اهواز_ یک ساعت در صف تقسیم آب شرب ایستاده ام، همه از گرمای شدید، خیسی آب که پیاده رو های خاکی را گل آلود کرده، صدای دبه های آب و بی نظمی گاری ها و فرغون هایی که عده ای برای بردن آب آورده اند، خسته و کلافه اند...

 درمان شوری با توزیع آب شور!

قدس آنلاین_ گروه استانها_ طیبه قاسمی؛ آب هنوز شور است که معاون وزیر به خرمشهر و آبادان می آید، سوم خرداد نیست، مسئولی قدم بر این خاک گذاشته آنهم نه برای تبریک گفتن، اصولا عذرخواهی کردن از بابت یک اشتباه خوب است اگر کارها درست شود! وقتی معاون وزیر به دلیل شوری آب از مردم عذر خواهی می کند یعنی باید امیدوار بود برای خوردن جرعه ای آب. اما اینجا خوزستان است. از عید فطر آب شور شده  و ۴ روز است اوضاع بدتر شده.  در ۸ تیر ماه همچنان وضعیت در منطقه آزاد اروند اینچنین است.
صف های طولانی برای تانکر آبی که از آبادان می آید و فقط نیم ساعتی یکبار اتومبیل های آنچنانی فرماندار، نیروی انتظامی گذری دارند و دیگر هیچ.

 تقسیم آب شور!

چراکه همان آب را هم وقتی به خانه می آوری شور است، حال پاسخ تقسیم این آب شور چه دردی از مردم دوا می کند؟ به چه کار می آید؟  به چه دلیل است؟ را فقط همان کسانی می‌دانند که این تصمیمات را می گیرند.

دردودل شور
دبه آب به دست می گیرم تا به بهانه آب آوردن به میان جمعیت بروم، توی صف ایستاده ام، دمای بالای هوا که به قول بعضی ها چهل درجه اما دماسنج ماشین آن را بالای ۵۰ درجه نشان می دهد  مثل همه عصبی ام کرده، پیرزنی که چند متر آنطرف تر ایستاده اول صف می رود، مردی که پاچه های شلوار و بلوز اش را بالا زده برای همه آب پر می کند با صدای " ام سلیم، تعال" دبه اش را می گیرد و صف با مشاجره کسانی معتقدند ام سلیم پیر است و ایراد ندارد خارج از نوبت برود و کسانی که پیرمردها و پیرزن های بسیاری را در صف نشان میدهند به هم می‌ریزد.

صدای فرماندار،  حواسم را از آنها پرت می کند، چند ماشین نیروی انتظامی و یک ماشین خارجی خیابان را با سرعت کم طی می کنند که مردی به سمت ماشین فرماندار پیش می‌رود و می‌گوید: بگویید سامری بیاید و ببیند، من که مدتها برای مصاحبه به دنبال نماینده خرمشهر_ سامری _بوده ام، برای  امید واهی این شهروند دلم می گیرد و همزمان به این می اندیشم؛ می‌شد در سال حمایت از کالای ایرانی و در حالی که مردم در مصیبت فقط یک لیوان آب شربند، فرماندار محترم لااقل با یک ماشین مدل بالای ایرانی به این صف سر می زد!

طرح غدیر ناجی است؟
هرچه می گذرد گرما هم بیشتر می شود، هرازگاهی نیروی انتظامی برای کنترل اوضاع گشتی به  این خیابان می زند من به سراغ راننده تانکر آب می روم از او می‌پرسم این آب را از کجا آورده؟ پاسخ می دهد: از آبادان، طرح غدیر که برای شرکت تصفیه آب انتقال داده شده برداشت کرده و برای توزیع به خرمشهر می آوریم. در جواب سوالم که تا کی این اوضاع ادامه دارد و چرا از آبادان که آن هم شور است؟ می گوید: به ما هم گفتند آب بیاوریم و من فقط یک راننده ام، سر و صدای یک مرد خارج از صف و در حال داد و فریاد توجهم را جلب می کند .از قرار معلوم آبی که از تانکر گرفته و به خانه برده هم شور بوده است.

چه خبر از شهردار، نماینده و امام جمعه؟  

گرمای شدید، خیسی آب که پیاده رو های خاکی را گل آلود کرده، صدای دبه های آب و بی نظمی که گاری ها و فرغون هایی که عده‌ای برای بردن آب آورده‌اند کلافه کننده ترم می کند،  تقریباً یک ساعت است در صف ایستاده ام احساس می کنم تمام صورتم گر گرفته، خبری از شهردار، نماینده شهر و امام جمعه ندارم که در کدام قسمت شهر صف‌ها را نظاره می‌کنند اما به گوش می‌رسد نیروی انتظامی در قسمتهایی از شهر آب معدنی توزیع می‌کند. لیوانی که به لطف شوری آب سفیدک زده را پر می کنم، آب که از گلویم پایین میرود همان شوری گلویم را میزند. ساعت ۴ خبر می رسد توزیع آب به پایان رسیده در خانه اما خبرهای دیگری در راه است شب را در تاریکی قطع برق سر می کنیم و فردا ساعت ۳ بعد از ظهر  آب کلا قطع است که گردو غبار هم می آید...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.