خرم آباد - همواره مطبوعات یکی از واسطه‌های آگاهی بخش در همه جوامع بشری بوده و هست. زبان خرد و فرهنگ و رکنی از ارکان آگاهی بخشی که به محض ورود به هرخانواده‌ای به آن‌ها یادآوری می‌کند در جهت آگاهی و دانایی خود گام بردارند. این یعنی یک مسئولیت خطیر که باید در راستای چگونگی حضور و مانایی‌اش با ظرافت اندیشی بیش‌تری قدم بردارد....

به گزارش قدس آنلاین؛ همواره مطبوعات یکی از واسطه‌های آگاهی بخش در همه جوامع بشری بوده و هست. زبان خرد و فرهنگ و رکنی از ارکان آگاهی بخشی که به محض ورود به هرخانواده‌ای به آن‌ها یادآوری می‌کند در جهت آگاهی و دانایی خود گام بردارند. این یعنی یک مسئولیت خطیر که باید در راستای چگونگی حضور و مانایی‌اش با ظرافت اندیشی بیش‌تری قدم بردارد.

این نگرش، شامل حال همه‌ی عوامل و دست اندرکاران یک نشریه و طلایه داران مطبوعات به عنوان یک الگوی رفتاری در جامعه می‌شود که بار مسئولیتی گران را بدوش می‌کشند. از مدیر مسئول و دبیر یک نشریه گرفته تا قلمداران و خبرنگاران آن همه به عنوان یک الگوی رفتاری، تربیتی و فرهنگی در جامعه نمود می‌یابند.

چه بخواهیم، چه نخواهیم جامعه این انتظار را از اهالی مطبوعات دارد و مطبوعات رسالت‌اش غیر از این نیست که به جامعه‌ی هدف بیاموزد مطالبه‌گر بحق باشد. نگاه انتقادی مبتنی بر رشد کمی و کیفی همه جانبه را تقویت کند، اهل گفتمان‌های فرهنگی و علمی باشد، منطق راستی آزمایی و راست گفتاری را ترویج دهد و خود به آن عمل کند، صداقت در گفتار و رفتار را ترویج دهد. دیگران را به خاطر خوشامد خود مورد هجمه و آزار قرار ندهد.

پیش از آن‌که دیگران را در بوته‌ی نقد غیر منصفانه قرار دهد به رفتار و عملکرد فرهنگی و اجتماعی خود بنگرد. با باریک اندیشی خردمندانه در جهت رشد نظرات، آراء و اندیشه‌های دیگران ولو مخالف توان ایستادن و پاسخگویی مناسب داشته باشد. وقتی این نگاه در وجودمان نهادینه شد می‌توانیم سربلند بایستیم و بگوییم ما اهل تفکر و خرد جمعی هستیم. ما در راستای توسعه‌ی همه جانبه‌ی استان نقش بسزایی داریم.

ما در تربیت نسل امروز و فراروی خودمان سهیم بوده و هستیم. ما با حرکت فرهنگی‌مان در مطبوعات نشان داده‌ایم که مروج و اهل گفتمان‌های خردمندانه و هدایت گران مثبت، تعالی بخش و هوشمندی هستیم.

حال نگاهی بیندازیم به این روزهای رفته در استان مان در بحث خانه‌ی مطبوعات، چقدر این مولفه‌ها را به عنوان روزنامه نگار، خبرنگار، یا مسئول مطبوعاتی رعایت کرده‌ایم؟ آیا الگویی هستیم که جامعه را واداریم یاد بگیرند که در چه مسیری برای مطالبات فردی و اجتماعی خود حرکت کنند؟ آیا با قلم و قضاوت‌های سطحی؛ فرهنگ خشونت، فرهنگ قضاوت‌های فردی، فرهنگ تهمت و افترا زدن به کسانی که دل می‌سوزانند و دغدغه‌ی فرهنگی این شهر و این استان را دارند، فرهنگ بی حرمت کردن دیگران، فرهنگ ارج ننهادن به انسانیت و انسان بودن، فرهنگ غرض ورزی و تنگ نظری، فرهنگ دور شدن از خودمان و یاری نکردن کسانی که دوستدار آبادانی فرهنگی این دیار هستند را به مخاطبان‌مان ترویج نمی‌دهیم؟ چرا بدون فکر کردن، در اذهان عمومی و قضاوت‌شان در مورد اهالی قلم و فرهنگ و بدون اندیشه کردن در شخصیت اجتماعی و فرهنگی تک تک افراد این استان، با انتشار در فضای مجازی، شأن و قداست خود و دیگران را بی آن‌که به عواقب‌اش فکر کنیم، به چالش می‌کشیم. کجای رسالت فرهنگی به ما این اجازه را می‌دهد که از انتقاد سازنده و نقد تأثیرگذار، نقطه‌ی مقابل‌اش را انتخاب کنیم؟ چرا به خود اجازه دهیم دیگران را بدون در نظر گرفتن اصول اساسی انسانی مورد هجمه‌های بی جا قرار دهیم. اصلا ما کی هستیم؟ چقدر حق داریم به حقوق فردی و اجتماعی دیگران آسیب بزنیم یا آن را نادیده بگیرم؟ یکی از محورها، نهادها و تشکل‌هایی که می‌تواند وظیفه آگاهی‌بخشی را به درستی به عهده گرفته و به سرانجام برساند، رسانه‌ها هستند، هرچند رسانه شمشیر دو لبه یا سکه دو رویه‌ای است که می‌تواند تخریب‌گر و یا احیاء‌کننده باشد، اما اولین قدم رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی جامعه را به سمت امنیت و آرامش سوق دادن است.

از طرفی خانه مطبوعات به عنوان بازوی توانمند فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند سکان دار حرکت‌های خوب و پیش رونده باشد نه بازدارنده. چیزی که از نوشته‌ها در فضای مجازی این روزها مشاهده شد نگاه تک محوری و جدا انگارانه از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بود تا همکناری و با هم بودن. این تجزیه طلبی و جداسازی برخی از اصحاب مطبوعات موجب شد که نتیجه عکس را در استان بگیریم و به همین راحتی امتیاز داشتن خانه مطبوعات را از دست بدهیم.

این اتفاق ممکن است خوشایند برخی باشد اما برای معرفی استان و نگاه فرهنگی به استان همه ما را زیر سوال برده و می‌برد و بعید نیست در اذهان عمومی و کسانی که در ستاد نظاره‌گر هستند ایجادشود: که ما با بی حرمتی و نادیده گرفتن شأن انسانی همدیگر، هنوز در گام اول دموکراسی مانده‌ایم. ما هنوز با هم اندیشی مسالمت آمیز، گفتمان روشنگرانه و بدور از جنجال و هیاهوهای میان تهی، خیلی فاصله داریم. ما هنوز به این بلوغ نرسیده‌ایم که در کنار هم، با پشتیبانی هم می‌توانیم اتفاق‌های خوب را در استان شاهد باشیم. پس به بهانه مطالبه‌گر بودن به خود و دیگران اجازه ندهیم حیثیت فرهنگی و اجتماعی این استان بر باد رود. یادمان باشد رساترین صدایی که می‌ماند، صدای انسانیت و شعور آگاهانه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.