کمال الدین شاهرخ می‌گوید: زمانی که فاجعه منا رخ داد بارها به خیابان ۲۰۴ بازگشتم، در حالی که خیابان و مسیرهای منتهی به آن را بسته بودند. بارها به آنجا رفتم و عکاسی کردم و این وظیفه را در خود حس می کردم که باید مدرک و سندی برای نسل آینده باقی بماند.

بارها پنهانی به خیابان ۲۰۴ بازگشتم/می‌خواستم سندی برای آیندگان باقی بماند/ عکاس باید تقوای بصری داشته باشد

به گزارش قدس آنلاین، کمال‌الدین شاهرخ هنرمند عکاس انقلاب و دفاع مقدس از جمله اعضای فعال در انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس است که بیش از ۱۰ دوره در مناسک حج به عنوان عکاس حضور داشته و عکس‌های ارزشمندی از این سفر معنوی و الهی و انجام اعمال شرعی زائران را برای علاقمندان به تصویر کشیده و ثبت کرده است. یکی از تجربه‌های کاری مهم وی حضور در مراسم حج سال ۹۴ بود که با فاجعه منا مصادف شده بود. شاهرخ تنها عکاسی بود که در این فاجعه تاریخی حضور داشت، فاجعه دلخراشی که منجر شهادت ۴۶۴ زائر ایرانی شد.

وی علاوه بر امدادرسانی وظیفه خطیر عکاسی کردن از این اتفاق را هم در نظر داشت. عکاسی که بارها سابقه حضور در شرایط بحرانی را داشته و اتفاقاً این بار هم به خوبی توانست با مدیریت شرایط مسئولیت خود را به سرانجام برساند. در سالگرد این حادثه خونین با او درباره شرایط و ویژگی های عکاسی از مراسم حج به گفت و گو پرداختیم و او هم خاطراتی را از فاجعه ای که سه سال پیش در منا اتفاق افتاد برای ما بازگو کرد.

به نظر می‌آید عکاسی از حج شرایط ویژه و حساسی دارد و با توجه به اینکه عکاسان با یک سوژه واحد روبه‌رو هستند چگونه شاهد این نگاه‌های متفاوت در این شکل از عکاسی هستیم؟ علاوه بر این بد نیست اشاره‌ای هم به این موضوع داشته باشید که عکاسی حج چه شرایطی دارد و باید چه نکاتی را در آن مدنظر قرار داد؟

عکاسی از مناسک حج چند وجه دارد. اول این که بحث مناسک حج مطرح است که قاعدتاً مشخص است راجع به چه رویدادی و با چه ویژگی‌هایی صحبت می‌کنیم، جنبه‌های دیگر در واقع به اماکنی برمی‌گردد که زائرین به آنها وارد می‌شوند و قطعاً کسانی که به حج مشرف می‌شوند شاید در طول عمرشان فقط یک بار توفیق حضور در خانه خدا را داشته باشند و بنابراین باید بهترین بهره را از این فرصت ببرند. بنابراین باید به خیلی از موارد و شرایطی که بر جو زمان حج حاکم است آگاهی پیدا کنند تا این فرصت کوتاه و گذرا از بین نرود.

عکاسی که در موسم حج عکس می‌گیرد، امکان ویژه‌ای برایش فراهم شده و موظف است حال و هوای چنین فضایی را برای مخاطبش به بهترین شکل به تصویر بکشد. خود مناسک حج هم موضوع دیگری است، همچنین رفتارهای زائران، دعا و مناجات، ایام تشریق از روزی که حجاج به صحرای عرفات می روند و مشعر و منار را درک می‌کنند و مجدداً به مکه برمی‌گردند و اعمال مکه را کامل می‌کنند اینها یک سیر و حرکتی دارد که باید عکاس با آنها آشنایی داشته باشد و طی تجربیاتی که به دست می‌آورد، در این سیر و سفر با روحیات و درونیات افرادی که در این فضا هستند هم آشنا می‌شود که طبیعتاً در ثبت این تصاویر مستند جذاب و دیدنی خواهد بود.

نکته مهم دیگری که شاید خیلی کمتر به آن توجه می‌کنیم، شرایط جغرافیایی عربستان است که طبعاً با سرزمین ما بسیار متفاوت است. ضمن اینکه موانعی که برای عکاسی در آنجا وجود دارد هم خود مزید بر علت می‌شود و باید آن را در سختی‌های این کار در نظر گرفت. شرایط عربستان خیلی ویژه است و مأموران آنها خیلی موافق عکاسی کردن نیستند و عموماً هم با این مسأله برخورد و مشکل ایجاد می‌کنند. از سال ۷۲ که من عکاسی حج می کردم خیلی دچار مشکل و تنش شدیم و پلیس‌ها همیشه با ما برخورد می‌کردند. بنابراین این دغدغه عکاس است که چطور باید فضاهای مورد نظر خودش را در عکاسی انتخاب کند تا بتواند کارش را راحت تر پیش ببرد. ضمن این که باید شرایط جغرافیایی را بشناسد.

البته در سالهای اخیر استفاده از دوربین‌ها مقداری تقلیل پیدا کرده است و حساسیت‌ها هم طبعاً کمتر شده است. اما این برخورد و ممانعت ها همواره وجود داشته و دارد و در عین سختی و دشواری به نظرم بهترین زمانی است که می‌توان در این فضا عکاسی کرد. هرچه شرایط سخت تر شود باعث می شود تا ما بهتر کار کنیم و زمان مناسب برای عکاسی را پیدا کنیم.

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که وقتی یک عکاس در موقعیت عکاسی حج قرار می‌گیرد باید در شرایط روحی و روانی خاصی باشد که در واقع به این اعتقاد قلبی رسیده باشد تا بتواند روی مخاطب خود تأثیر معنوی ایجاد کند. این یک حقیقت است که هرچه از دل بر آید بر دل هم می‌نشیند و جاری می‌شود. واقعیت عکس هم همین است و اگر بخواهیم تأثیرگذار باشیم باید خلوص نیت داشته باشیم و معتقدم باید عکاس به درجه‌ای برسد که تقوای بصری داشته باشد. ضمن اینکه به لحاظ حالت های روحی و روانی در شرایطی باشد که چیز دیگری غیر از سوژه خودش را نبیند و این انرژی که به عکاس داده می‌شود، باعث می‌شود تا بتواند کار کند و باید به آن شرایط روحی و روانی خاص برسد.

به برخورد شرطه و مأموران پلیس و امنیتی اشاره کردید؛ آیا در این سال‌ها پیش آمده بود تا برای شما مشکل ایجاد کنند و دوربین تان را ضبط کنند؟

بله این اتفاق افتاده بود. سال‌های اولیه که از این مراسم عکاسی می کردم خیلی با این فضا آشنا نبودم و حواسم نبود که مراقبت کنم و اتفاقاتی هم می‌افتاد اما بعدها حواسمان جمع‌تر بود. ضمن اینکه حمل دوربین ها هم برای خودش داستانی داشت. بعضی مواقع باید دوربین‌های آنالوگ را به صورت تکه‌های جدا از هم در لباس‌ها و وسایل هایمان جاسازی می‌کردیم. داخل مسجد النبی و مسجدالحرام که داستان دیگری داشت و وضع بسیار مشکل تر بود و اگر می‌دیدند که دوربین همراه خودمان داریم با ما به شدت برخورد می‌شد اما ما هم به طریقی دوربین ها را با خودمان حمل می‌کردیم که کسی متوجه نشود. با این شرایط برای این که بتوانیم دو فریم عکس خوب بگیریم، باید در فضایی می رفتیم و ارتفاع مناسب را انتخاب می کردیم تا بتوانیم عکاسی ویژه‌ای و از یک زوایه جدید داشته باشیم.

خصوصا در طواف دور کعبه باید خیلی مراقبت می‌کردیم. علاوه بر این که آنجا هم فضای بسیار خوبی برای عکاسی است و با این که دشوار است اما عکس های خوبی به ما می‌دهد. به ویژه در مسجدالحرام چون عکاسی ممنوع است بارها پیش آمده بود که برخورد کنند.

شما بیش از ده سال سابقه عکاسی در مراسم حج را دارید و اتفاقاً سالی که فاجعه منا رخ داد هم آنجا حضور داشتید. طبعاً این شرایط برای یک عکاس موقعیت ویژه‌ای محسوب می‌شود، از طرف دیگر مسائل انسانی مطرح است که باید آن را هم در نظر گرفت. چگونه این فضا را مدیریت کردید؟  

من پیش از این تجربه عکاسی بحران داشتم  و برایم اتفاق تازه‌ای نبود، به ویژه در سال‌های دفاع مقدس و در شرایط بحرانی مانند زلزله و ... عکاسی کرده بود. بنابراین فاجعه منا نخستین باری نبود که من در شرایط بحرانی به عنوان عکاس حضور داشتم. اما با این حال  فاجعه منا فاجعه سنگینی بود و حس انسانی ایجاب می کرد در وهله نخست به افرادی که زیر دست و پا مانده بودند و نیاز به کمک داشتند، کمک کنیم. بنابراین با لباس امداد وارد صحنه شدیم و هر آنچه از دستمان برمی آمد کمک کردیم و البته در گوشه‌ای یک دوربین هم همراهم بود. ساعات اولیه به کمک رسانی، امداد و عکاسی کردن از کارت‌های شناسایی حجاج برای تعیین هویت گذشت تا به شرایط نرمالی برسیم این کمک‌ها و امدادرسانی ادامه داشت. علیرغم اینکه مأموران عربستانی هم برخورد می‌کردند و می‌خواستند دوربین را بگیرند اما سعی می کردم خیلی در دید آنها نباشم اما آنها ما را زیر نظر داشتند.

بعد از این واقعه که از جمرات برگشتیم و از احرام خارج شدیم تا غروب به خیابان ۲۰۴ در رفت و آمد بودم و مشغول شناسایی افراد و عکاسی کردن و البته امداد رسانی بودم. این پروژه را در روزهای بعد هم ادامه دادم و زمانی که پیکر شهدای فاجعه منا به کانکس منتقل شدند هم عکاسی کردم. البته آن روزها مسیرها بسته شده بود و من پنهانی به خیابان ۲۰۴ برگشتم و با صحنه تازه‌ای روبه‌رو شدم؛ خیابان ۲۰۴ خالی شده بود اما هنوز گرد سفید مواد ضدعفونی در همه جای خیابان بود و یک فضای خالی با یک گرد سفید روبه‌روی من بود که از آن فضا هم عکاسی کردم. تقریبا نزدیک به یک هفته ده روزی آنجا عکاسی کردم.

در آن شرایط احساس وظیفه می‌کردم و چون عکاس دیگری آنجا نبود که این صحنه‌ها را مستند عکاسی کند من این وظیفه را در خود احساس کردم که باید این صحنه‌ها ثبت شود و سند و مدرکی برای آیندگان باقی بماند. تمام عکس‌های آن اتفاق هم تحت عنوان مجموعه‌ای به نام «لاله‌های سپید» در اولین سالگرد شهدای منا منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

شما به واسطه حضور مکرر در موسم حج تجربیات ارزشمندی دارید که حتماً برای عکاسان جوان‌تر و یا کسانی که سابقه حضور در این مراسم و این شیوه عکاسی را ندارند، جالب است. ضمن اینکه این فرصت شاید تنها یک بار برای آنها پیش بیاید، برای کسانی که علاقه‌مند به عکاسی در این حوزه هستند چه پیشنهادی دارید و به نظر شما آنها ملزم به رعایت چه مسائلی هستند؟

عکاسی در این شرایط بسیار سخت است و از آنجایی که خارج از فضای زندگی روزمره است عکاسان جوان یا کسانی که تاکنون چنین تجربه ای نداشتند باید از تجریبات کسانی که این راه را رفته‌اند، استفاده کنند. در موسم حج و البته سرزمین عربستان به فراخور شرایط و محدودیت‌هایی که به وجود آمده و البته فضاهایی که مانند مسجد النبی و مسجدالحرام که ممانعت حضور در آنها مطرح است باید فضاهای مناسب برای عکاسی را بشناسند و ابزارآلات سبک را با خود حمل کنند چون خیلی جاها امکان حمل دوربین‌های حرفه‌ای وجود ندارد. گاهی حتی عکاسی با موبایل اتفاق می‌افتد چون امکان بردن دوربین‌های سنگین وجود ندارد.

ولی شرایط جغرافیایی بسیار مهم است و ارتباط با مردم و زائرین بسیار اهمیت دارد، پیدا کردن زمان مناسب برای عکاسی و زوایه های مناسب عکس از نکات مهمی است که باید به آن توجه شود. ضمن این که باید به موارد مهمی همچون نور و زوایه هم دقت شود که در زیبایی و تأثیرگذاری عکس بسیار بااهمیت است. بنابراین پیش از عکاسی همه این شرایط باید بررسی شود و عکاس باید زوایای مناسب را پیدا کند و با امکانات و وسایلی که دارد بهترین عکس ها را ثبت کند.

اما نکته ای که به نظر من خیلی مهم است و می‌تواند در شرایط خاص و گرفتن یک تصویر ویژه بسیار کمک رسان باشد، خودسازی فرد است. من به این مسأله خیلی اعتقاد دارم و روی آن هم همیشه کار می‌کنم. وقتی وارد عکاسی دینی می‌شویم باید محدودیت‌ها را در نظر بگیریم؛ در این شرایط قرار نیست از همه چیز عکس بگیریم بلکه باید با خلوص نیت و رسیدن به تقوا پرده‌ها کنار رود و سوژه‌ای که برای ما مهم است در نظر آید و قطعا کسی که به دنبال عکاسی دینی است این مسأله برایش خیلی پررنگ و باارزش است.  

انتهای پیام/ 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.