«غزاله ناجی ابراهیمی» متولد ۲۹ اسفند ۱۳۷۹ است. او عضو کانون پرورش فکری شماره هشت مشهد است و در رشته علوم‌انسانی مشغول به تحصیل است. او مشاور جوان مدیرکل آموزش و پرورش است و خوشحال است از این‌که آدم‌های اطرافش او را آدم موفقی می‌دانند.

هروقت گم شدم، میان کتاب‌ها پیدایم کنید

او یک هنرمند است، شعر می‌گوید و داستان می‌نویسد و عضو انجمن ادبی آفتاب کانون خراسان رضوی است. غزاله نوجوانی را برزخ شیرینی می‌داند. گفت‌وگوی هدهد را با او بخوانید:

* خوب شما در سن نوجوانی هستی که دوره‌ای است با ویژگی‌های خاص. کمی درباره این دوران و ویژگی‌هایش برایمان صحبت کن.

- نوجوانی برزخ شیرینی است. گاهی کودک تلقی می‌شوی و گاهی بزرگ. هم می‌شود کودکانه رفتار کرد، هم بزرگانه. به‌نظرم به‌خاطر این تناقض، خاطره‌هایی که در نوجوانی به‌وجود می‌آیند در هیچ مرحله‌ای از زندگی تکرار نمی‌شوند.

ازنظر من هیجان‌انگیزترین اتفاق در نوجوانی، آشنا شدن با پدیده‌های تازه دنیای اطراف است. شاید پدیده‌ها تازه نیستند و این نگاه توست که نو می‌شود، ولی در هرحال لذت‌بخش است.

 به‌خاطر عواطف و حال‌وهوای نوجوانی، ارتباط با دوستان خوب از بهترین اتفاقات این دوران است؛ دوستانی که نه آن‌قدر کودک‌اند که حالت را درک نکنند و نه آن‌قدر بزرگ شده‌اند که به‌کلی نگاهشان با دنیای تو بیگانه باشد.

تلخ‌ترین اتفاقات نوجوانی احساساتی هستند که گاهی باعث افول روند زندگی می‌شوند، مثل دلبستگی‌های بی‌مورد و خیال‌پردازی‌های بی‌جا. به‌نظرم گاهی بلندپروازی می‌تواند پله‌ای برای موفقیت یک نوجوان باشد، اما متأسفانه گاهی به‌دلیل عدم شناخت نوجوان از احساسات و دنیای پیرامونش، عواطف پاک نوجوانی تبدیل به غولی می‌شود که دنیای قشنگ یک نوجوان را به ویرانی می‌کشاند.

*خب ببینم تو خودت را نوجوان موفقی می‌دانی یا نه؟

- بله، احساس می‌کنم آدم موفقی هستم؛ چون تابه‌حال با تلاش به بیشتر هدف‌هایم رسیده‌ام و خدا را شکر می‌کنم که انسان‌های بزرگ و موفقی که در زندگی‌ام هستند مرا تشویق می‌کنند و از من به‌عنوان یک نوجوان موفق یاد می‌کنند.

من مشاور جوان مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی هستم و در رشته‌های فرهنگی هنری مختلف مقام‌های گوناگون کسب کرده‌ام، مثل نمایش عروسکی، نقالی، شاهنامه‌خوانی، نمایشنامه‌خوانی، داستان‌نویسی و... در رشته‌های ورزشی شطرنج و کاراته هم مقام دارم. طی ۱۶سال زندگی‌ام در جاهای مختلفی حضور و با افراد گوناگونی سروکار داشته‌ام. بعضی از رشته‌ها را ادامه داده‌ام و در مسابقات استانی و کشوری شرکت کرده‌ام، اما بعضی از فعالیت‌ها را هم درحدّ آشنایی با آن‌رشته کار کرده‌ام.

**خوب، دوست موفق من! تبریک می‌گوییم به تو به‌خاطر احساس موفقیتت و پشتکاری که داری. چقدر کتاب می‌خوانی؟

کتابخانه من پر از کتاب است  و همچنین از کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که پنج‌سال است عضو آن هستم، کتاب‌های جذاب زیادی به امانت گرفته‌ام. نویسنده مورد علاقه‌ام زویا پیرزاد است، چون قلمش خیلی به درک و حس‌وحال مخاطب نزدیک است و شاعر موردعلاقه‌ام هم آقای فاضل نظری است. اصطلاحاً پاتوق من کتابفروشی «پردیس کتاب» است و اگر روزی گم شدم، حتماً می‌توانید من را آنجا پیدا کنید.

من استعدادم را در رشته‌های مختلف هنری و ادبی محک زده‌ام و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشترین سهم را در فراهم کردن زمینه شکوفایی استعدادهایم داشته است. دوستان هنرمند زیادی دارم و به‌سبب همین آشنایی‌ها به هنرهای مختلفی مانند خوشنویسی، عکاسی، طراحی روی مس و... گرایش پیدا کرده‌ام.

*رابطه نوجوانان را با خانواده‌هایشان چگونه می‌بینی؟

ارتباط نوجوانان با خانواده‌ها متفاوت است. بعضی از نوجوانان دیدگاه خود و خانواده‌شان را درک می‌کنند و می‌توانند به یک رابطه درست و پایدار با اعضای خانواده برسند، اما خوب، نوجوانانی هم هستند که انتظار دارند اطرافیان از دیدگاه آن‌ها به دنیا نگاه کنند که به‌نظرم این منطق درستی نیست و سبب جدل و ناسازگاری نوجوان با خانواده‌اش می‌شود. همه خانواده‌ها برای عواطف پاک نوجوانان‌شان نگران‌اند. فقط کافی است که به این نگرانی و علاقه از دید محدودیت نگاه نکنیم تا رابطه‌ صمیمی و آرامی با اعضای خانواده‌مان داشته باشیم.

*نظرت درباره مدرسه چیست؟

مدرسه محیطی است که بیشتر وقتمان را بعد از خانه در آنجا می‌گذرانیم. محیط مدرسه می‌تواند انسان را به خودباوری برساند. دوستان زیادی درکنارت قرار می‌گیرند و تو می‌توانی با همه آن‌ها و درکنار همه آن‌ها باشی، اما یک‌نفر را که با تو هم‌فکرتر است، به‌عنوان دوست صمیمی انتخاب کنی و با او هم دوست باشی و هم رقیب در درس و زندگی.

* چه‌چیزی روزهای نوجوان را متفاوت می‌کند؟

 به‌نظر من طرز فکر آدم در دوره نوجوانی خیلی روی زندگی آینده‌اش تأثیر می‌گذارد. اگر مثبت‌اندیش باشی و امید به آینده و زندگی داشته باشی، حتماً زندگی‌ات با بقیه فرق می‌کند.

*چه تفاوتی بین علاقه‌ها و توانمندی‌های دختران نوجوان و پسران نوجوان می‌بینی؟

به‌نظرم دختران به‌خاطر ظرافت و لطافتی که دارند، بیشتر به‌سمت موسیقی و کارهای هنری سوق داده می‌شوند تا پسران. اما توانمندی‌های پسران را هم نمی‌شود نادیده گرفت. بعضی از پسران از دختران نکته‌سنج‌ترو موفق‌تر هستند. کلاً علاقه و توانمندی دختران با پسران فرق چندانی ندارد، چون در بعضی از کارها که مختص پسران است، چه بسیار دخترانی که خوش درخشیده‌اند، حتی بیشتر از پسران و بالعکس.

*به‌نظرت حضور نوجوانان در فعالیت‌های اجتماعی چقدر لازم است؟

به‌نظرم یک ضرورت است که نوجوانان در فعالیت‌های اجتماعی حضور داشته باشند. این باعث می‌شود اعتماد به نفسمان بالا برود، خصوصاً اگر در زمینه‌ای فعالیت کنند که باعث کسب افتخارات هم بشود. خیلی خوب است که از همین الان که یک نوجوانیم، بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنیم و از تجربیات دیگران و از پیروزی‌ها و شکست‌هایشان درس بگیرم و خودساخته شویم.

* خوشحال می‌شویم نمونه‌ای از آثارت را هم بشنویم.

(۱)

کاش دفترچه خاطراتم

دفتر مشق زبان انگلیسی‌ام بود و

از آخر به اول

دوباره اتفاق می‌افتاد...

(۲)

تو را دوست دارم مثل کندن چمن‌های پارک

تو را دوست دارم مثل نو بودن لباس‌های عید

تو را دوست دارم مثل لواشک ترشی که گوشه لپم می‌گذارمش

تو را دوست دارم مثل گرمای لیوان چای در یک روز برفی

 مثل بوی کتاب شعری که در پاییز خوانده می‌شود

تو را دوست دارم مثل عطر نان گرم

تو را دوست دارم مثل پرنده‌ای که برای جفتش لانه می‌سازد

اما نمی‌دانم تو کجایی

و در کدام آسمان مشغول پریدنی

راستی کدام درخت را برای آشیان کردن بیشتر دوست داری...؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.