۲۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۱
کد خبر: 592520

بعضی‌ها می‌پندارند نشر بعضی از نامه‌ها و اسناد مالی در فضای مجازی پدیده‌ای نوظهور مربوط به سال‌های اخیر است

قدس آنلاین-بعضی‌ها می‌پندارند نشر بعضی از نامه‌ها و اسناد مالی در فضای مجازی پدیده‌ای نوظهور مربوط به سال‌های اخیر است؛ در حالی که از دوران پیش از مشروطه بعضی از اسناد زیانبار مانند امتیاز نامه رویتر و رژی (تنباکو) یا دستور بمباران مجلس شورای ملی از سوی نایب السلطنه امپراتور روس در قفقاز به لیاخووف و سند بدهی ۵/۱ میلیون تومان محمدعلی میرزا به بانک استقراضی و سند قرارداد تقسیم ایران در ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ و تحت الحمایگی ایران در زیر سلطه انگلیس و... در روزنامه‌های فارسی زبان چاپ هند و مصر و عثمانی و قفقاز چاپ و در ایران به صورت شبنامه تجدید چاپ می‌شد.

در دوران پس از شهریور ۱۳۲۰ که غرور مردم ایران از خاص و عام جریحه‌دار شده و نمی‌توانستند هضم کنند که چرا رژیم ایران اولاً نتوانست موقعیت را درک کند و کار را به اشغال ایران نکشاند و چرا ارتش ایران که ۲۰ سال صرف تسلیح و تجهیز آن شده بود به آن آسانی و در سایه بی‌تدبیری و ترس و جبن فرماندهان و نبود مدیریت صحیح ۴۸ ساعته فروپاشید باز هم افسران جوان و غیرتمند اسنادی نشر دادند که مثلاً سپهبدامیراحمدی که برجسته‌ترین امیر ایران بوده ۷۰۰ کنتور برقی در تهران داشته و افسرانی هم بوده‌اند که نان و پنیر برای سد جوع خود و خانواده‌شان نداشته‌اند و پلیس بوده که چون پیراهن زیر و پیراهن نداشته اونیفورم را روی بدن لخت می‌پوشیده است.

در سال ۱۳۳۴ که آمریکا و انگلیس قصد داشتند ایران را به هفت کشور تجزیه کنند و شمال ایران را هم به شورایی بدهند و نامه‌ای با عنوان کمیسیون قیمومت به دولت انگلوفیل ابراهیم حکیمی- محرمانه و بدون آرم هیچ سفارتخانه‌ای تسلیم کردند یکی از کارمندان غیرتمند نخست وزیری آن را به دکتر مصدق در مجلس شورای ملی رسانید و مصدق متن نامه را خواند و در جراید نشر داد و موضوع منتفی شد.

نامه‌ای از محمدعلی میرزا مخلوع خطاب به تزار نیکلای دوم مینوت (پیش نویس) یک تلگرام نشر یافته که محمدعلی میرزا خود را تحت الحمایه تزار نیکلای دوم می‌نامد و تعهد می‌کند اگر دولت روسیه به او که به کمک ارتش روس و سازمان اواخرا (پلیس مخفی) روسیه به گمش تیه در اشرآباد آمده بود یاری دهد دوباره بر تخت سلطنت ایران تکیه زند ایران را مستملکه امپراتوری روس کرده و خود خدمتگزار آن کشور خواهد بود.

در میان اسناد خانه سدان که در سال ۱۳۳۰ هنگام ملی شدن نفت از خانه آقای سدان نماینده شرکت نفت انگلیس و ایران در تهران کشف شد اسناد وابستگی بسیاری از رجال ایران به شرکت سابق نفت و حقوق ماهانه و هدایای شرکت به رجال و روزنامه نویسان ایران به دست آمد که حرف دولت ایران در شورای امنیت و دیوان دادگستری لاهه را به قبولی رساند و در مرجع جهانی پذیرفتند شرکت در ایران جنبه تجاری نداشته، بلکه در حکم دولتی در دولت بوده و کار می‌کرده است.

سندی در فضای مجازی و کانال‌های مختلف اجتماعی می‌چرخد که حکایت از آن می‌کند که در دوران شهرداری پیشین شیراز، پیمانکاری، چهار رأس الاغ بندری کاری به کارپردازی شهرداری معرفی کرده که به استخدام آن‌ها برای حمل مقادیر زیادی مصالح ساختمانی به یک پارک کوهستانی مبادرت شده است. تعداد الاغ‌ها چهار رأس و مدت کار چهار ماه بوده است و روزانه هر الاغ ۱۲۰ هزار تومانی دستمزد می‌گرفته است. دستمزدی که به این چهار حیوان نجیب زبان بسته که کاه و یونجه می‌خورده و بار می‌برده‌اند، (یعنی در حقیقت به صاحب آن‌ها پرداخت شد، یعنی کل مبلغ قرارداد ۰۰۰/۶۰۰/۴۴۱ ریال به حروف چهارصد و چهل و یک میلیون و ششصد هزار ریال برابر چهل و چهار میلیون و یکصد و شصت هزار تومان) از محل ردیف اعتباری سال ۱۳۹۵ بوده و چهار رأس الاغ طی مدت ۲۳ روز کاری که در مجموع برای چهار حیوان ۹۲ روز می‌شود از قرار ماهی ۰۰۰/۴۰۰/۱۱۰ ریال و در چهار ماه همان مبلغ ۰۰۰/۶۰۰/۴۴۱ ریال گویا ۲۰۰۰ بار مصالح برای بسترسازی مسیر پیاده‌رو پارک کوهستانی دراک حمل کرده‌اند.

البته عده‌ای تعجب کرده‌اند چرا در قرن ۲۱ از چهار رأس الاغ استفاده شده است. لابد راه دیگری نبوده است؛ یعنی احتمالاً مسیر کامیون رو و وانت رو نبوده و مالرو بوده است گذشته از آن مگر می‌شود از بالگرد باربری برای حمل سنگ و آهک و گچ و خاک و آجر استفاده کرد؟ صورتجلسه ترک تشریفات مناقصه شماره ۵۳۷۲۸۵/۹۵ مورخ ۲۵/۱۱/۹۳ مستند این قرارداد بوده است. بنده زیاد تعجب نکردم، زیرا این الاغ‌های مظلوم و باربر برای خودشان که کار نمی‌کرده‌اند. صاحبی داشته و طویله و کاه و یونجه و آب هم نیاز داشته‌اند.

در مقابل حقوق نجومی و املاک نجومی ۴۴ میلیون و صد و شصت هزار تومان که مبلغی نیست. می‌گویند یکی از کسانی که باید به حقوق نجومی که ظاهراً افسانه گشت و کهن شد خانه اسکندر» رسیدگی کند خودش ۴۷ میلیون تومان حقوق مزایا می‌گیرد!

حالا بد نیست بشنوید خر یا همان الاغ (این واژه مغولی است که وارد زبان فارسی شده است) سابقه‌ای چندین دهه هزار ساله در تمدن بشری (آمریکا) دارد. در آمریکای قدیم غربی وقتی اسب را اهلی کردند بنا به نوشته ویل دورانت مورخ بزرگ قرن بیستم نام آن حیوان را خر مشرقی گذارده بودند پس سابقه اهلی بودن خر بیش از اسب است. خر بسیار حیوان هوشمندی است و از آنجا که بسیار هوشیار است از ترس اینکه مبادا به سرنوشت گورخر دچار شود و شکارچیان به تیر دلدوز شکارش کنند و گوشتش را به سیخ بکشند خود را به تخرخر یعنی خریت می‌زند. همین که شکارچیان کاری به این حیوان زرنگ ندارند و جز کباب فروشانی که تقلب در کسب کرده در مناطق دورافتاده کشور، الاغ ذبح کرده گوشت آن را به جای گوشت گوسفند و گوساله به مردم قالب می‌کنند، کسی کاری به کار خران ندارد. الاغ بسیار مهربان و حرف گوش کن است. الاغ در طول تاریخ چند هزار ساله ایران مانند، اسب، قاطر، شتر و گاو (برای کشیدن برج‌های جنگی) به خدمت در اردوکشی‌ها گمارده شده و از دوران صفویه تا پایان قاجاریه به سرباز پیاده یک خر برای حمل اسلحه و مهمات و خورجین حاوی آذوقه واگذار می‌شده است.

ناپلئون هنگام اعزام ژنرال گاردان به او و سایر افسران هیئت مستشاری فرانسه دستور داده برای لشکرکشی به هندوستان از راه ایران به افغانستان و هند آماری از تعداد اسب‌ها، قاطرها و شترها و خرانی را که می‌توان در ایران تهیه و خریداری کرد، تهیه کند.

تا یادم نرفته به این هم اشاره کنم که الاغ کلمه مغولی است. الاغ نویان از فرماندهان بزرگ مغول بوده است، ضمناً اسبان چاپار دولتی را که در کاروانسراها (یام) و منزلگاه‌ها نگاهداری می‌شد، الاغ می‌خواندند.

کره الاغ از زیباترین کره‌های حیوانات و در اصطبل‌های اروپایی مانند سگ و گربه عزیز است. الاغ در یونان و قبرس و قسمت‌های اروپای جنوبی وجود دارد و در اروپای شمالی و غربی و مرکزی نیست. در افسانه‌ای شرقی الاغ جایگاه خاصی دارد و خر ملانصرالدین از شناخته‌ شده ترین، فکورترین خرهای تاریخ است.

الاغ در باغ وحش‌های پاریس و لندن روم و برلین به نمایش گذارده می‌شود. در سال ۱۳۳۰ آمریکایی‌ها برای اصلاح نژاد الاغ‌های ایران بدون آنکه با ایرانی‌ها مشورت کنند ۱۰۵ الاغ از کشاورزان قبرس خریدند و با هواپیماهای داکوتای ارتش ایران به ایران فرستادند و معلوم شد می‌خواهند از محل ۲۵ میلیون دلار کمک‌های مالی آمریکا به ایران، پولی هم به قبرسی‌ها برسانند.

این هدیه در ایران با تمسخر مواجه شد و تعداد بیست، سی رأس الاغ قبرسی پس از چند ماه از سوی دولت مرحوم دکتر مصدق به قبرس بازگردانده شدند و حماقت آمریکایی‌ها مورد حمله و انتقاد جراید دست چپ قرار گرفت. تا اواخر زمان سلطنت ناصرالدین شاه، الاغ وسیله رفت و آمد عمومی افراد و تجار متشخص و ارباب عمائم در داخل تهران و شهرستان‌ها بود و حتی حاج امین الطرب میلیونر معروف با الاغ به این سو و آن سوی شهر می‌رفت و کم‌کم درشکه و کالسکه از ۱۳۰۷ هـ. ق در تهران متداول شد و الاغ سواری تا حدود آغاز دهه ۱۳۰۰ هـ. ش منسوخ شد. در ایران عهد صفوی تا قاجاری سابقه الاغ سواری در دربار شاهان متداول بود و الاغ سواران ورزیده جایزه می‌گرفتند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.