محمدرضا هاشمیان فعالیت فیلمسازی‌اش را با ساخت فیلم کوتاه «اتاق پرو» در سال ۸۲ آغاز کرد و سپس به نگارش چندین فیلمنامه روی آورد.

مخاطب امروز تشنه مستندهای تاریخی است

قدس آنلاین- محمدرضا هاشمیان فعالیت فیلمسازی‌اش را با ساخت فیلم کوتاه «اتاق پرو» در سال ۸۲ آغاز کرد و سپس به نگارش چندین فیلمنامه روی آورد.  
 ‌هاشمیان با فیلم «رئیس‌الوزرا»، یکی از جنجالی‌ترین فیلمهای مستند در جشنواره پارسال فجر، حضور داشت. به انگیزه اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه با این کارگردان جوان  به گفت‌وگو نشسته‌ایم که حاصل آن را می‌خوانید.  
 

این مستند دقیقاً درباره چیست؟

موضوع فیلم درباره زندگی سیاسی احمد قوامالسلطنه با تمرکز بر دوره چهارم نخستوزیری اوست. در این دوران یعنی بین سالهای ۱۳۲۵- ۱۳۲۴ قسمت‌های شمالی ایران تحت اشغال نیروهای نظامی شوروی قرار داشت و در آذربایجان و کردستان دولتهای خودخوانده اعلام استقلال کرده بودند. در چنین دوران پرآشوبی قوام به نخستوزیری رسید و با بازی‌های سیاسی پیچیدة داخلی و بینالمللی توانست کشور را از بحران خارج سازد.

با توجه به اینکه «رئیس‌الوزرا» هم در ادامه آثار قبلی شماست، این موضوعات و این نوع کارها چه جذابیتی برایتان دارد؟

علاقه من به ساخت مستندهای تاریخی از ۲ دیدگاه قابل بررسی است. اعتقاد من این است که بسیاری از مسائلی که ما با در حال حاضر با آن مواجهیم، به عدم آشناییمان به تاریخ برمی‌گردد. گاهی در تحقیقاتم دیدهام که مشکلی در چند برهه تاریخی (فارغ از نوع حکومت) به طور متناوب  تکرار شده است. به نظرم، ساخت مستندهای تاریخی در آگاهی‌بخشی به افراد جامعه و شناخت مشکلاتی که ما به طور تاریخی با آن‌ها مواجهیم، می‌تواند مؤثر باشد.

دیگر اینکه پرداختن به مسائل تاریخی اهمیتبخشی به موضوعاتی است که مخاطب امروز آگاهی اندکی درباره دارد. در ۲ مستند قبلی یعنی «سبز، سپید، سرخ»   و «شناسنامه» که موضوعاتی درباره تاریخچه پرچم ایران و نیز تاریخچه ثبتاحوال داشت، من تلاش کردم نگاه مخاطب را از سطح به عمق ببرم و او را متوجه اهمیت این موضوعات بکنم. درباره «رئیسالوزرا» نیز امیدوارم همین اتفاق افتاده باشد.

چرا مشخصاً به سراغ شخصیت قوام رفتید؟ چه جنبههایی از شخصیت یا زندگی او برایتان جالب بود؟

زمانی که فیلم «شناسنامه» را می‌ساختم، اشاره کوچکی به نقش قوام‌السلطنه در پایاندادن به بحران آذربایجان کرده بودم. لذا با این شخصیت تاریخی آشنایی داشتم. اما بعد از پذیرش این کار، به‌صورت جدی‌تر به این موضوع پرداختم. مهم‌ترین جنبه‌ای که مرا به ساخت «رئیس‌الوزرا» تشویق کرد، کیاست قوام در همان دوره چهارم نخست‌وزیری بود که با پختگی خاصی توانست بازی سیاسی جذابی را بین دولتهای آمریکا، شوروی و انگلستان آغاز کرده و امتیازات فراوانی را از آنها دریافت کند و در نهایت کشور را از خطر فروپاشی نجات دهد.

۲ اثر قبلی شما هم به نوعی با تاریخ مرتبط است. این علاقه به تاریخ از کجا میآید؟

به نظرم، تمام مشکلاتی که ما در حال حاضر داریم، در بی‌اعتنایی به تاریخ ریشه دارد. بارها شده وقتی درباره مسئلهای تاریخی تحقیق میکنم، متوجه میشوم که ما اکنون هم با چنین مسئلهای روبه‌رو هستیم. این گرفتاری تقریباً در تاریخ معاصر مخصوصاً از مشروطه به این طرف بیشتر به چشم میخورد و وقتی آزاردهنده میشود که شاهد اشتباهاتی هستیم که مدام تکرار میشوند.

مثال معروفی وجود دارد که میگوید در کشورهای پیشرفته با بروز مشکلی برای جامعه ابتدا به سابقه و تاریخ رجوع میشود تا ببینند گذشتگان با این مسئله چه کردهاند. اگر تصمیم درستی گرفته باشند که مسیر را به همان منوال ادامه میدهند اما اگر تصمیم اشتباه بوده باشد، در پی ترمیم آن برمیآیند. اما در ایران چرخها هر روز از نو اختراع میشود.

کمی درباره مراحل تحقیق و پژوهش کار بگویید. چقدر زمان صرف این کار شده است؟

مراحل تحقیق کار ۲ سال به طول کشید و در مدت پژوهش اسناد داخلی و خارجی زیادی بررسی شد. حتی تصاویر آرشیوی نابی را از روسیه و انگلستان برای استفاده در فیلم خریداری کردم که در فیلم شاهد آن خواهید بود.

از چه منابعی استفاده شده است؟ برای استفاده از منابع با مشکل خاصی مواجه نشدید؟

ابتدا منابع مکتوب زیادی را با جزئیات کامل بررسی نمودم و سپس اسناد مکتوب داخلی و بینالمللی را مطالعه کردم. تعداد زیادی منبع تصویری، شامل عکس و فیلم، را از بنیادهای فیلم تهیه کردم. در کل، جمعآوری این اسناد و خریداری آنها کار سخت و طاقتفرسایی بود و همین عامل باعث طولانی‌شدن روند پژوهش شد.

از فرم و نحوه روایت این مستند بگویید.

کاراکتر قوام‌السلطنه در فیلم «رئیس‌الوزرا» شخصیت پیچیده و سختی بود که نمیشد با یک روایت سرراست سراغ آن رفت. بنابراین تصمیم گرفتم با بررسی شخصیت وی در بستر حادثه و مخصوصاً در دوره چهارم نخستوزیری‌اش مابین سالهای ۱۳۲۴- ۱۳۲۶ که سالهای بسیار پیچیده‌ای در تاریخ ایران بوده است، به روایت فیلم در ۴ اپیزود بپردارم.

فکر می‌کنید این مستند چقدر می‌تواند برای مخاطب عام جذاب باشد؟

به نظرم، مخاطب امروز تشنه مستندهای تاریخی است اما با روایتی بی‌طرفانه. چیزی که باعث آسیبزدن به اینگونه مستندها می‌شود، موضعگیری ناآگاهانه است که فیلم را در حد گزارش‌های تلویزیونی تنزل میدهد. ساختن و پرداختن به اینگونه فیلمها با دیدگاهی بی‌طرفانه می‌تواند جذابیت دوچندان به اثر بدهد و تجربه شیرینی را از تماشای آن برای مخاطب رقم بزند.

چند سالی است که فیلمهای بخش هنر و تجربه اکران عمومی می‌شوند. پیشنهادی برای نمایش عمومی فیلمهای مستند دارید؟

بخش هنر و تجربه اتفاق خیلی خوبی بوده که چند سالی است ایجاد شده است. حداقل منفعت این بخش آن است که مستندهای برتر امکان اکران می‌یابند که در همین حد هم بسیار عالی است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.