حسین قرایی، نویسنده و پژوهشگر ادبی، در صفحه شخصی خود خبر از انتشار جلد سوم کتاب تاریخ شفاهی شعر انقلاب داد. او در این جلد از مجموعه جلدهای تاریخ شفاهی شعر معاصر به زندگی و شعر دکتر محمدرضا سنگری پرداخته است. همچنین این نویسنده کشورمان از انتشار جلد چهارم این مجموعه در آینده نزدیک و با محوریت زندگی و شعر حسین اسرافیلی خبر داد. این انگیزه باعث شد تا باب گفت‌وگوی ما با حسین قرایی در خصوص کمبودهای تاریخ شفاهی شعر معاصر انقلاب باز شود. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

تا نفس دارم از تاریخ شعر معاصر می‌نویسم

 در جلسه رونمایی مجلد دوم تاریخ شفاهی شعر انقلاب که با عنوان «از مشهد تا ژوهانسبورگ» منتشر شد، گفتید تاریخ شفاهی شعر انقلاب و تدوین آن جدی گرفته نمی‌شود. منظور شما از این مسئله‌ چیست. آیا به حمایت نهادها انتقاد کردید یا همکاری شاعران برای تدوین خاطراتشان؟

 انتقاد من بیش از همه به توجه دانشگاه‌ها به تاریخ شفاهی شعر معاصر و توجه ادبیات دانشگاهی به این نوع ادبی بود. ضمن اینکه این انتقاد شامل نهادهایی که نوشتن و گردآوری این سوژه‌ها جزء وظایف آن‌هاست، می‌شود. به هر حال این نهادها باید تدوین خاطرات شفاهی را جدی بگیرند و سومین گروهی که به آن‌ها انتقاد کردم پژوهشگران و شاعران این عرصه است. شاعران نباید اجازه دهند حجاب معاشرت، مانع گفتن خاطرات شاعران شود.

چندین سال است که قیصر امین پور فوت کرده است اما هیچ کتاب جامعی نیست که به زندگی و شعر این شاعر پرداخته باشد. حتی مستندی ۲ یا ۳ ساعته هم در خصوص زندگی و شعر این شاعر وجود ندارد. اگر زمانی که قیصر در قید حیات بود اجازه می‌داد افرادی که علاقه مند به گردآوری و تدوین زندگی شاعران هستند، روبه‌روی او بنشینند و خاطرات او را مکتوب کنند، حتماً یک اثر خوبی نوشته می‌شد. به هر حال این نوع کتاب‌ها تجربه موفقی می‌شود برای شاعران جوانی که زندگی شاعران موفق را نقشه راه خودشان کنند و به قله‌های مرتفع ادبیات فارسی دست پیدا کنند.

به طور کل خاطرات شفاهی و روایت‌های شاعرانه می‌تواند خیلی از گره‌ها را برای مخاطبان ادبیات فارسی باز کند و حتی الگوهای موفقی را از ادیبان و شاعران معاصر ارائه دهد.

 تاکنون به زندگی و شعر مصطفی محدثی خراسانی، عبدالله حسینی، دکتر محمدرضا سنگری و حسین اسرافیلی پرداخته‌اید. چرا در مجلدهای اول به زندگی شعر شاعرانی مثل علی موسوی گرمارودی و یا محمدعلی معلم دامغانی نپرداخته‌اید. به طور کلی سوژه‌ها چگونه انتخاب می‌شوند؟

 این مجموعه حتماً تا جلد ۲۰ منتشر خواهد شد و در آن به سراغ شاعرانی مثل دکتر محمدرضا سنگری، حسین اسرافیلی، مرتضی امیری اسفندقه، جواد محقق، محمد حسین جعفریان، علی هوشمند، حمیدرضا شکارسری و افراد دیگر که در شعر انقلاب جریان ساز بوده‌اند، رفته‌ام. البته در خصوص انتخاب این شاعران با افراد و کارشناسان بسیاری مشورت کرده‌ام؛ ازجمله استاد کمری و دکتر سنگری من را راهنمایی کرده‌اند. اما شاعرانی مثل علی معلم و موسوی گرمارودی که در جریان شعر معاصر بخصوص جریان شعر انقلاب اسلامی صاحب سبک و پیشرو هستند، خودشان ویزای ورود به سرزمین خاطرات شان را به من ندادند. تا به حال چندین جلد از این مجموعه منتشر شده است که من امیدوارم این مجلدها بتواند اطمینان این استادان گرانقدر را جلب کند و روزی برای ضبط و ثبت خاطرات مقابل این بزرگواران بنشینم. ضمن اینکه من ادعا ندارم همه این کتاب‌ها تاریخ شفاهی شعر هستند. گاهی این‌ها از تاریخ شفاهی به خاطره می‌رسند چون بین تاریخ شفاهی و خاطره تفاوت وجود دارد اما هدف من در این آثار توجه به شعر معاصر و بخصوص جریان شعری بعد از پیروزی انقلاب است که تلاش می‌کنم در این خصوص داده‌های زیادی را جمع آوری کنم.

تا به حال حدود ۸۰۰۰ صفحه گفت‌وگو تدوین شده که به مرور همه این‌ها منتشر خواهد شد و این گفت‌وگوها تصویر خوبی از شعر معاصر ارائه‌ خواهند کرد، اما من باز هم می‌گویم نهادهای مختلف باید از این نوع آثار حمایت بیشتری کنند.

 قرار است این مجموعه به شعر معاصر ایران بپردازد یا به جریان شعر انقلاب اسلامی؟

 به شعر و جریان شعری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و افرادی که در این جریان شعری تأثیرگذار بودند.

 مخاطب چقدر از این نوع آثار استقبال می‌کند؟

 علاقه مندی مردم و علاقه مندان به حوزه شعر معاصر ضریب پیدا کرده است. وقتی کتاب از «مشهد تا ژوهانسبورگ» کمتر از یک ماه به چاپ دوم می‌رسد نشان از علاقه مندی مخاطب به این نوع آثار دارد.

خوشبختانه این شیفتگی را من در مخاطب می‌بینم و همین شیفتگی من را تشویق می‌کند به جلدهای دیگر جدی‌تر بپردازم و سریع‌تر منتشر کنم.

 وقتی مقابل شاعران می‌نشینید از شنیدن حرف‌های درونی شاعران چه احساسی دارید، حرف هایی که احتمالاً تا به حال برای کسی نگفته‌اند و شما اولین نفر بودید که شنیدید و حالا باید این گفت‌وگوهای تنهایی را ثبت کنید؟

 به ذوق سرشاری می‌رسم. گفت‌وگو با هر شاعر حداقل چندین ماه زمان می‌برد، بعد از اتمام گفت‌وگو لذت می‌برم این کوه تجربه و ذوق در اختیار طیف بیشتری قرار خواهد گرفت و حسرت می‌خورم که چرا شرایط فرهنگی جامعه ما به گونه‌ای است که به شاعران کمتر پرداخته می‌شود. به هر حال بسیاری از شاعرانی که به سراغ آن‌ها رفته‌ام، عمری بیشتر از ۵۰ سال دارند اما هنوز در جامعه ما ناشناخته زندگی می‌کنند. من حس می‌کنم فضای جامعه به گونه‌ای شده که این افراد سانسور می‌شوند و خیلی‌ها در این سانسور مقصر هستند. از صدا و سیما گرفته تا نهادهای متولی مثل اداره ارشاد و حتی خانواده‌ها و مدارس.

مطمئنا این کتاب‌ها وقتی منتشر می‌شود زندگی و شعر این افراد برای بسیاری الگو می‌شود و زوایانی پنهان تاریخ را روشن می‌کند. مثلاً وقتی کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ» منتشر شد، میثم مرادی رئیس حوزه هنری خراسان با من تماس گرفت و راجع به ماجرای صله گرفتن پیراهن امام توسط این شاعر که در کتاب به آن پرداخته شده بود، پرسید.

وقتی من ماجرا را توضیح دادم همان شب تدارک انجام فروش پیراهن انجام شد. به هر حال همه این اتفاق‌ها جرقه‌هایی است که بعد از انتشار کتاب به ذهن دوستان نهادها می‌رسد و می‌بینیم یک کتاب این چنین می‌تواند جریان سازی کند. من تا نفس دارم راجع به تاریخ شفاهی شعر معاصر و خاطرات شاعران معاصر می‌نویسم و منتظر حمایت نهادها نمی‌مانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.