از نخستین ساعت‌های صبح تا پاسی از شب مقابل اتحادیه صنف مسافربری تهران و نبش خیابان وصال شیرازی می‌ایستد و مسافران را برای سوار به تاکسی‌ها هدایت می‌کند.

چاره‌ای جز پذیرش مشاغل کاذب نداریم

قدس آنلاین- از نخستین ساعت‌های صبح تا پاسی از شب مقابل اتحادیه صنف مسافربری تهران و نبش خیابان وصال شیرازی می‌ایستد و مسافران را برای سوار به تاکسی‌ها هدایت می‌کند. این کار روزانه «احیا صالحی» زن میانسالی است که هر روز ساعت ۴ بامداد با اتوبوس شرکت واحد از شهرستان رباط کریم خودش را به این مکان می‌رساند و مثل پلیس‌ها با سوت زدن و تکان دادن تابلوی ایستادن ممنوع و گاهی هم با خواهش و تمنا از رانندگان خودروهای شخصی می‌خواهد که از توقف و سوار کردن مسافر در آن محدوده خودداری کنند تا شب وقتی پیش بچه‌هایش می‌رود دست خالی نباشد.

او که دو سال پیش «تقی»؛ همسر بیمارش را از دست داده و حالا دو فرزندش را سرپرستی می‌کند با لهجه شیرین گیلکی می‌گوید ۲۵ سال است که از روی ناچاری خط نگهدار تاکسی است، اما آن را شغل خود نمی‌داند فقط آن را منبعی برای کسب درآمد می‌داند.

وی که در ازای فعالیتش از هر یک از ۴۰ راننده تاکسی خط وصال – فاطمی  روزانه هزار تومان دریافت می‌کند، اگرچه از کارش راضی نیست اما خط نگهداری را بهتر از بعضی فعالیت‌ها می‌داند و می‌گوید: در روز حدود ۱۰ ساعت سرپا هستم و با مسافرکش‌های شخصی سر و کله می‌زنم و حتی حرف‌های رکیک بعضی از آن‌ها را تحمل می‌کنم؛ یعنی گاهی اوقات آن قدر اذیت می‌شوم که به حال و روز خودم گریه می‌کنم، اما با این وجود کارم را بهتر از فعالیت کسانی می‌دانم که اقدام به گدایی، دزدی و کارهایی از این دست می‌کنند.  

این روزها افرادی مثل خانم کاظمی کم نیستند؛ کسانی که با دستفروشی، تابلوداری، نوبت فروشی، کارت پخش کنی، وردستی، فال گیری، پلاک محوکنی، فال گیری و... کسب درآمد کرده و معاش خود و خانواده‌اش را تأمین می‌کنند.

 در واقع طبق آمارها حداقل ۲۰ درصد از مشاغل در کلانشهرهای کشور مربوط به چنین فعالیت هایی است که البته این رقم روند صعودی دارد!

با این همه پرسش این است که تعریف این گونه فعالیت‌ها که از آن‌ها به عنوان مشاغل کاذب یاد می‌شود چیست؟ آیا دولت و مجلس تعریف خاصی از این گونه فعالیت‌ها ارائه داده اند؟ اصلاً چرا چنین فعالیت هایی در کشور شکل گرفته و بر خلاف تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار که بر کاهش مشاغل غیر رسمی تأکید دارد روند رو به رشدی دارد؟ همچنین با توجه به شرایط اقتصادی کشور آیا باید بناچار این نوع کسب و کارها را بپذیریم یا در صدد حذف آن‌ها باشیم و سرانجام اینکه حذف مشاغل کاذب در اوضاع فعلی چه تأثیراتی روی اقتصاد و جامعه دارد؟

• بودشان بهتر از نبودشان است

دکتر وحید شقاقی شهری؛ استادیار دانشگاه علوم اقتصادی تهران در پاسخ به قدس می‌گوید: کاذب بودن چنین فعالیت‌هایی مبنای اقتصادی ندارد. در واقع در علم اقتصاد چیزی با عنوان شغل کاذب تعریف نشده است و دستفروشی یا نظایر آن مصداق شغل کاذب نیستند؛ این اصطلاحی عامیانه است که در جامعه ما رواج پیدا کرده است، لذا اگر بخواهم شغل کاذب را از نگاه علم اقتصاد تعریف کنم سندیت نخواهد داشت.

وی با اشاره به اینکه فعالیت‌های یاد شده در قالب مشاغل مختلف می‌گنجند، می‌افزاید: البته ارزش افزوده آن‌ها متفاوت است، یعنی برخی مشاغل ارزش افزوده بالایی در اقتصاد کشور دارند و برخی هم دارای این ویژگی نیستند یا دارای ارزش افزوده پایینی هستند.

وی با بیان اینکه برخی مشاغل مثل پزشکی یا مهندسی نیاز به مهارت بالا دارند و ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد می‌کنند، تصریح می‌کند: اما برخی مشاغل هم مثل دلالی در اقتصاد غیر رسمی وجود دارند.

به باور وی هرچه قدر بیکاری و رکود اقتصادی در جامعه گسترش یابد و کشور از اقتصاد مولد دور شود یا به سمت اقتصاد غیر رسمی و غیر شفاف سوق پیدا کند، نیاز به مشاغل با مهارت بالا در آن کمتر احساس می‌شود، در نتیجه مردم برای گذران زندگی شان بیشتر به مشاغل دم دستی روی می‌آورند.

شقاقی شهری با بیان اینکه هرچه اقتصاد غیر شفاف باشد و رکود در اقتصاد بیشتر شود، مردم بیشتری به مشاغل دم دستی روی می‌آورند، تصریح می‌کند: به نظر می‌رسد ۲۰ تا ۴۰درصد اقتصاد ایران غیر رسمی است، بنابراین به همین میزان هم مشاغل غیر رسمی، دم دستی یا کاذب در کشور داریم.

وی شفاف و دانش بنیان شدن اقتصاد کشور را بهترین راهکار کاهش مشاغل غیر رسمی و دم دستی می‌داند و می‌گوید:با توجه به سطح رکود اقتصادی در کشور وجود مشاغل کاذب بهتر از نبود شان است، چون نبود آن‌ها علاوه بر حذف همان اندک ارزش افزودهای که در اقتصاد ایجاد می‌کنند، سبب گسترده شدن بحران بیکاری در کشور و به تبع آن افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه می‌شود.

• چاره‌ای جز پذیرش نداریم

امان الله قرایی مقدم؛ استاد جامعه شناسی هم چنین نگاهی دارد. او عامل اصلی گرایش مردم به پدیده یاد شده را رشد بیکاری در جامعه می‌داند و می‌گوید: وقتی نرخ بیکاری در جامعه به ۱۱ درصد می‌رسد و یا ۲۰ درصد دانش آموختگان دانشگاهی بیکارند، طبیعی است که این گونه افراد برای تأمین معاش زندگی شان به مشاغل کاذب که هیچ نقشی در تولید و رشد اقتصادی کشور ندارند، روی بیاورند.

وی با بیان اینکه مشاغل کاذب عزت نفس افراد را پایین می‌آورد و این مسئله برای دارندگان چنین مشاغلی و حتی فرهنگ عمومی جامعه مضر است، می‌گوید: معمولاً زنان، کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست و کسانی که مهارت خاصی ندارند بیشتر به کارهای دم دستی روی می‌آورند.

وی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی که کشور از لحاظ اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، چاره‌ای جز قبول مشاغل دم دستی یا کاذب نیست، می‌افزاید: در حال حاضر وجود چنین مشاغلی ضروری است وگرنه مردم برای تأمین معاش خود مجبورند از دیوار خانه همدیگر بالا بروند یا به قاچاق مواد مخدر روی بیاورند؛ در واقع وقتی مسئولان نمی‌توانند فرصت‌های شغلی برای مردم ایجاد کنند ناچاریم که مشاغل دم دستی را بپذیریم، ضمن اینکه حذف این نوع کارها هم امکان پذیر نیست.

 وی با اشاره به اینکه کسانی که تابلو داری، وردستی و یا کارهایی مثل این‌ها را انجام می‌دهند از لحاظ قانونی مرتکب هیچ تخلفی نمی‌شوند تا مجازات در انتظارشان باشد، تصریح می‌کند: چنین مشاغلی نتیجه اجرا نشدن قوانین، ضعف مدیریت و ندانم کاری‌ها ی مسئولان است.

• از کارهای دو دستی حمایت کنیم

فتح الله بیات رئیس انجمن‌های صنفی کارگران ایران هم از ضرورت ساماندهی مشاغل کاذب سخن می‌گوید و می‌افزاید:در حال حاضر قانون کار از کسانی که از روی ناچاری به انجام کارهای دم دستی روی می‌آورند حمایت نمی‌کند؛ یعنی آن‌ها بیمه نمی‌شوند و از سایر مزایای پیش بینی شده در قانون کار بی بهره هستند؛ بنابراین دولت و مجلس باید برای حمایت از این گونه افراد برنامه ریزی کنند تا آنان نیز در چارچوب قانون کار قرار گیرند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.