یزد - شاخصه اصلی هنر انقلاب، تجلی نور خدایی در اثر هنرمند و تأثیر بر قلوب مخاطبین است، هنر انقلاب نشأت گرفته از نوع منظر و نگرش ما نسبت به انقلاب است اگر انقلاب اسلامی را از منظر فلاسفه و یا مورخین بنگریم هنر انقلاب نیز آن معنا را پیدا می‌کند.

قدس آنلاین - گروه استانها - محمدحسین فیاض پژوهشگر یزدی‌: هنر تبعه اندیشه است هنر انقلاب نشأت گرفته از نوع منظر و نگرش ما نسبت به انقلاب است اگر انقلاب اسلامی را از منظر فلاسفه و یا مورخین بنگریم هنر انقلاب نیز آن معنا را پیدا می‌کند. اگر انقلاب اسلامی را از منظر سیاسیون و تحلیلگران اجتماعی، اقتصادی ببینیم بازهنر انقلاب اسلامی تعریفی دیگر می‌گیرد و در هر مورد شاخصه‌های آن هم متفاوت می‌شود ولی اگر انقلاب‌مان را از منظر اسلام و قرآن مورد مطالعه قرار دهیم، هنر انقلاب که تبعه و محصول آن نوع نگاه و منظر می‌شود دارای شاخصه‌های خاص و منحصری خواهد شد.

در یک نگاه چون انقلاب اسلامی در گام اول اثرگذاری نور الهی بر قلوب انسان‌ها و سپس بروز آن به صورت اصلاح نیات، افکار و رفتارها بود؛ شاخصه هنر انقلاب اسلامی هم از همین سبک و سیاق است. شاخصه اصلی هنر انقلاب، تجلی نور خدایی در اثر هنرمند و تأثیر بر قلوب مخاطبین است.

تأثیری که آن‌را در شکوفا شدن فکر مخاطب و ارتفاع دادن او و سپس حرکت در جهت اصلاح وضع موجود می‌بینیم. انقلاب اسلامی قلوب انسان‌های پاک و خدایی را به سمت خود جذب و با خود به سمت آینده نورانی و الهی موعود می‌کشاند لذا هنر انقلابی نیز به سمت آسمان پاک و روشن و آینده‌ای نورانی و پرامید راهبری می‌کند.

اگر ژانر هنری، دسته‌بندی بر اساس ویژگی‌ها و معیارهای مشترک یک هنر باشد، از این نگاه بله؛ مثلا در اوایل انقلاب و در دفاع مقدس بر اساس شرایط و مفاهیم حاکم بر هنر، ژانر انقلاب ولو در سطح پایین شکل گرفت اما اگر دنبال یک مجموعه هنری می‌گردیم که بر اساس ماهیت و اصل انقلاب اسلامی شکل گرفته باشد، هنوز این ژانر شکل نگرفته یا حداقل نمود موفقی نداشته است.

یکی از مهمترین ضعف‌ها نگاه موزه‌ای به انقلاب و جریان انقلاب اسلامی است  به ظاهر ۴۰ سال از انقلاب گذشته اما حقیقت این است که ما هنوز در متن انقلاب هستیم. انقلاب جریان دارد و اتفاقا جریانی حی و سیال است. جریانی قوی که هر روز گروهی را به سمت خود می‌کشاند و همراه می‌کند و دسته‌ای را که به هر دلیلی از رنگ و بوی انقلاب و مفهوم اصلی آن فاصله گرفته‌اند از خود دور می‌کند، این خصوصیت یک انقلاب زنده است. انقلاب در آستانه ۴۰ سالگی خود قرار دارد و گویی بعثت آن آغاز شده است. آغاز مسیر و مسئولیت خطیری که در کلام امامین انقلاب اسلامی کاملا مشهود است و با کمی مداقه و توجه در قرآن کریم نیز از جانب خداوند متعال این وظیفه بر دوش مردمان این سرزمین قرار داده شده است.

نگاه عموم ما به اکثر جریانات و اتفاقات نگاهی سطحی و غالبا تاریخی است که متأسفانه این معضل را در برخورد با انقلاب عظیم الهی اسلامی خودمان نیز داشته‌ایم. برای پرهیز از تولیدات کلیشه‌ای باید از این نوع نگاه‌ها فاصله گرفت. باید به هنر، نگاهی مفهوم‌محور داشت، یعنی فارغ از مباحث تکنیکی و فنی و قبل از درگیر و محصور شدن در این حوزه، باید به مفاهیم الهی و اندیشه‌های متعالی انقلاب دست پیدا کرد. هنرمند برای خلق یک اثر هنری باید با اندیشه‌اش و با نوع نگاهش وارد مفاهیم شود تا بتواند از آن بهره برده و سپس آن را در اثرش رسوخ داده و متجلی سازد. اگر مفاهیم جدید و صحیح از انقلاب اسلامی بازتولید و در اختیار هنرمند قرار داده شود، هنرمند نیز میتواند با غور و سیر در این مفاهیم آثاری بدیع، خلاقانه و ثأثیرگذار خلق کند.

نباید در مصادیق تاریخی انقلاب زمینگیر شد. همچنان که بیان شد این انقلاب دارای یک روح و مفهوم است که در سیر زمان به سمت جلو در حرکت است. نسل امروز می‌تواند با درک و فهم اصالت و چیستی انقلاب به دنبال مصادیق این زمانی آن بگردد، وارد آن‌ها شده، آن را از درون مورد مطالعه قرار داده و در آن فعالیت کند. آیا دفاع مقدس از جنس انقلاب نبود؟ آیا جریان بیداری اسلامی و تشکیل جبهه مقاومت و پیروزی‌های آن از جنس انقلاب نبود؟ آیا جریان اجتماع عظیم اربعین از جنس انقلاب نیست؟ بله، انقلاب اسلامی زنده است و به یاری خداوند متعال به رشد، بالندگی، اقتدار و حرکت به سمت اهداف عالی خود ادامه می‌دهد.

برخی از هنرمندان انقلابی در خیلی از مواقع عقب‌تر از زمان و ماجراهای پیرامونشان بوده‌اند و به عنوان هنرمند منفعل عمل کرده‌اند، اگر اینگونه باشد مخاطبین هنر انقلاب روز به روز خاص‌تر شده و تعدادشان نیز کاهش می‌یابد چرا که عموم مردم و مخاطبین آنچه را که قرار است در یک اثر هنری ببینند قبل از آن در فضای حقیقی و محیط پیرامونشان دیده‌اند. اما اگر هنرمند یک قدم از عموم مخاطبان جلوتر باشد و یا یک پله در ارتفاع بالاتری نسبت به بقیه بایستد و آنچه را که از آینده می‌بیند را به عنوان یک هنرمند راهساز در اثر هنری‌اش نمود دهد؛ این هنر و این هنرمند جایگاه اصلی و شأن خود را در مقابل مخاطبان پیدا خواهد کرد، از این رو باید گفت هنرمند هم‌تراز انقلاب اسلامی کنشگر، پیشرو و راهساز است.

هنر انقلاب اسلامی چه در داخل و چه در خارج از مرزها به دلیل پراکندگی و تفرق در نگرش‌ها، منظرها و اهداف کم فروغ بوده است. متأسفانه در بسیاری از حوزه‌ها و به طور مشخص در هنر، ما به دنبال مسیر و اهداف خودساخته هستیم. هنرمند ما حتی اگر بخواهد منش انقلابی داشته باشد نهایتا با یک نیت مثبت و بهره‌گیری از تفکرات و نگرش‌های خود و تنفس در فضای هنری موجود، دست به خلق اثر می‌زند.

 ظاهرا ما بر اساس علوم و تجارب خود برنامه‌ریزی می‌کنیم و توقع داریم خداوند خودش را با برنامه‌های ما منطبق کند و در ضمن به آن‌ها قدرت نفوذ و تأثیر نیز عطا کند! در حالیکه راهکار اصلی این است که علما، متفکران و اندیشمندان از منابع صحیح و متقن همچون قرآن کریم، برنامه‌های خداوندی را کشف و استخراج کرده و در اختیار اقشار مختلف از جمله هنرمندان قرار دهند تا آن‌ها نیز بتوانند خود را با این برنامه‌ها منطبق کرده، هماهنگ و همراه شده و بلکه تأثیرگذار باشند.

اگر به این موضوع ایمان داشته باشیم که تنها مؤثر در عالم، خداوند متعال است؛ اگر نتایج عملکردها، برنامه‌ها و صادره‌های‌مان بی‌تأثیر و یا کم‌تأثیر است، باید ابتدا دلیل آن را از خودمان سوال کنیم. البته منکر عواملی چون توطئه‌ها و دشمنی‌ها نمی‌شوم ولی بهتر است برای اصلاح، ابتدا از جبهه خودی شروع کنیم که اگر خدا بخواهد فتح و پیروزی نزدیک است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.