رساله‌ها و نامه‌هایی از امام حسن عسگری در تاریخ ثبت شده است که آن‌ها را برای شیعیان، برخی منا طق شیعه‌نشین، یا افراد عادی فرستاده‌اند، حتی زمانی که در حصر عباسیان بودند و درنامه‌ها ضمن اشاره به معارف دینی و لزوم انجام احکام الهی، بسیاری از مسائل لازم و ضروری را یادآوری یا بر انجام برخی کارها پافشاری کرده‌اند که برای نمونه، می‌توان از نامه امام عسگری به علی‌بن حسین بابویه اشاره کرد که امام در این نامه برای ایشان دعا کردند و خداوند دعای ایشان را مستجاب کرده و شیخ صدوق را به او عطا کرده است.

 تاسیس اولیه حوزه های علمیه یکی از فعالیتهای امام حسن عسگری(ع) در دوران امامت شان بود

قدس آنلاین- حجت الاسلام محمد رضا نصوری معاون تبلیغ واطلاع رسانی مرکز تخصصی مهدویت در خصوص زندگی امام عسگری به قدس آنلاین گفت :امام عسگری علیه السلام در سال ۲۴۳ با فشار متوکل عباسی به سامراء منتقل شد، چون تصوّر عباسیان این بود که ممکن است امامان، همانند سایر علویان، با داشت،هوادارانی چند دست به قیام بزنند. لذا حضور آن‌ها در مرکز خلافت، مانع ازچنین اقدامی می شود.

اقامت طولانی امام حسن عسگری  علیه السلام در سامرا جز نوعی بازداشت از طرف خلیفه قابل توجیه نیست، به طوری که حضرت مجبور بودند هر دوشنبه و پنجشنبه به دارالخلافه رفته وحضور خود را اعلام کنند، از طرفی هم تنها پیروان و شیعیان خاص می‌توانستند با آن حضرت ارتباط داشته باشند. اگر چه بسیار جوان و تحت مراقبت جاسوسان وعاملان خلیفه بود امام عسگری بود؛ ولی به دلیل موقعیت  علمی و اخلاقی شهرت زیادی داشتند.

حتی روزهایی که حضرت به مقر خلافت می‌رفت، در طول مسیر حضرت، که مملو از مردم و بسیار شلوغ بود، مردم به احترام ساکت می‌شدند و جمعیت با شور و شعف بسیار به امام اظهار ارادت می کردند.

این  استاد مهدویت درخصوص تصمیم حکومت وقت برای کشتن امام عسگری تصریح کرد: در این زمان شیعیان به صورت یک قدرت عظیم در عراق مطرح بود و علنا با حاکمان عباسی مخالفت می کردند و حاکمان عباسی نیز توجه و فشار خود را معطوف امامام شیعه و پیروان آنان کرده بودند. از یک سو عباسیان می دانستند که مهدی موعود در نسل امام عسگری خواهد بود؛ لذا با گسترش جاسوسان خود مراقب وضع زندگی امام بودند حتی امام  در زمان معتز؛ بازداشت و روانه زندان شده بود و به (سعید حاجب) ماموریت داده بودند تا امام را به سوی کوفه ببرد و در بین راه حضرت را به شهادت برساند ولی پس از سه روز همراهان وی،خود او را به هلاکت رساندند. مهتدی هم تصمیم به قتل امام گرفت ولی موفق به اجرای آن نشد. وی ادامه داد: از سوی دیگر امام عسگری (ع) باید زمینه را برای امامت فرزندش وآمادگی مردم برای ورود به عصر غیبت فراهم می کردند که با فشار ومحدودیت های حاکمان عباسی کار بسیار دشواری بود، البته این زمینه‌سازی از قبل توسط امامان گذشته انجام گرفته بود، ولی در زمان امام عسکری جلوه بیشتری می یافت، زیرا امام  با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی، او را تنها به شیعیان و مریدان خاص نشان داده بود و تماس مستقیم شیعیان، با خود آن حضرت، روز به روز محدودتر و کمتر می‌شد.

وی در خصوص آثار باقیمانده از امام حسن عسگری علیه السلام گفت: رساله‌ها و نامه‌هایی از امام حسن عسگری در تاریخ ثبت شده است که آن‌ها را برای شیعیان، برخی منا طق شیعه‌نشین، یا افراد عادی فرستاده‌اند، حتی زمانی که در حصر عباسیان بودند و درنامه‌ها ضمن اشاره به معارف دینی و لزوم انجام احکام الهی، بسیاری از مسائل لازم و ضروری را یادآوری یا بر انجام برخی کارها پافشاری کرده‌اند که برای نمونه، می‌توان از نامه امام عسگری  به علی‌بن حسین بابویه اشاره کرد که امام در این نامه برای ایشان دعا کردند و خداوند دعای ایشان را مستجاب کرده و شیخ صدوق را به او عطا کرده است. حجت الاسلام نصوری تاسیس حوزه علمیه را یکی از فعالیتهای امام حسن عسگری عنوان کرده و خاطر نشان کرد: یکی از دغدغه‌های اصلی امامان شیعه حفظ شیعان و تربیت نیرو بوده است، امام عسگری با تأسیس مرکز علمی در پی تربیت نیرو بر آمده و شاگردان والامقام و ارجمندی تحویل جامعه داده‌اند، مانند احمدبن اسحاق قمی، عثمان‌بن سعید عمری، حسین‌بن روح (هر دو از نواب اربعه امام زمان) عبدالله‌بن جعفر حمیری مؤلف کتاب الغیبه و الحیره از کارگزاران نواب اول و دوم بوده است. البته هدف امام عسکری ضمن تشویق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بیت، آنان را به مناطق مختلف شیعه نشین اعزام کرده تا ضمن پاسخگو بودن به شبهات، ارتباط با شیعیان را حفظ کنند.

وی در خصوص تلاش امام برای مبارزه با شبهات زمان خود به قدس آنلاین گفت: بخشی از فعالیت‌های علمی امام حسن عسگری مربوط به موضعگیری‌های قاطع ایشان در برابر اندیشه‌های انحرافی صوفیان، واقفه، مفوضه و… بود که حضرت با صراحت موضع گرفته و ضمن باطل و دروغ دانستن آنان شیعیان را از انحراف حفظ می‌کردند و مناظره با کسانی که عقائد باطل داشتند و مردم را دچار شک و تردید می‌کردند؛ مانند مقابله با راهب نصرانی و مناظره و گفتمان با فیلسوف معروف عراقی به نام یعقوب‌بن اسحاق کندی.

 وی افزود: این سازمان‌ همان نظام ارتباط امام با شیعیان بود که از عصر امام صادق علیه اسلام  شکل گرفته و در طی ده‌ها سال فعالیت مخفی خود را ادامه داده بود در زمان امام عسگری (ع)، چون شیعه رفته رفته به عصر غیبت نزدیک می‌شد، لذا امام عسگری، راه را برای حرکت سازمان وکالت در مسیر خودش هموار کرده بود، ایشان همانند پدر بزرگوارش وکلای ارشدی را برای نواحی مختلف نصب کرده تا بر کار سایر وکلا نظارت داشته باشند علاوه بر این عثمان‌بن سعید عمری را به عنوان وکیل‌الوکلای خود معرفی کرد تا همه وکلا به او مراجعه کنند. انجام تمام امور با تاکتیک و سیاست تقیه و رازداری صورت می‌گرفت.

 این کارشناس مهدویت در خصوص توجه ویژه به شیعیان توسط امام یازدهم اظهار داشت:با این‌که امام عسگری تحت حفظ و نظارت مأموران عباسی بود و شیعیان تشنه دیدار آن حضرت بودند، با این اوصاف حضرت به همه تأکید می‌کردند، جهت حفظ اتحاد و انسجام میان شیعیان با سیاست تقیه از همدیگر محافظت کنند و خودشان هم نسبت به حفظ شیعیان حساسیت ویژه‌ای داشتند. امام برای این‌که شیعیانش شناخته نشوند به آن‌ها دستور داد، در روزی که ایشان می‌خواهند برای دیدار با معتمد عباسی از منزل خارج می‌شوند به آن حضرت سلام نکرده، حتی با دست به ایشان اشاره نکنند، چرا که در امان نخواهند بود.

وی درخصوص زمینه‌سازی برای ورود شیعه به عصر غیبت توسط امام حسن عسگری اظهار داشت: مسأله آماده‌سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت و ایجاد ذهنیت لازم برای قبول مسأله غیبت و آمادگی برای دوری از امام معصوم ومحرومیت از ارتباط مستقیم با او امری بود که از عصر پیامبر اعظم شروع و در عصر هریک از امامان شیعه به‌طور مستمر ادامه یافت و هر امام شیعه به نوبه خود؛ با توجه به نزدیک بودن عصر غیبت، نسبت به مسأله غیبت تأکید می‌فرمودند و از سوی دیگر نسبت به انکار وجود امام و انحراف حاصل از غیبت امام معصوم به شیعیان هشدار می‌دادند.

وی در خاتمه صحبت های خود به اقدامات امام حسن عسگری در همین راستا اشاره داشت و تصریح کرد: مطلع کردن شیعیان نسبت به تولد فرزندش مهدی از جمله اقدامات امام بود بود از آن‌جا که به دلیل جاسوسان و دشمنان، ولادت امام زمان به صورت مخفی انجام گرفته بود و بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجّت به گمراهی روند. لذا امام عسکری به طرق مختلف شیعیان را نسبت به وجود فرزندش مطلع می‌کردند.

احمدبن اسحاق که از بزرگان شیعه هستند، می‌گوید خدمت امام حسن عسکری شرفیاب شدم تا از ایشان در مورد امام بعد از ایشان سؤال کنم که آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه سال که رویش مانند ماه تمام می‌درخشید بر دوش خویش داشت، هم‌چنین محمدبن عثمان دومین نائب نقل می‌کند که به همراه چهل نفر از شیعیان نزد امام عسکری گردهم آمدیم و آن حضرت فرزندش را به ما نشان داد. [۱] گفتنی است که حضرت بارها برای فرزندش عقیقه کردند تا ضمن اجرای برنامه وسنت اسلامی به دیگران بفهماند که از وی فرزندی باقی مانده است.

حجت الاسلام نصوری درخصوص شناسان امام زمان به مردم تصریح کرد:حضرت امام حسن عسگری محل مراجعه سؤالات شیعیان و نمایندگان خود بود و حضرت برای آماده‌سازی شیعیان، برخی از سؤالات مراجعه‌کنندگان را به فرزندش محول می‌کردند؛ برای نمونه  سعدبن عبدالله قمی به همراه احمدبن اسحاق قمی نقل می‌کنند که نزد امام یازدهم شرفیاب شدیم و سؤالات خود را با ایشان در میان گذاشتیم و حضرت به فرزندش اشاره کرد و فرمود: از نور چشمم سؤال کن و فرزند حضرت رو به من کرده و فرمود: هرچه می‌خواهی سؤال کن. به نوعی حضرت امام عسکری در پی مرفی جانشین خود بوده اند. امام حسن عسکری چون در حصر و کنترل حکام عباسی بودند و هم به لحاظ آن‌که در عصری نزدیک عصر غیبت می‌زیستند، غالباً پنهان بوده و غالب امور و ارتباط آنان با شیعیان از طریق مکاتبات، توقیعات و وکلا انجام می‌گرفت تا آنان آمادگی دوران غیبت را بیابند.

دعا برای ولی امر منتظراز بیان امام عسکری اینگونه بوده است :حضرت امام عسکری در دعایی برای حضرت مهدی از خداوند برایش چنین دعا می‌کند: «… خداوندا او را از شر هر تجاوز کار و طغیانگر و از شر همه آفریدگانت نگه‌دار و او را از پیش رویش و از پشت سر و از سمت راست و چپش حفظ کن و او را نگهبان باش و از این‌که به او بدی برسد نگاهش دارد و در مورد او، پیامبرت و خاندان پیامبرت را نگاه‌دار و به سبب او عدالت را آشکار کن، با یاری‌ات او را پشتیبانی کن، یاورانش را یاری کن و…‌»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.