وزارت امور خارجه آمریکا پانزدهم ژوئن (۲۵ خردادماه) مجموعه اسنادی مربوط به روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و رویدادهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت محمد مصدق را منتشر کرد. این اسناد شامل مکاتبات میان سفارتخانه‌ها همچنین جزئیات جلسات نشست شورای امنیت ملی و سیا در مورد موضوعات مرتبط با ایران است که در قالب چهار محور کلی، «تلاش‌های ایالات‌ متحده برای فهمیدن مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲»، «بحران سیاسی جولای ۱۹۵۲ ایران و تبعاتش»، «برنامه‌ریزی و اجرای عملیات آژاکس در اوت ۱۹۵۳» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴» منتشر شده است.

گفته‌های برخی صاحب‌نظران درباره کودتای ۲۸ مرداد

قدس آنلاین- وزارت امور خارجه آمریکا پانزدهم ژوئن (۲۵ خردادماه) مجموعه اسنادی مربوط به روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و رویدادهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت محمد مصدق را منتشر کرد. این اسناد شامل مکاتبات میان سفارتخانه‌ها همچنین جزئیات جلسات نشست شورای امنیت ملی و سیا در مورد موضوعات مرتبط با ایران است که در قالب چهار محور کلی، «تلاش‌های ایالات‌ متحده برای فهمیدن مصدق از فوریه ۱۹۵۱ تا فوریه ۱۹۵۲»، «بحران سیاسی جولای ۱۹۵۲ ایران و تبعاتش»، «برنامه‌ریزی و اجرای عملیات آژاکس در اوت ۱۹۵۳» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر ۱۹۵۳ تا دسامبر ۱۹۵۴» منتشر شده است.

انتشار این اسناد در همان ساعات اولیه واکنش‌های بسیاری را بویژه در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت، اما آنچه مسلم است، خواندن ۱۰۰۰ برگ سند به زبان انگلیسی و ترجمه آن به زمانی بیش از این نیاز دارد که حتی آن هم به یک پژوهش دقیق تاریخی نیاز دارد.

در این گزارش تنها نظری اجمالی به سخنان برخی صاحب‌نظران این حوزه که در جاهای مختلف منتشر شده است، می‌اندازیم لازم به ذکر است، از نظر بسیاری از آنان این اسناد در کلیت امر اطلاعات جدیدی به اطلاعات پیشین نمی‌افزایند، اما در جزئیات در خور توجه هستند.

اختلاف ‌نظر آبراهامیان و فریدون مجلسی

در میان این صاحب‌نظران یرواند آبراهامیان معتقد است، این اسناد تازه در سه حوزه اطلاعاتی درباره مداخله آمریکا در امور ایران ارائه می‌دهد:

 ۱- مداخله مستقیم: این اسناد نشان می‌دهند، آمریکا نه تنها از طریق سیا، بلکه از طریق سفیر وقتش «لوی هندرسون» در امور روزمره داخلی ایران مداخله می‌کرده است.

۲-تدارک کودتا از مدت‌ها پیش: در اسناد جدید به‌طورقطعی مشخص می‌شود، طرح اجرای کودتا تنها توسط جان فاستر دالس وزیر خارجه جدید و پس از به قدرت رسیدن آیزنهاور در ژانویه ۱۹۵۳ میلادی تهیه نشده بود، بلکه دو سال پیش از آن در زمان دولت ترومن، آلن دالس و کرمیت روزولت در سیا در حال کار روی پرونده ایران بودند و خواستار ساقط کردن دولت مصدق.

 ۳- نقش عامل نفت در کودتا. آبراهامیان اشاره می‌کند، سومین نکته در اسناد تازه منتشرشده به چالش کشیدن این ایده است که کودتا ربط کمی به نفت داشت و بیشتر مرتبط با جنگ سرد بود. البته فریدون مجلسی به ادعاهای آبراهامیان واکنش نشان داد و در مقاله‌ای بیان کرد که کارشکنی حزب توده در روایت آبراهامیان نادیده گرفته شده است. او ادعا کرد، اشاره آقای آبراهامیان به «تلاش [آمریکا] برای کمرنگ کردن مسئله نفت» به دیدگاه شخصی ایشان بازمی‌گردد. این اسناد انعکاس نظرات و تصمیمات داخلی یک سیستم است که ٦٠ سال هم محرمانه بوده است، مقاله تبلیغاتی نیست که در آن تبلیغاتی برای رسیدن به هدفی وجود داشته باشد.

در اسناد همه جا عنوان «تی. پی. آژاکس» [تی. پی. اِیجِکس] ذکر شده که نشان می‌دهد نگرانی اصلی آمریکایی‌ها احتمال قدرت یافتن حزب توده بوده است. در اسناد مطلبی درباره «برکناری مصدق از همان آغاز» ملاحظه نشد. در زمان ترومن حتی از مصدق در برابر انگلستان حمایت هم می‌کردند، حتی اسناد دوران اولیه آیزنهاور از ادامه این حمایت حکایت دارد. در کتاب‌های آقای آبراهامیان همه جا بخش اول این نامگذاری یعنی «تی. پی» حذف شده است [تی. پی مخفف حزب توده و آژاکس نام ماده شوینده معروف آن زمان بود. این نامگذاری از هدف برنامه در قالب جنگ سرد حکایت دارد که می‌توان با جست‌وجوی ساده اینترنتی آن را یافت]. آبراهامیان با کاستن از نقش منفی و تحریک‌آمیز حزب توده در سرنگونی مصدق می‌خواهد ارتباط میان حمایت آمریکا از سقوط دولت مصدق و حمایت آن کشور از دولت سپهبد زاهدی را با حزب توده انکار و عدم واکنش «صفوف فشرده» حزب توده را در مقابل آنان (برخلاف دخالتشان در قیام ملی ٣٠ تیر) به گردن دکتر مصدق بگذارد که در بعد از ظهر ٢٧ مرداد و پس از دیداری طولانی با هندرسون سفیر آمریکا، اعلامیه‌ای صادر کرد و از طرفدارانش درخواست کرد خیابان‌ها را ترک کنند. این اسناد از درگیری‌های طرفداران مصدق و افراد حزب توده در فاصله ٢٥ تا ٢٨ مرداد حکایت دارد که به صدور آن دستور منجر شد.

موافقان و مخالفان آیت‌الله کاشانی

شاید در روزهای ابتدایی انتشار این اسناد پاراگرافی که در ادامه در مورد آیت‌الله کاشانی ذکر می‌شود بیش از دیگر قسمت‌های این مجموعه اسناد در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و محل نزاع موافقان و مخالفان گشت. در این پاراگراف آمده است:

«کاشانی نظر به سرنگون کردن مصدق دارد و جایگزین کردن ژنرال فضل‌الله زاهدی. کاشانی از زمان برگشت از مکه دیدارهای متعددی با مخالفان مصدق داشته و موفق شده موافقت آن‌ها را علیه مصدق کسب کند. کاشانی به آن‌ها قول داده در برابر آن‌ها یا شاه رفتار خصمانه‌ای اتخاذ نخواهد کرد. مخالفان مصدق دو دلیل عمده برای این سیاست خود دارند: اول اینکه کاشانی تنها شخصی است که می‌تواند مصدق را سرنگون کند؛ دوم اینکه با کاشانی بهتر می‌توان تعامل کرد تا با مصدق.»

محمدرضا کائینی در اعتراض به واکنش مردم نسبت به این مجموعه اسناد از کاشانی دفاع کرد و گفت: بخشی از جامعه ما را مردمانی عجیب تشکیل می‌دهند، آنان بدون خواندن و حتی توان ترجمه یک مجموعه پی. ‌دی. ‌اف هزارصفحه‌ای تازه رسیده‌اند به این نقطه که کاشانی با مصدق اختلاف شدید داشته ... این‌همه بدون آن است که حتی بتوانند در میان همه این به‌اصطلاح اسناد نوانتشار یک مورد را نشان دهند که کاشانی در طراحی و اجرای واقعه ۲۸ مرداد اندک نقشی داشته است!

در این میان، حسین دهباشی، مستندساز و تاریخ‌پژوه هم ضمن بیان اینکه این اسناد سانسور شده و به‌صورت ناقص منتشر شده است، اذعان داشت، در هیچ جای این اسناد خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی آیت‌الله کاشانی با کودتاگران دیده نمی‌شود.

اما در این میان، اظهارنظر محمد کاشانی پسر آیت‌الله کاشانی جالب توجه است: «در مردادماه سال ۱۳۳۲ هیچ کودتایی علیه دولت مصدق انجام نشده است؛ برعکس، انبوهی از اسناد و مدارک در همین مجموعه اسناد ارزشمند وزارت خارجه آمریکا وجود دارند که نشان می‌دهند دولتمردان بلندپایه آمریکا و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) هرگز به نقش مرموز مصدق و طرح بسیار پیچیده انگلستان برای براندازی و به شکست کشاندن نهضت ملی ایران که به دست مصدق اجرا شد، پی نبرده بودند...»

عبدالله شهبازی به دنبال یک تحقیق عالمانه

عبدالله شهبازی که پس از انتشار این اسناد از هرگونه مصاحبه‌ای خودداری کرد، سخن گفتن درباره این اسناد را به تحقیقی عالمانه در این باره موکول کرد و گفت، این‌گونه بحث‌های تاریخی باید محققانه انجام شود نه به‌عنوان تابعی از جنجال‌های سیاسی روز. متأسفانه با چند توییت از سوی افراد غیرمتخصص، در همان روزهای اول انتشار این اسناد به موضوع جنجالی روز بدل شد. او به چند نکته اشاره کرد که می‌تواند پایان مناسبی هم برای این گزارش باشد.

۱- اسناد منتشرشده، همه اسناد مرتبط با نهضت ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیست، تنها بخشی از آن است که البته مفید است و می‌تواند اطلاعات ما را غنی‌تر کند.

۲- اسناد فوق گزینش‌شده است، یعنی همه اسناد موجود درباره کودتا در آرشیوهای وزارت خارجه آمریکا یا سیا نیست؛ و نیز بیش از ۶۰۰ مورد سانسور در همین اسناد مندرج در کتاب ۱۰۰۷ صفحه‌ای فوق دیده می‌شود، یعنی مطالبی که هنوز از نظر متولیان اسناد تاریخی وزارت خارجه آمریکا «طبقه‌بندی‌شده» ارزیابی می‌شود.

۳- مطالب مندرج در این اسناد «وحی منزل» ‌ نیست و باید مانند همه اسناد با نگاه دقیق و انتقادی مورد مطالعه قرار گیرد. تحلیلگر مسلط و توانمند می‌تواند تحلیلی از این اسناد به دست دهد که با تحلیل محققان سطحی یکسان نباشد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.