انتشار شیوه‌نامه آموزش و پرورش برای جذب معلم جدید، از طریق پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های فرهنگیان و شهید رجایی، موجی از انتقادها را به دنبال داشته است.

برای درس دادن غلظت لهجه‌هایتان را عمل کنید

قدس آنلاین- انتشار شیوه‌نامه آموزش و پرورش برای جذب معلم جدید، از طریق پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های فرهنگیان و شهید رجایی، موجی از انتقادها را به دنبال داشته است. شیوه‌نامه‌ای که آن را «مرکز برنامه‌ریزی نیروی منابع انسانی و فناوری اطلاعات» وزارت آموزش و پرورش بر اساس قانون گزینش معلمان تهیه کرده است و در آن فهرستی از بیماری‌ها و شرایط روحی و جسمانی خاص قید شده که معلمان جدید نباید داشته باشند.

بر اساس این فهرست عریض و طویل، کسانی که لهجه غلیظ دارند یا درگیر برخی بیماری‌های مزمن و معلولیت‌ها هستند از این پس نمی‌توانند به عنوان معلم استخدام شوند.

سخت‌گیری‌های بی‌مورد را کنار بگذاریم

قاسم رفیعا شاعر، نویسنده و طنزپرداز کشورمان در توضیح این شیوه‌نامه با بیان اینکه در تمام کارها افراط و تفریط می‌کنیم، به خبرنگار ما می‌گوید: همانطور که ارتش برای جذب نیرو یکسری قواعد و قوانین خاص خود را دارد، باید آموزش و پرورش هم قوانینی برای جذب نیرو داشته باشد. چرا که هر کدام از ما خاطرات بسیاری از دست انداختن، مسخره کردن‌ و اذیت کردن‌های معلمانی که دچار معلولیت بودند یا لهجه‌ای خاص داشتند و... در ذهنمان داریم.

این عضو جامعه فرهنگیان کشور تأکید می‌کند: وقتی دانش‌آموزی در یک روستا استعداد، توانمندی و غیرت‌مندی داشته که درس خوانده و معلم شده است، منطقی نیست که بخاطر داشتن لهجه روستایی‌اش، به کار گرفته نشود. ضمن اینکه به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست شخصی بتواند لهجه خود را عوض کند. فردی که لهجه دارد با تمام ابزارهای خود کنترلی، نمی‌تواند آن را مدیریت کند. مگر اینکه متوسل به نقاب‌هایی شود که عموماً در مکان‌های عمومی آن را بر چهره می‌زنیم. بعد از ریاکاری، تقلب، دورویی و اخلاقیات نادرست، باید تلاش در پنهان کردن لهجه نیز داشت.

وقتی دانش‌آموزی در یک روستا استعداد، توانمندی و غیرت‌مندی داشته که درس خوانده و معلم شده است، منطقی نیست که بخاطر داشتن لهجه روستایی‌اش، به کار گرفته نشود.  رفیعا در ادامه توضیح می‌دهد: با توجه به سیاست‌های کلی آموزش و پرورش و توجه به بومی‌گرایی؛ بیان عدم استخدام بخاطر لهجه، از مواردی است که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. ضمن اینکه راحت بودن و صمیمیتی که در لهجه محلی وجود دارد، در حالت رسمی و خشک اداری وجود ندارد. اگر بکارگیری معلمان در شهرهایی باشد که نزدیکترین فضا به فرهنگ خودشان است، مشکل داشتن لهجه به خودی خود حل می‌شود و این بند از شیوه‌نامه منطقی نیست.

وی در پایان با بیان فاجعه‌آمیز بودن ورود نهضتی‌ها به بدنه آموزش و پرورش می‌گوید: اولین دوره دانشگاه فرهنگیان که سال گذشته آمده است، با نهضتی‌ها تفاوت فاحشی داشت. آن‌ها فاجعه‌ای بودند که دامن آموزش و پرورش را بد گرفتند و هیچ تاثیری در سوادآموزشی نداشتند. اما دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان افرادی مستعد، توانمند و ساعی و علاقه‌مند به شغل معلمی هستند که با هدف، شغل معلمی را انتخاب کرده‌اند. حال اگر برای کار کردن نیروهای تازه نفس موانعی مانند داشتن لهجه را بتراشیم، سخت‌گیری بی موردی انجام داده‌ایم.

جذب و گزینش نیرو باید علمی‌تر شود

زمانی که دستورالعمل جذب نیروی انسانی صادر شد، انتقادهای‌های زیادی به وزارت آموزش و پرورش شد. یک کارشناس مسائل آموزش و پرورش کشور با بیان اینکه کلیت این دستورالعمل قابل دفاع است، به خبرنگار ما می‌گوید: بیشترین میزان این اعتراض‌ها به یکی از بندهای آن مبنی بر داشتن لهجه غلیظ بود. البته باید ضوابط یا معیارهای مشخصی برای جذب معلمان در آموزش و پرورش داشته باشیم. مسیر یا راهی که غیرسلیقه‌ای بوده و افراد علاقه‌مند بتوانند جذب بدنه آموزش و پرورش شوند، اما این دستورالعمل بسیار زیاد وارد جزئیات شده است.

علی پورسلیمان ادامه می‌دهد: در این شیوه‌نامه مواردی مطرح شده است که به آن نیازی احساس نمی‌شد مانند همین داشتن لهجه غلیظ افراد. افرادی که قرار است کارهای گزینش یا جذب معلم‌ها را انجام دهند، باید خود تشخیص دهند آیا بودن این فرد در آموزش و پرورش برای کودکان مشکلی ایجاد می‌کند یا خیر.

عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران به اصل ۱۵ قانون اساسی اشاره و خاطرنشان می‌کند: بر اساس آن افرادی که در مناطق خود تدریس می‌کنند، می‌توانند تدریسی دو زبانه داشته باشند. اگر سیاست بومی گزینی آموزش‌وپرورش اعمال شود، مشکلی برای داشتن لهجه احساس نمی‌شود و به نظر می‌رسد در بیان این بند از آن شیوه‌نامه، بزرگنمایی شده است.

وی ادامه می‌دهد: آموزش‌وپرورش در بند ۱ و ۲ قانون گزینش معلمان و کارکنان خود لیست بلند بالایی از بیماری‌های مختلفی را ذکر کرده است که برای برخی از آن‌ها توجیهی وجود ندارد و نیازی به وجود این همه حساسیت نیست. ضمن اینکه سیستم جذب و گزینش نیرو در آموزش و پرورش باید متحول شده و علمی‌تر شود.

پورسلیمان تصریح می‌کند: پیشنهاد من این است که سازمان نظام معلمی که کلیات آن در دوره وزارت دانش آشتیانی تصویب و برای تأیید به هیئت دولت ارسال شده، مرجع و مقام خوبی برای احراز این اولویت‌هاست. مسئولان وزارت آموزش و پرورش باید خیلی در این مسائل وارد نشوند و سعی کنند همانطور که خود اعلام کرده‌اند، برون سپاری کنند. سیاست اصلی وزارت آموزش و پرورش حداقل در چهار سال اخیر برون سپاری خدمات آموزشی بوده است، چه اشکالی دارد از پتانسیل‌هایی که برخواسته از جامعه معلمان بوده و نظام معلمی نیز در آینده برخواسته از همین معلمان خواهد بود، وارد این مسائل شود چرا که به نظر در آن صورت با مقاومت کمتر بدنه روبرو خواهند شد.

این کارشناس آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه در آموزش و پرورش شتاب زدگی وجود دارد، می‌گوید: با وجود اینکه عنوان می‌شود شتاب زده عمل نمی‌کنیم اما به وضوح این شتاب‌زدگی دیده می‌شود. در صورتی‌که باید حساب شده‌تر با تدبیر و حوصله بیشتر با نگاه به آینده و مشورت با کارشناسانی که کار میدانی انجام داده‌اند، طرح‌ها مطرح شود.

جذب می‌کنیم اما در جایی مناسب

دکتر حسن ذوالفقاری، عضو هیئت علمی مجمع آموزش زبان و ادبیات فارسی نیز با بیان اینکه این بند از شیوه‌نامه منتفی و اصلاح شده است به خبرنگار ما توضیح می‌دهد: حتی اگر این بند وجود داشته باشد، نفی نمی‌شود. چرا که یک معلم نباید در حرف زدن مشکلی داشته باشد یا لهجه غلیظ داشته باشد. چرا که ممکن است مورد تمسخر بچه‌ها قرار گرفته یا اینکه سبب شود آن‌ها از درس دادن معلم چیزی متوجه نشوند. این افراد می‌توانند کار اداری کرده یا کارمند شوند یا حتی در منطقه خودشان معلم شوند.

وی توضیح می‌دهد: نباید بگویند آن‌ها را جذب نمی‌کنیم، بلکه باید گفته شود جذب می‌کنیم اما برای این افراد جایابی مناسبی انجام می‌دهیم.

تایید یا رد بر اساس لهجه، حساسیت بی‌جاست

در ادامه؛ محمدباسط درازهی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز در این رابطه به خبرنگار ما می‌گوید: بر این باور هستم که لهجه و گویش ذاتی است و اگر فردی حتی ده دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی بگیرد، نمی‌تواند به اندازه یک کارگر تهرانی با لهجه و غلظت، فارسی را صحبت کند. لهجه مرتبط با علم و دانش نیست.

این کارشناس زبان و ادبیات با تاکید بر اینکه ایران کشوری متنوع در لهجه‌ها و گویش‌هاست، توضیح می‌دهد: نمی‌توان از تمام معلمان انتظار داشت زبان فارسی را بدون لهجه منطقه خود صحبت کنند، بلکه به نظر من استفاده از زبان فارسی با لهجه‌های متفاوت تا حدی که به آموزش و اصل زبان لطمه وارد نکند ایرادی ندارد. خیلی بدیهی است که گویش فارسی یک بلوچ، لر یا ترک با گویش تهرانی تفاوت داشته باشد. این موارد ژنتیکی است و نمی‌توان آن را تغییر داد.

درازهی در پایان تأکید می‌کند: این که معلمی بخاطر لهجه تأیید و یا رد شود، روشی درست نبوده و بیشتر حساسیت بی‌جا است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.