اهمیت نقش شورای عالی فضای مجازی در مواجهۀ هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات منطقه سبب شد، مقام معظم رهبری، در ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۹۰، فرمان تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر کند. شورایی که هدف از آن سیاستگذاری، مدیریت کلان، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های لازم، بهنگام و نظارت و رصد کارآمد در فضای مجازی عنوان شده است.

قانون برخورد با مصادیق مجرمانه دستخوش برخوردهای سیاسی شده است/ تصمیمات شورای عالی فضای مجازی از تحولات عقب است

قدس آنلاین- اهمیت نقش شورای عالی فضای مجازی در مواجهۀ هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات منطقه سبب شد، مقام معظم رهبری، در ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۹۰، فرمان تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر کند. شورایی که هدف از آن سیاستگذاری، مدیریت کلان، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های لازم، بهنگام و نظارت و رصد کارآمد در فضای مجازی عنوان شده است.

با دکتر رضا تقی‌پور انواری یکی از اعضای حقیقی این شورا به گفت‌وگو نشستیم و از بیم‌ها و امیدها، فرصت و تهدیدهایی که در فضای مجازی با آن روبه‌رو هستیم، بیشتر شنیدیم.

در سوابق مدیریتی و اجرایی تقی پور مسئولیت هایی چون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، مشاور رئیس‌جمهور در امور ارتباطات و فناوری اطلاعات، معاون وزیر و رئیس سازمان فضایی ایران، مدیریت کلان پروژه‌های طراحی و ایجاد ایستگاه‌های زمینی و طراحی و ساخت ماهواره‌های کوچک دیده می‌شود.

*آقای دکتر، هر روز شاهد پیشرفت علوم گوناگونی در دنیا و در کشورمان هستیم. به نظر شما فضای مجازی چه تفاوتی با سایر علوم و فناوری‌های روز دنیا دارد که این قدر به آن پرداخته می‌شود؟

درباره اهمیت فضای مجازی و نقش امروزه آن در زندگی انسان‌ها، مقام معظم رهبری تعابیر بسیار ظریف و دقیقی دارند که فکر می‌کنم این تعابیر و تأسیس شورای فضای مجازی در اسفند ماه ۱۳۹۰ نشان از تیزبینی و عمق نگاه ایشان به این فضا دارد. امروزه امتداد بسیاری از پدیده‌ها در زندگی واقعی بشر، در این فضا شکل گرفته و به تعبیری می‌توان گفت که فضای مجازی، تداوم فضای واقعی است و غرب از این فضا به عنوان زندگی دوم خود نام می‌برد. بنابراین جوامع انسانی و جوامعی که ارزش‌هایی مستقل برای خودشان دارند، اگر بخواهند از فضای مجازی استفاده صحیح کنند، باید در اصول‌ و چارچوب‌های اینترنت آن‌ها تجدید نظر شود.

امروز پس از گذشت ۶ سال از تأسیس شورای عالی فضای مجازی، شاهد هستیم، نظرات و در رأس آن‌ها فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم مواجهه فعال و هوشمندانه با این فضا در بسیاری از جهات انجام نشده و تحقق پیدا نکرده است. این فناوری با دیگر فناوری‌ها فرق می‌کند و همراه خود فرصت‌ها و تهدیدهایی به وجود آورده است. جوامعی که در چارچوب‌ و اصول‌ خود این فناوری را رعایت کرده‌اند، بیشتر از منافع آن بهره برده‌اند و آن جاهایی که آن قالب‌ها درست تنظیم نشده، آسیب‌هایش از فرصت‌ها و مزایای این فناوری پیشی گرفته است.

امروزه همه اذعان دارند که فضای مجازی و پدیده علوم سایبری به دلیل عجین بودن با مسائل اجتماعی، تأثیرش بر جوامع بشری بسیار زیادتر از فناوری‌های متعارف است زیرا اساساً مبنای این فضا ارتباطات بوده و ارتباطات اجتماعی در این فضا بسیار اهمیت دارد.

به همین دلیل است آن جایی که بسیاری ارزش‌های جدی مانند ارزش‌های بنیادی، خانواده و ارزش‌های اجتماعی وجود ندارد، این نفوذ سریع‌تر بوده است. عده‌ای در غرب در این فضا به عنوان زندگی دوم سیر می‌کنند. به تعبیری زندگی غیر از این فضا را نمی‌شناسند و بسیاری از افراد ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی را درک نکرده و به طور کامل تسلیم این فضا شده‌اند. مقام معظم رهبری در یکی از جلسات قبل از تأسیس شورای عالی امنیت فضای مجازی فرمودند: «اهمیت این فضا به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است و اگر من امروز مشغله دیگری نداشتم، اداره و مسئولیت این فضا را بر عهده می‌گرفتم.»

*به نظر می‌رسد، پس از سال‌ها فعالیت و تشکیل این شورا، ساماندهی، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری مناسبی در این زمینه انجام نشده است. به عنوان یک مقام مسئول در حوزه فضای مجازی بفرمایید آیا در این ۶ سال، شورای عالی فضای مجازی توانسته است، اقدام‌های مؤثری انجام دهد؟

باید بگویم متأسفانه نه. امروز پس از گذشت ۶ سال از تأسیس شورای عالی فضای مجازی، شاهد هستیم، نظرات و در رأس آن‌ها فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم مواجهه فعال و هوشمندانه با این فضا در بسیاری از جهات انجام نشده و تحقق پیدا نکرده است. از این شورا در کشور فقط سه گروه داریم؛ شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی که رؤسای سه قوه و بسیاری از مسئولان ارشد نظام در این شورای عالی حضور دارند که اهمیت این شورا را بیان می‌کند. شورای عالی فضای مجازی، ۲۹ عضو دارد که ۱۹عضو حقوقی و ۱۰ عضو حقیقی هستند. طبعاً بهتر بود که این شورای عالی در مرحله اول به مباحث اساسی و بنیادی می‌پرداخت و بعد سراغ جزئیات و سایر محورها می‌رفت.

*آقای دکتر! جلسات شورای عالی فضای مجازی چند وقت یک بار تشکیل شود؟

تعداد این جلسات آن قدر کم و محدود بوده که مقام معظم رهبری در مورد تعداد آن‌ها تذکر داده و از برگزار نشدن جلسات گله کردند. ایشان فرمودند: «وقتی لازم است، دو هفته یک بار جلسه داشته باشید.» تعداد این جلسات بستگی دارد به اینکه چقدر مباحث، مهم شمرده شده و به آن پرداخته می‌شود. به عبارتی نگاه‌ها متفاوت است. حتی برگزاری جلسه دو هفته یک بار هم برای این شورا کم است زیرا موضوع و مطلب برای بحث بسیار زیاد است. باید خودمان را با سرعت تغییرات و تحولات این حوزه تطبیق دهیم. در اینکه بسیار دیر تصمیم می‌گیریم و با این تصمیمات از تحولات فاصله می‌گیریم، هیچ شکی وجود ندارد، اما این دو معادله در یک دستگاه حل نمی‌شود تا جوابی که باید را برای برگزاری جلسات داشته باشیم. برای این امر نیاز به سیاستگذاری‌های سریع‌تر، دقیق‌تر و جدی‌تری داریم.

* آیا مصوبات این شورا ضمانت اجرا دارند؟

به تعبیر مقام معظم رهبری در حکم اول، باید به مصوبات شورا ترتیب اثر قانونی داده شود که بالاترین تضمین است. یعنی تصمیم‌هایی که شورا می گیرد، باید اجرا شود. این پرسش وجود دارد که اگر به عنوان مثال دستگاهی کم کاری کرد، بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و... با آن برخورد می‌کند؟ باید بگوییم نه متأسفانه. این کم کاری و کوتاهی هم وجود دارد.

دادستان کل کشور، رئیس قوه قضاییه و... عضو شورا بوده و در تصمیم‌گیری شرکت می‌کنند، اما اینکه به عنوان مدعی‌العموم باید منتظر شکایت اعضا باشند یا کسی باید حتماً شکایت کند تا در مورد اجرا نشدن مصوبات شورا برخودی صورت گیرد، ابهاماتی است که نیاز به رسیدگی دارد. البته به نظر می‌رسد که اگر شورا با موضوعات، به صورت فعال برخورد کند، نیاز به قانون قضایی حس می‌شود و از مجلس و قوه قضائیه خواسته می‌شود که قانون تهیه و تصویب شود، اما اینکه این کار انجام نشده و درخواستی برای آن وجود ندارد، نشان می‌دهد که به صورت جدی برخوردی با این موارد نمی‌شود.

*از شبکه ملی اطلاعات چه خبر!؟ بحث تشکیل این شبکه قبل از تشکیل شورا و در برنامه پنجم توسعه نیز وجود داشت. لطفاً نقش و اقدام‌های شورا در این زمینه را توضیح دهید.

همان طور که اشاره کردید، یکی از بحث‌های جدی، لزوم وجود شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیرساخت اصلی فضای مجازی کشور است. شبکه‌ای که دو تعبیر دارد؛ تعبیر اول و کلی اینکه می‌گوییم، شبکه جهانی اینترنت که همه چیز را شامل می‌شود. مانند زیرساخت ارتباطی، نرم‌افزاری یا اطلاعاتی، زیرساخت‌های سرویس و خدمات و تولید محتوا. در اینجا ما شبکه ملی اطلاعات را معادل اینترنت می دانیم، اما با مدیریت بومی. به عبارتی تلاش می‌شود از آسیب‌هایی که اینترنت به دلیل جهان‌بینی خاصی که دارد، ممکن است به همراه بیاورد به صورت ریشه‌ای در این شبکه ملی اطلاعات جلوگیری کنیم. دومین تعبیر این است که زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور را باید وزارت ارتباطات تأمین کند و بقیه موارد در جای خود تعریف می‌شود و به این فضا و زیرساخت اضافه می‌شود.

شبکه ملی اطلاعات با اینکه در قانون پنجم توسعه کشور مواد ۴۶ و ۴۷ آمده و هم قانون بوده و هم تأکید مقام معظم رهبری در پیوست حکم اول بود، اجرایی نشد. جالب‌تر اینکه در همان ایامی که این ایده مطرح شد، بسیاری از کشورها آن را اجرایی کردند. کشورهایی که حتی ارزش‌های بنیادین آن‌ها با فضای مجازی و محتوای آن تفاوت چشمگیری ندارد.

*یعنی شبکه ملی اطلاعات، به معنای قطع ارتباط یا ارتباط نداشتن با اینترنت است؟

خیر، به هیچ عنوان شبکه ملی اطلاعات به معنای قطع ارتباط یا ارتباط نداشتن با اینترنت نیست، بلکه به این معناست که برای استفاده از اینترنت نیاز به تجدید نظر در تعاریف و اصول آن داریم.

*آقای تقی پور، مقام‌معظم‌رهبری مطالبه جدی درباره فضای مجازی داشته و در چند سخنرانی اخیر گفته‌اند: ما نمی‌گوییم، فضای مجازی فیلتر و حذف شود، همه کشورها از فضای مجازی استفاده می‌کنند، اما آن را کنترل می‌کنند، ولی ما در کشورمان استفاده مناسبی که باید از فضای مجازی داشته باشیم، نداریم. به نظر شما باید در زمینه کنترل این فضا چه کار کنیم؟

غربی‌ها در کتاب America's Cyber Future در دو جلد و ۱۷ فصل، آشکارا موارد این کنترل را ذکر کرده‌اند. در یکی از فصول آن که مربوط به ماهیت تهدیدات سایبری است، پس از دسته بندی تهدیدات آمده است: «نتیجه‌گیری می‌شود که ساختار فعلی اینترنت با ساختار موجود اگر بخواهد برای کارهای جدی که ما اصطلاحاً به آن‌ها دارایی‌های سایبری کشوری می‌گوییم، مورد استفاده قرار گیرد، حتماً نیاز به بازنگری و تمهیدات خاص دارد.» این یکی از مهم‌ترین اصول است که باید شورای عالی فضای مجازی به آن بپردازد. صریح‌تر بگویم در آن دوره‌ای که بنده در وزارت ارتباطات بودم، شبکه ملی اطلاعات سال ۱۳۸۹ تصویب شد و در قانون برنامه پنجم توسعه نیز آمده است. سال ۱۳۹۱ که از وزارتخانه به هر ترتیبی کنار رفتم، در این پروژه بیش از ۴۵ نفر به صورت مستقیم و در پروژه‌های اقماری تعداد افراد زیادی در کار طراحی و... مشغول بودند و این بدان معناست که به عنوان کار جدی به آن می‌پرداختیم.

البته این ایده اساساً چیزی نیست که بخواهیم از خارجی‌ها کمک بگیریم. در بحث‌های فنی، طراحی زیر مجموعه‌ها و اجزا می‌شود از خارجی‌ها کمک گرفت و ما تجارب کشورهای دیگر را نفی نمی‌کنیم. کشورهایی مانند برزیل، چین، کره جنوبی، آلمان و... این شبکه را ایجاد کرده و از آن استفاده می‌کنند. کشورهایی هستند که از نظر کاربرد و توسعه ICT و فضای سایبری و مجازی درجه یک هستند. می‌شود از تجربیات علمی و فنی آن‌ها استفاده کرد، اما مفاهیم بومی و ارزشی قطعاً باید توسط کارشناسان خودمان مطرح شود و لازم است که ارتباطات اجتماعی مبتنی بر ارزش‌های انقلابی تعریف کنیم.

آذرماه سال ۱۳۹۲ الزامات شبکه ملی اطلاعات در شورای عالی فضای مجازی تصویب ‌شد. تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات که کاری نوشتاری و سند نویسی است تا دی ماه ۱۳۹۵ طول ‌کشید. فاصله این دو کار زیاد بوده و ما بر این باور هستیم که فرصت‌های بسیاری از دست رفته است. یکی از محورهای قضاوت درباره کارآمدی شورای عالی فضای مجازی با همین گذر زمان رنگ باخته است. علاوه بر آن پروژه‌های اصلی در کشورهای دیگر انجام شده و در حال انجام است، مانند موتور جست و جوی بومی، شبکه اجتماعی پیام رسان بومی، سامانه‌های اصلی و پایه نرم افزاری که بسیاری از کشورها برای خود دارند. در چین و در سایر کشورها نرم‌افزارهای دیگر شانه به شانه گوگل و... حرکت می‌کند و این نشان از آن دارد که این حرف‌ها و اقدام‌ها نشدنی نیست. پس از ۶ سال هم نمونه‌اش در دنیا اجرا شده است. این در حالی است که ما ادعا داریم از نظر استعداد، ظرفیت و توان نیروی متخصص در ایران از بسیار کشورها جلوتر هستیم. امروز در تمام کمپانی‌های نرم افزاری بزرگ دنیا، ردپایی از دانشمندان و متخصصان کشور ما در رده‌های گوناگون دیده می‌شود که بیانگر استعداد و ظرفیت‌های داخل کشور است.

*پس حالا که در کشور ظرفیت لازم وجود دارد، چرا تا به امروز به صورت جدی به آن پرداخته نشده است؟ به نظر شما قوانین و مقررات کافی نیست یا مشکل، اراده است؟

متأسفانه باید بگوییم هر دوی این موارد صدق می‌کند. شورای عالی فضای مجازی ایجاد شد تا به عنوان یک نقطه کانونی و متمرکز سیاستگذاری و تصمیم گیری کرده و سپس هدایت و نظارت بر اجرای این تصمیم‌ها را به عهده بگیرد. طبیعتاً خیلی از کشورها به تناسب پیشرفت و گسترش سریع این فضا، قوانین خاص سایبری را در مجالس خود تصویب کرده‌اند. به عنوان مثال چین در آگوست ۲۰۱۶ قانون سایبری را تصویب کرد که بر مبنای قانون امنیت سایبری است.

با توجه به بحث‌هایی که در ابتدا اشاره کردم، فرصت‌های این فضا آن قدر زیاد است که در تمام عرصه‌ها مانند بانکداری، حمل و نقل و... کارآیی دارد و با توجه به نوآوری که در این فضا وجود دارد، کسب و کارها بسرعت گسترش پیدا کرده‌اند. بسیاری از کشورها سند توسعه سایبری یا توسعه ICT ندارند. بیشتر، زیرساخت‌هایی بوده که در ابتدا صورت گرفته است، اما درباره امنیت آن باید گفت ما سند در کشورها زیاد داریم. مانند آمریکا که از سال ۲۰۰۳ شروع به تدوین سند کرده و هفت سند امنیت سایبری دارد و تقریباً هر یک سال و نیم تا دو سال در آن بازنگری کرده است. کشورهایی که در این فضا فعالیت دارند، سند راهبردی امنیت سایبری دارند. دلیل آن این است که با توجه به گسترش جهشی که دارد، اگر آسیب‌های آن مهار نشود، می تواند، ضررهای زیادی به جامعه بزند و بیشتر از منافع آن باشد.

یکی از غفلت‌های بزرگ در کشور ما نپرداختن به همین موضوع است. به همین دلیل مشاهده می‌کنیم، وقتی نیروی انتظامی و پلیس فتا آمار جرم و جنایت را اعلام می‌کنند، آمار جرم و جنایت در این فضا رشدی جهشی داشته‌ است. البته بخشی از این آمار طبیعی است زیرا قسمتی از این حوادث شامل افرادی است که سواد فضای مجازی ندارند و با این فضا آشنایی ندارند و بخشی دیگر آسیب‌هادر این فضا تهدیدهای مدیریت نشده است.

کشورهای دیگر به فضای مجازی نگرشی اصولی داشته‌اند و قبل از توسعه این فضا مقررات و چارچوب‌های آن مشخص شده است و از این منظر می‌توان تعبیر فضای ولنگاری را برای این فضا در کشور به کار بگیریم. هم در حوزه مقابله با جرم و جنایت و هم در حوزه برخورد با مصادیق مجرمان. قانون برخورد با مصادیق مجرمانه تصویب شده، اما متأسفانه این قانون هم دستخوش برخوردهای سیاسی بوده و درگیر حواشی شده است. به تعبیر مقام معظم رهبری این امر نشان می‌دهد که آسیب‌های این فضا را عده‌ای یا نمی‌شناسند و یا اگر هم می‌شناسند از آن غفلت می‌کنند. این فضا در عرصه‌های گوناگون نیاز به شناسایی و مدیریت دارد. شورای عالی فضای مجازی باید بیشتر به آن بپردازد. اگر نیاز به قانونگذاری است، باید از مجلس بخواهد این کار را انجام دهد. اگر هم مربوط به سیاست و چارچوب‌های راهبردی است باید این شورا راساً این کار را انجام دهد. در فضای اخلاقی، اقتصادی، بانکداری و... هم شاهد ولنگاری هستیم و این مسائل ممکن است برای کشور چالش‌زا باشند.

*نظر خود شما درباره «فیلترینگ» چیست؟

مفهوم فیلتر مفهومی بسیار گسترده است. حتی در خلقت هم نمونه‌هایی از فیلتر را مشاهده می‌کنیم. اگر خداوند اشعه مادون قرمز را در خلقت چشم ما فیلتر نمی‌کرد، بلافاصله چشم‌هایمان آسیب می‌دید. یا در مورد گوش، فرکانس‌هایی که به گوش می‌رسد، حدوداً سه کیلو بازسازی می‌شود و اگر فرکانس‌های بالاتر وارد گوش می‌شد، مشکل جدی پیدا می‌کرد و پایین‌تر از آن نیز باز همین طور باعث سردرد بود. در نتیجه می‌توانیم، عنوان کنیم که فیلتر شرط سلامت، شناسایی و دریافت دقیق و درست خیلی از پدیده‌هاست. این هیاهو و هجمه‌هایی که وجود دارد، تبدیل به پدیده سیاسی شده است، در صورتی که اغلب کشورها از فیلتر استفاده می‌کنند. حتی انگلیس که ادعای آزادی در آن وجود دارد. یا در آمریکا یک نوع اینترنت وجود ندارد. اینترنت کودکان، دانش آموزان و... با هم متفاوت است. حتی بعضی مسئولان وقتی بحث سلامت در این فضا به میان می‌آید از آن فراموش کرده و سراغ دو قطبی بودن آن می‌روند. عده‌ای موافق و عده‌ای مخالف فیلتر هستند. این یکی از اشتباه‌ترین حرف‌هایی است که در این فضا می‌توان زد.

شاید پنجره‌ای که ارزش‌ها را تعیین می‌کند، متفاوت باشد. تعریف ضد اخلاقی در جوامع گوناگون با هم متفاوت است. به طور مثال نرم افزار تلگرام قبول دارد که نباید بستر توسعه کسب و کارهای مستهجن و پورنوگرافی باشد. در تلگرام گزینه ریپورت وجود دارد که منجر به فیلتر شدن کانال یا گروه می‌شود. بنابراین در تلگرام هم فیلتر وجود دارد. برخی عقیده دارند که فیلتر مفید بوده و گاهی در بعضی از شرایط نیاز به فیلتر هست. مانند همین مسائل مستهجن که بی‌شک هیچ مسئولی موافق وجود کانال‌های ضد اخلاقی و مستهجن نیست.

*اشاره کردید که مسئله فیلتر دچار نوعی نگاه سیاسی شده است. آیا این نوع نگاه معطوف به ایام انتخابات است یا نگاه کلان‌تری پشت پرده است؟

این سخنان در ایام انتخابات مانند هر پدیده دیگری تشدید می‌شود. رنگ روزنامه‌ها، نوع حرف‌ها و... عوض می‌شود. در شکست مرزهای ارزشی هنجارشکنی عظیمی پیش گرفته‌ایم و حرف‌های خارج از چارچوبی زده می‌شود که تعابیر مراجع عظام درباره برخی از این حرف‌ها، حکم سنگینی و حتی خروج از دین دارد.

فضای مجازی به دلیل فضای بسیار عمیق و فرصتی که برای جولان ذهن ایجاد کرده، بسیار پر طرفدار است. در فضای فیزیکی محدودیت داریم، اما در این فضا این محدودیت وجود ندارد. از مشخصه‌های این فضا در America's Cyber Future به گمنامی آن اشاره شده است. همین که بشر احساس کند در فضایی گمنام حضور دارد، رفتارهایی را که در فضای واقعی انجام نمی‌دهد از خود بروز می‌دهد. باید برای فضای مجازی چارچوب‌هایی مقرر کنیم تا استفاده‌ای صحیح از این فضا داشته باشیم و متناسب با ارزش‌هایمان آن‌ها را کنترل کنیم. نباید از منظر اجتماعی و سیاسی انحراف ایجاد کنیم.

سیاسیون ما باید مرزها را تفکیک کنند و اگر کسی از این مسیر منحرف می‌شود باید بزرگان جامعه به او تذکر دهند. در شأن یک مسئول ارشد کشور نیست که به خاطر مسائلی پیش پا افتاده انحرافات و بحث دوقطبی را مطرح کند. گلایه‌های مقام معظم رهبری بسیار محترمانه‌تر و رقیق‌تر از آنچه در این فضا جریان دارد، مطرح شد. خیلی بیشتر از این باید نگرانی و دغدغه داشته باشیم. عرض می‌کنم، عده‌ای هم سوء استفاده نکنند که شما مخالف توسعه هستید. البته بیشترین توسعه در پهنای باند ظرفیت داخلی کشور همان زمان مدیریت بنده اتفاق افتاد. با اعتقاد به اینکه پهنای باند ماده اولیه این فضاست برای استفاده درست و سالم از این فضا به آن نیاز است.

*پس چرا این حجم زیاد از کانال‌های غیراخلاقی در تلگرام وجود دارد؟

این کانال‌ها وجود دارد زیرا فیلتر کردن آن‌ها نیاز به اراده افراد دارد که متأسفانه این اراده در جامعه دیده نمی‌شود.

*یعنی ما توانایی فیلتر کردن کانال‌های تلگرامی را نداریم؟

بستن کانال‌ها دست صاحب نرم افزار است. مانند سایت‌ها نیست که بتوانیم در مورد فیلتر شدن آن تصمیم بگیریم. زمانی که سایتی را فیلتر می‌کنیم، بر این باوریم که وجود چنین سایتی برای جامعه و کشور مضر است، اما در مورد کانال‌ها، از آنجا که اراده و تصمیم به فیلتر کردن و بستن، تنها به دست صاحب نرم افزار است، فقط می توانیم به آن‌ها اعلام کنیم که این کانال ضد اخلاقی است، اما زمانی که اعلام می‌کنیم، از آنجا که تعریف و دیدگاه ما نسبت به این کانال و محتوای آن با دیدگاه مدیریت نرم‌افزار مغایر و متفاوت است، دچار چالش می‌شویم. بر خلاف این نظر که عنوان می‌کنند اگر با آن‌ها خوب رفتار کنیم، مشکلاتمان حل می‌شود، معتقدیم این گونه نیست و در دراز مدت با آن‌ها به مشکل بر می‌خوریم. زیرا وقتی ارزش‌های اجتماعی ما با آن‌ها متفاوت است، پس متوجه می‌شویم که در دراز مدت این دو ارزش با هم منطبق نخواهند بود. بنابراین باید فکری به حال خود کرده باشیم.

*چه باید کرد؟

هیچ کشوری پیدا نخواهیم کرد که مثل کشور ما استعداد، ظرفیت، توان فنی داشته باشد، اما در عین حال سرمایه‌های ملی و اطلاعاتی خودش را در اختیار بیگانگان گذاشته باشد. بیشتر کشورهای مهم، نرم‌افزار بومی خود را مورد استفاده قرار می‌دهند. ارزش اقتصادی، شغلی، امنیتی همه در کشور خودشان است. بخشی از آن برای ما شناخته شده است. در همین فضا تعبیری داریم که آنچه کاربر روی صفحه می‌بیند، چهار درصد از کل چیزی است که در این فضا اتفاق می‌افتد. ۹۶درصد پشت این صحنه و وب تاریک و فضایی که فضای غیرقانونی، بازار سیاه و... است وجود دارد. از اطلاعات چه محصولاتی تولید شده و کجا به فروش می‌رسد و چه اتفاقی می‌افتد، جزو همان ۹۶درصد است. عده‌ای این مسائل را نادیده گرفته و توجه نمی‌کنند. در نتیجه باید گفت در درازمدت هیچ چاره‌ای نداریم جز اینکه مانند کشورهای پیشرفته در این فضا، نرم‌افزارهای بومی داشته باشیم.

شرکت‌های دانش بنیان در کشور ایجاد شده‌اند و کاری به دولت ندارند. شبکه‌های پیام رسان اجتماعی هم تولید شده است، اما تصمیمات نادرست ما است که نرم‌افزارهای داخلی کشور پیشرفت نمی‌کنند. کاربران داخلی هم متمایل هستند که از شبکه داخلی و ملی استفاده کنند. متأسفانه برخورد دوگانه ایجاد شده است.

*یعنی می‌فرمایید باید تلگرام فیلتر شده و تنها از شبکه پیام‌رسان داخلی در کشور استفاده کنیم؟

من در مورد فیلتر تلگرام صحبت نمی‌کنم، ولی عقل حکم می‌کند که داده‌های عظیم، حریم شخصی و اطلاعات خانوادگی شهروندان ما نباید دست بیگانگان باشد و این‌ها همه آسیب هستند. این موارد مانند نقض قانون اساسی است. دلیلی وجود ندارد که حریم شخصی اطلاعات خانواده ما با ارزش‌هایی که انقلاب اسلامی برای خانواده دارد، دست بیگانگان باشد. از نظر فنی هیچ مشکلی نداریم، اما از نظر مدیریتی بسیار ضعیف عمل می‌کنیم. قوانین قوه قضائیه، قوه مجریه، پشتیبانی‌هایی که از آن‌ها می‌شود، کامل نیست. وقتی ۵۰درصد پهنای باند اینترنت کشور دست نرم‌افزاری داخلی است، پول زیادی از آن دریافت می‌کنیم. نرم افزار داخلی اگر ۲۰۰ گیگ اینترنت نیاز داشته باشد، مبلغ زیادی باید پرداخت کند. باید در قوانین‌مان تجدید نظر کنیم. پهنای باند داخلی هزینه ندارد، می‌توانیم در اختیار نرم افزار خودمان به صورت رایگان بگذاریم، اما الآن توانایی این کار را نداریم. امروز تصمیم مستقلی نمی‌توانیم، داشته باشیم، اما در شبکه ملی اطلاعات می‌توانیم، مستقل تصمیم بگیریم. اگر تصمیم‌های درست برای حمایت از نرم‌افزارهای بومی داشته باشیم، نرم‌افزارهایی بومی و نه دولتی بسیار برای کشور مفید خواهد بود. از نظر خلاقیت و نوآوری چیزی از فناوری روز دنیا کم نداریم. اگر فضا باز باشد، شرکت‌های دانش بنیان قوی‌تر عمل می‌کنند. حتی ادعای ما این است که چرا برای توسعه اشتغال از این نرم افزار استفاده نکرده و در منطقه، نرم‌افزاری قوی ارائه نمی‌کنیم. علت آن این است که این خاک را برای رشد این نهال مهیا نکرده‌ایم.

*شما و خانوده‌تان هم در فضای مجازی فعالیت می‌کنید؟

بله، من و خانواده‌ام در فضای مجازی فعال هستیم، اما نه به گونه‌ای که تمام وقت خود را برای این فضا و این نرم افزارها صرف کنیم. خیلی از افرادی که برای این فضاها وقت صرف می‌کنند، عمر خود را هدر می‌دهند. اگر فردی به عنوان مثال هشت ساعت از وقت خود را برای این فضاها صرف کند، آیا در آخر سوادی را آموخته و یا صرف کردن وقت در این فضاها موجب حل مشکلات زندگی واقعی می‌شود؟ پاسخ منفی است. متأسفانه بسیاری از مسئولان، هدر دادن وقت را در این فضاها ارتقای سواد اینترنتی می‌نامند که این بسیار غلط است. بسیاری از کشورها، قدرت نرم انقلاب اسلامی را تأیید کرده‌اند. با استفاده از این فضاها می توانیم این قدرت را افزایش دهیم، اما متأسفانه هنوز در این خصوص کاری انجام نداده‌ایم.

* به عنوان آخرین پرسش بفرمایید وقتی توییتر در کشور ما فیلتر است، چرا برخی از مسئولان از آن استفاده می‌کنند؟

درست می‌فرمایید! مسئولان از بستر توییتر برای صحبت با دنیا و رساندن پیام‌هایشان به جهانیان استفاده می‌کنند، اما همه قبول دارند که این فضا آسیب‌زاست و استفاده از آن مانند حالت اضطرار است. ضمن اینکه مفتی‌های داعش در روزهای اول تأسیس خود توییتر را حلال اعلام کردند و هم اکنون هم بیش از ۶۰۰۰ داعشی از این نرم افزار به عنوان راه ارتباطی خود استفاده می‌کنند. از نظر من استفاده از این نرم‌افزار برای همه مضر است و قطعاً برای تمام افراد جامعه خوب نیست. ضمن اینکه ما وقتی می‌توانیم، نرم‌افزار بهتری تولید کنیم، نباید سراغ وابستگی برویم. نباید فراموش کنیم که: «ما می‌توانیم.»

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.