دکتررحیم نیکبخت می‌گوید: نهضت مشروطه خواهی که رویکرد مبارزه با استبداد داخلی درآن قوی تر بود و ملی شدن صنعت نفت که جنبه مبارزه با استعمارغرب در آن پر رنگ تربود، مردم را برای انقلاب اسلامی که آمیخته‌ای از دو نوع مبارزه با استعمار و استبداد داخلی بود، آماده کرد.

انقلاب اسلامی امتداد مبارزه با استبداد و استعمار مشروطه‌خواهی است/ کلاه گشاد روشنفکران غربگرا بر سر مشروطه خواهان

به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین فرمان جنبش مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ توسط مظفرالدین شاه قاجار امضا شد و فصل جدیدی از تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در دفتر سرنوشت ایران گشوده شد. مشروطه خواهی تا دوره محمدعلی شاه قاجار برای پایان دادن به استبداد داخلی و مبارزه با استعمار خارجی ادامه یافت تا نهایتاً مجلس شورای ملی تأسیس و نخستین قانون اساسی کشور ثبت شد. دکتر رحیم نیکبخت، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت و گو با قدس آنلاین به بیان بسترها و رویدادهای مشروطه خواهی پرداخته است.  

*چه بسترهایی به شکل گیری جنبش مشروطه منتهی شد؟

 جنبش مشروطه بعد از شکست های پیاپی ایران از روسیه و انعقاد قراردادهایی چون ترکمنچای که باعث شد ایران ناخواسته وارد گردونه سیاست جهانی شود، روی داد. ترکمنچای برای ایران یک بعد سیاسی داشت و یک بعد اقتصادی. در گذر زمان ابعاد سیاسی و اقتصادی این قرارداد برای مردم نمایان شد. علاوه براین کاپیتولاسیون روسی نیز موجی از نارضایتی را در بین مردم بوجود آورد. کاپیتولاسیون بعدها توسط انگلیسیها و سپس آمریکایی ها در دوره های مختلف تاریخی ایران اجرایی شد. بنابراین می‌توان گفت انقلاب مشروطه عکس العمل به دو فضای فزاینده بود؛ از یک طرف استبداد داخلی که ناشی از قوانین خودکامه شاهان قاجار بود و از طرف دیگر چالشهایی ایران در حوزه سیاست خارجی که برای مردم و تمامیت ارضی ایران دردسرساز شده بود. بنابراین قدرت و نفوذ فزاینده بیگانگان در کشور و استبداد لجام گسیخته قاجار که تابع هیچ قانون و مقرارتی نبود نهضت مشروطه خواهی را رقم زد.

*شما به عوامل داخلی و خارجی در شکل گیری مشروطه اشاره کردید در حالی که برخی تحلیلگران تاریخی ماهیت نهضت مشروطه را صرفاً مبارزه با استبداد داخلی و ماهیت ملی شدن صنعت نفت را مبارزه با استبداد خارجی می‌دانند، شما چه پاسخی بر این تحلیل دارید؟

باتوجه با حوادثی که در زمان مشروطه رخ داد، باید دید چه کسانی در شکل گیری آن نقش داشته‌اند؛ تجار و بازرگانان بخشی از مشروطه خواهان بودند که با بدنه اقتصادی جامعه ارتباط داشتند، طیف دیگری که در این در شکل گیری نهضت نقش آفرین بودند، روحانیون بودند و گروه دیگر روشنفکرانی بودند که با مظاهر تمدن غرب آشنا بودند. ما در سیرتاریخی ایران نمی‌توانیم از نقش آفرینی این سه طیف در جامعه و حرکت‌های انقلابی چشم‌پوشی کنیم. به عنوان مثال روحانیت در خط مقدم ماجرای تحریم واگذاری امتیاز توتون و تنباکو به بیگانگان بود. در همه رویدادهای سیاسی ایران حضور این طیف‌های اقتصادی، فکری و فرهنگی در کنار مردم برای احقاق حق مردم دیده می‌شود. این گروه های سیاسی و فرهنگی با توجه به بسترهای داخلی و خارجی در مقاطع مختلف وارد عرصه شدند. نهضت مشروطه نیز در همین مسیر شکل گرفت و با توجه به بسترهای داخلی و خارجی توسط سه طیف عدالت خواهی که ذکر شد پا به عرصه گذاشت. هرچند مشروطه در دوره ای از مسیرخود خارج می شود و به دست روشنفکران غربگرا می افتد، اما در برهه ای از زمان توانست گامهای مؤثری در بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم بردارد. تأسیس بانک ملی یکی از اقداماتی بود که برای مبارزه با سلطه اقتصادی بیگانه برداشته شد. در جریان ملی شدن صنعت نفت بُعد ضد استبدادی و ضد استعماری برجسته تر شد و در انقلاب اسلامی هر دو بعد از مسایل داخلی و خارجی به موازات هم مورد توجه مبارزان واقع شد. آنچه در نهضت مشروطه و سپس ملی شدن صنعت نفت روی داد، گامهایی است که ملت ایران برای جلوگیری از رکود و نخوت برداشتند و به قطع تسلط بیگانگان بر شریان نفت ختم شد. در ادامه این دو انقلاب اسلامی با تکیه بر آموزه‌های دینی روی داد.

*شما به افراد و جناح های سیاسی در به وجود آمدن مشروطه اشاره کردید. نقش روحانیت و غیر روحانیون چه تفاوت هایی با هم داشت؟

آنچه در نهضت مشروطه رخ داد، به دست گرفتن زمام نهضت مشروطه توسط روشنفکران غرب گرا بود. این طیف فکری با مقایسه ایران با کشورهایی چون انگلیس و فرانسه خود به سه گروه تقسیم شدند؛ عده ای تمدن غرب را نفی کردند، گروهی دلداده تمدن نوین غربی شدند و بخش دیگر نگاه متعادل داشتند یعنی ضمن تأکید بر حفظ هویت ملی و دینی به استفاده از مظاهر تمدن نوین نیز اصرار داشتند. در انقلاب مشروطه طیف دوم بر نهضت غلبه پیدا می کنند که مشاوران و نزدیکان رضا شاه نیز از همان طیف بودند و وقتی به قدرت رسیدند، در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش آفرین شدند وتلاش کردند مظاهر فرهنگ ایرانی را با تمدن غربی همسو کنند. رهبران اولیه نهضت مشروطه روحانیون بودند اما روشنفکران غرب زده روحانیون را کنار زده و مسیر نهضت را تغییر دادند. یکی از اساتید تعبیری دارد که در نهضت مشروطه روشنفکران سر روحانیت کلاه گذاشتند.

*وجود افراد متمایل به غرب در جریان جنبش مشروطه چه تاثیری در آینده مشروطه داشت؟

 جریان فکری غرب زده که در بدنه مشروطه نفوذ کردند، زمینه ساز ظهور پهلوی شدند. تحولات فرهنگی در دوره پهلوی اول مانند ماجرای کشف حجاب اجباری و متحدالشکل شدن لباس مردم و ... از ثمرات انحراف نهضت مشروطه از مسیر خود و کنار گذاشتن رهبرانش بود.

*معرفی تاریخ عدالتخواهی ایران و نهضت مشروطه برای نسل امروز که به دنبال عدالتخواهی است چه تاثیری در این راه برای مردم دارد؟

بیش از صد و ده سال می گذرد، اما هنوز تحقیقات جامعی برای نهضت مشروطه در مجامع آکادمیک صورت نگرفته است. متأسفانه چون روحانیون مقید به فرهنگ نوشتاری نبودند، بسیاری از خاطرات نهضت ازبین رفت و اسناد بسیاری هم در کشورهای دیگر است. از طرف دیگرتمام تلاشی برای ثبت تاریخ مشروطه صورت گرفته جامع نبوده و تاریخ جامعی نداریم که پاسخ همه سؤالات جوانان را بدهد. کتاب‌هایی منتشر شده‌اند که منادی جریان خاصی بودند و نکته دیگر این است هر حرکتی در گام اول باید درست شناسایی شود و سپس مجموعه اقدامات آن آسیب شناسی شود. زیرا اگر آسیب شناسی نکنیم مجبور می شویم که خطاهای گذشته را تکرار کنیم و از تاریخ عبرت نگیریم. اگر آنچه موجب انحراف مشروطه از مسیر عدالتخواهی شد را نشناسیم قطعاً دامان ما را خواهد گرفت.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.