مساله موشکی نیز مساله ای دیگر است. ایران از روز اول هیچ قابلیت خاصی در حوزه هوایی نداشتند با این حال آن‌ها بر روی موشک کار می‌کنند و همین مساله مشکلی است که باید بررسی شود. اگر ایران قابلیت بمب اتمی نداشته باشد، هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای برخی از موشک‌های آن‌ها وجود ندارد. ایران بطور عمده گام‌های بزرگ و بنیادینی برای توافق برداشته است. برخی چیزهای حاشیه‌ای هستند که باید از طریق دیپلماسی اصلاح شوند. در حال حاضر شما نه متحدی در تحریم دارید نه برای بهبود توافق

باید توافق را حفظ کرده و آن را قوی‌تر کنیم!

قدس آنلاین- یوزی آراد جزو مقامات ارشد موساد بوده است و به فرماندهی شاخه اطلاعاتی خود رسیده است. پس از آن نیز به عنوان مشاور نتانیاهو منصوب شد. او که از سال ۲۰۰۹ به مدت دو سال در سمت مشاور امنیت ملی مشغول بود با رئیس سابق خود در مورد توافق هسته‌ای ایران به اختلاف خورد. وی اخیراً به واشنگتن سفر کرده است تا برای زنده نگاه داشتن توافق هسته‌ای با کنگره و مخصوصاً جمهوری خواهان لابی کند.
آراد تجربه‌ای طولانی مدت در برخورد با ایران داشته است و در میانه جنگ ایران و عراق با ایران در مورد تبادل سلاح تعامل مخفیانه داشته است. نیویورکر در گفت‌وگویی با او درباره نظراتش پیرامون اسرائیل و آمریکا و نحوه برخورد با برجام صحبت کرده است.
چرا علی رغم این که نتانیاهو بشدت با توافق مخالفت می‌کرد تلاش‌های زیادی برای حفظ آن انجام دادی؟
من هیچ گاه با توافق مخالف نبوده‌ام. دو راه برای توقف فعالیت‌های ایران وجود داشت. یک راه سرراستش این بود که آن را بمباران کنیم. این یکی از ساده‌ترین راه‌های ممکن بود که تاسیسات بزرگ و غیرقابل جابجایی را به راحتی بمباران کنیم اما این کار نامطلوب است و بنابراین همیشه ترجیح بر این بوده است که برنامه در نتیجه یک توافقنامه متوقف شود. به نظرم اسرائیل نباید با اصل مذاکرات مخالفت کند. می‌توانستیم توافق بهتری را شاهد باشیم. من می دانم که با توجه به موقعیت اولیه ۱+۵ در ارزیابی‌های خودشان و نیز اصل بده بستان بهتر از به بار آمدن این نتایج بود با این حال مذاکره چیزی نیست که بتوان نهایت آن را تشخیص داد. علاوه بر این، ایرانیان در این مورد واقعاً عالی هستند.

هزینه خروج از برجام در مقطع کنونی چیست؟
همه محدودیت‌هایی که بر ایران تحمیل شده است برداشته می‌شود. آن‌ها هم چنان می‌توانند اعلام کنند که با ۵ کشور باقی مانده در توافق باقی می‌مانند. آن‌ها می‌توانند بگویند ما به توافق پایبند می‌مانیم و اگر آمریکایی‌ها می‌خواهند از این توافق بیرون روند، این کار را کنند. اجازه دهید آنها دوباره تحریم‌ها را وضع کنند ولی این بار بدون کمک دیگران!
به نظر شما کدام یک از بخش‌های توافق ضعیف است؟
سایت‌های نظامی. این واقعیت که آن‌ها در مورد سایت‌های نظامی امتناع از پاسخگو دارند نگران کننده است. این امر مسلم است و علاوه بر این بازرسی‌ها نیز مخدوش خواهد شد. کاملاً مخدوش خواهد شد. ایران بسیار وسیع است و این کار بسیار مشکل است. نباید فراموش کرد که نطنز و فردو مخفی نگاه داشته شده بودند. نگرانی وجود احتمالی سایت‌های محرمانه دیگر نباید نادیده گرفته نشود.
ایران بازی موش و گربه راه انداخته است و این برخلاف روح توافق است که رژیم بازرسی‌اش چنین ضعفی داشته باشد که آن‌ها نیز دائم با پشتیبانی روسیه از آن حرف می‌زنند. این مساله باید تصحیح شود چرا که ضعفی در توافق محسوب می‌شود. زمان پایان توافق نیز وضعیت کاملاً بی ثبات و بدی خواهد داشت. این مساله نیز باید یا ضمیمه و یا مکملی به توافق اضافه شود چرا که این نقص بر خلاف هدف کلی توافق است. توافق‌ها نباید دوباره به مذاکره گذاشته شوند بلکه باید قوی‌تر شوند و این کار با توافقات نظامی قبلی در طول تاریخ نیز انجام شده است. هیچ توافقی به معنای پایان نیست.
مساله موشکی نیز مساله ای دیگر است. ایران از روز اول هیچ قابلیت خاصی در حوزه هوایی نداشتند با این حال آن‌ها بر روی موشک کار می‌کنند و همین مساله مشکلی است که باید بررسی شود. اگر ایران قابلیت بمب اتمی نداشته باشد، هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای برخی از موشک‌های آن‌ها وجود ندارد. ایران بطور عمده گام‌های بزرگ و بنیادینی برای توافق برداشته است. برخی چیزهای حاشیه‌ای هستند که باید از طریق دیپلماسی اصلاح شوند. در حال حاضر شما نه متحدی در تحریم دارید نه برای بهبود توافق. بنابراین باید موضوعات دیگری مانند سوریه، تروریسم و حتی تحولات موشکی پیش کشیده شود.
چه جوابی از واشنگتن و مخصوصاً کنگره در این خصوص گرفته‌اید؟ اگر ترامپ توافق را بی اعتبار کند کنگره تنها ۶۰ روز وقت دارد که تحریم‌ها را وضع کند یا نکند.
دیدن واکنش آن‌ها بسیار جذاب خواهد بود. برخی از جمهوری خواهان لزوماً اقدام ترامپ را تأیید نخواهند کرد. آن‌ها حدی از استقلال در رفتارهای خود دارند. آن‌ها وضعیتی که قرار است در آن گیر بیفتند را دوست ندارند و آن هم گرفتن تصمیم‌های سیاسی ناخوشایندی است که ترامپ از سرخود واکنده است. دیدن ادامه این ماجرا و محدوده پاسخ‌های آن‌ها قابل توجه است!
نظرات شما در میان جامعه اطلاعاتی و سیاست خارجی اسرائیل چگونه بازتاب یافته است؟
بطور قابل توجهی خوب است. در طول ماه‌های گذشته با افراد ارشدی صحبت کرده‌ام. مثلاً ژنرالی در جامعه اطلاعاتی که دانشمندی برجسته در رشته خود است. دیگری مقامی ارشد از آژانس انرژی اتمی. سومی نیز یکی از روسای سابق سازمان اطلاعاتی. همه آن‌ها از روز اول گمان نمی‌کردند که آن طور که بقیه می گویند فاجعه بوده است. بلکه کاملاً برعکس.
منظورتان برعکس نظر نخست وزیر است؟
بله. هنگامی که احتمال بیرون آمدن از توافق را پیش کشید و یا نتانیاهو گفت که یا توافق را اصلاح کنید یا نابود یکی از آن‌ها به عبری (همیشه کلمات به عبری بهتر به گوش می‌آیند) گفت که این ایده کاملاً احمقانه است.
نگرانی‌های شما درباره جاه طلبی‌های ایران در منطقه، هلال شیعی و پل ارتباطی آن‌ها به لبنان چیست؟ آیا احتمال درگیری مستقیم اسرائیل و حزب الله پس از جنگ سوریه وجود دارد؟
بدون آن که بخواهیم ایرانیان را شیطانی جلوه دهیم و یا از آن‌ها عیب جویی کنیم، واقعیت این است که سیاست‌های پیگیری شده توسط آن‌ها در خاورمیانه، بطور قابل توجهی نارضایتی را افزایش داده است. فکر نمی‌کنم که هیچ اسرائیلی بخواهد اگر چنان چه جنگ سوریه به پایان برسد، شاهد حضور نظامی تثبیت شده ایران در مرزهای اسرائیل و سوریه باشد. چرا آن‌ها این کار را می‌کنند؟ از عاقبت آن نمی‌ترسند؟ اگر جنگی رخ دهند متحمل خسارتی فراوان خواهند شد با این حال هم چنان در حال ادامه روند خود هستند.
جنگ با ایران، چه از طرف آمریکا یا اسرائیل چگونه جنگی خواهد بود؟
 در مورد این قضیه من با دوستان آمریکایی‌ام یک بازی راه انداخته‌ام. من می گویم اجازه بدهید که نقش‌ها را عوض کنیم. شما برنامه اسرائیل در جنگ با ایران را طراحی کنید و من جنگ آمریکا با ایران. من حمله را از فلوریدا و تامپا آغاز می‌کنم و غروب که شد، زمانی که از ارتفاعی بلند مرتبه همه مهمات را بر سر آن‌ها خالی کرده‌ام پیتزایم را می‌خورم. در مورد اسرائیل اما ماجرا سخت خواهد شد. من در صحبت با فرمانده نیروی هوایی اسرائیل به او گفتم که چقدر قلبم برای جوانان خلبانی می‌تپد که برای این کار مسیرهای طولانی را در ارتفاع کم و بسیار کم می‌پیمایند. تمرین‌های زیادی برای این کار نیاز است و ما نیز آن‌ها را انجام داده و می‌توانیم این کار را انجام دهیم.
آیا موفقیت آمیز خواهد بود؟
زمانی که آمریکا برای جنگ به عراق رفت گمان می‌کرد که اسلحه می‌تواند قلب‌ها و ذهن‌ها را تسخیر کند. اما تسلیحات قادر به این کار نیستند. تفنگ تنها می‌تواند تخریب کند. بقیه چیزها دیگر تخیلی است. با این حال زمانی که هدف دموکراسی است جنگ رخ می‌دهد. در مورد ایران اهداف حمله کاملاً مشخص است. اهداف مشخص شده‌ای وجود دارد که نمی‌توانند جابجا شوند. من فکر نمی‌کنم چیزی از این ساده‌تر وجود داشته باشد. در عرض چند ساعت این اتفاق خواهد افتاد. البته عواقب خود را خواهد داشت و این تصمیم نیز هنوز گرفته نشده است.
به نظر شما نتانیاهو به این کار مشتاق است؟
هر شخصی فکر خاصی دارد. بیبی عمیقاً اعتقاد به حفظ اسرائیل دارد. او جانشین دو نفر است. اولی آن‌ها بگین است که در سال ۸۱ تصمیم گرفت به بغداد حمله کند. من در آن زمان در موساد بودم و در مورد عواقب آن از من سؤال شد. من احتمال محکومیت قوی بین المللی می‌دادم. نظرات درون جامعه اطلاعاتی اسرائیل دو شقه شده بود. بگین این ریسک را انجام داد و موفق شد. عملیات تمیزی بود که برنامه عراق را سال‌ها عقب انداخت. حالا به رویداد بعدی می‌رسیم که هیچ کس آن را توصیه نمی‌کرد و آن هم حمله اولمرت به تاسیسات مخفی سوریه در ۲۰۰۷ بود. اولمرت با ریسک تلافی جنگ از سوریه مواجه بود. چرا او این کار را انجام داد. شاید علی رغم میلش باید به جای به راه انداختن جنگ، با خودش می‌گفت بگذار کارشان را کنند، ما به اندازه کافی برتری داریم. با این حال تصمیمش را گرفت و حمله کرد. حالا به بی بی می‌رسیم که برای هیچ کدام از آن دو احترام زیادی قائل نیست. به نظرم او گمان می‌کند که فرمانده حمله‌ای خواهد شد که خطر ایران را بر می‌چیند و برای این کار در حال آماده شدن است. آن‌ها هم چنان حمله نظامی را یک گزینه می‌دانند.

مترجم: مسعود شایگان

*ویژه نامه روایت امروز روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.