بازتاب رفتار رضوی و بهانه نامگذاری روزهای این چنینی به نام «دهه کرامت» اتفاق بزرگ و فرخنده‌ای است که البته، بهانه تفکر بیشتر به ساحت امام هشتم (علیه‌السلام) است. آیا این بهانه می‌تواند به مدل رفتاری ما تغییر وضعیت دهد؟

قدس آنلاین-

بارگاه شهریاران جهان از هم گسست

آن دمی که گنبد زرین او بر دل نشست

ای تو صاحب بر کرامت، ضامن آهوی عشق

جرعه نوشم، ساغری ده از می‌ناب الست

علیرضا مهرافروز [یلدانشین]   

علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) مصداق عبارت «السلطان ظل الله فی الارض» است. از آنجا که سایه رحمت و کرامت او چون سایه الهی و به عبارت عام‌تر چون باران الهی تشنه و سیراب را مملو از هوای مطبوع خود می‌کند. مستنداتی وجود دارد، مؤمنانی از مذاهب و ادیان دیگر هر ساله به شوق دیدار بارگاه شمس الشمسوس پای در نعلین خود کرده و عازم دیار خراسان می‌شوند. دلیل این گستره بزرگ فرهنگی امام رضا(علیه‌السلام) را باید در میان سلف صالحِشان و هم در شخصیت حقیقی حضرت جست. امام رضا(علیه‌السلام) دنباله رو همان سنتی است که در برابر هتک حرمت چند سرباز مسلمان به زن یهودی می‌فرماید: «اگر مرد مسلمانی پس از این رسوایی از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد، بلکه مرگ را سزاوارتر است. (نهج البلاغه، خطبه ۲۷). آری، این سخن از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است و فرزند خلف وی علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) با همین رحمت عمومی نسبت به مسلمانان و غیر مسلمانان، موجب بازتاب عملی معیارهای مسلمانی در جامعه ایرانی بوده‌اند.

رئوف بودن در عصر واپسین

   در کنار این سایه کرامت جهانی، رئوف بودن و نمو آن در عصر واپسین، موجب گردیده تا نقلی معروف را در خصوص مهربانی حضرت بیان کنیم. استاد العرفا و کوه عظیم توحید «حاج سید علی آقای قاضی طباطبایی»، سالک خبیر دوران معاصر نقل معروفی دارند که می‌فرمایند: «من در یک مکاشفه و شهودی در صحن مطهر اباعبدالله در شب جمعه‌ای دریافتم که در دل تاریکی‌های پشت حرم امام حسین(علیه‌السلام) پنجره‌ای نورانی سوسو می‌زند. خوب که دقت کردم دیدم بالای آن پنجره نوشته شده باب الرضا. دریافتم که آن تاریکی‌ها شاهدی است از تاریکی‌های آخرالزمان که «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ» به اثر کارکرد ساکنان کره زمین فساد در زمین و دریا ظهور پیدا می‌کند و ارتباط رحمت خاصه خدا با ساکنان کره زمین قطع می‌شود. در آن زمان تنها پنجره گشوده شده به روی ساکنان کره زمین پنجره نازنین حضرت امام رضا(علیه‌السلام) است که به این خاطر ایشان معروف و موسوم به امام الرئوف شده است. لذا رأفت ایشان مخصوص آخرالزمان و فراوانی فساد و تباهی است که دست همه را می‌گیرد. در رحمت آن حضرت به روی همه زائران گشوده است» (نقل از حجت الاسلام شاملی / مهر)

   دو بال پروازی که در حال نخ نما شدن است

اما دیگر شاخصه بارز امام رضا(علیه‌السلام)، وجاهت علمی ایشان است که سبب شناخته شدن امام به صفت «عالم آل احمد» گردید. حضرت با تفسیر مناسب خود از قرآن، روایات و همچنین تبیین جایگاه ولایت و مودت اهل بیت(سلام الله اجمعین) در مراتب ایمان، موجب گردید در وهله اول بروز تفکر امامیه در ایران عصرهای پیشین غلیظ‌تر و برآیند جهانی‌تر آن در عصر حاضر چشمگیرتر شود. حدیث مشهور «سلسلة الذهب» و گنجینه عظیمی چون «عیون الاخبار الرضا» به کوشش شیخ صدوق(ره)، ما را بر تکیه ایشان بر اصول قرآنی و اخلاق عملی اهل بیت(سلام الله اجمعین) در زندگی بیشتر آشنا می‌کند. با مطالعه برخی روایات مشهور از نحوه برخورد ایشان با نیازمندان، حاکم جبار، شیعیان خالص، همسایه، دگراندیش، اقلیت‌های مذهبی و... سندی با چشم انداز بی نهایت از نوع رفتار و اخلاق رضوی را درک خواهیم کرد. بنابراین محال است کسی به معرفت حقیقی اهل بیت(سلام الله اجمعین) رسیده باشد و به طور مثال جایگاه قرآن حکیم در زندگی‌اش کمرنگ باشد، یا در نهایت بر حداقل‌های دینی که همان محرمات و واجبات است، اکتفا کند. جامعه امروز ما به بازتاب عملی‌تر و تنظیم سندی دقیق تر، قابل دسترس‌تر و روان و ساده از زندگی امام رضا(علیه‌السلام) نیاز دارد. هر صفتی که از ایشان و در میان روایات تبلور یافته است، بدون شک وجهی الگو مدارانه برای به کارگیری در عصر حاضر دارد. به طور مثال، نوع مکالمات استدلالی حضرت با دیگر ادیان، آن هم در میان دسیسه «مأمون عباسی» و «فضل بن سهل» [وزیر اعظم دربار مأمون] خود یکی از فربه‌ترین اسناد برای راهنمایی خواص جامعه است. آنانی که وظیفه آگاهی جامعه را به جان خود خریده‌اند و بر کجروی‌ها و بی اخلاقی‌های اجتماعی سکوت نمی‌کنند. دو بال پرواز در افق بی انتهای معارف اهل بیت(سلام الله اجمعین) و تعامل با دیگر جهانیان همان میراث پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است که امروز رو به نخ نما شدن است. نخست بینه و دلیل عقلی در کلام.   دوم: جنس کلام رحمانی. دست کشی از هریک، جامعه را در مقام اول دچار مقاومت در برابر «فهمیدن» و در مقام دوم دچار «خشونت» و بی رحمی می‌کند.

شیعه‌ای که ضرورت‌های زمانه را نشناسد...

 با توجه به باورهای ویژه شیعیان امامیه، «امام» همان انسانی است که با وجود او می‌توان در سایه رحمت الهی به آسانی بیشتری قرار گرفت. مهربانی او بیش از مادر، علم او بیش از مأموم، درایتش بهتر از هر کسی، احاطه‌اش به علوم و حکمت‌ها بالاتر از هر استادی و سایه بزرگواری‌اش پهناورتر از هر سلطان و خاقانی است. آیا رواست در این دریای حجت اللهی و در این معرفت یداللهی پای از کشتی نجاتی چون امام رضا(علیه‌السلام) و دودمان حضرتش بیرون نهاده و خود را در توفان بی محابای خشونت و ناآگاهی قرار دهیم؟ شیعه‌ای که ضرورت‌های زمانه خویش را نشناسد با آن ناصبیانی که در برابر ائمه هدی(سلام الله اجمعین) ایستاده‌اند چه تفاوت در عملکرد دارند؟ گرچه نداشتن اتکا به فرامین قرآن و عترت به دلایل تمایلات شخصی به نوعی تجاهل و خواب زدگی نابخشودنی است که سهوی و یا عمدی جامعه اسلامی را به بی اخلاقی سوق خواهد داد. اگر دشمنان قرآن و عترت با بی محبتی خود دست به این عمل می‌زنند، پس رفتار شیعیان، با وجود ادعای محبت مداری و عمل ناسره چه توجیهی دارد؟ بازتاب رفتار رضوی و بهانه نامگذاری روزهای این چنینی به نام «دهه کرامت» اتفاق بزرگ و فرخنده‌ای است که البته، بهانه تفکر بیشتر به ساحت امام هشتم(علیه‌السلام) است. آیا این بهانه می‌تواند به مدل رفتاری ما تغییر وضعیت دهد؟ یعنی همان مصداق «کل یوم عاشورا» بشود؟ همه زندگی مسلمان اگر رنگ و بوی خالصانه از صفاتی که در یادداشت فوق بیان شده است بگیرد، جامعه ما قطعاً دچار تکثر و اضمحلال اخلاق و وجدان نخواهد شد.

اگر انسان به کاستی خود اغراق کند...

عالمیت امام رضا(علیه‌السلام) در کنار کرامت، مهربانی و ظل اللهی جهانی‌شان آیا نمی‌تواند به همان مدل رفتاری بدل گردد؟ برای بروز این مدل گرچه دالان‌های تو در توی از گذشت‌ها و تأمل‌ها وجود دارد، اما راه هموار است. در مرحله نخست، عموم جامعه هریک به قدرت خود باید بر سستی عمل ِ مسلمانی خود در برابر محکمه وجدان خویش اذعان کنند، تا گمان نبرند که همین چهار صباح عمر عبادات گاه شبهه دار، سند مسلمانی آن‌هاست. اگر انسان به کاستی خود اغراق کند، در مرحله دوم سعی بر جبران آن می‌کند. ابزار این جبران سهل الوصول است، ابزار آن امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام)، سایر اهل بیت عصمت و طهارت(سلام الله اجمعین)، در کنار فرامین الهی در قرآن حکیم است. گذشت از «انانیت» و منافع دنیوی نباید سبب چشمپوشی و گزینش سلیقه‌ای احکام خداوند شود. تا مادامی که مؤمنان یک قدرت لایزالی، در عمل خود، ایمانشان را حداقل به خویش [وجدان یا نفس] ثابت نکنند، به تاریخ و جهانیان بدهکار خواهند شد و باید برای روز واپسین و رسیدن در پیشگاه مالک یوم الدین و شارعان دین مبین، توشه بی مقدار و منفی خود را آماده سازند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.