سینمای دفاع مقدس ازجمله پرمخاطب‌ترین ژانرها در سینمای بعد از انقلاب به حساب می‌آید. عبدالله باکیده، یکی از فعالان سینمای جنگ و دفاع مقدس است که فیلم‌هایی چون صلیب طلایی، پوتین و... سریال‌هایی چون نبردی دیگر، بچه‌های هور و... را در کارنامه کاری خود دارد.

کاری می‌کنند شیر بی‌یال و دم بسازیم

 به‌عنوان کسی‌که سال‌هاست در حوزه جنگ، فیلم و سریال ساخته ‌است، آثار تصویری دفاع مقدس از نگاه شما چه تعریفی دارد؟

من معتقدم باید دید جامعه امروز ما چه نیازی به تصویری از جنگ دارد و اگر نیازی هست که هست، هنر می‌تواند بهترین وسیله برای زنده نگه‌داشتن هشت‌سال دفاع مقدس باشد و طبیعتاً در آثاری که تولید می‌کنیم، باید این فرهنگ را ترویج دهیم و برای آیندگان نگهداری کنیم.

به‌نظر من برای تحقق این مهم، همه به یک اراده جدی نیاز داریم که اگر این اراده نباشد، مطمئناً اتفاق جدی در این‌خصوص رخ نخواهد داد. متأسفانه الان دیگر برای ساخت یک چنین آثاری برنامه‌ریزی وجود ندارد و تقریباً هیچ‌یک از دست‌اندرکاران ما به‌دنبال این نیستند که یک‌سری کارهایی با رویکرد و هدفمند ساخته شود.

به‌نظر شما در حوزه فیلم‌سازی دفاع مقدس، آثاری که تاکنون ساخته شده، چه نقاط ضعف یا قوتی داشته‌اند؟

آثار سینمایی که ساخته شده، تماماً منعکس‌کننده اتفاقات جنگ بوده، که این اتفاقات بخشی فیزیکی، روحی‌روانی و حتی عقیدتی بوده و در همه این موارد نیز آثار موفقی داریم. ما فیلم‌های اکشن جنگی خیلی خوبی داریم، یا فیلم‌های ماندگاری که نشان‌دهنده حالات اعتقادی رزمندگان در این هشت‌سال بوده است، ولی این‌ها در محدوده خود ما مانده است، درحالی‌که ما باید طوری فیلم می‌ساختیم و فیلم بسازیم که امروزه بتوانیم این آثار را به دنیا عرضه کنیم تا همه دنیا از تبعات هشت سال جنگ در کشورمان مطلع شوند. متأسفانه این نوع فیلم‌ها کم است و اگر تعدادی هم هست، مورد بی‌مهری مسئولین قرار گرفته است. نمونه‌اش فیلم سینمایی «گیلانه» خانم بنی‌اعتماد است که ما ازطریق این فیلم به‌خوبی می‌توانیم به مشکلات و تبعات جنگ در یک خانواده پی ببریم.

ما باید بازار این‌گونه فیلم‌ها را باز کنیم و فیلم‌سازان ما هم باید دیدشان را نسبت به جنگ کمی بازتر کنند تا بتوانند نقاط بیشتری از وقایع جنگ را کشف کنند. اگر قرار باشد به همان مسائل تکراری گذشته بپردازیم، هیچ اتفاق جدیدی نمی‌افتد، چون این تکرار هیچ راه‌گشا نبوده و نیست. خود من زمانی‌که پوتین را می‌ساختم، خرمشهر هنوز بازسازی نشده بود و تخریب این شهر در همه پلان‌های من وجود دارد. امروزه اما از آن‌ها هیچ خبری نیست و الان زمانی‌که می‌خواهی فیلمی با موضوع خرمشهر بسازی، باید بروی سراغ حقه‌های کامپیوتری و نتیجه‌ای هم که می‌گیری اصلاً اثربخش نیست.

مانع دیگری که الان درخصوص فیلم‌نامه‌های جنگ وجود دارد و خود من هم با آن دست‌به‌گریبانم این است که باید از سدهای متعددی بگذری و رضایت خیلی از این آقایان را بگیری و همین مانع بزرگی است و باعث دلسردی می‌شود. بعد یک‌مدتی کسی‌که به‌سمت این‌کار رفته، عقب‌نشینی می‌کند یا نهایتاً کاری می‌سازد که می‌شود شیر بی‌یال و دم. چرا؟ چون ساخت این‌گونه آثار خیلی زمان‌بر است و فیلم‌ساز باید با اندیشه جلو برود و کلی هم امکانات می‌خواهد که در دسترس نیست.

دهه شصت و هفتاد، فیلم‌های سینمای دفاع مقدس از کمیت و کیفیت خیلی خوبی برخوردار بودند. شاید یکی از دلایلش در دسترس بودن همان امکاناتی بود که خاصه تولید این‌گونه آثار است. ولی همان‌طورکه خودتان هم گفتید، درطول این سال‌ها این اتفاق خیلی کمتر رخ داده و خیلی از دوستان شما کمتر به این سمت رفته‌اند، مگر عده معدودی.

ممکن است تعدادی از تماشاچیان این سینما، جنگ را واقعه‌ای ببینند که یک‌زمانی پیش آمده و الان دوره سازندگی است و نباید دیگر به این موضوعات پرداخته شود. ولی حالا شما بیایید و به یک مقوله‌ای مثل شاهنامه نگاه کنید. می‌بینید که این کتاب و داستان‌هایش هنوزهم بعد از قرن‌ها تازه است و هنوز هم موردتوجه مردم است و از آن‌ها استفاده می‌شود.

وقتی یک‌عده‌ای هستند که فکر می‌کنند چون جنگ تمام شده، نباید درباره آن گفت و شنید، نتیجه‌اش تولید آثاری می‌شود که ازنظر کمی و کیفی اصلاً با دهه شصت و هفتاد قابل‌قیاس نیست، چون آن‌زمان ما حداقل ده فیلم در سال در زمینه دفاع مقدس تولید می‌کردیم، ولی الان چطور؟

بحث کمی به یک‌طرف، بحث کیفی این فیلم‌ها هم جای صحبت دارد. الان شما بگویید بچه‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کردند کجا رفته‌اند؟ فقط کسی مثل حاتمی‌کیاست که با همه سختی‌هایی که فیلم جنگی دارد، هنوز مانده و مشغول است. بقیه برای ساخت یک فیلم در این حوزه با کلی موانع مختلف روبه‌رو هستند و کنار کشیده‌اند. نتیجتاً به اعتقاد من الان فصل دروی آن اتفاق است، چون زمانش گذشته و می‌شود با نگاه جدیدتری به آدم‌های آن دوره نگاه کرد. البته اگر مسئولان اجازه بدهند.

فیلم «ایستاده در غبار» را ببینید چقدر موردتوجه قرار گرفت. اگر فیلمی حتی بعد این‌همه سال با یک نگاه جدید ساخته شده، توانسته بینندگان خودش را پیدا کند. من فکر می‌کنم این مسئولین هستند که باید فیلم‌سازان را ترغیب کنند و آن‌ها هستند که باید کمک کنند تا فیلمساز ما نگاه نو و جدیدی به مقوله جنگ داشته باشد. آیا واقعاً ما در همه این سال‌ها توانسته‌ایم فیلم دیگری در حد بلاغت، صداقت و عرفان جنگ مانند «دیده‌بان» حاتمی‌کیا بسازیم؟ نه، نداشته‌ایم و زمانی هم که نتوانیم بعد این سال‌ها به پای این نگاه خاص برسیم، باید بگویم که هیچ پیشرفتی در این زمینه نخواهیم داشت.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.