رو را خوش بگذرانید، غافل از این‌که پس از گذراندن امتحانات، هنوز کمرتان زیر بار نمره‌ها و گرفتن کارنامه راست نشده، والدین گرامی با فهرست بلندبالایی که به اندازه همه قد و هیکل برج میلاد است به‌سراغتان می‌آیند

تبعید به کلاس‌های تابستانی

خودتان را تصور کنید که تمام سال تحصیلی را درحالی‌که به میز و نیمکت و چراغ مطالعه متصل بودید، گذرانده‌اید، به این امید که بدون دغدغه و دردسر خاصی از خط پایان امتحانات به آسانی عبور کرده و همه روزهای تابستان پیش رو را خوش بگذرانید، غافل از این‌که پس از گذراندن امتحانات، هنوز کمرتان زیر بار نمره‌ها و گرفتن کارنامه راست نشده، والدین گرامی با فهرست بلندبالایی که به اندازه همه قد و هیکل برج میلاد است به‌سراغتان می‌آیند و می‌گویند: «بیا این برنامه کلاس‌های تابستانی به‌همراه طرح جامع اوقات فراغت!» توی همچین موقعیتی اگر جان به جان‌آفرین تسلیم کنید، هیچ عجیب نیست، اما از آنجایی‌که آدمیزاد هستید و سخت‌جان، درست مثل آخرین بازمانده‌های مناطق اشغال‌شده در جنگ جهانی دوم سرنوشت خود را می‌پذیرید و به‌سمت اردوگاه‌های کار اجباری تابستانی رهسپار می‌شوید.

چرا اوقات فراغت داریم؟
همین اول مطلب حرف آخر را بزنم و خلاصتان کنم؛ همه بزرگ‌ترها و مسئولانی که برای تابستان و اوقات فراغتش خیلی جدی برنامه‌ریزی می‌کنند، یا نمی‌دانند تابستان و تعطیلاتش برای چی اختراع شده، یا از بیخ و بن با این مدل تفریحات و سوسول‌بازی‌ها مخالف هستند، اما نمی‌خواهند رو کنند. درست است که دانش‌آموزان بعد از 9ماه درس خواندن، یک‌مرتبه بیکار شده و با سه‌ماه تعطیلاتی مفت و مجانی مواجه می‌شوند، اما خداوکیلی‌اش از آن قدیم‌ندیم تعطیلات موهبتی بود که معمولاً پس از یک‌دوره جان‌کندن و سخت‌کوشی به انسان تقدیم می‌شد و فلسفه وجودی‌اش این بود که ما در تعطیلات دست از کار کشیده و نفسی تازه کنیم و برای شروع دوباره آماده شویم. برای همین درستش این است که از این فرصت پیش آمده با روش درست بهره‌برداری صحیح داشته باشیم، نه این‌که با آن مثل اردوهای تیم ملی فوتبال برخورد کنیم و از تابستان اردوگاه کار اجباری بسازیم و بچه‌ها را در آن به انواع و اقسام کلاس‌های تابستانی و استرس و فشار شکنجه کنیم.

انگار نه انگار تعطیلات است
این‌روزها پدرها و مادرها بنا به دلایل مختلف سعی دارند به اجبار فرزندشان را به کلاس‌‏های تابستانی بفرستند و آن‌قدر این موضوع را جدی گرفته‌اند که کلاً نقش نوجوانان را در این ماجرا فراموش کرده‌اند و اصلاً به یاد نمی‌آورند که تعطیلات تابستان حق مسلم دانش‌آموزان است و خانواده در این ماجرا تنها باید نقش راهنمایی و هدایت را داشته باشد، نه تصمیم‌گیری.

به‌جز والدین، در چندسال اخیر مسئولان هم زیادی برنامه اوقات فراغت را جدی گرفته‌اند، آنقدرکه جوگیر شده و در حد برنامه سازمانی به این موضوع فکر می‌کنند. درست است که درنهایت همه تلاش‌های آن‌ها منتهی به شنای کودکان در جوی خیابانشان هم نمی‌شود، اما به برنامه‌برنامه کردنشان و بزرگ‌کردن موضوع بهره‌برداری فرهنگی از اوقات فراغت، تابستان و تعطیلاتش را به کاممان تلخ می‌کنند.

خودتان برنامه‌ریزی کنید
 آن‌جوری‌که کارشناسان می‌گویند، در بیشتر اوقات اصرار والدین برای کلاس رفتن ما نتیجه معکوس دارد و باعث دلزدگی‌مان از موضوع کلاس می‌شود. اگر دوست دارید اوقات فراغت خوبی را بگذرانید، حواستان باشید صفر تا صد برنامه‌ریزی کلاس‌هایتان را در اختیار والدین‌تان نگذرانید. این‌روزها با این‌که بزرگ‌ترها مدام از فرزندسالاری دم می‌زنند، اما توی این‌جور مواقع خیلی بی‌رحمانه با بچه‌هایشان برخورد می‌کنند و اصلاً توجه نمی‌کنند که ما بچه‌ها درطول سال به‌قدر کافی فشارهای درسی و انضباطی را تحمل کرده‌ایم، بنابراین بهتر است در تابستان خیلی به فکر کلاس‌های علمی و تئوری مثل کلاس زبان فشرده که هرروز هفته تشکیل می‌شود، نباشید و به برنامه‌های سبک‌تر فکر کنید.

در تابستان ساعات اول صبح و عصرها که نور آفتاب به‌صورت مایل می‌تابد، ساعات مناسبی برای رفت و آمد به کلاس‌هاست. درصورتی‌که خواب صبحگاهی برای فرزندتان اهمیت زیادی دارد، با او صحبت کنید که بین آفتاب گرم ظهر تابستان و سختی زود بیدار شدن از خواب یکی را انتخاب کند. اگر دلش می‌خواست صبح را بخوابد به انتخابش احترام بگذارید.

بهتر است هنرمند شوید
به همین مناسبت کلاس‌های هنری و ورزشی انتخاب‌های بهتری هستند. در حال‌حاضر سبک زندگی آپارتمان‌نشینی باعث شده است که ما جنب‌وجوش کمتری داشته باشیم، بازی‌های کامپیوتری، کارتون‌هایی که از تلویزیون و سی‌دی‌هایی که در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود و به‌راحتی می‌توان از بقالی سرکوچه هم خریدشان، ما را به نشستن و بی‌تحرکی عادت داده‌ است. به همین خاطر خوب است که به‌همراه والدینتان توجه بیشتری به کلاس‌های ورزشی داشته باشید و به‌کمک آنان، خودتان را از رخوت تابستانی خارج کرده و جنب و جوش بیشتری را تجربه کنید.

 باید حق انتخاب داشته باشیم
قدیم‌ها قبل از شروع تابستان بچه‌ها به‌طور خودکار برنامه تعطیلاتشان را تهیه می‌کردند؛ برنامه‌ای که درمورد آقاپسرها بیشتر دور محور کسب‌وکار و مهارت‌آموزی می‌گذشت و دخترخانم‌ها هم برای تعطیلاتشان کلی برنامه آموزشی مناسب نقش‌شان به‌عنوان مادر آینده می‌چیدند. با این‌که به‌نظر می‌رسد این‌روزها همه‌چیز خیلی گل و بلبل است و جامعه و اطرافیان بیشتر به فکر آموزش ما نوجوانان هستند، اما ظاهراً بزرگ‌ترها با دخالتشان در برنامه‌ریزی تعطیلات تابستان همه‌چیز را به‌هم ریخته‌اند. یکی از چیزهایی که با دخالت مستقیم بزرگ‌ترها در برنامه تعطیلات ما از بین رفته، حق انتخاب ما بچه‌هاست. وقتی‌که مامان و باباها با سلیقه و نظر خودشان برای ما انتخاب می‌کنند و تصمیم می‌گیرند و حتی برنامه‌ریزی می‌کنند که چه ساعتی به چه کلاسی برویم، به‌طور کامل از ما فرصت تمرین در حوزه انتخاب و تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی را می‌گیرند. شاید به همین خاطر بیشتر مهارت‌هایی که این‌روزها ما می‌آموزیم، اصلاً و ابداً در بزرگسالی به‌کارمان نمی‌آیند، چون بیشتر این مهارت‌ها به‌جای این‌که براساس علاقه ما تنظیم شده باشند، از روی هوس بزرگ‌ترهایمان انتخاب شده‌اند. نکته دیگری که کارشناسان در این مورد می‌گویند این است که اگر والدین، نوجوانان را برای انتخاب تحت‌فشار قرار دهند، بعد از آن‌که بچه‌ها به سن خاصی برسند، می‌توانند به‌راحتی والدین را کنار بزنند، پس بهتر است والدین به‌همراه ما برای انتخاب مهارت‌ها تصمیم بگیرند. نکته دیگری که می‌شود در این مورد به آن توجه کرد، برنامه‌ریزی بلندمدت است. همان‌طورکه قدیمی‌های ما تنها به سه‌ماه تابستان فکر نمی‌کردند و درواقع برای سال‌های بعد و حتی شغل آینده‌شان برنامه‌ریزی می‌کردند.  

بازهم چشم و هم‌چشمی
معضل دیگری که این‌روزها یقه اوقات‌فراغت بچه‌ها را گرفته، مناسبات خاله‌زنکی بزرگسالان است. بعضی از خانواده‌ها ثبت‌نام فرزندشان در کلاس‌های زیاد را وسیله‌ای برای پز دادن و چشم و هم‌چشمی بین فامیل و آشنایان قرار داده‌اند. به‌نظر کارشناسان این مسئله اول باعث ایجاد فضای مقایسه بین بچه‌ها و ایجاد بار روانی سنگینی برای آنان می‌شود و  همچنین علاقه آن‌ها را در استفاده از این کلاس‌ها کاهش می‌دهد.

برای خودمان خرج می‌تراشیم
در گذشته تعطیلات تابستان علاوه‌بر مهارت‌آموزی، جنبه کسب درآمد هم داشت، درحالی‌که این‌روزها اوقات‌فراغت ما به منبعی برای خرج‌تراشی تبدیل شده و نه‌تنها ما درطول تابستان درآمدی کسب نمی‌کنیم، بلکه درآمد والدینمان را هم به باد می‌دهیم.

اگر توان اقتصادی خانواده در خیلی مواقع اجازه استفاده از این کلاس‌ها را به نوجوانان ندهد، بیشتر اوقات ما تصور می‌کنیم که تابستانمان از دست رفته و دپ هم می‌شویم و در این بین کسی هم به فکر راه‌های بهینه‌تر نیست.

با همه نکاتی که گفتیم، نباید فراموش کنیم که شرکت در کلاس‌های تابستانی می‌تواند موجب تقویت اعتماد به نفس و بهبود روابط اجتماعی ما شود. ازسوی دیگر انتخاب مناسب این کلاس‌ها می‌تواند موجب رشد استعدادها و جهت‌دهی مثبت به توانایی‌های‌مان در این سن شده و حتی زمینه‌ساز فعالیت‌های جدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.