گروه جامعه / محبوبه علی‌پور - مرد با افتخار می‌گوید: من که تمام حساب و کتاب حقوقم دست خانوممه! هر ماه حقوقم رو به کارتش می‌ریزم و خودم رو راحت می‌کنم.

 آیا شما هم یک «زن ذلیل» هستید؟!

 

 همکارش که تازه استخدام شده است با شوخی می‌گوید: پس خانومت مادرخرجه؟ ‌ای زن ذلیل! و بعد ادامه می‌دهد: اما تو خونه ما تمام حقوق خانومم دست منه. چک حقوقش رو وصول می‌کنم و به حساب صاحب خونه می‌ریزم. وضع حقوقش از من بهتره. بعد من طی ماه بهش پول توجیبی می‌دم. البته خرجی هم نداره‌ ها! برای دست گرمی یه 50 تومنی می‌گیره.
مرد میانسالی که در آستانه بازنشستگی است می‌گوید: از اول زندگی، من و همسرم با هم زندگی را چرخوندیم. برای مخارج هم به هم قرض می‌دیم. حساب و کتاب داریم. پاداش می‌دیم به هم. به نظرم زن و مرد باید درآمد مشخصی داشته باشند. مخارج و پس‌اندازشون معلوم باشه. باید عین دو تا دوست و شریک در سود و زیان شریک باشن... بعد با خنده می‌گوید: البته با مخارج این روزها، توی خونه ما همه ذلیلن! مرد و زن هم نداره!

زن ذلیل‌ها چه کسانی هستند؟
به راستی «زن ذلیل‌ها» چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند؟ حجت‌الاسلام سید محمد مهدی واعظ موسوی مشاور خانواده به تبیین شخصیت مرد‌ها پرداخته و می‌گوید: امروزه به طور کلی از نظر شخصیتی، با سه نمونه شخصیت مردانه مواجهیم. نخست افرادی که خشن و قدرت مآب و دیکتاتورمنش هستند. این افراد اغلب به خانواده بی‌توجه‌اند و ‌گاه به اشتباه همین رویه خشن آنها، مزیت و ارزش و نشانه مردانگی محسوب می‌شود. دسته دیگر در مقابل آنها قرار می‌گیرند. مردانی که از نظر شخصیتی به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده، شخصیتی رشد یافته ندارند و جوهره مدیریت خانواده را کسب نکرده‌اند. این مردان متاثر از قدرت زنان هستند و در عمل مدیریت و ابتکار عمل در چنین خانواده‌ای برعهده زنان است. در این مورد نقش مرد به سرحد اطاعت کردن می‌رسد و کمرنگ می‌شود.
واعظ موسوی می‌افزاید: دسته دیگر که حد میانه این دو گونه قرار می‌گیرد، مرد خانواده‌گرا، صبور و حلیم می‌باشد. وی ضمن اینکه از توان مدیریتی مناسب در خانواده برخوردار است و مقتدر می‌باشد از محبت به خانواده و تعامل سالم با آنان کوتاهی نمی‌کند. او صلابت و محبت را همزمان در رفتارش نشان می‌دهد. چنانکه حضرت علی(ع) در تعبیری از چنین افرادی به «محبوب مهاب» یاد می‌کند؛ «الکریم عند الناس محبوب مهاب»؛ کریم پیش مردم دوست داشتنى و با شکوه است؛ یعنى محبوبیت با مهابت کنارهم قرار می‌گیرد.
همچنین براساس تعالیم اسلامی و آموزه‌های قرآ نی که «الرِّجال قوّامون علی النِّساء» مرد‌ باید دارای شخصیتی با صلابت باشد تا زن بتواند بر وی تکیه کند. این مرد مطابق مدل اسلامی است.

مهربان‌ها، زن ذلیل نیستند!
این مشاور خانواده به قضاوتهای مختلف در این باره اشاره می‌کند و می‌افزاید: در فرهنگ و عرف متداول، نظرات متفاوتی در خصوص «زن ذلیلی» مطرح می‌شود.
گاهی از مردان دسته نخست که فاقد توان مدیریتی و مسؤولیت پذیری هستند به عنوان مرد «زن ذلیل» یاد می‌شود که قضاوت درستی است. اما‌ گاه در مقایسه با مردان خشن و دیکتاتور مآب، به مردانی که با وجود توان مدیریتی، بر مهربانی در خانواده نیز تاکید دارند به غلط «زن ذلیل» گفته می‌شود در حالی که آنها به تامین نیاز‌ها و خواسته‌های خانواده اهمیت می‌دهند و بر رأفت در خانواده تاکید دارند.

آثار جابجایی نقش‌ها و مسؤولیت‌ها
زن بادلخوری می‌گوید: ناچارم خودم رو به درو دیوار بزنم. شوهرم و بچه‌هام مث زالو به من چسبیدن. عُرضه کارهم ندارن... عرضه زندگی کردن هم ندارن. باید مدام دنبال تمام برنامه‌هاشون باشم. اگه غافل بشم همین شندرغاز پول و یه وجب خونه رو هم به باد می‌دن...
«واعظ موسوی» با تاکید بر حمایت طلبی در زنان می‌گوید: از نظر زنان نیز مردانی که توان مدیریتی کافی ندارند چندان محبوب نیستند زیرا زنان بنابر نیازهای شخصیتی خود، خواستار مردانی مقتدر، حامی و تأمین کننده هستند. چنانچه مردی فاقد این شاخصه‌ها باشد، زن ناگزیر برای رفع نیازهای خانواده، خود سکان مدیریت را در دست می‌گیرد. در حالی که مطابق فرهنگ اصیل ایرانی و آموزه‌های دینی مرد باید توان سرپرستی، مسوولیت‌پذیری و حمایت کنندگی داشته باشد. از این رو جابجایی نقش‌ها ومسوولیت‌ها می‌تواند بر روابط خانوادگی و تعامل افراد آثار مخربی بگذارد.

جامعه‌ای که زن ذلیل می‌پروراند!
پسر جوان می‌گوید: ببینید مردم برای بچه‌هاشون چی کار میکنن. دوستم 15 سالشه یه سوئیت اختصاصی داره. حالا من می‌گم بریم ترکیه یا مالزی، چشماتون گرد می‌شه...
«واعظ موسوی» مشاور خانواده همچنین می‌گوید: شرایط اجتماعی در بروز بی‌ثباتی در شخصیت مردان، بی‌تاثیر نیست. چنانکه در چندین دهه پیش، در خانواده‌های ایرانی مردان با اقتدار و حتی دیکتاتورمآب رفتار می‌کردند و تمام مسایل، مطابق خواسته‌های آنان رقم می‌خورد. اما با گذشت زمان و تغییر در سبک زندگی، نسل بعد که می‌توان آن‌ها را نسل اول بعد از انقلاب دانست سعی کردند با انعطاف بیشتری با خانواده تعامل داشته باشند. به خصوص در برابر فرزندان سعی داشتند با فرزندآوری کمتر، بیشتر به آنها خدمات بدهند تا فرزندانشان همانند آن‌ها با کمبود‌ها و ناکامی‌ها مواجه نشوند. به این ترتیب اقتدار این مردان و پدران کمتر از مردان گذشته بود.
وی می‌افزاید: اما اقتدار مردان نیز در نسل بعدی این‌ها یعنی نسل سوم انقلاب و بعد از آن‌ها نیز کاسته شد. زیرا اغلب این فرزندان، از توان مدیریتی و مسؤولیت پذیری کافی برخوردار نیستند.
به طوری که اگر پدر‌ها در سن 21 سالگی قادر به تامین خانواده بودند این فرزندان و در واقع نسل جدید مرد‌ها، این توان را نداشته و هنوز چشم به حمایت اطرافیان دارند. برای دختران این نسل نیز تمکین کردن دشوار بوده و چشم گفتن را نشانه ضعف و ذلت در برابر همسر می‌دانند!

زنانی که خط می‌دهند
زن، روبروی مرد می‌ایستد و می‌گوید: نکنه یادت رفته که اول زندگیمون همین صنار سه شاهی رو نداشتی که یک دونه پفک برا بچه مون بخری؟ من کار کردم و به اینجا رسوندمت. حالا قوم و خویش‌ شناس شدی. دختر خاله و دختردایی‌ات رو نشون می‌دی. این خاله‌خان باجی‌ها وقتی که یه دست لباس داشتی کجا بودن؟
حجت‌الاسلام واعظ موسوی نیز به تغییر در جایگاه زنان اشاره می‌کند و می‌گوید: مشارکت اجتماعی بی‌حد و حساب زنان نیز در بروز رفتارهای غیر مسؤولانه مردان بی‌اثر نبود. چنانکه من سال‌ها پیش، این مساله را به برنامه‌ریزان و سیاستگذاران کشور گوشزد کردم و یاد‌آور شدم با گذشت سال‌ها و تجربه مشارکت زنان، حال فرهنگ غرب نیز به این مشارکت افراطی با تردید و بدبینانه نگاه می‌کند، اما‌‌ همان زمان به دلیل پایان جنگ و به نفع سازندگی، این هشدار نادیده گرفته شد و به موازات بها دادن به توسعه سیاسی و سازندگی کشور، خانواده و مصالح آن مورد غفلت قرار گرفت. در حالی که ما نباید زن و مشارکت اجتماعی او را به گونه‌ای پررنگ و موثر نشان دهیم که نقش و جایگاه او در خانواده فراموش شود.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.