اصفهان- بورس کالا بازار متشکل و منسجمی است که تعداد زیادی از عرضه کنندگان کالای خود را در آن عرضه می کنند، در این بورس ها معمولا کالاهای خام و فراوری نشده مانند فلزات، پنبه، گندم، برنج و غیره داد وستد می شوند.

زنجیرۀ اقتصاد باید شفاف کشف قیمت شود

به گزارش قدس آنلاین و به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه اصفهان، یکی از مزایای بورس کالا، حضور نهادهای نظارتی و تنظیم گری است که تمامی تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و تجار کالا با حضور این نهادها، از مزایای مترتب بر قوانین و مقررات حاکم بر بورس برخوردار می شوند.

در این باره با «منصور یزدی زاده، رئیس هیأت مدیرۀ بورس کالای ایران» گفت وگویی انجام دادیم که شرح آن را در ادامه می خوانید:

در بازار سرمایه وضعیت فولاد مبارکه را چگونه می بینید؟

در بازار سرمایه نیز فولاد مبارکه جایگاه بسیار خوبی دارد و توانسته اعتماد سهامداران را جلب کند که خود جای قدردانی دارد. چشم انداز توسعه در فولاد مبارکه مبین این موضوع است که مدیران این شرکت به خوبی سمت وسوی توسعه را میشناسند و با چشم باز حرکت میکنند.

دیدگاه شما در مورد مباحث مطرح شده از سوی شورای رقابت بر سر قیمت گذاری محصــولات شرکــــتهایی همــچـــون فولاد مبارکه چیست؟

یکی از دلایل توسعۀ صنعت فولاد کشور وجود منابع زغال، سنگ آهن، گاز و برق بوده که یک مزیت برای صنعت فولاد کشور به شمار میآید. طبیعی است که به دلیل شرایط خاص ناشی از رشد جمعیت و انتظار برای ایجاد اشتغال نسل جوان در کشور، شرکتهای فولادی به دلیل نوع فرایندشان، در موضوع اشتغالزایی موردتوجه قرار میگیرند. فولاد مبارکه و ذوب آهن که به نوعی هدایت گر بازار داخلی هستند، ناچارند نیروی مازاد بر نیاز خود استخدام کنند.

اگر قرار بر این باشد که این دو شرکت اضافه بر نیازشان در مقایسه با شرکتهای مشابه خارجی نیرو استخدام و جذب کنند، این جنبه باید به عنوان مسئولیت اجتماعی این شرکتها در نظر گرفته شود. طبیعتا در زنجیرۀ تأمین نیز باید بسیار احتیاط کرد که قیمت گذاری مواد اولیه که به یمن وجود منابع غنی سنگ آهن و زغال و گاز و برق، به عنوان زیرساخت های توسعۀ فولاد کشور به آنها میبالیم، به سمتی رود که به نفع تولیدکننده هم باشد.

من فکر میکنم یک راه این است که همه چیز را آزاد کنیم و بگویم قیمت گذاری ها واقعا آزاد باشد و این شرکتها نیز اگر نیروی مازاد دارند، آزادانه بتوانند تعدیل کنند.

نمیشود ما بخشی را مطابق با مسئولیت اجتماعی بپذیریم و از سوی دیگر بخواهیم قیمت محصولات را با فرمولهای جهانی انطباق دهیم و مثلا قیمت سنگ آهن و کنسانتره را به روز حساب کنیم. اینها نیازمند بررسیهای بیشتر است؛ زیرا موضوع سادهای نیست.

اقدام دولت را در این زمینه چگونه پیش بینی می کنید؟

فکر نمیکنم تغییر چندانی در سیاست گذاری های مجموعه باشد؛ چراکه آقای دکتر شریعتمداری به عنوان فردی دردآشنا و باتجربه در حوزۀ بازرگانی که دورهای نیز معاون اجرایی رئیس جمهور بوده اند، اگر بخواهند حرکتی در این زمینه انجام دهند، قطعا با تدبیر و نگاه کارشناسی خواهد بود؛ البته تاکنون نیز همینگونه بوده است و دست اندرکاران عجولانه به این موضوع ورود پیدا نکرده اند که یک نمونه آن سازمان بورس است که چندین بار این موضوع در هیئت پذیرش مطرح شد و مدیران ارشد سازمان اظهار کردند که لازم است این موضوع بیشتر کار شود. اگر بخواهیم منافعی متوجه سهامداران باشد.

این منافع باید به سود خود سازمان نیز باشد؛ به گونه ای نباشد که دستهای از سهامداران در بالادست منافع سرشار ببرند و نداند با آن سود کلان چه کنند و در پایین دست شرایط سخت و پیچیده ای حاکم باشد.

در حال حاضر مجموعه های فولادی متعددی داریم؛ فولاد مبارکه عرضۀ خود را در بورس کالا انجام میدهد، اما در خصوص سایر فولادسازان اینگونه نیست. در این خصوص چه اقدامی صورت گرفته است؟

درواقع فولادمبارکه و ذوب آهن بیشترین فشار را در عرضه در بورس تحمل میکنند و نگاه به سایرین نگاه در سایه بوده است؛ ولی فکر نمی کنم درست باشد.

شرکتهای بزرگ دغدغه ها و مشکلات بزرگتری دارند. این مسئله که این شرکتها محصولاتشان را در بورس کالا عرضه میکنند، نشان میدهد میخواهند معاملات شفاف بشود و امکان دسترسی به محصولات برای همگان یکسان باشد و در بازار سرمایه برای سهامداران اعتماد را حاکم کنند. این شرکتها هر سال باید بابت این رفتارشان تندیس دریافت کنند؛ اما میبینیم بعضا از جاهای مختلف مورد هجمه قرار میگیرند؛ نمونۀ آن ادعایی است که در مورد فولاد مبارکه مطرح میکنند. درحالیکه موضوع ساده است و از آنها [منتقدین] خواسته شده محصولاتشان را در بورس بفروشند و روشن کنند از مواد اولیه ای که میگیرند چه درصدی را تبدیل به محصول میکنند؟ چقدر وارد میکنند؟ با چه نرخی از بازار خرید میکنند؟ آیا همه را تولید میکنند؟ همۀ این مسائل به شفاف سازی نیاز دارد که اگر وارد بورس شوند، خودبه خود شفافیت صورت میگیرد.

صحبت ما درمورد بالادست هم در جهت تأمین مواد اولیه مثل سنگ آهن و زغال درست است؛ اما ما نمیدانیم پایین دست چه خبر است؟ باید آنها بیایند شرایط شان را شفاف روی تابلوی بورس بیاورند. سپس اگر در این شرایط احساس شود در حق آنها اجحاف میشود، میتوان وارد شد اما قطعا چنین چیزی نیست؛ چراکه اگر غیر از این بود، آنها هم محصولاتشان را روی تابلو بورس عرضه کرده بودند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.