۱۶ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۳
کد خبر: 609188

«کمک کن آن سر این جنازه را بگیر باید زودتر آن را به خاک تبدیل کنیم مرده ای دیگر در انتظار جایگاه اوست»*

هر شعر یک موضوع دارد و یک محتوا یا درونمایه که با هم متفاوت اند. هرچند به اشتباه این دو را یکی می‌دانند.

موضوع شعر در متن تبلور می‌یابد و در هیأت تصاویر و مضامین شعر عینیت می‌یابد. درست مثل موضوع تشییع و دفن جنازه در شعر پوریا ملکان!

اما محتوا یا درونمایه در فرامتن یا پیرامتن متبلور می‌شود و طی خوانش و تأویل شعر به دست می‌آید و درک می‌گردد. در واقع محتوا و درونمایه در شعری که به صراحت شعار نمی‌دهد و صرفاً به ذکر موضوع بسنده می‌کند، نزد خواننده و در ذهن او شکل می‌بندد.

«پلیکان» در متن شعر شعار نمی‌دهد و به ذکر موضوع بسنده می‌کند اما برای شعر عنوانی انتخاب می‌کند. به آقای سیاستمدار این عنوان یا بهتر بگویم، این تقدیمیه به مثابه یک پیرامتن محتوا و درونمایه شعر را به خواننده و ذهنیت او، نه تنها پیشنهاد می‌دهد بلکه تحمیل می‌کند و چون هر عنوان یا تقدیمیه دیگر، شعر را تک معنا و تک صدا می‌نماید.

چنین پیرامتن‌هایی مستبدانه و دیکتاتورمأبانه خوانش مؤلف را برخواننده تحمیل می‌کند. گویا در اینجا مؤلف راضی به کنار کشیدن و مرگ خود نیست.

شعر پوریا پلیکان اگرچه با این پیرامتن از لایه‌های معنایی خودکاسته و به لایه معنایی اول خود بسنده کرده است اما در همان بیان موضوع با کلمات برخوردی شاعرانه کرده و توانسته آنها را از سطح معنای روزمره شان فراتر ببرد.

راوی و هم دستانش جنازه را به جای دفن کردن یا خاک کردن به خاک تبدیل می‌کنند. حالا این ترکیب تازه به معنای تحقیر کردن و بی‌ارزش ساختن سیاستمداران هم هست.

از این گذشته، راوی با مرده خواندن جانشین سیاستمدار قبلی، اساس سیاست و سیاستمداران این روزگار را مورد نقد قرار می‌دهد.

اما کاش این شعر عنوان نداشت!

*آن سر این جنازه را بگیر ـ پوریا پلیکان ـ شانی ـ 1396 ـ صفحه 85

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.