آمریکا به قواعد بازی پایبند نیست و فقط ۲خواسته دارد یا تسلیم بدون قید و شرط ایران یا ساقط شدن حکومت این کشور و اگر هم به مصالحه تن می‌دهد برای این است که ایران را فریب دهد.

۲۱ صحنه از رویارویی ایران و آمریکا در منطقه

به گزارش قدس آنلاین، با آغاز انقلاب اسلامی ایران موج بی سابقه‌ای از فشار ، خشونت و کشتار از قبیل  ترور، اغتشاش، تحریم، مصادره اموال، تهدید، کودتا، حمله نظامی (با انواع مختلف آن مثل جنگ شهرها، جنگ نفتکشها، جنگ کارخانه‌ها و جنگ شیمیایی)، صدور قطعنامه های سازمان ملل، تهمت‌های حقوق بشری و تروریستی، جنگ سینمایی و تلویزیونی ، نجگ ارزی ، جنگ خبری ، جنگ سایبری  علیه ایران آغاز شد که هیچ گاه کشور دیگری چنین حجمی از دشمنی و خصومت را تاکنون تجربه نکرده است .

حکومت های دیگر با اندکی از این فشار ها از طرف امریکا سقوط کرده اند . مثل حکومت مصدق در ایران ، حکومت النده در شیلی ، حکومت آربنز در گواتمالا  و دهها حکومت دیگر .اما واقعه عجیب در قرن ۲۰ و ۲۱ این است که حکومت ایران بعد از انقلاب اسلامی در مقابل پیچیده ترین ، سخت ترین ، وسیع ترین و متنوع ترین این فشارها مقاومت نموده و نه تنها سقوط نکرده بلکه بر قدرت آن نیز افزوده تر شده است .به گونه ای که کیسینجر استراتژیست امریکایی می گوید ایران به سوی تشکیل یک امپراتوری بزرگ تا مدیترانه پیش می رود .

برای شناخت دقیق این فرایند پلان های مختلفی که علیه انقلاب اسلامی ایران طراحی و اجرا شده مطرح می گردد :

پلان ۱: کشتار برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی ایران

از ابتدای مبارزات مردم علیه حکومت امریکایی محمد رضا شاه ، اتخاذ روشهای بسیار خشن علیه مبارزین حاکی از یک روش استثنایی در جهان بود بگونه ای که شکنجه های غیر انسانی زندانهای شاه از هر گونه نظارت و تعرض بین المللی مصون بود و ساواک با دست باز به هر جنایتی دست میزد .

ثانیا کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز و غیر مسلحانه با سلاحهای جنگی توسط ارتش حتی در خیابان های پایتخت عادی بود ،در حالیکه معمولا بجز اسرائیل در هیچ کشور اروپایی ، آسیایی ، امریکایی و افریقایی در مقابل تظاهرات غیر مسلحانه مردم از ارتش و گلوله جنگی استفاده نمیشد مگر اینکه در یک کشور، کودتایی رخ می داد و کودتاگران چنین می کردند .

ولی چرا شاه مجاز بود هر جنایتی را علیه مردم  ایران مرتکب شود و هیچ گونه مجازاتی و حتی مواخذه ای از طرف مراجع بین المللی نشود .بلکه عجیب تر اینکه رئیس جمهور امریکا پس از کشتار ۱۷ شهریور ،طی تماس تلفنی از شاه، ابراز حمایت کرد.

بطور خلاصه امریکا با همه نوع تلاش سیاسی و نظامی خود حتی تا روز پایانی حکومت پهلوی تلاش کرد مانع پیروزی انقلاب شود(مثل کودتا ی ۲۱ بهمن ۵۷ که طراح آن ژنرال هایزر بود )

 ولی بر خلاف مسیر مورد نظر امریکا ،شاه سقوط کردو ضربه مهلکی به امریکا وارد شد زیرا پیمان سنتو (که حلقه وصل پیمان ناتو به پیمان سیتو بود )از بین رفت و پایگاههای نظامی امریکا در ایران که وظیفه جاسوسی از شوروی را داشتند تعطیل شد و کلیه مستشاران امریکا از ایران اخراج شدند و قرارداد نفتی کنسرسیوم لغو و قیمت نفت چند صد در صد رشد کرد .. .

پلان ۲ : تاکتیک‌های اولیه امریکا برای سقوط انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب ،امریکا تمام اموال ایران را در امریکا مصادره کرد و حتی بدهی های خود را نیز حاضر نشد بپردازد (مثل بدهی مربوط به خریدهای سلاح از امریکا ) بلکه سعی کرد با ایجاد اعتصاب ،اغتشاش، ترور و جنگ داخلی در نقاط مختلف ایران خصوصا در کردستان و خوزستان و وضع تحریم های مختلف اقتصادی و نظامی حکومت انقلاب را سر نگون کند.

در این میان شاه که در کشورهای مختلف آواره شده بود و از مصر به مراکش و از انجا به باهاما و از انجا به مکزیک رفته بود ۲۹مهر۵۸با ویزای توریستی به امریکا سفر کرد(۱)تا در پناه دولت ابر قدرت امریکا آرام بگیرد .

پاتک سنگین ایرانیان به امریکا

ناگهان یک ضربه مهلک دیپلماتیک توسط " دانشجویان مسلمان پیرو خط امام " بر امریکا وارد شد .آنها ۱۳ابان۵۷ سفارت امریکارادرتهران تصرف کردند و ۶۶ دیپلمات امریکا را به گروگان گرفتند تا امریکا مجبور شودشاه را به ایران پس دهد .

امام از این اقدام حمایت کرد لذا دولت بازرگان که مخالف آن بود استعفا داد و دولت شورای انقلاب جایگزین دولت بازرگان شد .

امام مذاکره با امریکا را ممنوع کرد ولی با چند میانجی مثل نماینده پاپ حاضر به مذاکره شد و به آنها گوشزد کرد کاش زمانی که امریکا در ایران مشغول استثمار و ظلم به مردم ایران بود اعتراض می کردید ( ۲)

امریکا که از میانجی گری نتوانست این بحران بزرگ دیپلماتیک (که در تاریخ امریکا بی سابقه بود) را حل کند مجبور شد شاه را ۲۳ اذر ۵۸ با یک هواپیمای باری از امریکا اخراج کند ولی حاضر نشد در خواست " دانشجویان  مسلمان پیرو خط امام " مبنی بر پس دادن شاه به ایران را عملی کند.

شاه به پانامارفت و مذاکرات مربوط به برگرداندن شاه به ایران در آنجا نیز ادامه یافت ولی به نتیجه نرسید و دیپلماتهای امریکا در ایران در اسارت دانشجویان ماندند .

شاه ۳/۱/۱۳۵۹ به مصر رفت و دولت مصر اعلان کرد که پرونده مذاکرات برگرداندن شاه به ایران بسته شد .

پلان ۳ : حمله هوایی امریکا به ایران

امریکا ۶ ماه پس از بحران خفت بار اسارت دیپلماتهایش در ایران طرح حمله هوایی به ایران را پس از بارها آزمایش و تمرین در ۵/۲/۱۳۵۹ به اجرا گذاشت و چند فروند هواپیما و هلیکوپتر از طریق مرز آبی جنوب وارد ایران شدند تا به تهران آمده و دیپلماتها را از ساختمان سفارت خود آزاد کنند و پس از حمله به چند مرکز مهم در تهران به ناو امریکا در خلیج فارس برگردند .

شکست معجزه آسای امریکا در طبس

هواپیماها و هلیکوپترهای امریکا که در صحرای طبس توقف موقت کرده بودند با طوفان شن مواجه شدند و چند فروند از آنها دچار سانحه و خرابی و آتش سوزی شدند و مجبور شدند بقایای آنها را همراه اجساد کشته شدگان رها کرده و بقیه به ناو امریکا در خلیج فارس فرار کنند .

هر چند این شکست نظامی برای ابرقدرت امریکا هزینه هنگفتی در برداشت ولی اسارت دیپلماتهایش بحران بزرگتری برای امریکا محسوب می شد .

پلان ۴: کودتای امریکایی در ایران

پس از شکست حمله هوایی به ایران طرح کودتای نوژه ۱۸ تیر ۱۳۵۹ اجرایی شد .ولی این طرح نیز شکست خورد و امریکا نتوانست از طریق کودتا حکومت ایران را سرنگون کند.

پلان ۵ :آغاز جنگ بزرگ ۸ ساله علیه ایران( ۳۸ کشور علیه یک کشور)

اخرین حربه برای سقوط حکومت ایران جنگ و تجاوز نظامی بود که امریکا با تحریک و پشتیبانی از ارتش صدام آنرا محقق کرد ( ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ). کارتر رئیس جمهور امریکا پس از شروع جنگ عراق علیه ایران گفت : حالا ایرانیها می فهمند که چگونه با جهان رفتار کنند(۳)(منظور از جهان همان امریکا است ).

عراق قرار بود طی یک هفته به تهران برسد و حکومت  ایران را ساقط کند ولی فقط توانست بخشهایی از استانهای مرزی ایران را اشغال کند .

عجیب است که نه فقط اکثریت دولتها جرئت نکردنداین تجاوز را محکوم کنندبلکه سازمان ملل نیزبا صدور قطعنامه۴۷۹ تجاوز عراق را محکوم نکرد و خواهان رفع تجاوز هم نشد و فقط در جهت تثبیت موقعیت متجاوز، خواهان خودداری از توسل بیشتر به زور شد! (۴)

این فرایند حاکی از پشتیبانی ابرقدرت امریکا از این تجاوز است.

پیروزی امریکا در بیانیه الجزایر

مرگ شاه  در ۵ مرداد ۵۹ از یکطرف و شروع جنگ عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ از طرف دیگر باعث شد که موضوع گروگانگیری امریکایی در ایران با میانجیگری الجزایر حل شود و ایران و امریکا در مذاکرات ۲ ماهه ۳ جانبه در الجزایر به توافق برسند و بیانیه الجزایر از طرف نمایندگان ایران و امریکا در ۲۹ دی ۱۳۵۹ به امضا رسید ( ۵) و گروگانها روز بعد آزاد شدند .

نمایندگان ایران متاسفانه متن بیانیه ای را امضا کردند که نمی دانستند برد حقوقی اقتصادی بزرگی را برای امریکا بدنبال خواهد داشت ، زیرا متن را امریکاییها بگونه ای تنظیم کرده بودند که ایران تعهدات خود را مجبور به اجرا باشد ولی امریکاییها بتوانند از اجرای تعهدات خود سر باز زنند.

کما اینکه نه تنها اموال شاه به ایران برنگشت بلکه امریکا دخالتهای خود را در امور داخلی ایران افزایش داد .و ایرانیان فراری توانستند با گرفتن تابعیت امریکا اموال زیادی از دولت ایران بگیرند

تغییر مسیر جنگ

 ۱۰ ماه پس از شروع جنگ ( با فرار رئیس جمهو ربنی صدر که فرمانده کل قوای ایران بود ) مسیر جنگ تغییر کرد و بر خلاف محاسبات پلان امریکا ، ایران توانست با چند عملیات غیر قابل پیش بینی طی ۱۱ ماه تا خرداد ۶۱ کلیه مناطق اشغال شده ایران را از متجاوزین پس گیرد .

و پلان امریکا مبنی بر اشغال ایران توسط ارتش بسیار مجهز عراق ویا حداقل اشغال  بخش هایی از ایران جهت فشار بر انقلاب اسلامی  را با شکست کامل مواجه کرد .

استراتژی بهت آور ایران برای گرفتن غرامت و مجازات متجاوز

با توجه به اینکه عراق حاضر نبود غرامت تجاوز خود را بپردازد و نهادهای بین المللی نیز حاضر نبودند متجاوز را مجازات کنند ایران تصمیم گرفت که خود به تنهایی بخش هایی از عراق را بعنوان غرامت تصرف کند .

این استراتژی که در حقیقت عبور از خط قرمز امریکا بود بشدت برای امریکا غیر قابل تحمل بود و عجیب هم بود .زیرا در زمانی اتخاذ شد که ایران در تحریم شدید غرب بسر می برد و امریکا و اروپا نه تنها مانع خرید سلاح توسط ایران می شدند ( وحتی فروش هر وسیله ای که باعث تقویت قدرت ایران می شد تا حد سیم خاردار هم ممنوع بود !) بلکه هر سلاح مدرن را در اختیار ارتش مقابل ایران قرار می دادند و هیچ کشوری تصور نمی کرد در چنین شرایطی ایران جرئت داشته باشد به داخل خاک عراق وارد شود .

ولی ایران در چنین شرایط نا برابری در ۹۶ عملیات طی ۶۹ ماه توانست مناطقی از عراق ( مثل جزایر مجنون ،فاو ، ماووت و حلبچه ) را بگیرد .

ناتو در مقابل یک وضعیت باور نکردنی قرار گرفته بود لذا مجبور شد که حمایت خود از ارتش عراق را آشکار کند بدینگونه که معاون رئیس جمهور امریکا رامسفلد در ۲۹ اذر ۶۲ (۶ )وارد بغداد شد و عراق از لیست سیاه امریکا خارج شد تا امریکا بتواند جهت ایجاد روابط و افتتاح سفارت خود، برنامه همه جانبه ای را برای حمایت نظامی اقتصادی سیاسی و رسانه ای از حکومت صدام آغاز کند. در همین راستا حکومتهای وابسته به امریکا در منطقه مامور شدند تا حدود ۴۰ میلیارد دلار به عراق کمک کنند.

تصمیم اعضای مهم ناتو برای آغازجنگ شهرها ،جنگ کارخانه ها و جنگ کشتی ها

امریکا و دیگر اعضای ناتو مثل انگلیس و فرانسه و آلمان انواع سلاحهای پیشرفته مثل هواپیماهای اواکس،سوپراتاندار ومیراژ،موشکهای اگزوسه، تانکها و رادارهای پیشرفته را به ارتش عراق دادند تا عراق بتواند جنگ را به عرصه های ممنوعه بکشاندتا ایران مجبور به تسلیم شود.

عراق با این حمایت بی سابقه توانست برخلاف همه پروتکل های ژنو و مقررات بین المللی به بمباران مراکز زیر بنایی، اقتصادی ،تجاری ، بیمارستانها ،فرودگاهها، بنادر،سدها ، نیروگاهها ،کارخانجات ومراکز نفتی بپردازد . به قطارها و اتوبوسها ، کشتی ها و هواپیماهای مسافربری حمله کرد و نهایتا به شهرهای مسکونی براحتی با موشک و هواپیما حمله می کرد تا حکومت ایران تسلیم گردد .

تصمیم خطرناک اعضای مهم ناتو

اعضای ناتو حتی سلاحهای کشتار جمعی خصوصا انواع سلاحهای شیمیایی رابه عراق دادند و متخصصین خود را هم فرستادند تا عراق بتواند به وفور به کشتارهای شیمیایی بپردازد بگونه ای که بزرگترین جنایت بمباران شیمیایی پس از جنگ جهانی دوم را عراق مرتکب شد وکشورهای اروپایی و امریکا به حمایت شان از عراق ادامه دادند و سازمانهای بین المللی نیز از محکوم کردن و مجازات عراق خودداری کردند و حتی رسانه های مهم جهان نیز به این جنایت نمی پرداختند تا مبادا عراق تحت فشار قرار گیرد .

امریکا برای اینکه ایران را وادار به پایان جنگ کند خودش نیز مستقیما وارد جنگ با ایران شد و به چندین ناو ایرانی و چندین اسکله نفتی در خلیج فارس حمله کرد و آنها را از بین برد

تصمیم وحشیانه امریکا

امریکا تا انجا پیش رفت که حتی برخلاف همه قوانین بین المللی و اصول انسانی هواپیمای مسافربری ایران را در ۱۲ تیر ۶۷ در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار داد و۲۹۰ نفررا کشت .

پایان جنگ

مجموعه اقدامات غیر قانونی و وحشیانه فوق بخصوص شیمیایی شدن رزمندگان ایران که بدلیل تحریم ، هیچ راه نجاتی را برای ایران باقی نمیگذاشت ،باعث شد که طی ۴ ماه پایانی جنگ، عراق و۳۷ کشور متحد بتوانند نه تنها کلیه مناطق عراق را از ایران پس بگیرند بلکه علیرغم این که ایران قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را در ۲۷ تیر ۶۷ پذیرفت (  ۷)انها دوباره بخشی از خاک ایران را اشغال کنند.

ولی مقاومت وجانفشانی مردم ایران باعث شد در ماه پایانی جنگ نیروهای متجاوز دوباره از کشور اخراج شوند وبا دخالت سازمان ملل ،اتش بس در مرزهای بین المللی برقرار گردد وجنگ بصورت مساوی تمام شود 

یعنی تمامی اقدامات امریکا در جنگ ۸ ساله که قرار بود منجر به سقوط حکومت  ایران شود به شکست منجر شد ونه تنها حکومت ایران ساقط نشد بلکه هیچ بخشی از خاک ایران نیز جدا نشد.

این نتیجه برای امریکا و متحدینش یک خفت بزرگ بود که چرا امریکا و ۳۱ کشور اروپایی و عربی نتوانستند یک حکومت جهان سومی و نو پا را در یک جنگ ۸ ساله شکست دهند( ۸) .

پلان ۶: طرح خاورمیانه بزرگ

ناکامی در پلان های قبلی ، امریکا را وا داشت که در دهه دوم پس از انقلاب اسلامی ایران، طرح کلانی را بعنوان خاورمیانه بزرگ (۹) طراحی نمایدکه ضمن ان اقدام به تجزیه ایران نماید .

ابتدا امریکا توانست ذیل این طرح صلح فلسطین و اسرائیل را در ۱۹۹۳محقق کند. ولی ایران در بدو تولد طرح، این نوزاد را دچار مرگ مغزی کرد و مانع رشد آن شد که برای دیپلماسی امریکا بسیار سنگین بود .

پلان ۷ : طرح عجیب ۱۱ سپتامبر و اشغال افغانستان

در دهه سوم انقلاب، امریکا یک طرح بسیار عجیبی را آغاز کرد که باور کردنی نبوده و نیست و آن انفجار برج های مرکز تجارت جهانی با برخورد عمدی هواپیماهای مسافربری بود هر چند که قبلا هالیود در فیلم سینمایی چنین حادثه ای را پیش بینی کرده بود ولی کسی باور نمی کرد که چنین حادثه بسیار عجیب و در عین حال بسیار دیدنی بصورت واقعی اتفاق بیفتد .

دولت امریکا بسرعت با ارائه اسنادی اعلان کرد که این حادثه یک اقدام تروریستی توسط القاعده بوده و اسامی افرادی که هواپیما را ربوده بودند اعلان نمود که همگی مسلمان بودند .

القاعده نیز مسئولیت حادثه را بعهده گرفت و سناریو همانگونه پیش رفت که امریکا می خواست.  کتب ، مقالات و فیلم های مستند فراوان به این موضوع پرداختند که برخی از آنها با بررسی اسناد، ادعای دولت امریکا را کاملا زیر سوال بردند و آنرا یک فریب بزرگ دانستند مثلا تیری میسان نویسنده فرانسوی نام کتاب خود را دروغ بزرگ نامید (۱۰ )  ارت الیویر فیلم ساز امریکایی  درمستند خود بنام "عملیات ترور"  با شاهدان متعددی مصاحبه کرده و شواهد متعددی در فیلم ارائه داده که معلوم می شود این سناریو توسط دولت امریکا طراحی شده بود ( ۱۱)

سازمان سیا این سناریو را بگونه ای طراحی کرده بود تا بتواند بنام القاعده اتفاق بیفتد آنگاه امریکا می توانست قسمت های بعدی سناریو که اشغال افغانستان ، عراق و سپس ایران بود را عملیاتی کند .

از جمله شبهات و ابهاماتی که در این سناریو وجود دارد اینکه چطور ممکن است از ساعت ۴۵/۸ تا ۳۷/۹ سه مرکز مهم امریکا بخصوص پنتاگون مورد حمله واقع شود ولی سیستم دفاع هوایی امریکا هیچ اقدامی نکند . در حالیکه ادعا می شود امریکا دارای پیشرفته ترین و سریع ترین سیستم دفاعی هوایی جهان است .

ثانیا دولت امریکا مدعی بود که خلبان انتحاری هواپیمای ربوده شده فردی القاعده ای مصری بنام محمد عطا بوده در حالیکه این فرد فقط ۱۰۷ ساعت تجربه هدایت هواپیمای سم پاشی را داشته است و مطلقا نمی توانسته خلبانی هواپیماهای غول پیکر بوئینگ ۷۶۷ را بعهده گرفته و سپس با دقت هواپیما را به ساختمانهای برج بزند .

ثالثابرج ها به لحاظ مهندسی نمی توانستند با برخورد هواپیما فرو بریزند و اسناد ارت الیویر نشان می دهد از قبل ساختمان جهت انفجار و فرو ریختن، بمب گذاری شده بوده است .

رابعا امریکامدعی شد که جعبه های سیاه هواپیما از بین رفته است و از این طریق کلیه اطلاعات هواپیما ربایی از دسترس خارج شد در حالیکه جعبه سیاه از بین رفتنی نیست .

ولی علیرغم همه ابهاماتی که ادعای امریکا را زیر سوال می برد امریکا توانست فضای رسانه ای جهان را آنچنان مدیریت کند تا همه دولتها و سازمانهای بین المللی با او همدردی کنند تا امریکا بتواند بقیه سناریو را آنطور که می خواست محقق نماید .

امریکا ، افغانستان را اشغال کرد و عراق و ایران و کره شمالی را محور شرارت نامید  (۱۲)تا بتواند آن کشورها را نیز به تدریج اشغال نماید .

پلان ۸ : اشغال عراق

این پلان با ادعای امریکا مبنی بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق آغاز شد و علیرغم بررسی های متعدد گروههای تخصصی سازمان ملل که این ادعا ی امریکا را تکذیب می کردند ارتش امریکا و برخی اعضای ناتو عراق را هم اشغال کردند .

پلان ۹: طرح اشغال ایران  

 پس از اشغال افغانستان و عراق نوبت اشغال ایران بود و همه مقدمات حمله هوایی و زمینی و دریایی  نیز فراهم شده بود به همین دلیل تعدادی از مسئولین اجرایی و امنیتی ایران برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران معتقد بودند که باید با برخی خواسته های امریکا موافقت کنیم خصوصا تعطیل کردن کلیه فعالیتهای هسته ای و خلع سلاح حزب الله و موافقت با صلح فلسطین و اسرائیل و عدم کمک به مبارزین فلسطینی (۱۳) .

رهبر انقلاب با پیشنهاد رئیس جمهور محمد خاتمی  در مورد مذاکرات هسته ای  توسط  دبیر شورای امنیت وقت حسن روحانی موافقت  نمود و در مورد خلع سلاح حزب الله و عدم کمک به مبارزین فلسطینی مخالفت نمود و براین اساس مذاکرات تهران بین وزرای خارجه انگلیس ،فرانسه ،المان و دبیر شورای امنیت وقت ایران صورت گرفت و کلیه فعالیت های هسته ای ایران تعطیل شد تا مذاکرات بعدی آینده آنرا مشخص کند .

عقب نشینی هسته ای ایران در عین ادامه سیاست خارجی حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه، تکرا ر پدیده پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تیر ۱۳۶۷ بود . زیرا رهبر انقلاب در آن زمان نیز ضمن عقب نشینی از موضع ادامه جنگ (تا مجازات متجاوز) و پذیرش پایان جنگ نه تنها حاضر نشد مواضع ایران در سیاست خارجی در حمایت از نیروهای مقاومت را تغییر دهد بلکه در ۲۵ بهمن ۶۷ در بیانیه ای بسیار مهم حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد و خواستار اعدام او شد . ایران تنها حکومتی در جهان بود که در مقابل کتاب توهین امیز سلمان رشدی به پیامبر اسلام چنین موضعی را اتخاذ کرد و در سراسر کشور های اسلامی جنبشی بزرگ بپا شد که دولت ایران توانست پیش اهنگ همه دولتهای اسلامی شود .

غرب فهمید که عقب نشینی ایران در پذیرش قطعنامه ۵۹۸صرفا یک تاکتیک موقت بود ولی استراتژی حکومت که تقابل با سلطه غرب بود تغییری نکرده است .

 در پایان سال ۲۰۰۳ هم امریکا فهمید عقب نشینی هسته ای  ایران یک تاکتیک است و ایران سیاست خارجی خود را تغیر نداده است.

به همین دلیل مقدمات سناریوی حمله به ایران را ادامه داد زیرا ایران از طرف شرق با ارتش امریکا در افغانستان و از طرف غرب با ارتش امریکا در عراق و از طرف جنوب با ناوهای امریکا در خلیج فارس مواجه بود و فرصت مناسبی برای حمله به ایران بود.

  تعدادی از کشورها در مذاکرات به ما می گفتند که حداکثر تا زمستان ۲۰۰۵ ، امریکا به ایران حمله می کند و به همین دلیل در وزارت خارجه جلساتی برای تصمیم گیری تشکیل شد ( ۱۴)  ولی امریکا دچار پارادوکس پیچیده ای شد زیرا از طرفی فرماندهان نظامی و امنیتی در مورد جنگ هشدار می دادند که نه تنها احتمالا به سقوط حکومت ایران منجر نخواهد شد بلکه می تواند منجر به حمله ایران به اسرائیل هم بشود لذا آغاز حمله یک ریسک بزرگ خواهد بود و از طرف دیگر ارتش امریکا پس از اشغال افغانستان و عراق هنوز نتوانسته بود وضعیت عادی برای خود ایجاد کند بلکه مکررا از طرف نیروهای ضد امریکایی به ارتش امریکا حمله می شد و نه تنها امکان اینکه از موقعیت ژئوپلتیک افغانستان و عراق بخواهد در جنگ با ایران استفاده کند سخت بود بلکه بالعکس شروع حمله امریکا به ایران می توانست مواضع ارتش امریکا در عراق و افغانستان را به اهداف نظامی ایران برای پاتک تبدیل کند .

بر این اساس همه تلاشها برای حمله به ایران به بن بست رسید .

طراحی ۳ پلان فلج کننده بصورت همزمان

ناکامی پلان ۱۱سپتامبر در مورد حمله به ایران، برای امریکاکه مقدمات فراوانی برای آن فراهم کرده بود بسیار سخت و شکننده بود .

زیرا هزینه پروژه ۱۱ سپتامبر بسیار زیاد بود :

اولا امنیت  اجتماعی قدرت سیستم نظامی امریکا را زیر سوال برد .

ثانیا اقتصاد امریکا ضربه سختی را تحمل کرد .

ثالثا امریکا زحمت فراوانی کشید تا مردم جهان باور کنند که این اقدام یک عملیات تروریستی بوده است.

البته پلان فوق فواید زیادی را هم  برای امریکا بدنبال داشت :

اولا حکومت امریکا توانست بسیاری از قوانین امنیتی را بواسطه ۱۱ سپتامبر تصویب کند و با توجه به اینکه جامعه امریکا آبستن بسیاری از چالشهای امنیتی و تعارضات اجتماعی مثل تعارضات نژادی ،( ) چالش فقر ( ) ، تعارضات ایالتی ( ) و کشته های روزانه ناشی از دعواهای مسلحانه ( ) بوده و هست.

ثانیا بواسطه پروژه ۱۱ سپتامبر امریکا توانست بر افغانستان و عراق که هم مرز ایران و نزدیک روسیه بودند مسلط شود و همچنین یکی از غنی ترین منابع نفتی جهان را در اختیار بگیرد

متعاقب ناکامی این پلان در مورد ایران، ۳ پلان جایگزین بصورت موازی طراحی شد :

تحریم های همه جانبه بین المللی و جنگ سایبری علیه ایران و سومی حمله به حزب الله لبنان که به ترتیب بیان می شود .

پلان ۱۰: تحریم های همه‌جانبه بین‌المللی علیه لجستیک تکنولوژی ایران

امریکا همواره طی دهه های گذشته از مکانیزم تحریم علیه ایران استفاده کرده بود ولی د ر این پلان تلاش کرد که این تحریم ها بین المللی شود تا بتواند لجستیک تکنولوژی ایران ( که مهم ترین ابزار پیشبرد منافع  مقاومت در جهان بود ) را نابود کند .این پلان بدینگونه کلید خورد:.

در تابستان ۲۰۰۵ ( ۱۳۸۴ ) بعد از حدود ۲ سال تعطیلی کلیه پروژه های هسته ای ایران ، و بی توجهی ۳ کشور انگلیس و فرانسه و آلمان ،  به قول هایی که داده بودند و بالتبع  عدم نتیجه گیری از مذاکرات هسته ای ، ایران دو باره پروژ های هسته ای خود را علیرغم تهدیدهای اروپا و امریکا اغاز کرد که منجر به صدور قطعنامه های پی در پی آژانس بین المللی انرژی اتمی و سپس در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد .  بگونه ای که سیستم بانکی و تجاری ایران قفل شد تا امکان انتقال هر گونه تکنولوژی و هر گونه سرمایه گذاری خارجی از بین برود  ولی دولت نهم  که از تابستان ۸۴ برسر کار آمده بود اعلان کرد از حقوق ملت ایران در داشتن تکنولوژی هسته ای ( که از مهم ترین تکنولوژی های جهان است ) بدلیل تحریم و فشار و تهدید چشم پوشی نمی کند .

پلان ۱۱: پیشرفته ترین جنگ سایبری  علیه ایران

در پروژه جنگ سایبری علیه ایران قرار بود سانتریفیوژهای ایران که مشغول غنی سازی اورانیوم بودند در یک عملیات محرمانه سایبری منفجرشوند .

این طرح در تاریخ جنگهای سایبری بی سابقه بود زیرا جنگهای سایبری برای ربودن اطلاعات یا از بین بردن اطلاعات یا تغییر اطلاعات و حداکثر برای از کار انداختن کامپیوترها استفاده می شد ولی در این طرح قرار بود با ویروسهای کامپیوتری انفجار ایجاد شود که این یک انقلاب در جنگهای سایبری بود .

این پروژه ابتدا در وزارت دفاع امریکا شروع شد و سپس در NSA آژانس امنیت ملی امریکا با کمک فرماندهی سایبری ارتش امریکا به نتیجه رسید. بدینگونه که ویروس " استاکس نت " با استفاده از ۴ عدد " EXPLOIt زمان صفر "  (که هزینه آنها نیم میلیون دلار است و نیاز به گواهینامه مایکروسافت دارد) طراحی شد . این ویروس که هوشمندترین و خطرناکترین ویروس تاریخ سایبری بود چند ویژگی داشت :

۱-      ابتدا وارد کامپیوتر  شد ه و از انجا به PLC که کنترل موتورهای سانتریفیوژ را بعهده دارد منتقل می شود .

۲-      ۱۳ روز به شناسایی سیستم می پردازد و خود بدون ارتباط با مرکز تشخیص می دهد که سیستم مربوطه همان سیستم هدف هست یا خیر ؟ یعنی اولا باید کدهای نیروگاههای هسته ای ایران راشناسا یی کند .

ثانیا PLC های ایران که از نوع زیمنس است شناسایی شود.

ثالثا تعداد سانتریفیوژهای شناسایی شده باید۶ گروه ۱۶۴ تایی باشد ( که مدل مرکز هسته ای ایران در نطنز است )

۳-      پس از شناسایی های مذکور ،عملیات  که امریکا نام آنرا "بازی های المپیک " گذاشته بود بصورت خودکار آغاز می شود .و سرعت روتورها ناگهان به ۲ هرتز می رسد و ناگهان کاهش می یابد و سپس سانتریفیوژ منفجر می شود

۴-      ویروس اجازه نمی دهد که متصدی کامپیوتر بفهمد که چه اتفاقی افتاده زیرا ویروس بگونه ای عمل می کند که کامپیوتر متوجه تغییر سرعت نشود .

با اجرای این عملیات طی سالهای ۱۳۸۸- ۱۳۸۷ حدود ۲ هزار سانتریفیوژ در نطنز منفجر شد تا مسولین متوجه ویروس شدند و مانع انفجار بقیه سانتریفیوژ ها گشتند . و پس  از باز سازی پروژه  هسته ای ، ایران نه تنها توانست به غنی سازی خود ادامه دهد بلکه توانست غنی سازی را از ۵/۳ درصد که برای امریکا خط قرمز محسوب می شد به ۲۰ درصد برساند .

نتیجه دو  پلان فوق

در این ۲ پلان نیز امریکا علیرغم بکارگیری پیشرفته ترین جنگ سایبری و پیچیده ترین تحریم  تکنولوژی و تجاری و بانکی  ( ۱۵) دچارناکامی شد و ایران از جهت هسته ای تسلیم نظر امریکا نشد و از جهت نظامی نه تنها  اشغال نشد بلکه به موشکهای بالستیک زمین به زمین  و موشکهای پیشرفته ضد هوایی و ضد دریایی و موشکهای ماهواره بر و دهها ابزار نظامی که برای امریکا و اسرائیل خطر ناک بود دست یافت .

پلان ۱۲: انتقال جنگ از ایران به لبنان

 همانطور که بیان گردید امریکا نتوانست در پلان ۱۱ سپتامبر به ایران حمله کند لذا مجبور شد بجای ان، طرح حمله  به حزب الله لبنان را جایگزین نماید. حزب الله بعنوان بازوی قدرتمند ایران و یکی از عوامل مهم گسترش جغرافیای قدرت مقاومت ،مهم ترین خطر نظامی را در مرز اسرائیل ایجاد کرده بود  ( این همان موضوعی بود که در نامه مشترک صادق خرازی و گلدمین سفیر سوئیس آمده بود ) .

جنگ ۳۳ روزه با حمله اسرائیل در سال ۲۰۰۶ به جنوب لبنان  آغاز گردید و اسرائیل طبق برنامه توافق شده با امریکا قرار بود طی ۱ هفته حزب الله را نابود و یا حداقل توان نظامی ان را نابود کند.

این جنگ بسیار وحشیانه بود چون روستاها و مراکز مسکونی شیعیان در بیروت و شهرهای دیگر، پلها ،نیروگاهها و هر مرکزی که ممکن بود تبدیل به قدرت شیعیان شود بمباران شد . و هر جاده ای که ممکن بود از آن طریق به شیعیان کمک ارسال گردد بمباران شد. و هر نقطه ای که احتمال وجود سلاح و موشک داده می شد بمباران گردید بگونه ای که پس از چند روز فرماندهان اسرائیلی اعلان کردند توان نظامی حزب الله را نابود کرده اند .ولی ناگهان باران موشکهای حزب الله بر شهرهای شمالی اسرائیل باریدن گرفت در حالیکه خبرهایی که جاسوسان اسرائیل در لبنان و هواپیماهای جاسوسی اسرائیل طی سالها فراهم کرده بودند حاکی از این بود که کلیه مراکز شناخته شده نظامی حزب الله بمباران گردیده است .

ولی تانکهای مرکاوای اسرائیل که از قوی ترین پوشش زرهی در جهان برخوردار است یکی پس از دیگری موشک می خوردند و کشتی های اسرائیل در مدیترانه نیز با موشک آتش می گرفتند و اسرائیل مجبور شد پس از ۳۳ روز جنگ نابود کننده از لبنان عقب نشینی کند.

اتفاقی که هیچگاه در تاریخ جنگهای اسرائیل رخ نداده بود یعنی اسرائیل طی ۴ جنگ ارتش های کشورهای عربی رادر سالهای ۱۹۴۸ ،۱۹۵۶ ، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ شکست داده بود .چریکهای فلسطینی را  برهبری یاسر عرفات وادار به تسلیم کرد و آنها را خلع سلاح نمود و از لبنان اخراج کرد ولی چرا نتوانست چریکهای  حزب الله را تسلیم و خلع سلاح کند ؟و این جنگ نا برابر بصورت مساوی پایان یافت .

این شکست برای سناریوی ۱۱ سپتامبرکه پیروزی در افغانستان وعراق را بدنبال داشت بسیار سنگین بود.

پلان ۱۳: انتقال جنگ از لبنان به غزه

امریکا مجبور شد جنگ با ایران را به ژئوپلتیک دیگری منتقل کند که احتمال پیروزی در آن قطعی بود وآن منطقه بسیار بسیار کوچک غزه که از ۴ طرف محاصره زمینی هوایی و دریایی بود .

این جنگ در ژانویه ۲۰۰۸ شروع شد به امید اینکه مبارزان فلسطینی مورد حمایت ایران طی چند روز تسلیم و خلع سلاح شوند و غزه مجددا به اشغال اسرائیل در اید ولی این بار نیز مقاومت سخت مبارزان و مردم غزه و پرتاب موشکهای ساخت ایران به شهرها و شهرک های اسرائیلی باعث شد که ارتش اسرائیل به دومین شکست تاریخی خود تن داده  و جنگ را پس از ۲۲ روز بدون هیچ موفقیتی پایان دهد و این جنگ نابرابر نیز به صورت مساوی پایان یافت .

پس از این شکست عملا امریکا در مقابل قدرت ایران  خلع سلاح شد زیرا در دهه اول تاکتیک های ۵ گانه برای سقوط حکومت ایران ( تحریم ، مصادره اموال ،اغتشاش ،ترور و کودتا ) به نتیجه نرسید .و جنگ ۸ ساله با ایران نیز مساوی پایان یافت .

در دهه دوم نیز طرح کلان خاورمیانه بزرگ را ایران به بن بست کشاند.

در دهه سوم در طرح کلان ۱۱ سپتامبر شرایط ایران اجازه حمله به ایران را نداد .و ۲ حمله به چریکهای مورد حمایت ایران در لبنان و فلسطین هم به نتیجه نرسید و مساوی پایان یافت .

پلان ۱۴: فریب

امریکا فقط یک تاکتیک دیگر داشت تا بتواند در مقابل ایران استفاده کند و آن تاکتیک فریب بود که در دهه چهارم از آن بهره گیرد . ابتدا این طرح کلان در کمیته ای متشکل از ۲ حزب جمهوری خواه و دمکرات بریاست مادلین البرایت دسامبر ۲۰۰۸ تهیه شد (۱۶) تا رئیس جمهور بعد از" جرج  دبلیوبوش" ( که زبان تهدید آمیز داشت ) زبان آشتی جویانه اتخاذ کرده و طرح را اجرا کند .

رئیس جمهوری که از ابتدای ۲۰۰۹ بر سر کار آمد کاملا با این طرح سازگار بود .اولا یک سیاه پوست بود که از جامعه مظلوم امریکا بودند .ثانیا با شعار تغییر ( ۱۷) در امریکا بر سر کار آمده بود.

ثالثا در یک خانواده مسلمان  بدنیا آمده بود .و دیالوگ آشتی با جهان اسلام را سر لوحه کار خود قرار داد . به همین دلیل نامه ای به رهبر انقلاب نوشت تا راه حلی برای مشکل روابط ایران و امریکا پیدا شود .

همچنین در اولین سفر خارجی خود به قاهره رفت و یک سخنرانی اسلام خواهانه و آشتی جویانه سر داد سپس به استانبول رفت و دو باره برطبل آشتی کوبید .

این اقدامات فضای بسیاری از جوامع مسلمان را بنفع امریکا تغییر داد و در ایران نیز بسیاری از نویسندگان و شخصیت های حقوقی بخصوص در سیاست خارجی سخن از تحول در امریکا می گفتند .

پلان ۱۵: شورش جهت براندازی حکومت ایران

چند ماه پس از روی کار آمدن اوباما و پلان فریب در دهه چهارم ،انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ در ایران بر پا شد و ۲ تن از کاندیداهای شکست خورده در انتخابات ، جهت براندازی در تهران شورش بپا کردند و در این شورش (مثل شورش خرداد۶۰ برهبری بنی صدر) سازمان مجاهدین خلق (معروف به منافقین) نقش مستقیم داشت که تعدادی ازآنها دستگیر شدند و دولتهای اسرائیل و امریکا و انگلیس صریحا از شورش حمایت کردند خصوصا خانم کلینتون وزیر خارجه امریکا از مسوولین توئیتر خواست که تعطیلی موقت توئیتر را بدلیل نیاز افراد شورشی در ایران به تاخیر بیندازد.

پارادوکس امریکا

دولت امریکا دچار پارادوکس جدیدی شد . از یک طرف تلاش گسترده ای می کرد که تاکتیک فریبکارانه آشتی با جهان اسلام خصوصا ایران (که پیشاهنگ مبارزه با امریکا در جهان اسلام بود) موثر واقع شود و از طرف دیگر موقعیت طلایی جهت سقوط حکومت ایران ( که استراتژی اصلی امریکا بود ) پیش آمده بود و نمی دانست کدام مسیر دو راهی را برود .

امریکا سعی کرد با زیرکی و احتیاط فراوان هیچ کدام از دو  موقعیت را از دست ندهد و همزمان هر دو هدف را پی گیری کند ولی با دو تیم مختلف و دو شیوه مختلف.

لذا رئیس جمهور اوباما نوروز هر سال با حضور ایرانیان ، سفره هفت سین در کاخ سفید می چید و برای مردم ایران پیام تبریک و دوستی می فرستاد .و همچنین برای رهبر انقلاب نامه می نوشت و خواهان حل مشکلات می شد و سلطان عمان را که رابطه دوستانه ای با ایران داشت میانجی حل اختلاف هسته ای با ایران کرد و پیام داد که حاضریم حق ایران در داشتن تکنولولوژی هسته ای را بپذیریم.

واز طرف دیگر تیم های اطلاعاتی و جاسوسی به تخریب و ترور وبراندازی مشغول بودند

پلان ۱۶:  ترور دانشمندان هسته ای ایران

پس از ناکامی امریکا در نابودی سانتریفیوژهای ایران ( علیرغم بکارگیری پیشرفته ترین ویروس ) تنها راه برای جلوگیری از رشد قدرت هسته ای ایران ، ترور دانشمندان هسته ای ایران بود که در این پلان ،تعدادی از متصدیان شناخته شده پروژه هسته ای شهید شدند :

مجید شهریاری  ۸/۹/۸۸

مسعود علی محمدی ۲۲/۱۰/۸۸

داریوش رضایی نژاد  ۱/۵/۹۰

مصطفی احمدی روشن ۲۱/۱۰/۹۰

ولی پروژه های هسته ای بدون فرو کاستی به رشد خود ادامه داد وامریکا در این پلان هم شکست خورد.

بهار بیداری اسلامی در کشورهای عربی

در ژانویه ۲۰۱۱( دی ۱۳۹۰ ) ناگهان زلزله ای مهیب کشورهای مسلمان عرب را در نوردید و طوفانی بپا کرد که هیچ گونه امکان کنترل آن نبود . روسای عرب وابسته به امریکا در معرض سقوط قرار گرفتند.

حکومت های عربی معمولا یا موروثی اند یا کودتایی، و معمولا تحولی در حکومت رخ نمی دهد و حاکمان دهها سال حکومت می کنند مثلا قذافی ۴۲ سال  مبارک ۳۰ سال  سلطان قابوس ۴۷ سال  صدام ۲۴ سال .

ولی این زلزله ای که مردم در شمال افریقا بپا کردند یک طوفان آسمانی و الهی آنرا پشتیبانی می نمود که نه شدت آن و نه سرعت آن برای هیچ تحلیل گری قابل پیش بینی نبود. البته به هر حال سازمان سیا مورد سوال قرار گرفت که چرا نتوانسته آنرا پیش بینی کند .

شباهت های بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی

این تحول از بسیاری جهات شبیه انقلاب مردم  ایران بود. زیرا اولا جنبش مردم، اسلامی بود لذا با نصرت الهی همراه بود .

ثانیا این تحول را نه سیا  و نه هیچ تحلیل گری پیش بینی نکرد. در وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز کارتر ازترنر رئیس سیا به همین دلیل انتقاد کرد .

ثالثا شاه هم مثل حاکمان عرب ۳۷ سال برایران حکومت کرده بود و به امریکا وابسته بود ولی بسرعت سقوط کرد .

رابعا جنبش حزبی نبود همه اقشار و ملت در آن نقش داشتند .

تفاوت های بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی

تفاوت مهم آن جنبش ها با انقلاب اسلامی ایران این بود که اولا رهبر واحد نداشتند .

ثانیا جنبش را تا براندازی کامل حکومت ادامه ندادند و فقط به سقوط شخص دیکتاتور بسنده کردند .

ثالثا مبارزه با سلطه امریکا اولویت آنها نبود .

پارادوکس جدید امریکا و توافق با اخوان

امریکا دچار پارادوکس جدیدی شد زیرا مردم با شعار الله اکبر و با دموکراسی خواهی به خیابانها آمده بودند و در میدان مرکزی شهر نماز جماعت می خواندند و در مقابل سرکوب حکومت ، مقاومت می کردند وحکومتهای وابسته به امریکا در معرض سقوط بودند . و امریکا نگران بود یک بار دیگر تجربه ایران در کشور های عربی تکرار شود ولی نمی توانست به صراحت مقابل شعار دموکراسی خواهی بایستد چون امریکا خود مرتب شعار دموکراسی خواهی می داد. حال همان شعار داشت منافع امریکا را از بین می برد .

مدتی گذشت تا امریکا توانست اوضاع را کنترل کند و با اخوان المسلمین در کشورهای عربی به نوعی توافق برسد تا مبادا قدرت بدست نیروهای انقلابی بیافتد .

اخوان المسلمین

تئوری اخوان المسلمین از تجمیع پنج مکتب فکری بوجود آمده است :

اشعری گری ، صوفی گری ، ماتریدیه ، اثریه و سلفی گری( ۱۸)

به همین دلیل اخوان المسلمین را می توان یک " بلوک ژله ای " نامید که مواضع سیاسی و جایگاه اجتماعی متنوعی دارد به همین دلیل در پروسه بیداری اسلامی تاکتیک های متنوعی از اخوان دیده شد .

مثلا حکومت اخوانی در مصر با امریکا تقابلی نداشت و نه تنها با دولت اسرائیل نجنگید بلکه قرار داد صلح با اسرائیل ( کمپ دیوید ) را هم ملغی نکرد و حتی سفارت اسرائیل را هم نبست ولی عجیب بود که همین حکومت معتقد بود با دولت سوریه باید جنگید و به نیروهای مسلح در جنگ با سوریه کمک کرد !!  و سفارت سوریه را تعطیل کرد !!.

این تناقض را با کدام اصل اسلامی یا با کدام اصل حقوق بین المللی می توان توجیه کرد که    با اسرائیل اشغالگر نباید جنگید ولی با دولت سوریه غیر اشغالگر باید جنگید .

شاید یکی از دلایل سقوط فوری حکومت اخوان در مصر همین تناقضات جاهلانه بود که برای مردم مصر هزینه هنگفتی بوجود آورد .

وقتی اخوان پشتوانه مردمی خود را از دست داد امریکا پارادوکس خود را از طریق زور حل کرد زیرا دیگر دلیلی نداشت که امریکا به اخوانی ها امتیاز دهد به همین دلیل با یک کودتا براحتی اخوان را  کنار گذاشتند و بتدریج در بقیه کشورها نیز دچار افول شدند ( در تونس ، لیبی ، اردن ، افریقای غربی و در خلیج فارس)

اخوان که به نوعی با بیداری اسلامی عجین شده بود و در هر کشوری که جنبش مردمی شروع می شد اخوان طلایه دار آن بود بسرعت افول کرد و در همه کشورها به یک نیروی دست چندم و منزوی تبدیل شد.

سال های متمادی طول خواهد کشید تا اخوان بتواند مواضع خود را اصلاح کند. و مجددا پشتیبانی مردمی بدست آورد.

متاسفانه پروسه بیداری اسلامی ضربه سنگینی از جهالت اخوان خورد و اخوان نقش مهمی در شروع جنگ داخلی کشور های اسلامی آسیا و آفریقا داشت و با توجه به اینکه اخوانیها سلفی گری را در تئوری خود داشتند نیروهای سلفی وهابی تکفیری توانستند در کنار اخوانیها در کشورهای مختلف رشد کنند و بخصوص در سوریه تبدیل به یک ارتش مزدور تروریستی شوند که به کشتارهای وحشیانه مردمی دست زنند لذاکشورهای همسایه سوریه نیز دچار همین بلایا شدند .

پلان ۱۷ : طرح سقوط حکومت سوریه (حلقه مهم محور مقاومت)

امریکا با بهره گیری از فضایی که در کشورهای عربی بوجود آمده بود و جنبش های مردمی غیرمسلحانه بدنبال دموکراسی اسلامی بودند، در سوریه گروههای مسلح را از خارج سوریه وارد کرد تا بتواند با سوء استفاده از جنبش مردمی مسالمت آمیز ،حکومت سوریه را که متحد اصلی مقاومت در منطقه بود را ساقط کند.

امریکا بگونه ای زیرکانه عمل کرد که بسیاری از نویسندگان و صاحب نظران حتی در ایران فریب خوردند .و فکر کردند این جنبش در سوریه همان جنبش در بقیه کشورهای عربی است.

ولی بتدریج طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ که قدرت این گروهها رو به افزایش گذاشت و رفتارهای تروریستی آنها آشکار شد نویسندگان و صاحبنظران نیز بتدریج با این جنبش تروریستی فاصله گرفتند .

ولی حکومت ایران از ابتدا اعلان کرد که نباید اجازه داد گروههای مسلح تروریستی که از خارج کشور هدایت می شوند حکومت یک کشور را ساقط کنند بلکه باید بین حکومت و مخالفین داخلی گفتگو صورت گرفته و اصلاحات قانونی شکل گیرد و سپس در انتخاباتی آزاد حکومت شکل گیرد .همچنین مطلقا نباید وحدت جغرافیایی سوریه از بین برود و باید با گروههای تروریستی مبارزه کرد .

این استراتژی دقیقا مقابل استراتژی امریکا بود که در اجلاس ۲۰ فوریه ۲۰۱۲در تونس    ۷۰  کشور جهان را گرد هم آورد و در راستای پیشروی گر وههای تروریستی خواستار سقوط حکومت سوریه شدند .

گروههای ترویستی آشکارا در ترکیه و اردن و لیبی آموزش می دیدند و به سوریه اعزام می شدند و از مرزهای ترکیه سلاح به آنها می رسید و نفت سوریه را ( که در اختیار گرفته بودند ) از مرزهای ترکیه صادر می کردند و از طریق سیستم بانکی مبادلات مالی انجام می دادند .

هدف این گروهها تصرف دمشق و ایجاد خلافت در مرکز خلافت باستانی بنی امیه بود و توانسته بودند بخشهایی از دمشق حتی در چند صد متری کاخ ریاست جمهوری و سفارت ایران را نیز تصرف کنند.

در چنین شرایطی نیروهای حزب الله وارد سوریه  شدند تا بتوانند مانع پیشروی گروههای تروریستی شوند ولی حجم حمایت از طرف مقابل آنقدر وسیع بود که توان حزب الله در مقابل آن اندک بود لذا سپاه قدس ایران وارد دمشق شد تا برای مقابله با این گروههای تروریستی مافیایی ( ۱۹) عملیات خود را آغاز کند ( یک جنگ نا برابر  ۱ کشور در مقابل ۷۰کشور ) .

امریکا و متحدانش و وابستگانش پس از ۲ ناکامی سنگین ( در جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه ) حال می توانستند از ایران انتقام بگیرند و در دمشق جشن پیروزی بگیرند ولی با کمال ناباوری، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نه تنها توانست مانع پیشروی تروریستها شود بلکه آنهارا کاملا از دمشق بیرون کرد و امنیت دمشق بر قرار گردید و آرزوی خلافت تروریستها در دمشق بر باد رفت و یکبار دیگر امریکا در مقابل ایران  ناکام شد.

پلان ۱۸: انتقال هدف از سوریه به عراق

پس از اینکه تروریستهای مورد حمایت امریکا  از تصرف دمشق ( پایگاه تاریخی خلافت بنی امیه ) از ایران شکست خوردند با حفظ مناطق اشغالی خود در سوریه به قصد تصرف بغداد ( پایگاه تاریخی بنی عباس )  با انبوهی از سلاح ها وتجهیزات اهدایی عربستان ، قطر  و امارات بصورت آشکارا و از طریق جاده های ترکیه و سوریه وارد عراق شدند(۲۰ )  و یک یک شهرها از شمال و غرب  عراق را بخصوص شهر موصل ( که دومین شهر عراق محسوب می شد ) را تصرف کردند (۲۱) و به چند کیلومتری بغداد رسیدند .

تصور امریکایی ها این بود که با توجه به درگیری سپاه ایران با تروریستها در گستره وسیع سوریه زمان بسیار مناسبی است که تروریستها وارد عراق شوند و از این طریق تروریستها وارد ایران گردند.

در نقشه ای که داعش منتشر کرده بود قرار بود پس از تصرف ایران ، نام ولایت خراسان بر آن گذاشته شود. شایان ذکر است که تروریستها در مسیر خود از سوریه به سمت عراق از کنار پایگاه نظامی امریکا عبور کردند .

با توجه به خطر سقوط بغداد و همچنین خطر سقوط اربیل پایتخت اقلیم کردستان عراق ، مقامات عراق از ایران در خواست کمک کردند (۲۲)زیرا تروریستها که مورد حمایت ۷۰ کشور بودند در سه جبهه اصلی در عراق پیش می رفتند  جبهه بغداد ، جبهه اربیل ، جبهه دیاله در مرز ایران .

سپاه پاسداران ضمن ادامه نبرد با تروریستها در سوریه وارد عراق شد و در سه جبهه مقابل تروریستها قرار گرفت و نه تنها بغداد و اربیل را از خطر سقوط نجات داد ( ۲۳) بلکه تروریستها را از استان دیاله در مرز ایران بیرون راند .

البته با اعلان مرجعیت شیعه عراق بسیج نظامی مردم عراق تحت عنوان حشدالشعبی با هدایت سپاه پاسداران تاسیس و آموزش دید تا در کنار ارتش عراق بتواند رفته رفته شهر های اشغالی عراق توسط تروریستها مثل فلوجه ، کرکوک ، موصل ، تلعفر را آزاد کند  و این پلان امریکا را نیز به شکست بکشاند

 امریکا و مدیریت پلان سوریه و عراق

نکته مهمی که لازم است در برنامه ها و رفتارهای پارادوکسیکال امریکا طی فرایند فوق بیان شود اینکه هر چند امریکا به هدف خود در این ۲ پلان نرسید و تروریستهای مورد حمایت امریکا و ۷۰ کشور دیگر نتوانستند دمشق و بغداد را تصرف کنند و سپس  وارد ایران شوند ولی به ۲ هدف دیگر رسید.

۱- تجزیه عراق و سوریه

طبق پلان امریکا تحت عنوان خاورمیانه بزرگ قرار بود کشورهای مسلمان منطقه تجزیه شوند که این طرح در همان نوزادی با مقاومت ایران دچار مرگ شد .ولی با حضور داعش در سوریه و عراق این هدف در حال تحقق بود بگونه ای که " ژنرال دیموند اودیرنو " رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا گفت :  به نظر می رسد تجزیه عراق تنها راه حل برای آینده عراق  باشد و آشتی میان سنی ها و شیعه ها سخت است (۴ )

۲-قطع اتصال در محور مقاومت

 داعش با کمک حامیان خود بخش های مهمی از سوریه و عراق را اشغال نمود و این مناطق اشغالی را به هم وصل کرد و یک حکو مت از اتصال سرزمین های شمال و غرب عراق و شمال و شرق سوریه تشکیل داد و رابطه ۲ حکومت متحد  با ایران را قطع کرد یعنی امکان ارتباط در کشورهای محور مقاومت  شامل ایرا ن ، عراق ، سوریه و لبنان  (۲۵)  دیگر وجود نداشت . و علیرغم عدم موفقیت در اشغال دمشق و بغداد ، ابو بکر بغدادی خلافت اسلامی را در موصل تشکیل داد که ملجا و خلیفه کلیه تکفیری های جهان شد و گروهها و اشخاص مختلف در سراسر جهان با این خلیفه بیعت کردند و دست به اقدامات تروریستی زدند و اسکناس دینار و پاسپورت خلافت چاپ کردند و به ۲۳ زبان در دنیا تبلیغات اینترنتی راه انداختند و نقشه جهان بر اساس گستره خلافت اسلامی چاپ کردند.

با تشکیل خلافت از طرفی یک پتانسیل فوق العاده برای خلیفه ایجاد شد که بتواند اموال و نیروهای زیادی را جذب کند و از طرفی برای عربستان که تا بحال جزو حامیان داعش بود (و خود داعیه رهبری جهان تسنن را در کنار عنوان خادم الحرمین داشت )رقیب مهمی شد .

امریکا قطعا در اختلاف بین ۲ متحد پیشین که برسر قدرت با یکدیگر درگیر  شدند ، عربستان را بر داعش ترجیح می دهد . به همین دلیل شورای امنیت در ۱۵ اوت ۲۰۱۴ یک ماه بعد از اعلان خلافت ابوبکر بغدادی، آنها را جزء گروههای تروریستی نامید (قطعنامه ۲۱۷۰ با ۲۴ بند و ۶ پیوست ) (۲۶) و یک ماه بعد از قطعنامه شورای امنیت ، امریکا به همراه ۴۰ کشور ائتلاف ضد داعش تشکیل داد (۲۷) و ۵ ماه بعد ۳ هزار تفنگدار دریایی امریکا تحت عنوان مبارزه با داعش وارد عراق شدند (۲۸) .

پارادوکس امریکا : امریکا و داعش ،دوستی یا دشمنی؟

۱-مولفه های راهبردی امریکا در لزوم بقای داعش

هنری کسینجر استراتژیست امریکایی با توجه به اینکه داعش از نظر سازمان ملل یک گروه تروریستی است و امریکا مدعی مبارزه با آن است گفته است : که اگر داعش در منطقه سقوط کند و سرزمین های تحت تصرف داعش بدست شیعیان که توسط سپاه آموزش دیده اند  بیفتد موجب تشکیل امپراتوری ایران در منطقه می شود که شامل کمربند تهران ، بغداد ، دمشق ، بیروت می شود (۲۹) و به مدیترانه می رسد منظور او از امپراتوری ایران همان محور مقاومت است که به هلال شیعی معروف است.

در حقیقت راهبرد امریکا در منطقه سقوط ایران است نه سقوط داعش .

۲- مولفه های تاکتیکی امریکا در لزوم بقای داعش

تا بحال مبارزه  امریکا با داعش سمبلیک و غیر موثر بوده زیرا هیچگاه ضربه اساسی از طرف امریکا به داعش زده نمی شده مثلا هیچگاه مراکز نفتی یا کاروان کامیون های نفتی داعش که منبع اصلی در آمد آنها بود مورد حمله امریکا واقع نشده یامراکز اصلی تجمع فرماندهان یا پایگاه های نظامی آنها مورد حمله واقع نشده است و گاه مراکز مورد بمباران قبلا تخلیه شده بودند و مهم تر اینکه بارها هواپیماهای امریکا بسته های کمک تسلیحاتی و غذایی را به مناطق داعش انداخته اند و ادعا کرده اند اشتباه شده است . و همینطور اسرائیل نیز مجروحین داعش و النصره را در بیمارستانهای اسرائیل درمان می کند و حتی مقامات رسمی اسرائیل آشکارا از آنها عیادت می کنند .

اما در عوض حملات امریکا به ارتش عراق و حشد الشعبی (بسیج مبارزه با داعش) بسیار زیاد و موثر بوده است کما اینکه فرمانده گردان بابلیون عراق گفته است بمباران نیروهای حشد الشعبی توسط امریکا بارها مانع آزاد سازی شهرهای عراق از اشغال داعش شد (۳۰) کما اینکه در سوریه نیز بارها هواپیماهای امریکا به نیروهای سوری در نبرد با داعش حمله کردند. همینطور اسرائیل نیز بارها در حمایت از داعش به ارتش سوریه حمله کرده است .

جمع‌بندی پلان‌های سوریه و عراق

۱ـ مقایسه امریکا با ایران در مبارزه با تروریسم

رفتارهای  تناقض آمیز فوق از ناحیه امریکا عجیب و جدید نیست چون قبلا نیز در مواردی تکرار شده است . مثلا گروه تروریستی ضد ایرانی مجاهدین خلق (معروف به منافقین) علیرغم اینکه در لیست سیاه امریکا بودند ولی در عراق نه تنها مورد حفاظت ارتش امریکا بودند (که مبادا از طرف ایران مورد هجوم واقع شوند) بلکه تلاش می کردند که یک کشور آنها را بعنوان پناهنده بپذیرد .

برخلاف امریکا و وابستگانش مثل ترکیه وعربستان و قطر که در سالهای ۲۰۱۱تا ۲۰۱۴ اشکارا از تروریستها حمایت می کردند ، ایران و متحدینش مثل روسیه و حزب الله رفتار دو گانه نداشتند و حملات کوبنده ای علیه مراکز اصلی و کاروانهای نفتی داعش در سوریه داشته اند و همین اتحاد قدرتمند نظامی باعث شد تا شهرهای سوریه یک به یک آزاد شوند .

در مجموع سیاست ایران از سال ۲۰۱۱ تا کنون تغییر نکرده و خواهان گفتگو بین دولت و مخالفان غیر مسلح ، اصلاح قوانین ، برگزاری انتخابات ، مبارزه با تروریسم ، حفظ یک پارچگی سوریه و مخالفت با دخالت خارجی بوده است .

 ۲-تفاوت حکومت های سوریه و عراق با حکومت های تونس و مصر

پس از سقوط سریع حکومتهای وابسته به امریکا در تونس  و مصر امریکا این دو پلان را طراحی کرد تا از موقعیت بیداری اسلامی سوء استفاده کرده و دو حکومت متحد ایران را هم ساقط کند ولی برای این پروژه لازم داشتندکه برخلاف تونس و مصر از گروههای تروریستی استفاده کتتد و تصورشان این بود که حکومتهای سوریه و عراق هم طی چند هفته ساقط می شوند ولی نمی دانستند که مقاومت ایران در مقابل این پروژه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه و عراق به کارگردانی ایران این حکومتها را به تیغه فولادی تبدیل می کند که هرچه فشار بر آنها بیشتر شود باز خورد آن سهمگین تر می شود به همین جهت است که در حال حاضر دولتهای سوریه و عراق یک ارتش قوی مردمی دارند که نه تنها سقوط نمی کنند بلکه به خطر بسیار جدی برای اسرائیل تبدیل شده اند.

۳-غیر از تروریستها قربانیان این دو پلان کیانند؟

طولانی شدن این جنگ خانمانسوز در سوریه و عراق باعث شد که تروریستها حامیانشان را با خود به درون گرداب تروریسیم فروبرند.

-        اولین قربانی این پلان ، مرسی رئیس جمهور اخوانی مصر بود . که با هدف پروژه تشکیل هلال اخوان (از ترکیه تا تونس ) با این پلان همراهی کرد و چون ترکیه ، مصر و تونس بدست اخوان افتاده بود ،باید سوریه نیز به هر قیمتی (حتی به قیمت حمایت از تروریستها) بدست اخوان می افتاد. آنگاه کار اردن خیلی راحت تمام می شد و هلال اخوان به بلوک قدرتمند منطقه تبدیل می شد. ولی آثار حمایت از تروریسم خیلی زود دامنش را گرفت و شیشه عمر ریاست جمهوری اش با کودتای سیسی شکست .

-        دومین قربانی این پلان امیر قطر حمد ال ثانی بود .که با هدف پروژه لوله گاز قطر تا دریای مدیترانه (که باید از سوریه رد می شد) میلیارد ها دلار برای این پلان هزینه کرد ولی بر باد رفت و مجبور شد از قدرت به نفع پسرش تمیم ال ثانی کناره گیری کند .

-        سومین قربانی این پلان اردوغان رئیس جمهور ترکیه بود که با هدف پروژه بازگشت به امپراتوری عثمانی با این پلان همراهی کرد ولی حمایت از تروریسم ،مشکلات مرزی ، امنیتی و اقتصادی فراوانی برای ترکیه بوجود آورد و بگونه ای شد که روابطش با اکثر همسایگانش دچار بحران شد. یونان ، سوریه ،عراق ، ایران ، ارمنستان و روسیه در دریای سیاه . به همین دلیل قرار بود با یک کودتا در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ ( ۲۴ تیر ۱۳۹۵) سقوط کند که ناباورانه توانست از زندان کودتا رهایی یابد ولی هنوز در گرداب سیاست های متناقض و غیر منطقی خود گرفتار است .

-        چهارمین قربانی ، عربستان بود که بدلیل کینه ای که از خانواده اسد داشت (بدلیل حمایت از ایران در ۳ دهه ) برای این پلان دهها میلیارد هزینه کرد ولی به نتیجه نرسید و مجبور شد به یک قمار سنگین دست بزند و قیمت نفت را به نصف و حتی یک سوم برساند که شاید ایران و روسیه در بازی سوریه شکست بخورند ولی ایران و روسیه نه تنها شکست نخوردند بلکه به سمت پیروزی کامل پیش رفتند و عربستان در این قمار سنگین نیز باخت .

-        پنجمین قربانی ، امیر دوم قطر (تمیم ) بود که نخواست ژاندارمی عربستان در منطقه را بپذیرد به همین جهت  علاوه بر قطع روابط مورد محاصره دیپلماتیک، جغرافیایی ، اقتصادی و هوایی قرار گرفت تا تسلیم شود . ولی قطر تسلیم نشد و شکاف بزرگی بین متحدین امریکا در پروژه سقوط حکومت سوریه بوجود آمده است؛ یکطرف قطر و ترکیه و طرف دیگر عربستان و امارات.

پلان ۱۹: جنگ ۸ روزه اسرائیل در غزه

با توجه به درگیری ایران با تروریستها در سوریه، امریکا تلاش کرد ناکامی جنگ ۲۲ روزه را جبران کند و حداقل خفت سال ۲۰۰۸ را بر طرف کند .لذا ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲ ( ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ) اسرائیل جنگ دوم خود علیه غزه را شروع کرد ولی عجیب بود که نه تنها با همان نوع مقاومت جنگ ۲۲ روزه مواجه شد بلکه ۱۵۰۰ موشک ایرانی براسرائیل باریدن گرفت و این بار تل آویو نیز مورد اصابت واقع شد . و از این تعداد موشک فقط ۳۴۱ مورد توسط گنبد آهنین رد یابی شد مضافا اینکه ۲ هواپیما یک هلی کوپتر و ۲ ناوچه جنگی اسرائیل نیز ساقط شدند .

اسرائیل این بار ۸ روزه جنگ را تمام کرد و عقب نشینی کرد و یک ناکامی دیگر در مقابل ایران در پرونده امریکا ثبت شد .

پلان  ۲۰ :  جنگ ۵۱ روزه اسرائیل در غزه

هم زمان که داعش وارد عراق شد و یک یک شهرها را از شمال و غرب اشغال می کرد و به موصل رسیده بود و ایران در اوج فشار و تهدید قرار داشت، امریکا تصمیم گرفت از فرصت استفاده کرده غزه مورد حمایت ایران را در جنگ سوم شکست دهد .

اسرائیل به بهانه گم شدن ۳ اسرائیلی در کرانه غربی (۳۱) در ۷ ژوئن ۲۰۱۴ ( ۱۷ خرداد ۱۳۹۳) جنگی نابود کننده را به امید پیروزی فوری بر غزه آغاز کرد ولی سه باره علیرغم محاصره کامل زمینی و دریایی و بمبارانهای شبانه روزی و قطع آب و برق و سوخت در غزه و استفاده فراوان اسرائیل از بمبهای فسفری که داخل بدن را می سوزاند و راهی برای درمان نداشت (خصوصا اینکه بیمارستانها در غزه برق نداشتند و با کمبود شدید دارو مواجه بودند) و تعداد کشته ها به ۲۲۶۰ نفر رسید ( که حدود ۵۰۰ تن از آنها کودک بودند) با مقاومت عجیب مردم و رزمندگان مواجه شد بگونه ای که تا ۵۱ روز اسرائیل جنگ را ادامه داد ( که طولانی ترین جنگ تاریخ اسرائیل بود) به امید اینکه مقاومت در غزه پایان پذیرد و برای همیشه این کابوس عذاب آور تمام شود ولی مبارزان فلسطینی طی این جنگ ۴۲۵۱ موشک ایرانی را به اسرائیل شلیک کردند و از طریق تونل های مخفی شبانه به پشت نیروهای اسرائیلی نفوذ کرده و تعدادی را کشتند بگونه ای که تعدا دکشته های اسرائیلی به ۷۴ نفر رسید .

بالاخره اسرائیل برای بار سوم عقب نشینی کرد و متوجه شد دیگر با توجه به حمایت ایران امکان پیروزی بر غزه ممکن نیست و احتمالا این خفت را باید با خود به گور ببرد و رها شدنی نیست .

معجزه یمن و پلان ۲۱ جنایت

در سال ۲۰۱۴ که شاید بتوان آنرا سخت ترین سال فشار بر مقاومت در سالهای اخیر شمرد، در حالیکه ایران و محور مقاومت در سوریه به تنهایی مقابل ۷۰ کشور مقاومت می کرد، داعش وارد خاک عراق (متحد ایران) شد تا نزدیک بغداد و نزدیک مرزهای ایران رسید و از طرف دیگر اسرائیل طولانی ترین جنگ خود را علیه غزه ( متحد ایران ) تا ۵۱ روز ادامه داد، ناگهان شیعیان یمن معجزه آفریدند و توانستند مثل مردم تونس و مصر حکومت را پس از ۴ سال ادامه نهضت سرنگون کنند (۳۲) ولی نمیدانستند که حامیان حکومت وابسته قرار است چه انتقام خونینی از آنها بگیرند .

ابتدا منصور هادی  که مدت ریاست جمهوری اش تمام شده بود استعفا داد و به شهر عدن در جنوب کشور گریخت .

شیعیان پس از اینکه یمن شمالی را گرفتند به سمت یمن جنوبی رفتند تا رئیس جمهور فراری آنجا را از یمن جدا نکند  ولی نتوانستند عدن را کامل بگیرند هر چند رئیس جمهور و کابینه اش به عربستان فرار کردند

بلافاصله  ارتش عربستان به همراه ارتش امارات و چند کشور دیگر با حمایت امریکا جنگ نابود کننده ای را علیه یمن در فروردین ۱۳۹۴ آغاز کردند

ابتدا با محاصره زمینی و دریایی و هوایی مانع رسیدن غذا و دارو و سلاح به یمنی ها شدند سپس با بمباران شبانه روزی شهرها ، روستاها ، مراکز نظامی ، مدارس ، بیمارستانها ، بازارها ، نیروگاهها ، کارخانه ها ، فرودگاهها ، بنادر ، جاده ها و حتی مساجد کلیه مقررات بین المللی و کنوانسیونهای ۴ گانه ژنو و قوانین اسلامی را زیر پا گذاشتند تا بتوانند کل یمن را تسخیر کنند.

بنظر می رسد جنایات جنگی که اسرائیل رکورد آنرا در جهان دارد شاید از این به بعد بتوان این رکورد را بنام عربستان ثبت نمود. البته فرقی نمی کند چون جنایتکار اصلی در هر دو مورد یکی است که طراح و حامی این جنایت هاست .

امریکا ،طراح این پلان تصور می کرد مردم یمن با توجه به محاصره و بمباران های وسیع با بمبهای معمولی و بمبهای ممنوعه خوشه ای طی دو هفته تسلیم می شوند.  ولی پس از ماهها  کشتار و قحطی  فقط توانستند یمن جنوبی را با کمک القاعده تصرف کنند ولی یمن شمالی که در اختیار شیعیان بود تسلیم نشد .

مدیر امور بشر دوستانه سازمان ملل می گوید که یکی از بحرانی ترین شرایط بشری در یمن واقع شده است و بدلیل محاصره و کمبود غذا و سوخت و دارو و عدم وجود امکانات لازم بیمارستانی ، وبا در یمن شیوع یافته . ۱۷ میلیون یمنی در معرض گرسنگی و بیماری هستند و طبق گزارش دبیر کل سازمان ملل هر دقیقه یک کودک در یمن می میرد (۳۳).

دهها هزار کشته و مجروح و آواره محصول این جنگ غیر انسانی بوده است .

امریکا با توجه به اهمیت یمن که تنگه استراتژیک باب المندب را در اختیار دارد  و با توجه به درگیری ایران  در سوریه و عراق و فلسطین فکر می کرد که می تواند ضمن تصرف یمن  انتقام شکستهای خود در پلان های قبلی را از شیعیان بگیرد، لذا از کینه عربستان نسبت به شیعیان  و اشتیاق عربستان برای سلطه بر یمن از دلارهای نفتی عربستان استفاده کرد تا به هر قیمتی این پیروزی حاصل شود ولی با توجه به مقاومت شیعیان یمن با حمایت معنوی محور مقاومت، در این پلان هم امریکا با ناکامی مواجه شد.

شایان ذکر است امریکا ییها به امید سقوط حکومت شیعیان یمن تلاش فراوان کردند که مانع کمک رسانی ایران ( حتی کمک غذایی و دارویی ) به یمن شوند و با ترفندهای مختلف از ورود کشتی ایرانی به بندر حدیده جلوگیری کردند (۳۴) و هواپیماهای سعودی نیز به کمک امریکا مانع فرود هواپیمای امداد رسانی ایران در فرودگاه صنعا شدند ولی این معجزه هنوز ادامه دارد .

پلان ۲۲ و نتیجه گیری

اینکه امریکای ابر قدرت در رویارویی با بلوک مقاومت به مرکزیت ایران ۲۱ پلان را طراحی کرد ولی در اکثر انها موفق نشد از حوادث عجیب تاریخ است .

شاید در طول تاریخ نتوان مشابه چنین رویارویی را پیدا کرد که ۴ دهه بین یک ابر قدرت با جمع تمام عده و عده و یک حکومت با امکانات معمولی و همزمان با اعمال انواع تضییقات، بالاترین میزان چالش و با استفاده از متنوع ترین ابزار ،درگیری روی داده باشد ولی آن حکومت با امکانات معمولی (بدون حمایت از طرف یک ابر قدرت دیگر ) نه تنها ساقط نشده بلکه قدرتمندتر شده و هر بار ضربه سهمگین به ابر قدرت زده است .

همانطور که گفته شد ابرقدرت مذکور از همه ابزارها که در اختیار داشت استفاده کرد مثل تحریم تجاری ، ایجاد شورش، ترور، مصادره اموال، کودتا ،جنگ سایبری ،جنگ سینمایی ، جنگ تلویزیونی ،جنگ حقوق بشری ، جنگ اطلاعاتی جاسوسی ، جنگ بانکی ، جنگ قطعنامه ای ، جنگ مطبوعاتی ، جنگ دانشگاهی ، جنگ کتابی ،جنگ کاریکاتوری، جنگ سفارتخانه ها ،حمله نظامی با تنوع جنگ شهرها ، جنگ شیمیایی ،جنگ کارخانه ها ، جنگ کشتی ها ، زدن قطارو هواپیمای مسافربری ، جنگ علیه متحدین و کشتار طرفداران در کشورهای دیگر .

اینکه چرا این حکومت ساقط نشده شاید از عجیب ترین عجایب جهان باشد چون اگر حکومتهایی مثل کوبا ، ویتنام و کره شمالی چند دهه توانستند مقابل ابر قدرت امریکا مقاومت کنند اولا همگی از طرف ابر قدرتهای دیگر مثل چین و شوروی حمایت می شدند . ثانیا میزان چالش امریکا با آنها هیچ گاه به حد چالش با ایران نرسیده بوده است .

برخی ممکن است تصور کنند روسها از ما حمایت کردند در حالیکه بجز ۳ سال اخیر که روسها در جنگ سوریه بدلیل اشتراک منافع در کنار ما بودند در موارد دیگر کنار ما نبودند .شاهد آن رای مثبت روسها در قطعنامه های مختلف شورای امنیت و شورای حقوق بشر علیه ما بوده است. عجیب تر اینکه شوروی در جنگ ۸ ساله علیه ایران در کنار امریکا و ۳۷ کشور دیگر بوده است، یعنی در جنگ ۸ ساله علیه ایران ۲ ایر قدرت در کنار هم حضور داشتند که این خود از عجیب‌ترین عجایب بعد از جنگ جهانی دوم است که چگونه ۲ ابر قدرت رقیب در جنگ علیه یک حکومت جهان سومی با هم متحد می شوند ؟

ولی تاسف از اینکه انتقام ناکامی های قبلی امریکا را شیعیان مظلوم بحرین پرداختند . آنجا که دیگر ایران نمی توانست مثل لبنان و سوریه و عراق و غزه حضور یابد و با جنایتکاران مقابله کند زیرا در آن کشورها جنگ داخلی وجود داشت و ایران از منطقه ای که در اختیار مبارزین بود وارد شد ولی در بحرین جنگ داخلی نیست و بالتبع امکانی برای حضور ایران وجود ندارد. جنایتکاران از همین موقعیت نهایت بهره برداری را کرده و انتقام شکست های قبلی را هم جبران نمودند. اکنون در آنجا رهبران شیعه زندانی و در حصر هستند و مردم بی سلاح و مظلوم در هجوم های مکرر ارتش سفاک این دو کشور،به خاک و خون کشیده شده ومی شوند .

پس نتیجه میگیریم امریکا هر کجا که با مقابله نظامی ایران مواجه شده مثل ( لبنان و فلسطین و سوریه و عراق) شکست خورده است .ولی هر کجا که ایران خواسته با قواعد بین المللی با امریکا مواجه شود ( مثل مذاکرات الجزایر  برای آزادی گروگانهای سفارت و مذاکرات هسته ای برای رفع تحریم ها) امریکا، رویه فریب در پیش گرفته و از فرصت‌های پیش‌آمده از عمل کردن ایران به تعهدات خود برای تضعیف جمهوری اسلامی استفاده کرده ولی در مقابل به تعهدات خود عمل نکرده است .

این فرایند نشان می دهد که امریکا به قواعد بازی پایبند نیست و فقط دو خواسته دارد یا تسلیم بدون قید و شرط ایران (مثل حکومت پهلوی که اجازه داد امریکا در ایران پایگاه نظامی بزند ، مستشاران امریکا را استخدام کرد و امتیاز نفتی کنسرسیوم را داد و در سنتو عضو شد) و یا باید حکومت ایران ساقط شود و اگر هم به مصالحه تن می دهد برای این است که ایران را فریب دهد و  قدرت هسته ای ، موشکی و نظامی ایران را تضعیف کند تا یک قدم به سقوط نزدیک شود.

درک روش‌های گوناگون امریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی، عامل مهمی در مواجهه هوشیارانه با این روش‌ها و داشتن ابتکار عمل توسط محور مقاومت است.

پاورقی ها

۱- ۲۱ اکتبر ۱۹۷۹

۲- امام روح الله خمینی ، صحیفه نور ج ۱۰ ، سازمان اسناد مدارک انقلاب اسلامی ص ۱۷۸

۳-

۴- قطعنامه ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ صادر شد .

۵-۱۹ ژانویه ۱۹۸۱

۶-۲۰ دسامبر ۱۹۸۳

۷- قطعنامه ۵۹۸ در مرداد ۱۳۶۶ زمانی از طرف شورای امنیت صادر شده بود که ایران بخش هایی از خاک عراق را تصرف کرده بود و برای جلب رضایت ایران جهت عقب نشینی به مرزهای بین المللی در عهد نامه ۱۹۷۵ الجزایر از لزوم شناسایی متجاوز و لزوم پرداخت خسارت صحبت کرده بود  ( البته بعدها مشخص شد که این قطعنامه آنقدر کلی گویی کرده بود که طی ماهها مذاکرات ۳ جانبه ایران و عراق و سازمان ملل نتوانستیم هیچ امتیازی از عراق بگیریم .

۸- این کشورها شامل : امریکا و پانزده کشور عضو ناتو بعلاوه عراق و ۱۴ کشور عربی است . که تعدادی از سربازان این ۱۴ کشور عربی در جنگ توسط نیروهای ایران به اسارت در آمدند. البته در این جنگ شوروی و ۶ کشور عضو ورشو نیز از عراق حمایت می کردند که در مجموع ۳۸ کشور با ایران می جنگیدند .

۹- Gret meaddle East

۱۰- تیری میسان ، دروغ بزرگ ، فریدون نو بهار ، نشر نوبهار ، ۱۳۸۹

۱۱- Terror operation

نویسندگان دیگری مثل ویلیام بلام در فارن پالیسی ژورنال و استیون جونز استاد فیزیک هسته ای دانشگاه بریگم یانگ در مورد برنامه از قبل طراحی شده برای انفجار برج ها از طریق کار گذاشتن مواد منفجره در برج ها مطلب نوشته اند .

۱۲- Access of evil

۱۳- این پیشنهاد در سایت های اینترنتی تحت این عنوان امده است: نامه مشترک صادق خرازی  از نزدیکان رئیس جمهور خاتمی و سفیر سوئیس در تهران ( گلدمن ) که در سال ۲۰۰۳ به دولت امریکا نوشته شد .

۱۴- در جلسه مدیران کل وزارت خارجه که در این موضوع پاییز ۱۳۸۴ تشکیل شد بنده مدیریت آن جلسه را بعهده داشتم .

۱۵- رجوع کنید به پاورقی ۷

۱۶-

۱۷- change

۱۸- اسحق موسی الحسینی، اخوان المسلمین، هادی خسروشاهی، اطلاعات، ۱۹۵۵، فصل۴

ومقاله محمد حسین موحدی ساوجی،اخوان المسلمین،مجله مطالعات افریقا، شماره۱۲، ۱۳۸۴

۱۹- این گروههای تروریستی رفته رفته با کمک حامیان خود به گروه بزرگ مافیایی در جهان تبدیل شدند که به قاچاق آثار باستانی و قاچاق زنان و دختران ، قاچاق اعضای بدن اعدام شدگان ، قاچاق سلاح ، قاچاق نفت و قاچاق مواد مخدر و قاچاق انواع کالاها مشغول بودند . و درگیری شدیدی بین ۲ گروه اصلی تروریستها در سوریه ( داعش و جبهه النصره ) ایجاد شد . رهبر جهانی القاعده ( ایمن ظواهری ) از ابوبکر بغدادی خواست که گروه داعش ، سوریه را ترک کند و به عراق برود ولی داعش از این دستور سرپیچی کرد. ماجد الماجد رئیس تروریستهای لبنانی ( که مهم ترین اقدام او در لبنان حمله به سفارت ایران در لبنان بود ) برای میانجیگری بین این دو گروه به سوریه آمد که موفق نشد.

۲۰- سایت اسپوتنیک ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵ گزارشی از شرکت تویوتا را چاپ کرده که نشان می دهد خودروهای تویوتا لند کروز داعش در عراق، ۲۲۵۰۰ عدد توسط عربستان ، ۳۲ هزار توسط قطر ، ۱۱ هزار و ۶۵۰ عدد توسط امارات خریداری شده است .

۲۱- ژوئن ۲۰۱۴

۲۲- سومریه نیوز ۱۱ ژولای ۲۰۱۷ : معاون رئیس جمهور عراق نوری مالکی گفته است از ایران که در صدر یاری رسانی به عراق در آزادی موصل بود و شهدایی دادند از آنها تشکر می کنیم.

۲۳- روزنامه زمان چاپ ترکیه ۸ ژانویه ۲۰۱۵ –بارزانی می گوید : اگر نیروهای سپاه نبود اربیل سقوط کرده بود چون نه امریکا نه انگلیس و نه عربستان حاضر نشدند به ما در مقابل داعش کمک کنند.

۲۴- خبرگزاری فرانسه ۱۳ اوت ۲۰۱۵

۲۵- واشنگتن پست  دسامبر ۲۰۰۴

ملک عبدالله شاه اردن در مصاحبه خود پس از سقوط صدام و روی کار آمدن شیعیان در عراق ، هلال شیعی را مطرح می کند که شامل ۴ کشور مذکور می باشد .

۲۶-Security. Council.۷۲۴۲ nd .meeting

۲۷- ۹ سپتامبر ۲۰۱۴

۲۸-فوریه ۲۰۱۵

بخشی از نیروها در پایگاه عین الاسد در الانبار و بخشی در سفارت امریکا در بغداد مستقر شدند.

۲۹- هافینگتون پست ۷ سپتامبر ۲۰۱۴ – مصاحبه هنری کسینجر با رادیو ملی NPR

۳۰- ۱۱ ژولای ۲۰۱۷ –فرمانده بیسج مسیحیان عراق گردان بابلیون .

۳۱- پس از گم شدن ۳ اسرائیلی ، شهرک نشینان  یهود یک جوان فلسطینی بنام ابو خضیر را ربوده و پس از ضرب و جرح زنده زنده سوزاندند .

۳۲-جنبش یمن مثل بقیه کشورهای عربی سال ۲۰۱۱ ( ۱۳۹۰ ) شروع شد ولی شورای همکاری خلیج فارس برای جلوگیری از سقوط کامل خکومت رئیس جمهور ، عبدالله صالح را مجبور کرد که قدرت را به معاون خود منصور هادی بسپرد و خود کناره گیری نماید . فرد جانشین قول اصلاحات در کشور را داد او برای نمایش اصلاحات یک انتخابات فرمالیته بدون رقیب برگزار کرد و رئیس جمهور شد و بقیه قولهای خود را مبنی بر حذف وزرای مشهور به فساد و اصلاحات اقتصادی را نیز یا عمل نکرد و یا مثل انتخابات، بصورت فرمالیته عمل کرد و حتی با استفاده از ارتش به کشتار مردم معترض پرداخت تا اینکه رهبر شیعیان یمن عبدالملک الحوثی از مردم خواست در صنعا به تحصن، اعتصاب و تظاهرات گسترده دست بزنند و در ادامه آن مردم معترض که مسلح هم بودند کلیه مراکز اداری و نظامی پایتخت را گرفتند و رئیس جمهور که دیگر هیچ قدرتی نداشت استعفا داد و به جنوب کشور و از آنجا به عربستان گریخت .

۳۳ – ۲۷ اوت ۲۰۱۷

۳۴-  ۱۵ می ۲۰۱۵    وزیر خارجه امریکا ( کری ) تلفنی به وزیر خارجه ایران ( ظریف ) گفت که کشتی ایران بجای حدیده به جیبوتی برود و چنانچه به حدیده برود ارتش عربستان به کشتی حمله کرده و ممکن است جنگ ایران و عربستان آغاز شود و آنگاه ما نمی توانیم سکوت کنیم .

۳۵- در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶  روزنامه " زهره شنقیط "

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.