۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۴
کد خبر: 554879

تغییر و تحولات اجتماعی، تغییر سبک زندگی، افزایش تجملات و هزینه‌های زندگی، مشکلات اقتصادی و... بسیاری از زنان را بر آن داشته که به اشتغال بیرون از منزل روی آورند.

به گزارش قدس آنلاین، تغییر و تحولات اجتماعی، تغییر سبک زندگی، افزایش تجملات و هزینه‌های زندگی، مشکلات اقتصادی و... بسیاری از زنان را بر آن داشته که به اشتغال بیرون از منزل روی آورند.  

بسیاری از مشاغل برازنده یک بانوی ایرانی بوده و بسته به فرهنگ فعالیت بانوان در این مشاغل بسیار بجا و ضروری است، مانند: پزشکی، معلمی، پرستاری و مشاغلی از این دست که ضمن استفاده از تحصیلات و تخصص، کمک به اقتصاد خانواده نیز محسوب می‌شود.

اما زمانی این اشتغال تبدیل به یک معضل می‌شود که زن جایگاه والای خود را فراموش کرده، دست به انجام کارهای مردانه یا کارهایی که با روح لطیف او سازگار نیست، بزند. هر خانم شاغل، یک فرصت شغلی برای یک مرد را از بین می‌برد. علاوه بر آن اگر زن شغل نداشته باشد، خانواده تشکیل می‌شود، اما اگر مرد شغلی نداشته باشد برای تشکیل خانواده با مشکل روبه‌رو می‌شود.

بیشتر مشاغلی که خانم‌ها و بخصوص دختران جوان، در جامعه به عهده گرفته‌اند برازنده یک بانوی ایرانی نیست؛ چرا که بیشتر کارفرماها به خانم‌ها به عنوان نیروی کار ارزان قیمت نگاه می‌کنند، اما کسب درآمد به هر قیمتی نه به نفع فرد، نه خانواده و نه جامعه است.

مرد ایرانی، مسئول ایرانی و خانواده ایرانی را چه شده است که در آگهی استخدام برخی افراد براحتی می‌نویسند: «به یک نیروی خانم با روابط عمومی بالا نیازمندیم». روابط عمومی معنادار و قبل از مصاحبه حضوری ارسال عکس جزو مراحل گزینش محسوب می‌شود. آیا این جز استفاده ابزاری از زن، بدون در نظر گرفتن شأن، شخصیت، سواد و تخصص اوست؟

با فرض اشتغال یک خانم در حرفه‌ای مطابق با شأن و شخصیت او نیز مشکلاتی بر سر راه خانواده وجود دارد. تغییر الگوی فرزندآوری و به وجود آمدن خانواده‌های کم جمعیت به زنان فراغ بال بیشتری داده تا بیشتر به علایق خود توجه کنند. حتی برای جلوگیری از هدر رفت زمان و به بطالت گذراندن آن، وارد بازار کار شدند و به سمت استقلال مالی گام برداشتند. اما این استقلال مالی باعث به وجود آمدن گسل عاطفی بین زن و مرد و فرزندان شد.

در این شرایط بیشتر انرژی و خلاقیت ذاتی زن صرف کارکردن بیرون از خانه می‌شود و نقش تربیتی او به دست فراموشی سپرده می‌شود. به جای آنکه در خانه انسان‌سازی مشغول به کار باشد، در کارخانه ماشین سازی مشغول است. فرزندان از همان ابتدا نبود مادر را احساس می‌کنند و صدمه‌هایی جبران ناپذیر می‌بینند. زمانی که فرزند کوچک است از سر اجبار به مهد کودک و یا والدین زوجین سپرده می‌شود. آیا مهد کودک همانند مادر، دلسوزانه فرزند را تربیت می‌کند؟ آیا زمانی که کودک توسط دو خانواده تربیت شود با مشکلات تربیتی روبه رو نمی‌شود؟ با بزرگ شدن فرزندان و تغییر نیازهای عاطفی آن‌ها، نقش مادر پررنگ‌تر از قبل به چشم می‌خورد. نقش حمایتی، سنگ صبور بودنش، نقش وساطتی بین پدر و فرزندان و... که با اشتغال او بیرون از منزل از همه این وظایف جا می‌ماند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.