اگر سرمایه‌مان را به جای خرید زمین و پرورش ماهی در بانک می‌گذاشتیم، ماهانه ۱۲ میلیون تومان سود دریافت می‌کردیم که دو برابر سود فعلی حاصل از فروش ماهی است. اما اشکال کار این بود که این چرخه مغایر با اقتصاد اسلامی است.

چهارگانه درس و بحث و کار و کسب!

به گزارش قدس آنلاین، پرورش شترمرغ و ماهی و بلدرچین، کندوداری و کشاورزی و...، حالا دیگر کمتر کار تولیدی‌ای هست که راه پای طلبه‌ها به آن باز نشده باشد. هر گوشه فضای مجازی را هم که بگردید رد پای یک طلبه با شغلی متفاوت را پیدا می‌کنید، از طلبه‌ای که بازار ماهی قزل‌آلای شهرش را مال خود کرده تا طلبه‌ای که عسلش به کل کشور ارسال می‌شود و... و. تا جایی که یک استارتاپ به طور اختصاصی محصولات تولید شده توسط طلبه‌ها و روحانیون را می‌فروشد. روایت امروز صفحه مردم هم روایت تعدادی از همین طلبه‌هاست؛ آدم‌هایی که در دو حوزه مشغول به کارند، هم درس و بحث و هم کار و کسب!

■ من شترمرغ پرورش می‌دهم، پدرم بلدرچین
پرورش شترمرغ شاید یکی از کارهایی باشد که هیچ‌کس توقع انجام آن را از یک طلبه نداشته باشد؛ کاری که سید هادی علوی، طلبه جوان بندرگزی پیش گرفته و به آن مشغول است. سید هادی با پرورش شترمرغ برای پنج نفر دیگر هم اشتغال‌زایی کرده و معتقد است: کار طلبه‌ها فقط نماز خواندن و منبر رفتن نیست. یعنی به عقیده من نباید طلبگی را با کارمندی اشتباه گرفت.
او می‌گوید: علامه حسن‌زاده آملی به طلاب توصیه می‌کردند که شبیه مردم زندگی کنند. این‌طوری است که مردم شما را از خودشان می‌دانند و حرف شما را می‌شنوند. من هم معتقدم که اگر طلبه‌ای مثل مردم عرق نریزد و به زحمت نیفتد، شباهتی به آنان نخواهد داشت.
حجت‌الاسلام علوی درباره علت روی آوردنش به کار پرورش شترمرغ می‌گوید: خانواده ما نسل اندر نسل نجار بوده‌اند. پدر من هم در کنار شغل کارمندی، یک نجار ماهر و توانمند بود، اما به دلایلی این شغل را کنار گذاشت. پدرم تا مدت‌ها پس از بازنشستگی به دنبال کار تولیدی جدیدی می‌گشت تا اینکه به پرورش شترمرغ علاقه‌مند شد. وقتی از من دعوت کرد، با علاقه این کار را پذیرفتم. اکنون هم من کار پرورش شترمرغ را در مزرعه انجام می‌دهم و پدرم هم در محوطه منزل بلدرچین پرورش می‌دهد.
این طلبه جوان درباره شروع کارش هم می‌گوید: اول کار سراغ چند نفر از پرورش‌دهندگان موفق در استان‌های همجوار رفتیم و مشاوره گرفتیم. بعد هم خیلی زود با تهیه دستگاه جوجه‌کشی، کار را شروع کردیم. شترمرغ پرنده مقاومی است که در هر دمایی از منفی ۳۰ درجه گرفته تا مثبت ۵۶ درجه سانتی‌گراد دوام می‌آورد و از این نظر نگهداری‌اش سختی‌های کمتری دارد.  
سید هادی با بیان اینکه بدون حتی یک ریال تسهیلات بانکی کارش را آغاز کرده، ادامه می‌دهد: من و پدرم برای راه‌اندازی واحد پرورش شترمرغ از سرمایه شخصی و زمین خودمان استفاده کردیم و از هیچ نهاد دولتی درخواست کمک نکردیم، اما متأسفانه برخی کج‌سلیقگی‌ها کار را برایمان دشوار کرده بود. به عنوان مثال یکی از ادارات از صدور مجوز پرورش شترمرغ برای ما خودداری می‌کرد. البته اگر بگویم علت مخالفتشان با صدور مجوز چیست، حتما تعجب می‌کنید. آن‌ها می‌گفتند پرورش شترمرغ توجیه اقتصادی ندارد و به همین دلیل به شما مجوز نمی‌دهیم! در حالی که این کار یکی از کارهای پردرآمد است.

■ مردم عادت ندارند ما را در لباس تولیدی ببینند
حجت‌الاسلام رحیم جعفری هم یکی از طلبه‌های متفاوتی است که پایش را از درس و بحث طلبگی فراتر گذاشته و فراغت ساعات درسی‌اش را به پرورش ماهی می‌گذراند؛ کاری که مشتریان پر و پاقرصی برای او به وجود آورده. حاج آقا رحیم حالا دیگر یکی از پرورش‌دهندگان موفق ماهی قزل‌آلا در استان آذربایجان شرقی است و با وجود اینکه امکان نشستن پشت میز یک کار دولتی را هم داشته، کار تولیدی را ترجیح داده و در روستای محل تولدش سالانه ۲۰ تن ماهی قزل‌آلا تولید می‌کند.
این پرورش دهنده ماهی قزل‌آلا می‌گوید: مردم وقتی می‌بینند که من خودم وارد استخر می‌شوم و فضولات ماهی‌ها را پاک می‌کنم یا خودم شخصاً ماهی‌ها را در بازار می‌فروشم، تعجب می‌کنند. آن‌ها عادت ندارند یک نفر را با لباس روحانیت در کار تولیدی ببینند. با این وجود به جهت اعتمادی که به روحانیت دارند، از این کار استقبال می‌کنند و با خیال راحت ماهی می‌خرند. یعنی مطمئن هستند که من ماهی مرده و تلف شده به آن‌ها نمی‌فروشم.
او معتقد است: کار و کوشش برای تولید ثروت و پیشرفت اقتصادی جامعه از جمله مهم‌ترین آموزه‌های اسلام است، چرا که تولید، آبادسازی و تلاش برای به گردش انداختن ثروت در جامعه علاوه بر اینکه در کلام معصومین(ع) مورد تمجید قرار گرفته، در عمل آن بزرگواران هم به اجرا در آمده است. با این وجود مدت‌هاست که جامعه ایرانی از فرهنگ کار و تلاش دور مانده و بسیاری از مردم اگر هم قرار باشد کار کنند، پشت میزنشینی و استخدام در نهادهای دولتی را ترجیح می‌دهند.
حجت‌الاسلام جعفری درباره علت ورودش به کار تولید ماهی قزل‌آلا می‌گوید: مطالعه درباره اقتصاد اسلامی از جمله حوزه‌هایی است که به آن علاقه‌مند بودم. در جریان مطالعاتم بسیار با روایات و احادیث اهل بیت(ع) درباره اهمیت کار و تولید اقتصادی مواجه می‌شدم و در نهایت تصمیم گرفتم وارد عرصه تولید بشوم. از آنجایی هم که ماهی به طور کلی بازار مناسبی در کشور دارد و برادر بزرگ‌ترم هم در این زمینه تجربیاتی داشت، پرورش ماهی قزل‌آلا را انتخاب کردم. البته در ابتدای کار برای خرید زمین مناسب، پول کافی نداشتم. به همین دلیل از دو برادر و شوهر خواهرم برای مشارکت دعوت کردم و زمین مناسبی در روستا تهیه کردیم. الان هم در هر دوره ۱۲ تن ماهی تولید می‌کنیم و در اهر و اردبیل به فروش می‌رسانیم. ۵۰ درصد از پول حاصل از فروش ماهی قزل‌آلا سود خالص است. البته ما ابتکاری هم به خرج داده و ماهی‌ها را بر اساس اندازه و وزنشان در استخرهای جداگانه طبقه‌بندی کرده‌ایم. در نتیجه به هر استخر بر اساس وزن و اندازه ماهی‌ها غذا می‌دهیم و این مسئله علاوه بر اینکه بهره‌وری ما را در مصرف کنستانتره ماهی بالا برده، موجب شده که هر روز ماهی برای فروش داشته باشیم و بازار را از دست ندهیم.
این طلبه موفق که استخر ماهی‌اش را با دریافت وام ۳۰ میلیون تومانی از بسیج سازندگی احداث کرده، می‌گوید: یک روز یکی از اقوام به من تشر زد و گفت که از اقتصاد سر در نمی‌آورم. او به من و سه شریکم ثابت کرد اگر سرمایه‌مان را به جای خرید زمین و پرورش ماهی در بانک می‌گذاشتیم، ماهانه ۱۲ میلیون تومان سود دریافت می‌کردیم که دو برابر سود فعلی حاصل از فروش ماهی است. او درست می‌گفت، اما اشکال کار این بود که این چرخه مغایر با اقتصاد اسلامی است. به او گفتم وقتی من در کار تولید ماهی سرمایه‌گذاری می‌کنم، کارخانه تولید کنستانتره ماهی برای محصولش مشتری پیدا می‌کند، کارگران آن کارخانه حقوق می‌گیرند، راننده وانتی که برای من بار می‌آورد، کسب در آمد می کند و ده‌ها نفر دیگر از این طریق منتفع می‌شود. این می‌شود اقتصاد اسلامی، ولی اگر همه پولشان را در بانک بگذارند معلوم است که اقتصاد قفل می‌شود و در نهایت همه ضرر می‌کنیم.

■ پدرم کارش را از زیرزمین خانه‌ شروع کرد
حجت‌الاسلام محمدهادی طلوع اما، یکی دیگر از طلبه‌های متفاوتی است که کسب‌وکارش خیلی ارتباطی به درس و بحث طلبگی‌اش ندارد. او همیشه با لباس طلبگی است، به جز وقتی که مرغداری‌اش می‌رود. خودش به شوخی می‌گوید: جوجه‌ها به وقت دیدن آخوند، رَم می‌کنند! حجت‌الاسلام طلوع حالا دیگر ۵۳ سال سن و سه تا خواهر و یک برادر کوچک‌تر از خودش دارد که همگی طلبه‌اند. برای همین معتقد است که ژن پدرشان، ژن طلبگی بوده است! این ژن در خانواده طلوع چنان قوی بود که دوتا پسر محمد آقا هم طلبه هستند و هر سه دخترش هم، شرطشان این بوده که زن طلبه شوند! حتی همسرش هم بعد از ازدواج، درس طلبگی خوانده است.  
مرغداری‌اش در نزدیکی روستای معین آباد است، روستایی مشرف به مشهد. درست جایی روبه‌روی بنای تاریخی «میل اخنگان». می‌گوید: طلبه مدرسه «الحجه» بودم؛ مدرسه‌ علمیه‌ای که پدرم آن را ساخته بود. بعد از آن در دانشگاه رضوی ادامه تحصیل دادم. بعد از ازدواج هم به سفارش پدرم که می‌گفت نباید سهم امام بگیری و اگر جلسه‌ای رفتی پول نگیر، به مرغداری مشغول شدم. پدرم اعتقاد داشت که آخوند باید دستش توی جیب خودش باشد. او هم روحانی بود و هم کار کشاورزی و مرغداری می‌کرد. از صفر شروع کرده بود. در زیرزمین خانه شان، چهل تا مرغ رنگی ریخته بود و تخم‌هایشان را می‌فروخت. کم کم که جوجه‌ها زیاد شدند، یک خانه کلنگی را برای توسعه کارش اجاره کرد، بعد که کارشان گرفت، بیرون شهر زمینی را گرفتند و مرغداری‌اش را توسعه دادند.  
حاج محمد می‌گوید چون پدرش سختی کشیده بوده، می‌خواسته او را هم به روش خودش تربیت کند. پدرش وقتی شروع به کار کرد، سرمایه‌ای نداشت، اما شهریه طلبگی را هم نمی‌گرفت، به پسرش هم گفته بود باید جوری زندگی کند که دستش جلوی کسی دراز نباشد.
حاج محمد ۳۰ سال پیش، یک مرغداری را در جاده سیمان اجاره کرد. آن زمان پرورش جوجه یک روزه تا ۹۰ روزه را انجام می‌داد. بعد از چند سال، برای جوجه‌ها قفس خرید و بعد از حدود ۱۰سال کار کردن، توانست آنجا را بخرد. جایی هم که امروز تابلوی «مرغداری طلوع» را سردرش چسبانده، زمین خودش است که با پول زحمتکشی، آن را خریده ولی به سفارش پدرش، نه یک ریال وام گرفته است و نه قرض.
 

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.