۲۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
کد خبر: 563703

چندی پیش دکتر انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور از بروز اختلالات روحی و روانی در ۴/۲۳ درصد از افراد جامعه خبر داد. اگر این آمار صحت داشته باشد، نمی‌توان آثار مخرب وجود این میزان مبتلا به اختلالات روانی را بر سلامت جامعه نادیده گرفت.

۳۰ هزار بیمار روانی خارج از بیمارستان

قدس آنلاین- چندی پیش دکتر انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور از بروز اختلالات روحی و روانی در ۴/۲۳ درصد از افراد جامعه   خبر داد. اگر این آمار صحت داشته باشد، نمی‌توان آثار مخرب وجود این میزان مبتلا به اختلالات روانی را بر سلامت جامعه نادیده گرفت.

* آثار مشکلات روانی بر توسعه

براساس مطالعات رسمی سیمای سلامت ایرانیان  از میان جمعیت ۸۰ میلیونی ایران حدود ۱۲ و نیم میلیون نفر یعنی حدود ۶/۱۵ درصد نشانه‌هایی از اختلالات روانی را دارا هستند.

زهرا عباسپور آذر، دکترای روان‌شناسی سلامت با اشاره به آثار سلامت روان بر جوامع می‌گوید: توجه به سلامت روان در روند توسعه جوامع بسیار اهمیت دارد  چرا که در صورت ابتلای افراد به بیماری‌ها و معلولیت‌های جسمی، آن‌ها قادرند با سلامت روان و احساس نشاط و رضایت از زندگی، نقش خود را در جامعه ایفا کرده و اثرگذار باشند، اما بدون سلامت روان، سلامت جسمی نیز مفهومی ندارد. از این رو باید بخشی از سیاستگذاری‌ها و برنامه ریزی‌های کلان حوزه سلامت معطوف تأمین سلامت روان شده و صرف کنترل اختلالات روانی شود زیرا فردی که دچار اختلالات روانی و روانپزشکی می‌شود، امکان مقابله با استرس‌ها را ندارد و نمی‌تواند در جامعه نقش خود را ایفا کند. همچنین این فرد از آرامش به عنوان شرط اولیه سلامت روان محروم است. در ضمن توانایی کنترل و بروز احساسات و هیجانات خود را ندارد. به این ترتیب مجموعه توانایی‌های مغزی و ادراکی او مثل تمرکز، توجه، هوشیاری و حافظه مختل می‌شود. بنابراین تأمین سلامت روان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.

طبق آمارها یک درصد از کل جمعیت دنیا اسکیزوفرنی محسوب شده و ۵/۱ درصد نیز به افسردگی بزرگ و کوچک  مبتلا هستند. همچنین ۵/۲ درصد مردم جهان دارای اختلال روانی مزمن هستند.  وی با تأکید بر نبود آمار مستند در حوزه اختلالات روانی می‌افزاید: بررسی و تشخیص میزان نارسایی‌های روانی و تعیین شمار مبتلایان به این گونه اختلال‌ها نیاز به بررسی‌های جامع و علمی دارد. این در حالی است که در همایش‌ها و پژوهش‌های متعدد، داده‌ها و اطلاعات پراکنده، متفاوت و متناقضی از این موضوع مطرح شده که متأسفانه آمار دقیقی از میزان شیوع اختلالات روانی کشور ارائه نمی‌دهد چراکه برخی از آمارهای این حوزه پنهان می‌مانند. برای نمونه افرادی دچار اختلالات روانی هستند، اما به مراکز درمانی مراجعه نمی‌کنند. از این رو در روند بررسی‌ها و پژوهش‌ها دیده نمی‌شوند. همچنین مراکز و دستگاه هایی همانند وزارت بهداشت آمارهایی از اختلالات روانی مطرح می‌کند، اما باید پرسید بر چه اساس و با چه شیوه‌ای این اطلاعات حاصل شده است؟ در حالی که در آمریکا که  سازمان‌هایی وجود دارند که نظرسنجی کرده و تحقیقات گسترده‌ای دارند، هنوز آمار قطعی ارائه نشده است. از همین رو نمی‌توان انتظار داشت، بررسی‌های وزارت بهداشت در مقوله سلامت روان قطعی و دقیق باشد. به این ترتیب باید نظرات جمعی گسترده از متخصصان را در این زمینه به عنوان منبع بررسی‌ها مورد توجه قرار داد تا اطلاعات نسبتاً قابل اعتمادی حاصل شود.

*نقش آسیب‌های اجتماعی در بروز اختلال روانی

دکتر عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز با  اشاره به نقش آسیب‌های اجتماعی در بروز اختلالات روانی می‌گوید: عوامل متعددی در تأمین سلامت روان جامعه دخیل هستند چنانکه در جامعه‌ای که نظم و قانون حاکم باشد و همه مردم خود را مکلف به تبعیت از قانون بدانند، میزان سلامت روان افزایش خواهد یافت. همچنین امنیت و درک احساس آن در جامعه می‌تواند در این قضیه اثرگذار باشد چنانکه با تأمین امنیت شغلی قادر به حل بسیاری از آسیب‌ها خواهیم بود. در جامعه‌ای که افراد در تمام ابعاد سلامت به پیشگیری اهمیت دهند، میزان آرامش روان رشد خواهد داشت.

این نماینده خانه ملت ادامه می‌دهد: طبق آمارها یک درصد از کل جمعیت دنیا اسکیزوفرنی محسوب شده و ۵/۱ درصد نیز به افسردگی بزرگ و کوچک  مبتلا هستند. همچنین ۵/۲ درصد مردم جهان دارای اختلال روانی مزمن هستند. طبعاً در جامعه‌ای که آسیب‌های اجتماعی همانند اعتیاد، طلاق، نبود امنیت شغلی و حاشیه نشینی از شیوع بالاتری برخوردارند بر تعداد و تنوع اختلالات روانی افزوده می‌شود.

دکتر عزیزی همچنین تأکید می‌کند: در آبان ماه سال۹۴ مقام معظم رهبری طی نشستی با متولیان و مسئولان کشور در حوزه اجتماعی نسبت به رفع آسیب‌های این عرصه تأکید کردند. به این ترتیب از آن زمان  همین  جلسات به ریاست مقام معظم رهبری هر ۶ ماه برگزار می‌شود که این  امر در  کاهش آسیب‌های اجتماعی در سنوات اخیر اثرگذار بوده است.

*اثرگذاری تفاوت‌های جنسیتی

دکتر عباسپور آذر، عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه به طور کلی در زمینه سلامت روان جامعه گفته می‌شود که ۳۴ درصد جمعیت بین ۱۹ تا ۶۰ ساله ما دچار اختلالات روانی هستند، می‌افزاید: دلایل بسیاری در به خطر افتادن سلامت روان مطرح می‌شود که می‌توان به افزایش آلودگی‌های محیط زیست  همانند آلودگی صوتی وهوا، تبعیض‌های اجتماعی، چالش‌های اقتصادی و معیشتی اشاره کرد. چنانکه درحال حاضر بنا بر شواهد، آستانه تحمل مردم به طور چشمگیری کاهش یافته است به طوری که با کمترین ناکامی در مراوده‌های اجتماعی، شاهد جدی‌ترین واکنش‌های پرخاشگرانه هستیم. از همین رو بنابر مطالعات انجام شده، اختلالات افسردگی و اضطراب در میان بزرگسالان شیوع بیشتری دارد. همچنین در میان نوجوانان و جوانان اختلالات رفتاری بیشتر مشهود است. جنسیت نیز در  بروز اختلالات مؤثر است چنانکه اختلالات اضطرابی در زنان بیش از مردان دیده می‌شود. همچنین در  مردان اختلالات رفتاری و فکری  شیوع بیشتری دارد. البته به نظر می‌رسد اگر امروز زنان بیش از مردان دچار اختلالات روانی می‌شوند، ناشی از وجود فقر و مشکلات اقتصادی بیشتر در این گروه باشد. به طوری که بنابر آمار  ۲ میلیون  و ۶۰ هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارند.

*ضرورت جامعیت سلامت

گفته می‌شود که افسردگی شدید، به‌تنهایی بیش از بیماری‌های قلب و عروق و سرطان‌ها، هزینه‌های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی را به جوامع تحمیل می‌کند. حال این پرسش مطرح است که چگونه می‌توان بروز این اختلالات و هزینه‌های آن را کاهش داد؟

دکتر عباسپور آذر در پاسخ می‌گوید: از راه‌های سودمند در این مقوله فارغ از میزان تحصیلات یا وضعیت معیشتی افراد تأکید بر پیشگیری پویاست به طوری که  وضعیت سلامت روان بهبود یابد. همچنین باید سواد سلامت روان را در جامعه ارتقا دهیم  چرا که  بسیاری از افراد با وجود رشد سواد سلامت جسمی، دانش ونگرش کافی نسبت به سلامت روان خود ندارند. از این رو باید این مسئله از سوی والدین، مراکز آموزشی و فرهیختگان مورد توجه قرار گرفته و در جامعه ترویج شود. نکته دیگر اینکه متولی نظام سلامت باید مشخص باشد و نظامی یکپارچه، متولی تمام ابعاد حوزه سلامت باشد و این حوزه را ساماندهی کند. در حالی که امروزه درجامعه ما چنین نیست و شاهد برنامه‌های پراکنده از سوی دستگاه‌های گوناگون هستیم. همچنین در ارائه خدمات سلامت باید عدالت رعایت شود چراکه بسیاری از افراد نیازمند خدمات سلامت روان به دلیل آنکه انگ بیماری می‌خورند برای درمان مراجعه نمی‌کنند و در نتیجه از دریافت خدمات محروم هستند. همچنین حمایتی از خانواده‌های آن‌ها نمی‌شود تا آن‌ها رغبتی برای مراجعه به مراکز درمانی داشته باشند که این رویه باید تغییر کرده و اصلاح شود. بنابر این باید فضای بیمارستان‌ها و مراکز روانپزشکی متحول شود. مقوله دیگر اینکه در حوزه سلامت روان، همبستگی میان نظام آموزشی با پژوهشی ما وجود ندارد. درحالی که وجود همبستگی میان این دو محور سبب می‌شود، انسجام کافی برای ارائه خدمات در نظام سلامت ایجاد شود.   در حال حاضر نیازمند تغییر در نحوه ارائه خدمات در این حوزه هستیم که به دلیل نبود همبستگی میان نظام آموزشی با پژوهشی ما این تغییرات میسر نیست.   همچنین باید سلامت را مقوله‌ای جامع در کشور در نظر بگیریم چرا که جامعیت سلامت نقش قابل توجهی بر اجرای برنامه‌ها و سیاست‌ها دارد. از این رو باید به این مسئله در بسیاری از پدیده‌های اجتماعی همانند اعتیاد، خشونت، اصلاح سبک زندگی، مهارت فرزند پروری و سلامت معنوی توجه داشت و این مسائل را به طور متمرکز و ادغام یافته نگاه کنیم. برای نمونه اگر ما تنها به مقوله اصلاح سبک زندگی و یا فرزند پروری بدون دیگر پدیده‌های اجتماعی  توجه کنیم این روند ناقص و ناکارآمد خواهد بود.  

*درد مزمن کمبود بودجه

در حال حاضر بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن نمی‌توانند بیشتر از ۵۶ روز از خدمات بستری بیمه استفاده کنند. همچنین در حال حاضر با وجود نزدیک به۴۰ هزار بیمار اعصاب و روان در کشور به دلیل کمبود تخت روانپزشکی کمتر از ۱۰ هزار نفر از آن‌ها می‌توانند بستری شوند.

دکتر عباسپور آذر با تأکید بر این گونه چالش‌ها در حوزه سلامت روان می‌گوید: ارائه خدمات به مبتلایان اختلال‌های روانی کافی نیست و مراکز نگهداری این بیماران فضای کافی ندارند. به طوری که حتی بیمارانی را که نیازمند نگهداری هستند، ترخیص می‌کنند که این افراد می‌توانند به خود و دیگران آسیب بزنند. این در حالی است که شاهد رشد روزافزون راه اندازی بیمارستان‌ها و مراکز درمانی برای بیماران جسمی هستیم. از این رو باید بودجه کافی برای تأمین سلامت روان جامعه    اختصاص پیدا کند زیرا درحال حاضر  بیماری‌های روانی ۱۴ درصد  بار بیماری‌های کشور را به خود اختصاص داده‌اند در حالی که کمتر از سه درصد بودجه سلامت کشور به حوزه سلامت روان تعلق می‌گیرد. البته همین میزان نیز صرف خدمات بستری و بیمارستانی به مبتلایان اختلال‌های روانی می‌شود. در حالی که  در کشورهای توسعه یافته ۷۵ تا ۸۰ درصد بودجه سلامت کشورها به سلامت روانی و سلامت معنوی اختصاص می‌یابد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.