۲۳ تیر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۳
کد خبر: 610023

با این تصمیم بعید نیست (بویژه اگر طولانی شود) تمام تولیدکنندگان کالاهای اساسی در داخل، ورشکسته و محو شوند. چطور وقتی چنین تصمیمی می‌گرفتید، به عواقب آن فکر نکردید؟

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است؛ «خبرهایی از صادرات کالاهای اساسی مردم به گوش می‌رسد، چون مقرون به صرفه است و قاچاق کالاهای اساسی به موضوع مهم در کشور تبدیل شده، در حالی که مایحتاج مردم است.» این را از باب هشدار و گلایه فرموده‌اند. حرف دقیق و درستی هم هست. بیشتر هم خواهد شد. علت هم چیزی نیست، مگر عملکرد خود آقایان، یعنی دولتمردان و سیاستگذاران عرصه سیاست و اقتصاد این مملکت.
با تأسف اغلب وقتی تصمیمی گرفته می‌شود، به عواقب آن فکر نمی‌کنند. این در حالی است که حتی اعلام برخی تصمیمات می‌تواند بازار را بهم بریزد، چه رسد به عملی شدن آن‌ها. تصمیمات و اظهارنظرهای عجولانه، بلای جان مردم و بویژه فعالان عرصه اقتصادی شده است. اقتصادی که ثبات ندارد، شبیه شهر و دیاری است که امنیت ندارد. هیچ چیز سر جای خودش نیست. در این اوضاع نباید هر مسئول ریز و درشتی، هر چه به ذهن مبارکش رسید را علنی یا عملی کند. باید شورایی و مجموعه‌ای باشد تا ابتدا تأثیرات متقابل این‌ها را بررسی و سپس اجازه نشر یا اعمال را بدهد.
در ماجرای اعلام دلار دولتی 4200 تومان و حتی برخی کالاهای خاص، کمتر از آن، مرتب به عنوان یک ویژگی و حسن از سوی دولتمردان با غرور اعلام می‌شد که برای واردات کالاهای اساسی، ارز 4200 تومانی داده می‌شود و حتی برخی مدعی بودند ارزان‌تر. خیلی هم با غرور این را اعلام می‌کردند. انگار می‌خواستند بگویند؛ ای مردم؛ ما خیلی هوای شما را داریم، ببینید ارزان‌ترین دلار را می‌دهیم برای واردات کالاهای اساسی، پس غمتان نباشد!
اما معنی دقیق این رفتار چیست؟ وقتی شما عملاً کاری می‌کنی که واردکننده و تاجر حاضر در بازار بتواند با قیمتی معادل نصف مبلغ واقعی آن کالا را وارد کشور کند، به واقع داری به همه واردکنندگان غیرمستقیم اعلام می‌کنی که از میان تمام اقلام وارداتی، واردات این کالاها بسیار با صرفه است و سودی حسابی خواهد داشت. نتیجه تقاضای واردات هجوم می‌آورد برای واردات کالای اساسی و در این میان، تولیدکننده بیچاره‌ای که در داخل کالای اساسی را تولید می‌کند، نابود می‌شود، چون قادر نیست کالایش را نصف قیمت بدهد! پس مجبور می‌شود به فکر صادر کردن آن بیفتد تا لااقل خرج و دخلش به نقطه سر به سر برسد، اما صادرات کالاهای اساسی ممنوع است. پس ناچار و ناخواسته به قاچاق پناه می‌آورد!
این راه را خود شما جلوی پای او گذاشته‌اید، در واقع این تنها راه را. با این تصمیم بعید نیست (بویژه اگر طولانی شود) تمام تولیدکنندگان کالاهای اساسی در داخل، ورشکسته و محو شوند. چطور وقتی چنین تصمیمی می‌گرفتید، به عواقب آن فکر نکردید؟... و افسوس که باید بگویم، این رفتار در همه امور رایج است و نه فقط اقتصاد. خداوند عاقبت ما را بخیر گرداند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.