۲۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۴
کد خبر: 554572

عطار در ذکر حسین بن‌منصور حلاج در تذکره‌الاولیا نوشته است: «پس دو دست بریده خون‌آلوده در روی در مالید تا هر دو ساعد و روی خون‌آلوده کرد.

غوغای چشمان محسن

به گزارش قدس آنلاین،  عطار در ذکر حسین بن‌منصور حلاج در تذکره‌الاولیا نوشته است: «پس دو دست بریده خون‌آلوده در روی در مالید تا هر دو ساعد و روی خون‌آلوده کرد. گفتند: این چرا کردی؟ گفت: خون بسیار از من برفت و دانم که رویم زرد شده باشد، شما پندارید که زردی من از ترس است، خون در روی مالیدم تا در چشم شما سرخ‌روی باشم که گلگونه مردان خون ایشان است. گفتند: اگر روی را به خون سرخ کردی، ساعد باری چرا آلودی؟ گفت: وضو می‌سازم. گفتند: چه وضو؟ گفت: رکعتان فی‌العشق لایصح وضوهما الا باالدم؛ در عشق دو رکعت است، وضوی آن درست نیاید الا به خون.
 

چشم در چشم مرگ افکندن و سربلند و مغرور، هیبت و ابهت مرگ را به هیچ انگاشتن، کار هرکسی نیست، شاهکاری است که از بزرگان برمی‌آید. ما فکر می‌کردیم این‌که مردی ساعد خونین در چهره بمالد که زردروی ننماید، قصه‌ها و افسانه‌هایی است که اهل ادب ساخته‌اند، تا این‌که جوانی لاغراندام از نجف‌آباد با دستانی بسته و در اسارت دشمن نشانمان داد که مرگ دربرابر ایمان‌های استوار و دل‌های عاشق هیچ نیست.

محسن حججی با نگاهی ظاهربین، اسیری شکست‌خورده بود در چنگ دشمنی قوی، دشمنی که او را دربرابر دوربین‌های روشن سربرید. اما تنها یک نگاه او، صحنه را عوض کرد؛ نگاهی که او به دوربین داعشی‌ها انداخت، نگاهی سربلند، مغرور و ازسر مرگ‌آگاهی. خیلی‌ها معتقد بودند داعشی‌ها استاد بازی‌های روانی و رسانه‌ای‌اند، اما مکری که در انتشار فیلم اسارت و شهادت این جوان ۲۵ساله کردند، به خودشان بازگشت. محسن حججی بازی آن‌ها را به‌هم ریخت. دود و آتش و خیمه‌ای که در عکس وجود داشت و جوانی اسیر که برای سربریدن برده می‌شد، برای مردمی که همه عمر با واقعه عاشورا اشک ریخته بودند، خیلی آشنا بود؛ صحنه‌ای که از نگاه هنرمندانه  حسن روح‌الامین دور نماند و او این صحنه را به زیبایی تصویرسازی کرد. این تداعی معانی، شهادت حججی را از معنای اولیه خود که شهادت یک جوان مظلوم ایرانی بود، فراتر برد و معنایی نمادین به آن بخشید. منار صباغ مجری شبکه المنار پس از مشاهده عکس اسارت شهید به‌دست داعشی‌ها در صفحه خود نوشته است: «همیشه سعی می‌کردم عاشورا و ماجرای حسین شهید و شمر لعین را تخیل کنم، امروز دیدم و دیگر تخیل نخواهم کرد.» عجیب این‌که تروریستی هم که این شهید مدافع حرم را برای شهادت با خود می‌برد، به کاراکتر شمر در سریال مختارنامه شباهت داشت. داعشی‌ها بازی را باختند، آن‌ها فکر می‌کردند با اسیر کردن و به شهادت رساندن یک جوان ایرانی، مردم ایران را خواهند ترساند و اتحادی علیه حضور مستشاری ایران در درگیری‌های سوریه ایجاد خواهند کرد، اما مظلومیت و شجاعت محسن حججی نقشه‌های آن‌ها را کاملاً به‌هم ریخت و اتحادی گسترده و شگفت‌انگیز در حمایت از دلاوری‌های شهدای مدافع حرم در کشور به‌وجود آورد.

یک آتش به اختیار یعنی این

روزی‌که مفهوم «آتش به اختیار» در ادبیات سیاسی و فرهنگی ایران رایج شد، خیلی‌ها سعی کردند از این مفهوم معناهایی را برداشت کنند و به مردم منتقل کنند که به‌معنای بگیر و ببند فرهنگی و سیاسی بود.

آن‌ها سعی کردند با خارج کردن این مفهوم از محل بحث و تسری دادن آن به حوزه‌های دیگر، معنایی کاملاً متضاد با آن را به جامعه منتقل کنند، اما اگر واقعاً می‌خواهید بدانید یک «آتش به اختیار» واقعی کیست، زندگینامه محسن حججی را بخوانید.

محسن حججی یک جوان ۲۵ساله نجف‌آبادی بود، بسیجی بود و در شمار رزمندگان لشکر ٨ نجف اشرف بود که سابقه شجاعت‌ها و دلاوری‌های رزمندگانش در دفاع مقدس، زبانزد همه است.

اما او وقتی در شهر زندگی می‌کرد، متوجه شد باید برای ارتقای فرهنگ و آگاهی مردم کاری کند، به این نتیجه رسید که در حوزه فرهنگ کم‌کاری های زیادی وجود دارد و به‌جای نشستن و ناله کردن، خودش کاری کرد. در اردوهای جهادی حضور پیدا کرد، برای خدمت به مناطق محروم کشور رفت و برای کودکان و نوجوانان روستایی که امکانات فرهنگی کمی دارند، کتاب می‌برد و آن‌ها را با کتاب و دانش و آگاهی آشنا می‌کرد. ویدیویی از او منتشر شده است که در هنگام حضور در یکی از همین اردوهای جهادی می‌گوید: ما اینجا از شهر دوریم، ولی به خدا نزدیکیم، اگر در شهر خودمان خدایمان را داشته باشیم، بیشترین جهاد را کرده‌ایم. او با همین نگاه در تمام دوره کوتاه زندگی‌اش برای ارتقای فکر و فرهنگ مردم محروم کشور و رهایی مظلومان از بند تفکر تکفیری و الحادی تلاش کرد و خودش می‌دانست که شهادت شیرین‌ترین ثمره این تلاش و ایثار است. خودش نوشته بود: انشاالله شهادتم صدق گفتارم را گواهی می‌دهد... شک نکنید و مطئمن باشید راه ولایت همان راه علی است - رهبر برحق سیدعلی است.

شهیدتون چقدر گرفته؟

همزمان با موج خبری پس از شهادت این شهید ایرانی، نماهنگ «شهیدتون چقدر گرفته؟» با صدای محمود کریمی درحال دست به دست شدن در فضای مجازی است.

این نماهنگ بار دیگر مظلومیت مضاعف شهدای مدافع حرم را یادآوری می‌کند؛ مظلومیتی که این جوان اصفهانی بی‌ادعا و مجاهد نشانه‌ای عینی از آن است. شاید خیلی‌ها تا دیروز درباره حقانیت شهیدان مدافع حرم، حرف‌هایی می‌زدند، اما محسن حججی با زنده کردن یاد مولایش حسین بن‌علی(ع)   و صلابتی که در لحظه مرگ داشت، همه آن القائات شیطانی را نقش بر آب کرد. مظلومیت و شجاعت توأمان او، محسن حججی را به چهره‌ای ملی بدل کرد و هنرمندان، سیاستمداران، ورزشکاران و عموم مردم در شبکه‌های اجتماعی درباره او نوشتند و او را ستودند. به تنوع عجیب چهره‌هایی که از او یاد کردند و در رثایش نوشتند نگاه کنید: علی لاریجانی، سردار قاسم سلیمانی، اسحاق جهانگیری، عبدالرضا رحمانی‌فضلی، سیدعباس صالحی، محسن رضایی، حسن رحیم‌پور ازغدی، بهنوش بختیاری، باران کوثری، نوید محمدزاده، مجید اخشابی، لیلا بلوکات، امین زندگانی، محسن کیایی و...

حالا نوبت ماست که تذکره‌الاولیای زمان خود را بنویسیم و از جوانی مهربان و فرهنگ‌دوست بنویسیم که سرش رفت، اما حسرت یک آه را به دل دشمن گذاشت،  

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.