۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰
کد خبر: 556719

مرحوم حاج امان الله عزالممالک اردلان از خان زادگان طایفه اردلان کردستان، مردی مجرب در امور اداری و دولتی بود که حدود ۱۰۵ سال عمر کرد و پس از انقلاب اسلامی هم چند سالی زیست و شادروان دکتر باقر عاقلی یادداشت‌های دستنویس او را که شامل خاطراتش از اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تا پایان سلطنت محمدرضا شاه است به چاپ رسانده است.

قدس آنلاین- عیب بزرگ مرحوم حاج عزالممالک علاقه وی به پست و مقام بود که عشق غریبی به احراز مقام‌های دولتی، فرمانداری، فرمانداری کل، استانداری، معاونت وزارت، وزارت، سفارت، نمایندگی مجلس و سناتوری داشت و وقتی انقلاب شد، باز هم در حالی که به زحمت راه می‌رفت، پست سناتوری داشت و مدتی مخفی شد و مدتی به حبس انقلابیون افتاد و در هر حال فقط آن چند سال آخر عمر را بدون پست و مقام گذراند.

او برایش تفاوتی نمی‌کرد در کابینه‌ای وزیر باشد و در کابینه دیگر معاون وزیر، فرزندان خوبی هم تربیت کرد. زمانی فرماندار کل لرستان بود. وقتی با فرمانده تیپ خرم‌آباد به شکار رفت (علاقه زیادی به شکار داشت) چند فرد مسلح با چوب و چماق از راه رسیدند تا خواستند به او سلام کنند دو دست بلند کرد و گفت: بنده تسلیم آقایان هستم. آن‌ها که مبهوت مانده بودند خواهی نخواهی او و فرمانده تیپ را اسیر کردند، چند شبانه روزی گروگان نگه داشتند و با فدیه خوبی که دولت به آنان داد، آزادشان کردند.

وقتی ارتش شوروی، تبریز را در سوم شهریور ۱۳۲۰ بمباران کرد، همان ساعات اول استاندار که باید در سمت نماینده دولت مظهر ایستادگی باشد، دست همسر و بچه‌هایش را گرفت، سوار خودرو شد و راهی پایتخت گردید و عجیب اینکه یکی دو هفته بعد دولت مقام استانداری اورمیه (آذربایجان غربی) را به او داد و دوباره راهی این استان شد. هر پستی می‌دادند قبول می‌کرد، مدتی وزیر دارایی شد، مدتی با رزم آرا کار می‌کرد و وزیر کشور او بود.

به هر ترتیب مرتکب خبط و خطایی نشد، فقط در دوران وزارت مانند بعضی از وزرای سابق و لاحق مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره یک شرکت خصوصی به نام «پایه» بود که از مقام و موقعیت خود استفاده می‌کرد و امتیازات مالی مثل خرید مازاد لوازم و تجهیزات اتوبوس‌ها و کامیون‌ها و جیپ‌ها و آمبولانس‌ها و انواع کنسروها و کمپوت‌ها و تمام اشیای باقی مانده از ارتش آمریکا در اردوگاه‌های خرمشهر و اندیمشک و دزفول و بوشهر و بندرشاپور را به مبلغ حداکثر چهل میلیون تومان به نفع شرکت پایه تمام کرد و حق واسطگی خوبی گرفت.

بتازگی آقای احمد توکلی گفته است، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وزارتخانه‌ای است که دارای ۱۷۰ شرکت با دارایی حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و ۱۰ درصد ارزش بورس است که همه در شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) متمرکز شده است. این شرکت در ادوار مختلف پس از انقلاب یا مصادره و از صاحبان اصلی آنان خلع ید شده یا در این ۳۸ سال از سوی وزارتخانه‌هایی که قیم آن‌ها بوده، تأسیس شده است.

آقای توکلی که مرد پاکدامن و درستکاری است و من خشنودم که به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمده است، به نمایندگان مجلس شورای اسلامی توصیه کرده رأی دادن به آقای ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را منوط به این کنند فلانی را که پدر صنعت ایران (به قول آقای دکتر روحانی) نام گرفته، مدیرعامل و سرپرست شستا - که ۱۷۰ شرکت تابعه و دارایی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی و ۱۰ درصد ارزش بورس و هزار و ۱۰۰ مدیر است- نکند.

احمد توکلی گفته، شستا یک ابرقدرت اقتصادی و صنعتی است و فرصت انتخاب این همه مدیر با دسترسی داشتن به آن همه منابع ثروت، قدرت زیادی از نظر سیاسی و مالی برای تصمیم گیرندگان آن فراهم می‌کند.

چند روز پیش تصویری از نخست وزیر سابق بریتانیا- دیوید کامرون- دیدم که پس از استعفای داوطلبانه از نخست وزیری به علت اعتراض او به خروج از پیمان و بازار اقتصادی اروپا (ماجرای معروف به برگزیت) پای پیاده با یک پیراهن و یک شلوار بر تن در خیابانی در لندن در حال راه رفتن و خرید مایحتاج روزانه بود.

شما احتمالاً لندن نرفته‌اید، ولی من رفته‌ام (البته صدها هزار ایرانی به لندن سفر کرده‌اند). نمی‌دانید از پلیس گشتی پیاده تا تاکسی‌های بزرگ مدل قدیم که حالا ون هم به آن اضافه شد و مرد و زن در حال تردد به مغازه‌ها و فروشگاه‌های بزرگ و آن نلسون استریت و آن میدان ترافالگار و آن همه مجسمه‌ها و پارک‌ها و ساختمان و کاخ‌های سنت جیمز و بوگینگهام و اتوبوس‌های قرمز دو طبقه چه ابهتی دارد، اما دیوید کامرون پیاده در لندن راه می‌رود و دولت و سیاست را بوسیده و کنار گذاشته است. حتی پلیس هم او را نمی‌شناسد. یک محافظ هم ندارد.

باز در فضای مجازی دیدم «اولاند» رئیس جمهور سابق فرانسه که ماه‌ها پیش پست خود را به امانوئل ماکرون تسلیم کرد و از کاخ الیزه رفت، مردی که در دوران ریاست جمهوری بی‌سر و صدا برای خود حرمسرا درست کرده و یک زن در کاخ الیزه، زنی در ویلای ریاست جمهوری و زنی در آپارتمانی جداگانه داشت، حالا بیکاره و خانه نشین است، پیاده در حال خروج از یک سوپرمارکت دیده می‌شود. در دستش بسته‌ای حاوی دستمال کاغذی و مقادیری آذوقه دیده می‌شود و هیچ کس هم به این مرد پیاده محل نمی‌گذاشت.

نمی‌دانم چرا بعضی‌ها حاضر نیستند دست از مشاغل دولتی بر دارند. ۳۱ یا ۱۸ شرکت دارند، حالا چشم به شستا دوخته‌اند و می‌خواهند روی این لقمه بزرگ ۱۷۰ شرکتی با ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه دست بگذارند! آخر چرا؟ چه نیازی به هزاران میلیارد تومان ثروت دارند وقتی تنها یک زمین آن‌ها را در فلان منطقه تهران چند سال پیش ۸۰۰ میلیارد تومان قیمت زده بودند.

چه احتیاج و چه اصراری دارند مانند مرحوم حاج عزالممالک همچنان اهل دولت باشند؟

چندی پیش در مجلات آلمان که برایم آورده بودند دیدم قیمت هیوندای مونتاژ ژاپن را در آلمان ۴۰ میلیون تومان (معادل آن به مارک) چاپ کرده بودند. با اقساط هشت ساله، اینجا یک شرکت ایرانی، هیوندا را مونتاژ می‌کند، اول ۳۵ میلیون تومان پیش پرداخت می‌گیرد تا سه سال و نیم قسط می‌بندد که سر به ۱۰۰ میلیون تومان می‌زند.

یک اتومبیل ارزان در این کشور نه تولید می‌شود نه وارد می‌شود نه مونتاژ می‌شود- همه مانند اژدها روی صنعت اتومبیل نشسته‌اند و مردم را چپاول می‌کنند و تازه به یکی مدیر صنعت ایران لقب می‌دهند.

کدام صنعت؟ کدام پدر؟

در تمام دنیا، اتومبیل برای طبقه متوسط و طبقه زیر متوسط در اولویت قرار دارد.

همین عرب‌های آن سوی خلیج فارس را ببینید سوار چه خودروهای لوکس و قوی انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، آمریکایی، سوئدی، ژاپنی و کره‌ای می‌شوند.

عرب هایی مانند محمدبن سلمان ملقب به «محمد رینگو» دست زن و بچه‌هایش را می‌گیرد، با چفیه و عقال و دشداشه سوار اتومبیل لوکس تویوتا یا میتسوبیشی یا فورد یا فیات یا ولو می‌شوند، قهقهه می‌زنند، کمربند بسته راهی صحاری می‌شوند که هوای صحاری حالشان را جا بیاورد، آن وقت نصیب و سهم مردم ما پرایدی است که با یک تلنگر داغان می‌شود و مجبورند آتش نشان بیاورند و با هوابرش قطعاتش را باز کند و اجساد لهیده مرد و زن و بچه‌های معصوم مردم را از جنازه کش پراید خارج کند. یا اتومبیل‌های معیوب و خراب چینی که الحمدالله قیمت آن‌ها را آن قدر بالا برده‌اند که دست مردم به آن‌ها نمی‌رسد. واقعاً این صنعت پدر هم دارد؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.