شکی نیست که اسراف یکی از مشکلات جامعه است و مصرف‌گرایی و زیاده روی در مصرف، مشکلات اقتصادی بسیاری برای فرد و جامعه ایجاد کرده است.

«اسراف» تهدیدی برای آینده کشور است

شکی نیست که اسراف یکی از مشکلات جامعه است و مصرف‌گرایی و زیاده روی در مصرف، مشکلات اقتصادی بسیاری برای فرد و جامعه ایجاد کرده است. بیماری اسراف آن چنان در تار و پود جامعه ما ریشه دوانده است که صرفه‌جویی و جلوگیری از اسراف به عنوان یکی از راه‌حل‌های اساسی تنظیم اقتصاد جامعه اسلامی مطرح می‌شود. در زمانه ما، اسراف و مصرف‌گرایی به صورت عرف، عادت و حتی یک ارزش درآمده است. از این رو تغییر زیرساخت‌های عرفی، اخلاقی و فرهنگی جامعه یکی از مهم‌ترین عوامل برای نابود کردن اسراف به شمار می‌آید که آن هم در گرو درک صحیح این مشکل است.

* مصرف‌گرایی، تقلیدی از فرهنگ غرب است

یک جامعه‌شناس با اشاره به اینکه در ایرانِ امروز باید تمام عناصر فرهنگی دگرگون شوند به خبرنگار ما می‌گوید: تناسب بین این عناصر به صورت یکسان انجام نشده و نوعی ناهمگنی و ناهماهنگی بین عناصر فرهنگ جامعه به وجود آورده است که می‌توان از آن به نوعی تأخر فرهنگی یاد کرد. امروز می‌توان یک ماشین یا فناوری بسیار مدرن را خرید، اما یادگیری فرهنگ استفاده از آن سال‌ها طول می‌کشد. به عبارتی بین طرز استفاده از وسیله با خرید آن فاصله‌ای وجود دارد که همان تأخر فرهنگی است.

دکتر امان‌الله قرایی مقدم اضافه می‌کند: برخی صفات مانند مصرف‌گرایی، پول‌پرستی و علاقه به رفاه که در فرهنگ ایرانی رسوخ پیدا کرده است؛ همه نمونه‌برداری، گزینش و تقلید از غرب است. شاید به همین دلیل است که در جامعه ایرانی حجم بسیار زیادی دور ریز مواد غذایی، مصرف بی‌رویه آب، برق، گاز و... را شاهد هستیم.

* فرهنگ اسراف‌ستیزی به کتاب‌های درسی بیاید

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: در حوزه برنامه‌ریزی و سیاستگذاری فرهنگی که به نوعی منجر به توسعه فرهنگی کشور می‌شود، از نظر دانش نظری و تجربی فقیر هستیم. شاید یکی از علت‌های آن این باشد که در مسیر توسعه پایدار هنوز راه زیادی در پیش داریم.

وی به دور ریز و اسراف مواد غذایی اشاره می‌کند و می‌گوید: به خاطر ناآگاهی و نهادینه نشدن فرهنگ صرفه‌جویی در جامعه لطمه‌های زیادی می‌بینیم. با سختی و صرف هزینه و انرژی فراوان، مواد غذایی را به دست می‌آوریم اما آن‌ها را به زباله‌دانی می‌ریزیم. غافل از این هستیم که برخی غذاها مانند گندم و جو محصولات راهبردی هستند و در صورت تحریم یا از دست دادن آن‌ها، مشکلات زیادی خواهیم داشت.


قرایی‌مقدم با ابراز تأسف از ناآگاهی و مصرف نادرست غذا در کشور، می‌گوید: با دور ریختن غذاها پُز می‌دهیم در صورتی که جای خالی فرهنگ براحتی به چشم می‌آید. باید این فرهنگ‌سازی از درون خانواده‌ها شروع شود. باید در محتوای کتاب‌های درسی تجدید نظر شود. آموزش و پرورش و سایر نهادها همه در کنار هم تلاش کنند از همان کودکی درست مصرف کردن را آموزش داده در جامعه نهادینه کنند.

* قناعت‌کاران باید تحسین شوند

یک دکترای علوم تربیتی نیز در ادامه با اشاره به اینکه صرفه‌جویی در مقابل اسراف و مصرف‌گرایی قرار دارد به خبرنگار ما می‌گوید: برای تغییر در رفتار افراد ابتدا باید نگرش آن‌ها را تغییر داد. علاوه بر آن بهترین روش نهادینه کردن صرفه‌جویی در جامعه توجه همزمان و پایدار به تمامی افراد در سنین و گروه‌های مختلف است. یعنی همزمان که بزرگسال در مقام مسئول و یا پدر و مادر باید در زندگی حرفه‌ای و شخصی خود، صرفه‌جویی را در پیش گیرد باید به آگاهی‌بخشی و آموزش فرهنگ صرفه‌جویی در بین کودکان و نوجوانان نیز بپردازیم. باید صرفه‌جویی کردن به صورت یک ارزش در بیاید؛ یعنی نگاه مردم جامعه به افراد صرفه‌جو، همراه با تحسین باشد.

دکتر علی سعیدی اضافه می‌کند: صرفه‌جویی به معنای تصمیم درست گرفتن در زمینه مصرف منابع خدادادی است؛ یعنی درست مصرف کردن و اندازه نگه داشتن. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که منابع آن محدود است و باید با دیدگاهی آینده‌نگرانه در این زمینه تصمیم بگیریم.

* آموزش کودکان مهم است

این دکترای علوم تربیتی تأکید می‌کند: کودکان باید در سنین اولیه رشد، تفاوت بین نیاز و خواسته را دریابند. باید بدانند نیازها، آن چیزهایی هستند که برای زنده ماندن و آسایش خود به آن‌ها احتیاج داریم ولی خواسته‌ها برای ادامه زندگی و حیات ضروری نیستند. خواسته‌ها مواردی را شامل می‌شوند که از طرف جامعه یا دوستان و گروه همسالان القا می‌شود و ممکن است مورد نیاز هم نباشند. کودکان باید با فرهنگ صرفه‌جویی آشنا شوند. سن کودکان، سنی است که ساختار ذهن کودک شکل می‌گیرد. این وظیفه پدر و مادر است که با نشان دادن نمونه‌های مختلف و برنامه‌ریزی، فرهنگ صرفه‌جویی را در کودکان نهادینه کنند. صرفه‌جویی که می‌تواند از خوردن کامل یک میوه شروع و با استفاده درست از نوشت افزار یا پوشاک ترویج شود.

این کارشناس خانواده در پایان می‌گوید: افراد تأثیرگذار در جامعه که بیشتر مورد توجه هستند نیز با رفتارهای خود می‌توانند نقش الگویی برای دیگران داشته باشند. البته الگوها برای افراد مختلف متفاوت است. برای مثال بزرگسالان در جامعه بیشتر تحت تأثیر رفتارهای مسئولان، رهبران و رسانه‌ها هستند و جوانان و نوجوانان؛ ورزشکاران، هنرمندان، دانشمندان و... را مورد الگو قرار می‌دهند. کودکان هم به والدین و معلمان خود نگاه می‌کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.