قدس آنلاین- زهرا دلپذیر: شاهنامه فردوسی مجموعه داستانی بی نظیری از اساطیر ایرانی، حماسه‌های پهلوانی، روایات تاریخی و نیمه تاریخی، افسانه‌های حماسی، غنایی، روایی و... است که فردوسی آن‌ها را با هنرمندی بی‌همتایی، در چارچوب سرگذشت قوم ایرانی، از آغاز تا زمان ورود اسلام به ایران، به نظم کشیده شده است. داستان‌های شاهنامه نه تنها از نظر تنوع و شگردهای داستان‌نویسی در عرصه ادبیات فارسی بی‌مانند هستند؛ بلکه سرشار از آموزه‌های اخلاقی و انسان‌سازند که می‌توان آن‌ها را زیرمجموعه ادبیات تعلیمی ‌به شمار آورد.

«شاهنامه» برای انسان امروز هم درس‌های زیادی دارد/ فردوسی داستان‌آفرین نیست، داستان پرداز است

همزمان با روز بزرگداشت فردوسی در این زمینه با دکتر قدمعلی سرامی، شاهنامه پژوه، استاد دانشگاه  و عضو هیات امنای بنیاد فردوسی به گفت‌وگو نشسته‌­ایم. گفتنی است  این شاهنامه پژوه برجسته  کتاب­ها و مقالات زیادی را در کارنامه خود دارد که از جمله آن­ها می‌­توان به کتاب «از رنگ گل تا رنج خار؛شکل شناسی قصه­‌های شاهنامه»، اشاره کرد.

*ویژگی­های داستانی شاهنامه

داستان‌های شاهنامه به چند گروه تقسیم می‌­شوند و چه ویژگی­‌هایی دارند؟ دکتر سرامی‌در پاسخ به این پرسش با بیان اینکه به طور کلی ادبیات حماسی داستان‌­واره است زیرا داستان‌های حماسی از زندگی ما انسانها الهام گرفته و هدف آن  بازنمایی زندگی به کمک کلام است می‌­گوید: شاهنامه فردوسی یک داستان بلند است که در دل خود داستان‌های زیادی را جای داده است؛ داستان‌هایی که زندگی ایرانیان را در طول تاریخ به تصویر می­‌کشد.  این شاهنامه­‌پژوه با اشاره به اینکه قدیمی‌­ترین داستان‌های پیدا شده در دنیا داستان‌های اساطیری است که مادر داستان‌های حماسی و سپس عرفانی است، خاطر نشان می­‌کند: در شاهنامه هفده گونه داستانی وجود دارد که اولین آن­ها داستان‌های اساطیری است. مثل داستان «برآسمان رفتن کیکاووس»، یا پیدا شدن آتش در عهد هوشنگ.

وی می­افزاید: یکی دیگر از انواع داستان در شاهنامه، قصه‌­های حماسی است مثل جنگ رستم و اشکبوس، رستم و شغاد، رستم و سهراب،  هفت خوان رستم و هفت خوان اسفندیار که از قضا دو مورد آخر بن مایه اساطیری دارند.

دکتر سرامی ‌داستان‌های شاعرانه را نوع دیگری از داستان‌های شاهنامه می‌­داند و می­‌گوید: در این زمینه داستان‌های باربد، نوازنده خسروپرویز که در قسمت تاریخی شاهنامه بازگو شده بسیار خواندنی و جذاب هستند.

وی می‌­افزاید: از دیگر انواع داستان‌های شاهنامه می­‌توان به داستان‌های عاشقانه مثل داستان بیژن و منیژه و زال و رودابه؛ داستان‌های حیرت­انگیز مثل داستان اکوان دیو، داستان‌های تمثیلی که شاعر در آنها از قصه‌­های کوتاه برای اثبات یک ماجرا استفاده می‌­کند و داستان‌های تعلیمی‌اشاره کرد.

وی با بیان اینکه در داستان‌های شاهنامه «لوگوس» یعنی عقلانیت و منطق، با «میتوس» یعنی اسطوره یا عنصر خیالی آمیخته است، می‌­گوید: این دوگانگی را در بیشتر داستان‌های شاهنامه می­بیینم؛  مثل داستان رستم و سهراب که هم وجه تعلیمی ‌و هم حیرت انگیر دارد؛ از یک سو نکوهیدگی آز را به خواننده گوشزد می­کند و از سوی دیگر سراسر اعجاب و شگفتی است. این شاهنامه پژوه تنوع و گستردکی قصه‌­های شاهنامه  را بیانگر تنوع فرهنگی ایران باستان می­‌داند و می‌­افزاید: فرهنگ ایرانی پویاست و سراسر حرکت است. در واقع نیاکان ما زندگی را به صورت قصه برای آیندگانشان روایت کرده‌اند.

پیام­مندی داستان‌های شاهنامه

دکتر سرامی‌یکی از مهمترین ویژگی­های داستان‌های شاهنامه را پیام­‌مندی آن‌­ها می‌­داند و خاطرنشان می­‌کند: شاهنامه سراسر درس و عبرت است و محض سرگرمی ‌گفته نشده؛ بلکه حتی در ورای داستان‌هایی که جنگ و نبردی را حکایت می‌­کند پیامی‌ دارد و می‌­توان این داستان‌ها را زیر مجموعه ادبیات تعلیمی‌ به شمار آورد.

وی اضافه می­‌کند: در واقع به  بشر فردا می­‌گوید که هرچه بر تو می­گذرد داستان است و به نوعی این شبهه را ایجاد می‌­کند که این واقعیت چیزی است که باید بیش از قصه به آن اهمیت داد؛ دعوت انسان به مسامحه در برابر تلخ و شیرین زندگی است. می‌­شود گفت نوعی عرفان در آن نهفته است.

منابع داستان‌های شاهنامه

فردوسی در نظم داستان‌های شاهنامه از چه منابعی استفاده کرده است؟

دکتر سرامی ‌منابع فردوسی را متنوع می­‌داند و می­‌گوید: منبع اصلی فردوسی شاهنامه ابومنصوری است که به دستور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی، حاکم توس از منابع کتبی و شفاهی پیش از اسلام گرد آوردی شده و به نثر نوشته شد. وی می‌­افزاید: البته فردوسی در نظم شاهنامه به طور مستقیم از کتاب­های دیگری چون روایات رستم، تاریخ اسکندر و روایات مج نیز استفاده کرده است و حتی آن­گونه که خود فردوسی در مقدمه داستان بیژن و منیژه می­‌نویسد این داستان به متن پهلوی بوده و همسر شاعر که بانویی تحصیل کرده بوده داستان را از روی متن پهلوی برای فردوسی ترجمه می‌­کرده و  او آن را به نظم می­‌کشیده است.

هنرنمایی فردوسی در پردازش داستان‌های شاهنامه

فردوسی در نظم داستان‌های شاهنامه از چه شگردهایی استفاده کرده است؟ دکتر سرامی ‌در پاسخ به این سؤال با اشاره به اینکه تمام داستان‌های که در شاهنامه است از نظر محتوا و نظام داستانی، رویدادها، کنش‌ها و واکنش‌ها، گره زنی و گره گشایی‌ها قبل از فردوسی بوده است تأکید می­کند: فردوسی داستان آفرین نیست، داستان پرداز است؛ برای مثال فردوسی خودش رستم را درست نکرده است. رستم کاراکتر آفریده ایران باستان است. ولی فردوسی با هنرمندی تمام رستم را برای خوانندگان توصیف کرده است.

وی می‌­افزاید: توصیفات فردوسی هنگام نقل داستان‌ها مخصوصاً نبردها واقعاً هنرمندانه و دراماتیک است. وی پیام‌­مندی، پندارگذاری و نتیجه‌گیری را از دیگر شگردهای داستان­پردازی شاهنامه می­‌داند و می­‌افزاید: فردوسی در آغاز و پایان داستان‌ها به طور مستقیم و در ضمن داستان هم از زبان شخصیت­ها پیام خود را به خواننده منتقل می­‌کند. مثلاً در داستان «اکوا دیو» می­‌گوید

تو مر دیو را مردم بدشناس/ کسی کو ندارد ز یزدان سپاس

هر آن کو گذشت از ره مردمی/ تو مر دیو خوانش مخوان آدمی

این شاهنامه­‌پژوه با اشاره به اینکه داستان‌های شاهنامه بسیار متنوع است و با برخی از آن‌­ها مثل داستان‌های باربد  یا داستان کشتن اژدهای رود کشف به دست سام نریمان بسیار زیباست ولی مردم کمتر با آن­ها آشنایی دارند می­گوید در مجموع همه داستان‌های شاهنامه هنرمندانه و زیباست و بی­تردید خواندن همه آن­ها برای مردم به ویژه نسل جوان جذاب است.

تمایز داستان‌های شاهنامه با دیگر داستان‌های ادبی

دکتر سرامی‌داستان‌های شاهنامه­ را اثری متمایز با دیگر آثار ادبی می­‌داند و خاطر نشان می­‌کند: ویژگی داستان‌های شاهنامه که هیچ اثر دیگر ادبی در ایران آن را ندارد، قبول اندورنی اثر از سوی مخاطبانش است. مردم ایران نه تنها در خود آگاهشان با شاهنامه ارتباط برقرار می‌­کنند، در ناخودآگاهشان نیز با شاهنامه ارتباط دارند؛ یعنی شاهنامه در سامانه ذهنی ایرانیان نفوذ دارد. این نفوذ حتی در آثار ادبی دیگر نیز مشهود است. این شاهنامه پژوه با بیان اینکه حالت دلربایی قومی ‌و ملی شاهنامه حتی از مثنوی بیشتر است و اشتیاق بیشتر مخاطبانش را برمی­‌انگیزد. به همین دلیل صدها  نسخه خطی از آن به یادگارمانده است و چاپ‌­های مختلفی هم از آن موجود است تصریح می‌­کند: آموزه­‌های شاهنامه هنوز هم زنده و پویاست و برای انسان امروز هم درس­های زیادی دارد و می­تواند رهگشای او در جاده پرفراز و نشیب زندگی باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.