فوتبال قرار بود جنگ میان مستطیل سبز بر سر توپ باشد نه جنگ روی سکوها با توپ و تانک. آن هم در ایران. سرزمینی که قرن هاست اقوام نجیب آن به دور از هر نوع تعصب نژادی و قومیتی کنار هم مام وطن را پاسداری کرده‌اند.

هولیگانسیم فرهنگی روی سکوها

گروه ورزشی قدس آنلاین - جواد رستم زاده: فوتبال قرار بود جنگ میان مستطیل سبز بر سر توپ باشد نه جنگ روی سکوها با توپ و تانک. آن هم در ایران. سرزمینی که قرن هاست اقوام نجیب آن به دور از هر نوع تعصب نژادی و قومیتی کنار هم مام وطن را پاسداری کرده اند.

مشکوک است. این همه توهین. این همه سنگ پرانی و این حجم از دشمنی مشکوک است. آخر مگر می شود چشم ها را بست و به سوی هموطن، هم محلی و هم کیش خود سنگ و سیمان پراند؟ تمام آنهایی که برای تشویق تیم محبوب شان به استادیوم می روند پشت سر خود مادری نگران ، پدری منتظر و خانواده ای چشم به راه را دارند. آن سرباز .آن دژبان آن مامور حراست،آن عکاس و خبرنگار  همه از خود ما هستند. نه تکه ای از خاک ما را اشغال کرده اند و نه حقوق ما را پایمال کرده اند.همه دست به دست هم داده اند تا چرخ فوتبال بچرخد، عده ای سرگرم شوند و جامعه از خمودگی و فشارهای عصبی خراج شود.

این درست که روزها به سختی می گذرند و این درست که نان به سختی در می آید و گاه خون ها به جوش می آید از تحریم ها. اما سکوهای استادیوم جای تخلیه عصبانیت ها و لجاجت ها نیست. اینجا ایران است مهد تمدن و فرهنگ. کشوری پرت، بدون ریشه و افتاده در گوشه ای از دنیا نیست که مردمش از همه جا در آن جمع شده باشند و بدون تاریخ تنها به گذران زندگی مشغول باشند. کدام جریان نفوذ کرده است که ایرانی را مقابل ایرانی قرار می دهد؟ نهادهای فرهنگی و نظارتی اگر امروز نتوانند ریشه یابی و برخورد کنند چه زمانی می خواهند نقش ایفا کنند؟ راستی نتیجه آن همه جریمه مالی و برگزاری بازی بدون تماشاگر چه شد؟ فحش ها و ناسازها تبدیل به سنگ پرانی و شکستن صندلی شد. با این اوضاع حتی نمی شود به ورود بانوان به استادیوم ها فکر کرد چه برسد به اجرایی کردن آن. بانوان با کدام تضمین امنیتی وارد این لشگر کشی روی سکوها شوند؟ اصلا چه کسی جرات می کند همسر و دختر خود را در چنین فضای مرد افکنی راهی استادیوم کند؟

سالها قبل انگلستان اسیر همین هولیگانیسم بود و با تدبیری تاریخی توانست ضمن برچیدن بساط هولیگان ها در استادیوم ها به جایی برسند که حتی پرچین بین بازیکنان و تماشاگران را هم بر چینند. شاید بد نباشد نهادهای مربوطه برای یک بار هم شده آن راهکارها را نگاهی بیندازد و در ایران اجرایی کنند. اما اگر راه حلی پیدا نمی کنند بتر است برای سلامت جان افراد و فرهنگ این خاک در فوتبال را تخته کنند تا بعد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.