۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۸
کد خبر: 589174

بی شک حفظ حقایق مهم و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی، عینیت‌نگری، مستندسازی و دلالت‌گری شالوده اصلی داستان انقلاب را تشکیل می‌دهند. در این آثار، نویسندگان چون پژوهشگران باید امانت‌دار باشند و با دقت و ریزبینی خاصی به ثبت اطلاعات و رویدادهای مهم انقلاب بپردازند تا بتوانند در قالب داستانی آن رویدادهای مهم را حفظ کنند.

قدس آنلاین-بی شک حفظ حقایق مهم و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی، عینیت‌نگری، مستندسازی و دلالت‌گری شالوده اصلی داستان انقلاب  را تشکیل می‌دهند. در این آثار، نویسندگان چون پژوهشگران باید امانت‌دار باشند و با دقت و ریزبینی خاصی به ثبت اطلاعات و رویدادهای مهم انقلاب بپردازند تا بتوانند در قالب داستانی آن رویدادهای مهم را حفظ کنند.

جا دارد نویسندگان با خلق داستان‌های رئالیستی و تلفیق رویدادهای مهم انقلاب با تخیل، آثار ماندگاری را پدید آورند، به گونه‌ای که مورخان برای درک اوضاع و احوال زمان انقلاب به این آثار رجوع کنند. در این جا نوع پژوهش، نحوه جمع‌آوری اطلاعات و نوع شکل‌گیری ساختار و بافت داستان بسیار مهم است و در ماندگاری اثر نقش ایفا می‌کند. باید به این مسئله توجه داشت که لازم نیست همه نویسندگان داستان انقلاب چنین شیوه‌ای را برگزینند اما این مسئله نباید به آنجا ختم شود که پس از چهل سال حتی یک داستان ماندگار و ارزشمند رئالیستی در کارنامه داستان‌ انقلاب یافت نشود. در این گونه آثار مستندسازی و بیان حقایق انقلاب آن هم در قالب کاملاً داستانی امری پسندیده و حائز اهمیت است لذا می‌طلبد نویسندگان این حوزه بدون غرض‌ورزی و اعمال نفوذ در کلام راوی و شخصیت‌ها، رویدادهایی را در کنار هم قرار دهند تا آنجا که پژوهشگران بتوانند به اطلاعات ریز و در عین حال مهمی دست یابند که تاریخ توانایی بازگویی و ثبت آن‌ها را ندارد.

باید به این مسئله توجه داشت که در داستان‌های انقلاب، یکی از مهمترین مباحث و مضامینی که باید طرح شود، تقابل دو نیروی رو درو و ارزیابی توانمندی‌ها و قدرت آن دو طرف است. در غالب آثار مطرح و ماندگار انقلاب نویسنده‌ها با هوشمندی خاصی توانسته‌اند به اطلاعات ارزشمندی در این ارتباط دست یابند و با مهارت کامل این اطلاعات را در بستر داستان خود قرار دهند به گونه‌ای که خواننده به راحتی در نیابد که هدف و مقصود اصلی نویسنده اطلاع‌رسانی و دادن آمار و ارقام است. اما از آنجا که پژوهش پیرامون توان حکومت پهلوی کاری بس سخت و طاقت فرساست، کمتر نویسنده‌ای به این وادی کشیده می‌شود مگر آنکه در مراحل پژوهش  از حمایت  سازمان هایی که اطلاعات دقیق دارند برخوردار بشود. در چنین شرایطی نویسنده براحتی می‌تواند از اطلاعات مذکور استفاده کند و تنها می‌ماند هنر داستان پردازی، شخصیت‌سازی و خلق مضامین و حوادث بدیع و باورپذیر تا اطلاعات درج شده شعاری و غیر ضروری به نظر نرسند. ناگفته پیداست که در اختیار قراردادن اطلاعات یقیناً با اهداف خاصی تؤام خواهد بود و نویسنده عملاً باید داستان خود را براساس برنامه و اهداف از پیش تعیین شده طراحی کند.

یکی دیگر از ویژگی‌های داستان انقلاب طرح مباحث اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در داستان‌های انقلاب غالباً نقش اقتصاد در بروز انقلاب، ایجاد یک جریان و تغییر مسیر اصلی جریان‌های یاد شده... درشت‌نمایی می‌شود. این داستان‌هاهمچنین تحولات عظیمی را که انقلاب در عرصه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... ایجاد کرد را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند. نویسنده برای دست یافتن به چنین اهدافی باید به پژوهش‌های عظیم مبادرت ورزد و براحتی نمی‌تواند سیر تحولات مختلف را ارزیابی و تحلیل کند. درعین حال ‌باید به فنون و شگردهای داستان‌نویسس بسیار آشنا باشد تا ارزیابی‌ها و تحلیل‌های خود را در بستر داستان به گونه‌ای مطرح سازد که خواننده احساس نکند یک مقاله سیاسی، احتماعی، فرهنگی و... می‌خواند. خواننده باید کاملاً خود را در فضای داستانی احساس کند و هیچ یک از آرای مطرح شده شعاری به نظر نرسد. در حقیقت یک داستان انقلاب قوام یافته و برجسته، تنها در پی شرح حادثه و ایجاد حالت تعلیق نیست. نویسنده مجرب داستان انقلاب می‌بایست همچون یک فیلسوف، روانشناس، کارشناس علوم اجتماعی و... ظاهر گردد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.