اگرچه جنگ همیشه چهره‌ای کریه دارد و سایه‌ای از ترس و وحشت را بر دل‌ها می‌اندازد و تلخی آن کام تاریخ را تا ابد زهر می‌کند، اما دوران هشت سال دفاع مقدس ما ثابت کرد، می‌توان در دل جنگ لحظه هایی را رقم زد که تاریخ تا قیامت غبطه آن را بخورد

انرژی بخش‌تر از روضه‌های امام حسین(علیه‌السلام) در شب‌های عملیات ندیده ایم

قدس آنلاین- اگرچه جنگ همیشه چهره‌ای کریه دارد و سایه‌ای از ترس و وحشت را بر دل‌ها می‌اندازد و تلخی آن کام تاریخ را تا ابد زهر می‌کند، اما دوران هشت سال دفاع مقدس ما ثابت کرد، می‌توان در دل جنگ لحظه هایی را رقم زد که تاریخ تا قیامت غبطه آن را بخورد، زیرا عطر معنویت برخاسته از تقوا و اخلاص جوانانی عادی که تا دیروز درگیر روزمرگی هایشان بودند و یکشبه ره صدساله عشق و عرفان را پیمودند، چیزی نیست که حس‌ کنی و تا آخر عمر سرمست آن نشوی.

از این رو و به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس و به منظور مروری کوتاه بر آنچه جنگ ما را «دفاع مقدس» کرد، گفت وگویی داشته‌ایم با سرهنگ دوم پاسدار حسن باخرد، معاون حفظ و نشر آثار و ارزش‌های دفاع مقدسِ سپاه امام رضا(علیه‌السلام) که مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود:

با توجه به آنکه جهاد فی سبیل الله و شهادت از مقام‌های والای قرآنی است، رزمندگان در دوران دفاع مقدس با چه سبکی از زندگی عبادی و معنوی توانستند به این مقام دست یابند؟

اینکه شهدا را ستاره و مقدس و الگوی دست نیافتنی جلوه دهیم، اشتباه است، آن‌ها آدم هایی عادی بودند مگر استثنائات جنگ همچون شهیدان باکری، همت، خرازی، برونسی، بابایی و... که اسطوره‌های دوران بودند! اما همین آدم‌های معمولی که مثل جوان‌های امروز مو و تیپ و قیافه برایشان مهم بود و حتی نسبت به افتادن چین و چروک دور چشم و صورتشان دغدغه داشتند، چنان که شهید مجید ظریف فقط روزی دومرتبه موهایش را می‌شست، وقتی پایشان به دانشگاه دفاع مقدس باز شد، دگرگون شدند؛ یعنی شهدا ستاره نبودند، ستاره شدند و پله پله تا دیدار خدا رفتند. چنان که شهید مهران(علی) بلورچی ۱۰۱ گناه خود را نوشته بود و سعی در رفع شان داشت و جالب گناهانی بود که درباره شان می‌نوشت: «کم فکر کردم، تندخویی کردم، خوب درس نخواندم، نماز صبح را بی حال خواندم، دیشب بی وضو خوابیدم و...»

کدام مدعی اخلاق، کدام هیئتی چنین محاسبه نفس و گناه که شهدا داشتند را دارد؟ برای همین من شهدا را فرصت طلب‌ترین انسان‌های آن دوران می‌دانم که کمال استفاده را از فضای جبهه‌ها بردند.

مصادیقی از این فرصت طلبی را خاطرتان هست که برای ما بگویید؟

یادم می‌آید، نیمه شبی در سال۶۴ از خواب بیدار شدم و دیدم همه نماز صبح می‌خوانند، تعجب کردم که هنوز اذان نگفته‌اند، بنابراین بلند گفتم: مگر ساعت ندارید؟ هنوز اذان نشده است! اما فهمیدم همه غیر از من در حال خواندن نماز شب بودند... من نماز شب و آیة الکرسی، دعای عظم البلاء و... را در جبهه یاد گرفتم. به عبارت بهتر، جبهه سبب می‌شد هر آدمی معمولی که در فضای آن قرار می‌گرفت تحت تأثیر صفا، صمیمیت و خلوص نیت جمع، همراه آن شود.

جلوه هایی از عبودیت و معنویت را که آنجا می‌دیدیم فقط در داستان‌ها و کتاب‌ها خوانده بودیم؛ چنان که وقتی وصیتنامه شهید ۱۴ساله را برای استاد مبرز اخلاق مرحوم آیت الله مشکینی خواندند وی بشدت گریست و گفت: فکر می‌کردم این وصیتنامه پیرمردی عارف و سیر و سلوک دیده و ریاضت کشیده است. و این همان فرموده امام(ره) است که شهدا راه ۴۰ ساله عرفا را یکشبه پیمودند!

چه چیز در جبهه سبب وجود این ظرفیت عبادی و پررنگ شدن بُعد معنوی رزمندگان می‌شد تا جایی که مرگ مقابل آن‌ها زبون شده و زانو می‌زد؟

مؤثرترین عامل و آنچه موجب می‌شد رزمندگان یا به قول خودمان بچه‌های خمینی(ره) به این سمت بیایند، نفس مسیحایی امام راحل بود که مثل ستاره می‌درخشید و راه را به بچه‌ها نشان می‌داد، اگرچه برخی امام را حتی تا وقت شهادت ندیدند، اما آن دم قدسی سبب شد رزمندگان راه را از چاه تشخیص دهند و به این واقعیت برسند که اگر از این فرصت استفاده نکنند، دچار حسرت می‌شوند؛ چنان که شهید باکری گفت: دعا کنید شهید شوید وگرنه سه قسمت می‌شویم: یک عده علیه گذشته خودمان سخن می‌گوییم، عده‌ای بی تفاوت می‌شویم و عده‌ای در حال و هوای جنگ می‌مانیم و دق می‌کنیم!

با توجه به تقارن زمانی محرم حسینی با هفته دفاع مقدس در سال جاری، درباره میزان الهام گیری رزمندگان از عاشورا و فرهنگ حسینی برایمان بگویید، حماسه کربلا چقدر در حماسه سازی رزمندگان نقش داشت؟

در برنامه‌های راهیان نور برای دانش آموزان و دانشجویان می‌گویم که شباهت عجیبی بین دفاع مقدس با عاشورا هست؛ آنجا ۷۲ نفر برابر ۳۰هزار مرد جنگیِ تا بن دندان مسلح جنگیدند و شهید شدند و در دفاع مقدس هم جوانان ما با کمترین امکانات مقابل صدام، یزید زمانه مبارزه کردند.

 باید توجه داشت، عاشورا سبب شد مسلمان و غیرمسلمان، یهودی، کمونیست، بودایی و حتی آتش پرست دنبال امام حسین(علیه‌السلام) راه بیفتند، چنان که گاندی، رهبر بوداییان هند در عاشورا پابرهنه و بامعرفت‌تر از بسیاری از مسلمانان! به عزاداری پرداخت و وقتی پس از استقلال هند درصدد تشکر از وی برآمدند، گفت: «از حسین(علیه‌السلام) تشکر کنید! »

چه وجوه شباهت دیگری بین عاشورای حسینی و دفاع مقدس وجود دارد که حسینی بودن و شور حسینی داشتن رزمندگان را بهتر نشان می‌دهد؟

«کنت آرتی مرمن»، مسئول میز ایران در سازمان سیا و ناظر ارشد صلح سازمان ملل در مسئله صلح ایران و عراق، که از دشمنان سرسخت و باهوش ما بود و در فتنه۸۸ فعال بود، در کتاب خود با عنوان «سوداگری مرگ» به ریز کمک‌های دنیای استکبار به صدام علیه ایران اشاره می‌کند که چگونه همه دنیا متحد شدند تا ایران را به زانو درآورند.

اما... در یک سوی این جنگ، رهبری امام خمینی(ره) بود با آن سطح از تقوا، عبادت، همسرداری، فرزندداری و... چنان که نامه‌های ایشان به همسرشان به گونه‌ای است که انسان را یاد شیرین‌ترین رُمان‌های عاشقانه می‌اندازد و در دیگر سو صدام است که جنایاتش کم از یزید ندارد.

در حالی که امام خمینی(ره) از گریه فرزند شهید ناراحت شده و هدیه باارزش یک دختر ایتالیایی به خود، که ایشان را مسیح خوانده بود، (نامه این دختر در صحیفه نور درج شده است) را به آن فرزند شهید می‌دهد، تفریح صدام ذبح کودکانی بود که والدین شان در مبارزه با او شهید شده بودند آن هم به طرز فجیع و با چاقوی کُند!

چنین امام و رهبری، رزمندگانی عاشورایی نیز به جبهه‌های جنگ عرضه کرد، چنان که وقتی خواستند از حضور «مرحمت بالازاده»، نوجوان کم سن در جبهه ممانعت کنند، وی خود را از روستاهای قزوین به تهران و محضر آیت الله خامنه‌ای که آن زمان رئیس جمهور بودند، رساند و وقتی ایشان گفتند: شما سن و سالی نداری، گفت: پس به روحانیون بگویید از این به بعد در منبر روضه قاسم ۱۳ساله را نخوانند! و با همین جمله توانست مجوز رفتن به جبهه را بگیرد.

برای همین می‌گوییم سرمشق بچه‌های رزمنده در جبهه، عاشورای حسینی بود، علی اکبرهایِ خمینی(ره) از علی اکبر امام حسین(علیه‌السلام) درس گرفتند و بدنشان زیر «تانک تی ۷۲ اسِ ۴۲ و نیم تُنی» اِرباً اِرباً شد؛ آن‌ها در روضه‌های حضرت علی اصغر(علیه‌السلام) برات شهادت علی اصغرگونه می‌گرفتند. چنان که هر کس به شیوه‌ای که طلب می‌کرد شهید می‌شد، یکی همچون حضرت علی اصغر(علیه‌السلام) حنجره اش با ترکش بریده و یکی در کربلای ۵ مثل حضرت زهرا(علیهاسلام) پهلویش شکافته می‌شد!

عزاداری رزمنده‌ها در ایام محرم به چه شیوه‌ای بود و این عزاداری‌ها چقدر در تلطیف و افزایش معنویت جبهه تأثیر داشت؟

عزاداری‌های جبهه هم سنتی بود مثل شهر و روستا که از ابتدای محرم دسته‌ها بین مساجد و تکایا در رفت و آمد هستند، در جبهه هم دسته‌ها بین یگان‌ها، تیپ‌ها و لشکرها از شب اول محرم در رفت و آمد بودند، رزمندگان بیشتر با لباس‌های جبهه و اگر مهیا بود با لباس سیاه و پیشانی بند سیاه عزاداری می‌کردند.

شب‌های عملیات آنچه خیلی به دادِ بچه‌های رزمنده می‌رسید و منبع انرژی مثبت بود، روضه و عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) و قرائت زیارت عاشورا بود، اصلاً مؤثرتر و انرژی بخش‌تر از روضه‌های امام حسین(علیه‌السلام) در شب‌های عملیات ندیده ام! طوری که فرماندهان در تهییج و تشویق بچه‌ها برای حماسه سازی، هیچ راهی بهتر از روضه‌های سیدالشهدا(علیه‌السلام) نمی‌یافتند.

شهرت جنگ هشت ساله ایران به «دفاع مقدس» چقدر به این روحیه عبودیت و انس معنوی رزمندگان بستگی دارد؟

دفاع از ناموس در اسلام و مذهب ما واجب است، ما حمله نکردیم و مسبب جنگ نبودیم، بلکه از دین، ناموس و وطن دفاع کردیم و این گونه دفاع ما مقدس شد، همان طور که امام حسین(علیه‌السلام) آغازگر جنگ نبود. جالب آنکه ما از ابتدای انقلاب درگیر این دفاع بودیم، چنان که بنابر گفته امیر «مفید»، فرمانده وقت اطلاعات ارتش از ۲۳بهمن۵۷ گزارش مستند داریم که بعثی‌ها و صدام حملات پراکنده به مرزهای ما داشتند و تا ۳۱شهریور۵۹ و آغاز رسمی جنگ ما بیش از ۵۰۰۰ شهید، جانباز و اسیر داشته ایم!

اما با همه این کارشکنی‌ها و بنابه فرموده امام خمینی(ره) : «ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت جهان را شکستیم. » برای همین اگر روزگاری گفتنِ «مرگ بر آمریکا» تابو بود، امروز همه جهان فریاد آن را سر می‌دهند.

ما با دفاع مقدس، انقلاب را به دنیا صادر کردیم و دنیا خوب فهمید ریشه مقاومت اسلامی در ایران است، برای همین سلطه گران می‌خواستند قدرت حکومت دینی را زیر سؤال ببرند، اما نشد و امروز ما به الگوی کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی و آزادی خواه تبدیل شده‌ایم.

--- برش

شباهت عجیبی بین دفاع مقدس با عاشورا هست؛ آنجا ۷۲ نفر برابر ۳۰هزار مرد جنگیِ تا بن دندان مسلح جنگیدند و شهید شدند و در دفاع مقدس به اعتراف «کنت آرتی مرمن» مسئول میز ایران در سازمان سیا - که از دشمنان سرسخت و باهوش ما بود- در کتاب خود با عنوان «سوداگری مرگ» اشاره می‌کند که همه دنیا متحد شدند تا ایران را به زانو درآورند!

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.