چند روز گذشته گزارشی درباره صحبت‌های رئیس اتحادیه ناشران جهان و واکنش او در مورد عدم تعهد ایران به معاهده کپی‌رایت در نمایشگاه فرانکفورت گزارشی تهیه کردیم که در آن ناشران از ضرورت‌های پیوستن به این معاهده صحبت کردند و بر لزوم پیوستن به آن تأکید کردند.

پیوستن به «کپی‌رایت» ترجمه معکوس را شتاب می‌بخشد

قدس آنلاین- چند روز گذشته گزارشی درباره صحبت‌های رئیس اتحادیه ناشران جهان و واکنش او در مورد عدم تعهد ایران به معاهده کپی‌رایت در نمایشگاه فرانکفورت گزارشی تهیه کردیم که در آن ناشران از ضرورت‌های پیوستن به این معاهده صحبت کردند و بر لزوم پیوستن به آن تأکید کردند. در صفحه امروز با یکی از نویسندگان ادبیات داستانی گفت‌وگو کردیم و راجع به تأثیر پیوستن ایران به معاهده کپی‌رایت و تأثیر آن در ادبیات ایران صحبت کردیم.  
ابراهیم حسن‌بیگی هم مانند هر نویسنده و فعال فرهنگی دیگری بر پیوستن ایران به این معاهده تأکید می‌کند و معتقد است که اگر بخواهیم ادبیات ما و نویسندگان ما جهانی شود، راهی جز متعهدشدن به این معاهده جهانی نداریم.  
گفت‌وگوی ما را با نویسنده آثاری مانند «گیسو و چراغ جادو»، «عالیجناب شهردار»، «ماجراهای ماهی طلایی»، «پدر، پسر، روح‌الله» و «شب ناسور» بخوانید.  

با اینکه همه ارکان فرهنگی کشور موافق هستند که ایران معاهده کپی‌رایت را امضا کند و به آن وفادار باشد و حتی وزیر ارشاد هم قول‌هایی مبنی بر لزوم تعهد به این معاهده داده است، چرا تاکنون این اتفاق رخ نداده است؟

این سؤالی است که واقعاً ناشران، نویسندگان، رسانه‌ها و حتی کتابخوان‌ها پاسخی برای آن ندارند. فقط شخص وزیر ارشاد باید در مورد این تعلل توضیح دهد. هنوز چرایی نپیوستن ایران به معاهده کپی‌رایت در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و کسی هم پاسخگو نیست. آیا این مسئله یک موضوع اطلاعاتی و امنیتی است که با صراحت به اهالی فرهنگ درباره نپیوستن به آن توضیحی نمی‌دهند؟ واقعاً چرا آثار یک نویسنده و ناشر را بدون اجازه چاپ می‌کنیم اما اگر همین اتفاق برای نویسنده ما و اثرش رخ دهد، فریاد واویلای نویسندگان و ناشران درمی‌آید؟ حتی اگر این اثر را رایزن فرهنگی ما در یک کشوری چاپ کرده باشد؛ کمااینکه رایزن‌های فرهنگی بدون اجازه آثار را چاپ می‌کنند و ناشران از این مسئله شاکی می‌شوند. حتی نویسندگان به عنوان اعتراض به مراسم رونمایی آن کشور که توسط رایزن دعوت می‌شود، نمی‌روند. کاملاً واضح است که با این عدم تعهد چهره فرهنگی خودمان را در این زمینه مخدوش می‌کنیم. اگر تا دیروز با صراحت به ما سارق ادبی نمی‌گفتند ولی امروز در یک جای پُرتریبون و مطرح مثل نمایشگاه فرانکفورت آدمی‌ مسئول و شناخته‌شده در سطح جهانی مثل میشل کولمن با صراحت به ما اعتراض می‌کند.

به نظر من واقعاً رسانه‌ها باید پیگیری کنند تا مسئولان در مورد این مسئله شفاف صحبت کنند. در کشوری که ادعای دین، اسلام و حلال و حرام دارد، چگونه آثار ادبی بدون اجازه افراد منتشر می‌شوند و اگر دیگری اثر ما را بدون اجازه منتشر کند، اعتراض در پی خواهد داشت. این مسئله اصلاً منطقی نیست.

شاید چون فضای فرهنگی ما با این بلبشو خو گرفته است، پیوستن به این معاهده در فضای فرهنگی کشور ایجاد شوک می‌کند و ارشاد به دلیل مقابله‌نشدن با اعتراض‌های داخلی امضای این معاهده را به تأخیر می‌اندازد.

نه، اتفاقاً اگر این معاهده امضا شود اتفاق‌های خوبی رخ خواهد داد. در حال حاضر ناشران کتاب‌های تألیفی و ترجمة خود را به ارشاد می‌دهند تا مجوز نشر بگیرند و قراردادها را هم پیوست می‌کنند. ارشاد هم به استناد قرارداد بسته‌شده به اثر مجوز می‌دهد. در مسئله ترجمه این اتفاق برای مترجم می‌افتد اما بعد از پیوستن به معاهده کپی‌رایت باید توافق‌نامه نویسنده و ناشر هم ضمیمه اثر و مترجم بشود. در این شرایط جلوی سوءاستفاده‌های زیادی گرفته می‌شود چون مترجم باید مجوز بگیرد. با اجرای این قانون جلوی ترجمه‌های بی‌رویه و غلط گرفته می‌شود و این بلبشو از بین خواهد رفت و خودبه‌خود تعداد آثار ترجمه کم می‌شود. کسی نباید تصور کند که اگر تعداد ترجمه آثار کم شود، مشکل فرهنگی پیدا می‌کنیم. اتفاقاً این مسئله کمک می‌کند که تألیف خودش را بیشتر نشان دهد و فضای نشر را زلال می‌نماید. با وجود این همه محاسن، این معما وجود دارد که چرا معاهده کپی‌رایت امضا نمی‌شود.

فکر می‌کنید زیرساخت‌های لازم برای پیوستن به این معاهده وجود دارد؟

اصلاً زیرساخت شاخصی لازم نیست چون مسئله پیچیده‌ای نیست که ما به این زیرساخت‌ها نیاز داشته باشیم. قطار ترجمه در حال حرکت است و فقط با پیوستن به این معاهده اجازه از نویسنده و یا ناشر صورت می‌گیرد که البته بعضی ناشران به‌صورت خودجوش حرفه‌ای عمل می‌کنند و از نویسنده اجازه می‌گیرند.

تعهد به معاهده بِرن یا همان کپی‌رایت در حوزه تألیف و نویسندگی چه تغییراتی ایجاد می‌کند؟

به هر حال با پیوستن به این معاهده ادبیات ما به سمت جهانی‌شدن گام‌های سریع‌تری برمی‌دارد. وقتی ما به ناشران احترام می‌گذاریم و برای ترجمه آثارشان از آن‌ها اجازه می‌گیریم، آن‌ها هم از آثار ما استقبال می‌کنند و این استقبال دوسویه می‌شود. اگر این اتفاق بیفتد، خودبه‌خود تقاضای ترجمه از آثار ما اتفاق خواهد افتاد.

در حال حاضر ما یک‌طرفه در همه نمایشگاه‌های جهانی شرکت می‌کنیم. ارشاد وظیفه‌اش این نیست که رایت بفروشد. باید آثار معرفی شوند و آن‌ها از خرید اثر استقبال کنند. اما از آثار ما استقبال نمی‌شود چون اعتمادی وجود ندارد. اگر این معاهده امضا شود و این اعتماد به وجود بیاید، تلاش ما در نمایشگاه‌ها نتیجه‌بخش خواهد بود و پیشنهادها برای ترجمه آثار به ما خواهد رسید.

با امضای این معاهده جهانی اتفاق خوب دیگری هم رخ خواهد داد و آن ترجمه معکوس است؛ مسئله‌ای که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است و فقط در صورت پیوستن به این معاهده، سریع‌تر انجام می‌شود.  

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.