۵۴ سال از انقلاب یمن جنوبی ضد استعمار بریتانیا می‌گذرد. ۵۴ سالی که در آن، حوادث گوناگون پدید آمد، شخصیت‌ها تغییر کردند و معادله‌ها عوض شد تا امروز همه چیز بازگردد به نقطه صفر. یمن جنوبی باز تحت اشغال است. انگار فیلمی را عقب زده باشی و از نو تماشا می‌کنی، در حالی‌که خیلی‌ها خیال می‌کردند داستان اشغال و استعمار «به صفحات تاریخ پیوسته است».

آسوده بخوابید استعمارگران  برگشته‌اند!

قدس آنلاین- ۵۴ سال از انقلاب یمن جنوبی ضد استعمار بریتانیا می‌گذرد. ۵۴ سالی که در آن، حوادث گوناگون پدید آمد، شخصیت‌ها تغییر کردند و معادله‌ها عوض شد تا امروز همه چیز بازگردد به نقطه صفر. یمن جنوبی باز تحت اشغال است. انگار فیلمی را عقب زده باشی و از نو تماشا می‌کنی، در حالی‌که خیلی‌ها خیال می‌کردند داستان اشغال و استعمار «به صفحات تاریخ پیوسته است».
همه جزییات میدانی نشان می‌دهد که امروز هم با متجاوزی سر و کار داریم که «خلف شایسته‌ای» برای «تجاوزگر قبلی» است و منافع او را هم با جان و دل رعایت می‌کند. تا جایی که بعضی وقت‌ها انسان خیال می‌کند متجاوز قبلی «ارباب» است و متجاوز جدید، فقط نقش یک «مباشر» را ایفا می‌نماید. کسانی هم که حدود ۵۰ سال قبل، با «متجاوز قدیمی» می‌جنگیدند، امروز یا در تبعیدند، یا کنار گذاشته شده‌اند، یا ناتوان‌اند و یا «شریک اشغالگر جدید»!
در آن سال‌ها، بریتانیا با حمایت از «سلطنتچه» هایی که در دوران استعمار در یمن جنوبی برپا بودند، هویت‌های ساختگی‌ای ایجاد می‌کرد که امروز هم می‌توان بازگشت آنها را در قالب تشکیلات و گروه‌بندی‌هایی دید که با وابستگی‌ها محلی یا قبیله‌ای خودنمایی می‌کنند.
حتی اصطلاحی که آن روزها و در جریان مذاکرات استقلال، بریتانیایی‌ها اصرار داشتند برای این منطقه انتخاب شود (اصطلاح «جنوبِ عربی») ولی با اصرار رئیس تیم مذاکره‌کننده، قحطان الشعبی، به شکست کشیده شده و نام «یمن جنوبی» برای این کشور جدید برگزیده شد، این روزها باز هم به گوش می‌رسد و اتفاقاً کسانی را که می‌خواهند هرچه رنگ و بوی «یمنی» دارد از این بخش کشور پاک کنند، روز به روز بر تنور استفاده گسترده‌تر از این اصطلاح می‌دمند.
در کنار اینها، اشغالگران سابق بریتانیایی، دوباره نغمه برپایی «پایگاه‌های نظامی» را هم کوک کرده‌اند. آنان که در ایام خروج از این منطقه، نتوانسته بودند چنین پایگاه‌هایی را به دست بیاورند امروز فرصت طلایی‌ای در مقابل خود می‌بینند تا بر سواحل و جزایر یمنی مسلط شوند.


آمریکا هم در این بین، به داشتن چند جای پا، خصوصاً در نقاط راهبردی (از قبیل مجمع‌الجزایر سقطری) راضی است که باید گفت این نقاط را «عملاً»، به لطف همپیمان اماراتی‌اش در اختیار دارد. و البته این غیر از خدمات اطلاعاتی و میدانی‌ای است که امارات در جنگ «مدیریت‌شده» با القاعده یمن، به نیابت از آمریکایی‌ها ارائه می‌نماید. این نزدیکی تا حدی زیاد شده که مخالفین اشغالگران در جنوب یمن دیگر نمی‌توانند بین این دو «شریک» تمایز قائل شوند (این جمله عمق مطلب را می‌رساند: هرجا اماراتی‌ها را دیدی، پشت‌سرشان آمریکایی‌ها هستند!)
چنین برداشتی از آنچه در استان‌های «آزادشده» جنوب یمن جاری است، رفته‌رفته بین تحلیلگران در حال گسترش است. البته اگر به «شرکای انقلاب علیه استعمار بریتانیا» نگاه کنیم، خواهیم دید که به «۷۲ ملت» بدل شده‌اند: برخی از این «انقلابیون سابق» حالا با شدت و حدت از اشغالگران حمایت و برای توجیه حضور آنان «نظریه‌پردازی» می‌کنند (این افراد بیش از آنکه انسان را عصبانی کنند، ترحم برانگیزند!)
دسته دیگر از انقلابیون سابق تلاش دارند با کمترین هزینه از این «میدان مین» جان سالم به در ببرند، هرچند تلاش‌هایشان تا الآن نتیجه‌ای نداشته است.
اما دسته سومی از انقلابیون سابق هم هستند که ظاهراً همچنان رگه‌هایی از «انقلاب» در وجودشان باقی است و آنچنان‌که از تحولات اخیر در عدن برمی‌آید و لحن بی‌سابقه‌ای که ضداشغالگران از آنان می‌بینیم، گویی در مسیر مقابله با اشغالگری پیش می‌روند. اگر کار به همین نحو پیش برود، عربستان و امارات حتماً باید آماده رو در رویی با این دسته باشند.

*ویژه نامه روایت امروز روزنامه قدس 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.