آنچه در ماجرای تحصیل آقازاده‌ها مهم است مسئله سهم خواهی و تأثیرگذاری این افراد در تصمیم گیری‌های کلان کشوراست که می‌تواند پیامدهای زیادی داشته باشد. مهم‌ترین اثر منفی این اتفاق، کمرنگ شدن اعتماد مردم به اصل عدالت در نظام است

گرداب آقازاده‌های منحرف

قدس آنلاین-ماجرای تحصیل آقازاده‌ها در بیرون مرزهای کشور چندی است محل صحبت و چالش در رسانه‌ها شده است.

اکبر ولی زاده؛ استادیار دانشگاه تهران در گفت وگو با ایلنا از تحصیل ۴۰۰۰آقازاده در انگلیس خبرداده بود که پس از بازگشت به کشور سهم خواهی می‌کنند. جدای ازاینکه این آمار تا چه اندازه صحیح باشد، آنچه مهم است مسئله سهم خواهی و تأثیرگذاری این افراد در تصمیم گیری‌های کلان کشوراست که می‌تواند پیامدهای زیادی داشته باشد. مهم‌ترین اثر منفی این اتفاق، کمرنگ شدن اعتماد مردم به اصل عدالت در نظام است. آیت الله محمدجواد مروجی طبسی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت وگو با قدس از بحران آقازاده‌ها در تاریخ اسلام و نیز انقلاب اسلامی می‌گوید.

 موضوع آقازاده‌ها در تاریخ اسلام از کجا کلید خورد؟

ماجرای آقازاده‌ها به پیش از اسلام بازمی گردد. اولین مشکل و جنگ آقازاده‌ها از فرزندان آدم(ع) آغاز شد و مصیبت برادرکشی را در تاریخ رقم زدند. پسر نوح دیگر آقازاده‌ای است که از مسیر سعادت خارج شد. برادران یوسف، دیگر آقازاده هایی بودند که در تاریخ نامشان به عنوان افرادی خارج از دایره رسالت آمده است که برای نبی خدا دردسرساز شده‌اند. تاریخ اسلام نیز از ماجرای آقازاده‌ها مستثنا نبوده است. برخی نوادگان امام حسن مجتبی(ع) نیز در زمره آقازاده هایی هستند که در برابر امامان معصوم ایستادند و به چهره‌های منفی تاریخ اسلام تبدیل شدند، هرچند رفتارهای نامناسب آن‌ها با واکنش همراه با مدارای امامان همراه بود تا دوباره به دامان تشیع بازگردند. این آقازاده‌ها، افزون بر موضع گیری دربرابر امام وقت، با نظام‌های حاکم تعامل داشتند و در دام سیاست‌های آنان می‌افتادند. حاکمان فاسد سعی داشتند از نام خاندان وحی در تحقق خواسته‌های خود و بدنام کردن رهبران دینی شیعه بهره ببرند و آقازاده‌های منحرف بهترین وسیله برای رسیدن به خواسته‌های آنان و حذف تقدس خاندان نبوت بود. جعفر کذاب که عموی امام عصر(عج) بود، نمونه دیگری از آقازاده هایی است که به دستگاه حاکم خدمت و پس از شهادت امام عسکری(ع) سعی کرد خود را به عنوان امام و جانشین امام یازدهم و تسلیم امام زمان به عباسیان جا بزند. این دست از آقازاده‌ها مصیبتی برای اسلام و تشیع بودند.

به هر حال، آقازاده‌هایی که در تاریخ اسلام تأثیر منفی داشتند و بازیگر سناریوهای حاکمان فاسد بودند؛ دو دسته‌اند، عده‌ای فقط می‌خواستند به اهداف مادی برسند، اما گروه دیگر نه تنها به خودشان که به امام وقت و جامعه شیعی ضربه می‌زدند و برای رسیدن به اهداف مادی و سیاسی خود از هیچ کاری ابا نداشتند.

چه زمینه‌هایی وجود داشت که افرادی از خاندان منسوب به وحی که نام آقازاده را یدک می‌کشیدند، دچار انحراف شدند؟

هم زمینه‌های فردی بود که از ضعف در مبانی دینی و اخلاق اسلامی و انسانی ناشی می‌شد و هم زمینه‌های اجتماعی و سیاسی که از قدرت طلبی آقازاده‌ها نشأت می‌گرفت و این ویژگی موجب می‌شد این افراد گرفتار سیاست‌های حاکم شده و علیه امام معصوم موضع گیری کنند. افزون بر این، زمینه‌های اقتصادی مانند فقر نیز دراین موضع گیری‌ها تأثیرگذار بوده است. مجموعه این عوامل موجب شده بود افراد منافق صفتی که در خدمت خلفای جور بودند، بین امامزادگان و امام عصر تفرقه بیندازند.

به وجه مثبت شخصیت آقازاده‌ها هم اشاره می‌کنید؟

نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این است که کلمه «آقازاده» همیشه بار معنایی منفی ندارد، بلکه درتاریخ اسلام افزون برآقازاده هایی که نقش منفی داشته‌اند، افرادی هم بودند که نقش آفرین بودند و تأثیر مثبت به جای گذاشتند.

امیرالمؤمنین(ع) دو آقازاده داشت که مادرشان فاطمه(س) بود. یعنی نسبت به برادران دیگر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند. امام علی(ع) این دو فرزند که یادگار رسول الله و فاطمه(س) بودند را با خود به جنگ می‌برد تا در خط مقدم مانند سایر مسلمانان به جهاد بپردازند. علاوه بر حسنین(ع)، محمد حنفیه و حضرت عباس(ع) را نیز با خود به میدان جنگ می‌برد تا این نکته را ثابت کند، در عمل به وظیفه برای تحقق اهداف اسلام، فرقی بین فرزندان فاطمه و دیگران وجود ندارد. در تأیید این سخن، ماجرای دختر علی(ع) را مرور می‌کنم که در روز عید یک گردنبند را از خزانه دولتی به امانت می‌گیرد و به همین سبب که مبادا با خود فکر کند چون دختر علی(ع) است محقّ این امتیاز است، با برخورد امیرمؤمنان(ع) روبه رو می‌شود تا به دختر و دیگران متذکر شود بین افراد به واسطه انتساب تفاوتی وجود ندارد.

نمونه بارز آقازاده‌های مؤثر در انقلاب اسلامی هم، مرحوم سید احمد خمینی بود که در شخصیت امام ذوب بود و هرگز به دنبال جایگاه، پست و مقام و اندوخته‌ای برای خود نبود. پس از ارتحال امام، بی‌درنگ به مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی نامه نوشت، وجهی که در حساب پدر من است مربوط به حوزه علمیه است و باید به حوزه پرداخت شود و به همه کسانی که به نمایندگی از امام وجوهات شرعی مردم را دریافت می‌کردند دستور داد دریافت‌ها را قطع کنند. مرحوم آیت الله سیدمصطفی خمینی نمونه دیگری از آقازاده‌های مؤثر و پاکدست در انقلاب اسلامی بود، او علاوه بر انتساب به امام، شخصیت مستقلی داشت و مجتهد بود.

وجود آقازاده‌ها در تاریخ اسلام چه تأثیری بر سرنوشت جامعه گذاشته است؟

شما بین آنچه در سیره علی(ع) در تربیت آقازاده‌ها وجود دارد با آنچه در جامعه ما رخ داده، مقایسه کنید تا تفاوت دیدگاه اصیل اسلامی با آنچه برخی به نام اسلام انجام داده‌اند را متوجه شوید. اگر برخی افراد وقتی اولین خطای فرزندان خود را دیدند در برابر آن‌ها می‌ایستادند و مانع تکرار خطا می‌شدند، امروز شرایط جامعه و اعتماد مردم به نظام بسیار از حال حاضر بهتر بود. اگر همه مانند پدرانی که آقازاده‌های خلافکار و منحرف خود را به دادگاه انقلاب معرفی می‌کردند، رفتار کرده بودند، امروز شرایط بهتری در جامعه حاکم بود. باید به جای اهمیت به خواست فرزندان، مسئله آبروی اسلام و نظام را در نظر می‌گرفتند. افرادی که در برابر محبت به فرزند ضعف نشان دادند، موجب شدند آقازاده‌های منحرف در جامعه قد علم کنند و هم بر سرنوشت پدران خود و هم جامعه اثر منفی بگذارند. متأسفانه این آقازادهها، بار معنایی مثبت این اصطلاح را از بین بردند. آقازادههایی که یک طبقه اجتماعی برای خود ساختند و بر خلاف قاعده اسلام فعالیت کردند، ضربه مهلکی بر دینداری و اعتماد مردم وارد آورد. جامعه‌ای که مدعی علوی بودن است، باید مانند حکومت علی(ع) در همه ابعاد علوی باشد و حبّ فرزند مانع انجام وظیفه شرعی نگردد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.