۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰
کد خبر: 559613

قداست و تعالی قربانی از آنِ تقواست نه از آنِ گوشت و خون: (یناله التّقوی منکم)؛ چنان که هیچ‌یک از مناسک دیگر حج نیز به خدا نمی‌رسند، مگر روح آن‌ها که همان سرّ حج است. کسی که جانش را فدای دوست، یعنی خدای سبحان کرد، او از منا و عرفات و سایر مناسک حج ارث می‌برد، زیرا هم زمین مال خداست و آن را به هر کس صلاح باشد ارث می‌دهد: (إنّ الأرضَ لله یورثها مَن یشاء) و هم زمینه کمال متعلق به اوست و به هر کس بخواهد ارث می‌دهد. از این‌رو همه شهدا و راهیان راه امام، وارثان عرفات، مشعر و منا هستند.

 قربان؛ ذبح نفس در پیشگاه خدا

قدس آنلاین- عرفه که به پایان می‌رسد، حجاج برای قربانی کردن اقدام می‌کنند، آیینی که از زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای ما به یادگار گذاشته شد. جالب اینکه قرآن کریم درباره قربانی کردن و اسرار آن، پیام‌ها و نکته‌های ژرفی دارد.

در قرآن از این عمل به عنوان تقرب و تعالی قربانی‌کننده و تقوای او به سوی خدا یاد شده است. فراموش نکنیم که قربانی کردن آنگاه مقبول است که با تقوا انجام شود.

قداست و تعالی قربانی از آنِ تقواست نه از آنِ گوشت و خون: (یناله التّقوی منکم)؛ چنان که هیچ‌یک از مناسک دیگر حج نیز به خدا نمی‌رسند، مگر روح آن‌ها که همان سرّ حج است. کسی که جانش را فدای دوست، یعنی خدای سبحان کرد، او از منا و عرفات و سایر مناسک حج ارث می‌برد، زیرا هم زمین مال خداست و آن را به هر کس صلاح باشد ارث می‌دهد: (إنّ الأرضَ لله یورثها مَن یشاء) و هم زمینه کمال متعلق به اوست و به هر کس بخواهد ارث می‌دهد. از این‌رو همه شهدا و راهیان راه امام، وارثان عرفات، مشعر و منا هستند.

عید قربان در حقیقت ذبح نفس در برابر خداست. چنان که در حدیث است که زکات و نماز، قربانی مسلمانان است: «إنّ الزکاة جعلت مع الصلاة قرباناً لأهل الإسلام».

بنابراین، هر عملی که در آن تقرّب به خدا باشد، قربانی است؛ زیرا اولاً، خداوند عمل باتقوا را قبول می‌کند: (إنّما یتقبّل الله من المتّقین). ثانیاً، تقوای عمل نه تنها به طرف خدا صاعد می‌شود، بلکه به خدا می‌رسد؛ چنان که درباره قربانی فرمود: (یناله التقوی منکم). ثالثاً، چون تقوا جدای از جان انسان باتقوا نبوده، وصف نفسانی روح انسان متقی است، اگر تقوا به خدا رسید، انسان سالک نیز پیش از مرگ به لقاء الله نایل می‌شود.

شاید این سؤال پیش بیاید که سرّ قربانی کردن چیست؟ پاسخ این پرسش، طبق بیان نورانی امام سجّاد(علیه‌السلام) این است که‌حج‌گزار و قربانی‌کننده با تمسک به حقیقت ورع، گلوی دیو طمع را بریده، او را بکُشد.

بنابراین، صرف ذبح گاو و گوسفند یا نَحْر شتر و رها کردن آن‌ها بدون‌توجه به سرّ قربانی، مایه تعالی حج‌گزار نخواهد بود، از این‌رو از باب تشبیه معقول به محسوس، شایسته است قصد او از این عمل، کشتن دیو درونی آز و طمع باشد.

قربانی جایگاهی ویژه در روایات دارد. نمونه اینکه، امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: خدای سبحان قربانی کردن را دوست دارد: «إنّ الله عزّوجلّ یحبّ إطعام الطعام وإراقة الدماء».

ممکن است یکی از دلایل آن بهره‌ مندی گرسنگان و محرومان از گوشت قربانی باشد. گرچه در این زمان آنان که آیات الهی را به اسارت گرفته‌اند، نه خود استفاده مطلوب از این سنّت الهی می‌کنند، نه به دیگران اجازه اداره و بهره‌برداری صحیح از این برنامه جامع و سودمند را می‌دهند.

در حدیث دیگری که اهتمام به قربانی در آن مشهود است، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: رسول اکرم‌(صلی الله علیه وآله و سلم) در حجةالوداع، شتر با خود برده بودند. بیش از ۲۰ شتر را به امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) بخشیدند که آن حضرت همه را نَحْر کردند و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز بقیه شتران را قربانی کردند. البته این حدیث به ‌گونه‌ای دیگر نیز نقل شده است و آن اینکه رسول اکرم‌(صلی الله علیه و آله و سلم) شتر برای قربانی از مدینه با خود آوردند و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نیز که در آن سال از سوی رسول اکرم‌(صلی الله علیه و آله و سلم) به یمن اِعزام شده بودند، از آنجا برای قربانی شتر به‌همراه آورده بودند.

آیه شریفه (لیشهدوا منافع لهم ویذکروا اسم الله فی أیّام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام) گذشته از شمول سود صوری و منفعت معنوی امّت اسلامی، یاد حق را هدف دانسته و مهم‌تر آنکه به جای نام قربانی، یاد خدا را ذکر فرمود تا روشن شود که هدف از «تضحیه» همانا «تسمیه خداست» نه صرف نَحر و ذَبْح؛ یعنی به جای اینکه بفرماید: «قربانی کنند»، فرمود: «خدا را به یاد آورند که آن‌ها را از دام‌های حلال، مانند گوسفند، روزی داد»، به طوری که هم اصل قربانی به نام حق آغاز گردد، هم نعمت‌های دامی در طول مدت زندگی برای همه انسان‌ها به عنوان یاد خدا مطرح شود.

زیباترین و تأثیرگذارترین حج را سالار شهیدان امام حسین(سلام‌الله‌علیه) به جای آورد، زیرا از همان آغاز حرکت خود از مدینه به مکّه در سال ۶۱ هجری، قصد عمره مفرده داشت و اصلاً قصد حج تمتع نکرد، اما آن حضرت اگرچه به منا نرفت، اما قربانی‌های گرانقدری داد و نیز وجود مبارک خویش را فدا کرد تا مکه و منا بماند. از این‌رو امام سجّاد(سلام‌الله‌علیه) در شام خود را فرزند مکه و منا معرفی فرمود: «أنا ابْن مکّة ومنی، أنا ابن المروة والصفا».

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.