۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۲
کد خبر: 591668

تغییر شکل جامعه و تبدیل آن به یک اَبَر شبکه در عین آنکه وجود رسانه های فعالی را طلب می کند که بتوانند در مقابل موج های وارداتی مقاومت کنند و به جای بگومگوهای جدلی بی انتها و بی فایده یا تبلیغ اشخاص و جریانها روبه روی هجمه به نظام و سیستم ها از طریق توسعه ارزش و نگرش عمومی اهتمام نمایند، بازنگری در سیستم ها و حتی سازوکارهای فرسوده و خسته ای را ایجاب می کند که به نحو بسیار قدیمی به دنبال حفظ بنیان ها و نو کردن پوسته ها هستند.

حکمرانی رسانه ای چرا و چگونه؟

قدس آنلاین- بتازگی مطالبی از جلسه ای که مسئولان فضای مجازی کشور در حضور رهبرمعظم انقلاب داشته اند، منتشر شده که نشان دهنده اهمیت و درک ورود به عصر رسانه ها برای بالاترین سطوح نظام است. گرچه هنوز هم صدایی لازم برای واکنش به «دانش» این کهکشان جدید و برنامه مبتنی بر در این زمینه در همه سطوح وجود «ارزش» و ندارد، اما اتفاقات و فضای کلی عمومی کشور نشان دهنده باور عمومی درباره تغییر شکل جامعه و نحوه اداره آن است.
بدون ورود به گزار ههای نظری که صاح بنظران از دهه ۸۰ میلادی تاکنون درباره ورود جهان به این فضا و مختصات آن بیان کرده اند، با یک نگاه ساده به وضعیت اجتماع و منشأ رفتاری آن، سبک زندگی و تحلیل کنش ها، علاقه مندی ها و
سرانجام زیرساخت ادراکی جوامع، می توان به ویژگی های انسان پسا ارتباطاتی و پیشا ارتباطاتی پی برد و این دو نوع انسان را (جدا از نوع سنتی یا نوین فضای شکلی زندگی اش) مقایسه کرد.

همچنین به تناسب سرعت، فشردگی و نزدیکی جوامع به دلیل این نوع زندگی، گرایش ها و انتخاب ها، تغییراتی که در مشاغل و نحوه مدیریت سیستم ها پیش می آورد که دامنه این فضای تکنولوژیک را نه تنها به اقتصاد و سیاست، بلکه به فلسفه و اندیشه های بنیادین نیز می کشد. در این فضا حکمرانی نیز بدون فهم دقیق از فضای ذهنی شهروندان و محیط سیاست گذاری؛ یعنی فضای رسان های بی معنا و محکوم به شکست است. به طور مثال یک رسانه مسلط مانند بی بی سی می تواند از برف فلج کننده لذت بخش اجتماعی «هابی» انگلیس یک بیافریند و همین مسئله را در یک کشور دیگر مانند ایران یک بحران ملی نشان دهد و باز گرچه مخاطب با سواد باید بتواند با دیده نقد به تبلیغات سیاسی رسانه ها نگاه نماید، اما واقعیت آن است که ضریب آسیب پذیری ملت ها در کشورهای بی رسانه یا بد رسانه که رسانه های آن بر اساس اصول علمی مدیریت نمی شود، بسیار بالاست.

این مثال کوچک و سایر نمونه ها که نشان دهنده نحوه شکل گیری عقاید، کنش ها و در نهایت باورهای وارداتی در عصر رسان ههاست، این جامعه بی مرز و تقریباً بدون کنترل، کنش های متقابلی که مثل یک توده هوایی غیرقابل پیش بینی، گاهی به یک ابر باران زای مؤثر تبدیل شده و گاهی مانند یک توفان همه چیز را ویران می کنند، هرج و مرج پایان ناپذیری که اعمال هیچ سیاست و طرح توسعه ای را بدون اما و اگر امکان پذیر نمی سازد و گاه آن را به اشتباه حرکت جامعه به سمت شفافیت و انتقاد پذیری معنا می کنیم و در نهایت هژمونی صاحب رسانه های اصلی و آن هایی که چه به لحاظ شکلی و چه از نظر محتوایی با کنترل شبکه ها بر حاکمیت ملی و فرهنگ بومی، سیطره نسبی پیدا م یکنند، همه و همه نیاز ما به فهم رسانه ای درباره حکمرانی را بیشتر و فوری تر اثبات می کند. رکن های اصلی در حکمرانی رسان های، بقا و استواری سیاست ها بر درک و بازتاب آن است. بقای سیست مها به توانمندی رسانه های آن است و جلوه حکمرانی از نحوه حکمرانی بسیار مهمتر است. همه می دانند که این شکل از حکمرانی آن گونه که باید و شاید اخلاقی و مطابق حقیقتِ نیست، اما بدون دانستن «حکمرانی شایسته» این واقعیت های واضح، صیانت از حکمرانی درست که جلوه رسان های مطلوبی ندارد، در بستر افکار عمومی امکان پذیر نیست.
تغییر شکل جامعه و تبدیل آن به یک اَبَر شبکه در عین آنکه وجود رسانه های فعالی را طلب می کند که بتوانند در مقابل موج های وارداتی مقاومت کنند و به جای بگومگوهای جدلی بی انتها و بی فایده یا تبلیغ اشخاص و جریانها روبه روی هجمه به نظام و سیستم ها از طریق توسعه ارزش و نگرش عمومی اهتمام نمایند، بازنگری در سیستم ها و حتی سازوکارهای فرسوده و خسته ای را ایجاب می کند که به نحو بسیار قدیمی به دنبال حفظ بنیان ها و نو کردن پوسته ها هستند. کاری که با مدرن شدن ظاهری ساختارهای تبلیغی و اطلاع رسانی، همیشه تنها هزینه آن به دستگاه های دیوان سالار تحمیل شده و در مقام عمل، به دلیل اساس بینش پنهان کار، این دستگاه ها از مزیت و فایده آن بی بهره مانده اند.
فهم حکمرانی رسان های، بیشتر از هر عامل کنترل کننده یا تولید زیرساخت های اطلاع رسانی ملی می تواند در همین فضا هم تا حد زیادی هزینه های انقلاب اطلاعات را از روی دوش نظام و مدیریت عالی آن کم نماید.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.