۱۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۷
کد خبر: 604318

انسان موجود عجیبی است. او آمیزه‌ای از عقل و غریزه است و به عنوان اشرف مخلوقات یعنی به عنوان موجودی که ذاتاً شریف‌ترین آفریده الهی است می‌تواند بالاترین اوج را در بین همه مخلوقات داشته باشد و بالاتر از ملائکه مقرب الهی پرواز کند و به جایی برسد که حتی جبرئیل را یارای پرواز به آن مقام نیست.

إِنَّ هَؤُلَاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا

«آن‌ها زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالی که روز سختی را پشت سر خود رها می‌کنند! »

(سوره مبارکه انسان/ آیه ۲۷)

انسان موجود عجیبی است. او آمیزهای از عقل و غریزه است و به عنوان اشرف مخلوقات یعنی به عنوان موجودی که ذاتاً شریف‌ترین آفریده الهی است میتواند بالاترین اوج را در بین همه مخلوقات داشته باشد و بالاتر از ملائکه مقرب الهی پرواز کند و به جایی برسد که حتی جبرئیل را یارای پرواز به آن مقام نیست.

همین انسان میتواند بر اثر گناه و نافرمانی خداوند به پایینترین درجه خباثت هم سقوط کند و در کنار شیطان، در عمیقترین درهها و چاههای دوزخ جای گیرد. کافران و منافقان به گفته قرآن کریم در پایینترین دَرَکات جهنم جای میگیرند و به تناسب رذالتهای اخلاقی، دیگر انسانها نیز در درجات دیگر دوزخ قرار میگیرند؛ ظالمان، دروغگویان، غیبتکنندگان، حسودان، رباخواران، شرابخوران، چشمچرانان، دزدان، ریاکاران، نیرنگبازان و... و.

قرآن کریم به ما هشدار میدهد و میفرماید این افراد و در صدر آن‌ها کفار و منافقان، کسانی هستند که «دنیای زودگذر» را دوست دارند. «عاجله» کنایه از «دنیا»ست زیرا با شتاب و عجله حرکت میکند در حالی که این دنیای شتابنده، موجودیتی فانی دارد و قرار نیست باقی بماند. به قول سعدی شیرازی: «هر چه نپاید، دلبستگی را نشاید».

هم در قرآن کریم و هم در روایات اهل بیت(ع) دوست داشتن دنیا بشدت نهی و نسبت به آن هشدار داده شده است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «حبّ الدّنیا رأسُ کلِّ خَطیئه»؛ یعنی دوست داشتن دنیا سرمنشأ تمام خطاها و گناهان انسان است. البته باید توجه کرد که دنیا داشتن با دنیا را دوست داشتن تفاوت دارد. برخی میپرسند پس چرا برخی از پیامبران یا امامان، خودشان دارای ثروت فراوانی بودهاند؟ پاسخ این است که آن‌ها به این ثروت دلبستگی نداشتهاند و آن را امانتی از جانب خداوند میدانستند و در راه او نیز هزینه میکردند. چنانکه مولای متقیان حضرت علی(ع) خود از ثروتمندترین افراد بودند و نخلستانها و چاههای زیادی را با زحمت خود آباد کرده بودند اما کوچک‌ترین دلبستگی حتی به اندازه آب بینی یک بز -به فرموده خودشان- به این داراییها و ثروتهای بزرگ‌تر و حتی حکومت نداشتند و به راحتی این داراییها را در راه خدا انفاق و هزینه میکردند.

آیه مورد بحث میفرماید که آن‌ها یعنی دنیا دوستان، روز بسیار سخت و سنگینی که همانا روز قیامت است را پشت سر خود رها میکنند و به آن بیتوجهند. پرسش این است که چرا «پشت سر» در حالی که آخرت پیش روی ماست؟ این اوج فصاحت و بلاغت قرآن است؛ به این دلیل میفرماید «پشت سر» که میخواهد تأکید کند آن‌ها به آخرت بیتوجهی و به آن پشت میکنند در حالی که روز قیامت در واقع پیش روی آن‌هاست و هر لحظه به آن نزدیک‌تر میشوند.

«یوماً ثقیلاً» هم روز قیامت است؛ روزی بسیار دشوار و سخت که والدین از فرزندان و فرزندان از والدین و دوستان از دوستان میگریزند و هر کسی گرفتار کار و کارنامه خویش است. روزی که پردهها فرو میافتد و آبروی گناهکاران میرود و بیشتر حاضران در محضر عدل الهی سوزش مُهر دوزخ را بر پیشانی خود حس میکنند و لهیب شعلههای سوزنده جهنم را میبینند و بر خود میلرزند. روزی که روز حسرت است و البته که فرصتی برای جبران وجود ندارد.

در آیات ۲۰ و ۲۱ سوره قیامت نیز مشابه همین معنا را این گونه میخوانیم: «کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ»؛ یعنی: چنین نیست که شما می‌‏پندارید [و دلایل معاد را کافی نمیدانید] بلکه شما دنیای زودگذر [و هوسرانی بی‏قید و شرط] را دوست دارید و آخرت را رها می‌‏کنید.

این تصویری گویا از آینده انسانهایی است که در آستانه ورود به دوزخ ایستادهاند و آن روز کاری از دستشان برنمیآید. اگر ما امروز به فکر آن روز سخت و طاقتفرسا نباشیم، شاید در آن روز - که به گفته قرآن خیلی هم نزدیک است- در شمار «یاران دوزخ» باشیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.