هومان اسعدی دبیر دوازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان گفت: بسیاری از اساتید برجسته کشور با ما همکاری کردند و تقریباً از هیچ‌کدام نه نشنیدیم، حتی استاد محمدرضا شجریان آن زمان که از لحاظ جسمانی حال مساعدی داشتند آمدند و تا مرحله‌ای از کار هم با ما بودند که متأسفانه با شروع بیماری‌شان همکاری قطع شد.

زوایای گوناگون دوازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان از زبان دبیر جشنواره

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، جشنواره ملی موسیقی جوان درحالی یازدهمین روز خود را سپری کرد که سنتورنوازان جوان هنر خود را به داوران تخصصی این بخش و مخاطبین ارائه دادند. هرچند مقایسه کلی جشنواره حاکی از پیشرفت هرساله آن دارد لیکن همین مقایسه کمّی و کیفی شرکت‌کنندگان سنتور امسال در مقایسه با سال قبل نشان از پیشرفت و حرکت رو به جلوی این رویداد است. جشنواره ملی موسیقی جوان را می‌توان موفق‌ترین و مهم‌ترین رویداد رقابتی موسیقی کشور نامید، در گفتگوی ذیل با هومان اسعدی دبیر این جشنواره از همه جوانب و زوایای گوناگون این رویداد سوال شده که در ادامه می‌خوانید:

(س) با سلام خدمت شما و خسته نباشید، نظر خود را تا به اینجای جشنواره در مورد سطح کیفی و کمّی شرکت‌کنندگان بیان بفرمایید.

تا اینجا بخش نواحی به پایان رسیده و بخش موسیقی دستگاهی آغاز شده و در دومین روز خود به‌سر می‌برد. در مجموع بخش نواحی هم از نظر کمّی و هم کیفی خیلی از دوره‌های قبل بهتر بوده است. در بخش موسیقی دستگاهی هم دیروز بخش ساز تار که آغازگر این بخش بود فکر کنم بهترین شرایط را نسبت به دوره‌های گذشته دارا بود چون سال‌های قبل بیشتر رده‌های الف و بعضاً ب بهتر و بیشتر بودند لیکن امسال غیر از این دو رده، رده سنی ج هم خیلی خوب بود. امروز هم شاهد حضور سنتورنوازان هستیم و پیشرفت این بخش هم کاملاً محسوس است. از لحاظ آماری پارسال در مجموع حدود ۱۵۰۰ درخواست و امسال بیش از ۱۶۰۰ اثر ارسال شده بود. پارسال نزدیک به نصف جشنواره را شرکت‌کنندگان بخش نواحی تشکیل می‌دادند و امسال هم تقریباً همین‌طور بود ولی باز هم نسبت به سال گذشته حضور بخش نواحی پُر رنگ‌تر بود. بخش نواحی موسیقی ایران به علت گستردگی‌ای که کشورمان دارد و تنوع بالای فرهنگی و موسیقایی نیمی از این جشنواره را به خود اختصاص داده و نیمی دیگر به دو بخش موسیقی دستگاهی ایرانی و موسیقی کلاسیک غربی اختصاص یافته است. البته انتظار داشتیم که چنین باشد زیرا تنوع و تکثر اقوام در ایران بسیار بالاست و در کمتر جایی از دنیا می‌توان این اندازه از تنوع و تکثر را دید. مثلاً موسیقی خراسان خودش به چندین قسمت شمال خراسان، و شرق و جنوب خراسان تقسیم می‌شود که هر کدام از اینها نیز دارای مکاتب متنوع و متفاوتی هستند؛ و همین‌طور، به‌عنوان مثال، در موسیقی کردستان، کرمانشاه، لرستان و آذربایجان نیز شاهد تنوع و حضور سازهای مختلفی بودیم. ازین‌رو انتظار می‌رفت که در بخش موسیقی نواحی استقبال و شرکت‌کننده بیشتری نسبت به بخش موسیقی کلاسیک غربی باشد. مثلاً اگر جشنواره‌ای در آلمان برگزار شود مسلماً حضور سازهایی مانند پیانو و ویلن در آن بیشتر است و در کل این کشورها به اندازه کشور ما دارای تنوع بومی فرهنگی و قومی نیستند. موسیقی نواحی که از دوره نهم به این جشنواره اضافه شد خیلی رشد پیدا کرد در حدی که ما امسال ناچار شدیم دو اختتامیه مستقل برگزار کنیم، یعنی این بخش به تنهایی هم‌وزنِ دو بخش موسیقی کلاسیک ایرانی و کلاسیک غربی‌ است.

(س) برخی نوجوانان کم سن و سال نظیر «کارن احمدی» به نوعی از جشنواره شما استعداد و توانایی‌های‌شان به عموم شناخته شده تا آنجا که برخی اساتید همچون کیهان کلهر در صفحه شخصی اینستاگرام خود ویدیوی نوازندگی این نوجوان را به اشتراک گذاشته‌اند. در این راستای امیدبخش برای آینده چه برنامه‌هایی دارید؟

جشنواره در واقع یک رویداد مقطعی است و همان‌طور که در کتابچه جشنواره هم نوشته‌ام، کار ما همچون سازمان سنجش یا المپیادها است و ما فقط استعدادیابی می‌کنیم و همین معرفی و شناسایی استعدادها تنها وظیفه جشنواره است و وظیفه ارگان‌های دیگر و بالاتر نظیر معاونت هنری، دفتر موسیقی، انجمن موسیقی و دیگر نهادهای ذی‌ربط است که این هنرمندان را مورد حمایت قرار دهند. البته ما طرح‌های فکری این قضیه را داریم زیرا حدود ۱۰۰ استاد برجسته کشور با جشنواره ما همکاری می‌کنند و می‌شود حمایت‌های آموزشی از برگزیدگان صورت بگیرد. جشنواره چند روز دیگر به پایان می‌رسد و وظیفه‌اش تمام می‌شود و در این بین معاونت هنری و دفتر موسیقی باید از این هنرمندان حمایت کنند و در ادامه راه و فعالیت آنها اقداماتی انجام دهند. مثالی در این مورد می‌زنم، فرض کنید کشوری سازمان سنجش داشته باشد ولی دانشگاهی برای ادامه تحصیل آنها که در آن سازمان سنجش شناسایی و معرفی شده‌اند وجود نداشته باشد. البته معاونت هنری و دفتر موسیقی می‌توانند با هماهنگی با ارگان‌های دیگر، مانند بنیاد ملی نخبگان یا وزارت ورزش و جوانان، برای پرورش این استعدادها و حمایت از جوانان به‌طور جدی وارد مذاکره شوند و جلب همکاری کنند. چون متولی اصلی این جشنواره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است پس این وزارتخانه باید این هماهنگی‌ها را با دیگر ارگان‌ها برقرار کند.

(س) بهترین و برجسته‌ترین هنرمندان و اساتید موسیقی کشور با جشنواره ملی موسیقی جوان همکاری می‌کنند. کاری که حتی برای هماهنگی یکی از این حدوداً ۱۰۰ نفر بسیار صعب و دشوار است و بسیاری از این اساتید تمایلی به حضور در جمع و کارهای ارگانی ندارند. شما چطور توانسته‌اید این ۱۰۰ استاد برجسته موسیقی را در این رویداد مهم گردهم آورید، آن هم نه برای یک سال که برای چند سال.

اولین دوره‌ای که بنده در این جشنواره شروع به کار کردم، یعنی دوره هفتم، یک شورای سیاست‌گذاری داشتیم. ابتدا با استاد حسین علیزاده مشورت کردم و ایشان اعلام آمادگی برای همکاری کردند و همین‌طور استاد مجید کیانی، استاد داریوش طلایی، استاد شهرام ناظری و استاد رامبد صُدیف. در ابتدای دورۀ هفتم این هسته اصلی شکل گرفت و به تدریج شوراهای تخصصی به تفکیک بخش‌ها و سازها تکوین یافتند. به همین ترتیب، در دورۀ هشتم بخش موسیقی کلاسیک و در دورۀ نهم با همکاری استاد محمدرضا درویشی و سپس همچنین دکتر حمیدرضا اردلان بخش موسیقی نواحی به جشنواره اضافه شد. خوشبختانه استقبال خیلی خوبی شد و بسیاری از اساتید برجسته کشور با ما همکاری کردند و تقریباً از هیچ‌کدام نه نشنیدیم، حتی استاد محمدرضا شجریان آن زمان که از لحاظ جسمانی حال مساعدی داشتند آمدند و تا مرحله‌ای از کار هم با ما بودند که متأسفانه با شروع بیماری‌شان همکاری قطع شد. یکی از دلایل حضور این همه استاد و موسیقیدان برجسته این است که همه چیز در اینجا شفاف است یعنی هیچ ابهامی در این جشنواره وجود ندارد و اینکه امور خیلی تخصصی اداره می‌شود. خوشبختانه کاری که دولت در این شش دوره‌ای که بنده مسئولیت دبیری جشنواره را برعهده داشته‌ام انجام داده این بوده است که در امور فنی و تخصصی به هیچ‌عنوان مداخله‌ای صورت نگرفته است و کار به دست اهل فن سپرده شده است و دولت نقش حمایتی داشته است. از دورۀ هفتم تا دوازدهم سه دولت عوض شد، چند وزیر عوض شد و سه معاون هنری و سه مدیر انجمن موسیقی تغییر کردند ولی نهاد جشنواره نه تنها تغییری نکرد بلکه افزایش هم پیدا کرد و خوشبختانه هیچ‌گاه مداخله‌ای هم نبوده است و در اینجا خبری از آن سلسله مراتب و تشریفات صوری نیست و هر شورای تخصصی کار خود را به دقت و با قوت تمام انجام می‌دهد و همه را با هم هماهنگ می‌کنیم و سعی می‌کنیم تعادلی بین رپرتوار سازها و بخش‌های مختلف وجود داشته باشد. در مجموع همان مسئله شفاف‌بودن و تخصصی‌بودن و عدم‌مداخلۀ دولتی در امور فنی و هنری مهم‌ترین دلیل حضور این اساتید و ماندگاری و ترقی این جشنواره بوده است. البته یکی دیگر از مهم‌ترین دلایل این است که این استادان معزّز که خود برجسته‌ترین موسیقیدانان کشور هستند قلب‌شان خالصانه برای موسیقی می‌تپد و قطعاً تمایل دارند هنرشان از طریق شاگردان و هنرجویان نوجوان و جوان تداوم یابد و از این جنبه هم برای حضور در این رویداد انگیزه بسیار بالایی وجود دارد.

(س) بازخورد جداسازی بخش نواحی از دوبخش موسیقی ایرانی و غربی چطور بوده و هدف کلی‌تان از این تصمیم چه بود و حالا که این بخش تمام شده برآیندتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

البته این بخش نواحی جدا نشده فقط سال‌های قبل به‌صورت متوالی و با اختتامیه‌ای واحد انجام می‌شد لیکن امسال گفتیم چند روزی هم در بین بخش‌ها فاصله باشد چون بالأخره برنامه‌ها بسیار سنگین است و حدود یک‌ماه به‌طول می‌انجامد. از این‌رو آنتراکتی دوسه روزه ضروری می‌نمود و باعث تجدید قوای کارکنان و ستاد برگزاری می‌شد و هم از لحاظ اداری و اجرایی سخت بود که یک‌ماه تمام بخواهیم سالن رودکی را صرفاً در اختیار این جشنواره قرار دهیم و باید به نوعی تقسیم کار می‌شد. ضمناً دو اختتامیه مجزا هم لازم بود زیرا همان اختتامیه نواحی خودش دو سه ساعت طول کشید. این تمهیدات باعث می‌شود که بتوان اجراهای بیشتری را دید و شنید و برنامه‌های بیشتر و جذاب‌تری را در اختتامیه گنجاند وگرنه اگر یک اختتامیه بود ناچار می‌شدیم بسیار فشرده برگزار کنیم و بسیاری از آیتم‌ها و برنامه‌ها را حذف کنیم. اگر بخواهیم به ۳۰۰ نفر در قالب یک اختتامیه واحد جایزه بدهیم که تمام وقت آن مراسم را فقط باید به اهدای جایزه اختصاص دهیم، از این‌رو تصمیم گرفتیم که دو اختتامیه مستقل با فاصله زمانی اندک برگزار کنیم.

(س) جشنواره در دو مکان برگزار شد. ابتدا بخش نواحی در فرهنگسرای نیاوران و الآن بخش ایرنی و غربی در تالار رودکی. آیا اگر کلاً در یک‌جا انجام می‌شد بهتر نبود و اینکه همان تالار رودکی می‌بود که در مرکز شهر است و دسترسی همه به این منطقه بیشتر است؟

شاید در میزان استقبال تماشاگران تأثیر داشته باشد، چراکه تالار رودکی در مرکز شهر تهران است و رفت و آمد راحت‌تر است، اگرچه فرهنگسرای نیاوران فضای داخلی‌اش فوق‌العاده عالی و زیباست و مخصوصاً برای موسیقی نواحی بهترین فضاها را دارد لیکن کمی به مرکز شهر دور است و رفت و آمد را سخت می‌کند ولی نمی‌شد ما یک‌ماه تالار رودکی را در اختیار بگیریم و بعد از آن هم ماه محرم و صفر است و در آن صورت عملاً سه ماه تالار رودکی به‌جز جشنوارۀ ما رویدادی را برگزار نمی‌کرد. سال گذشته هم ما همین بیست روز را به سختی توانستیم در تالار رودکی بگیریم و اگر می‌خواستیم روی اجرای کلی در تالار رودکی اصرار داشته باشیم شاید بخش نواحی حذف می‌شد. البته امسال از اساتید که سؤال می‌کردم اکثراً نیاوران را بیشتر دوست داشتند و برای شرکت‌کنندگانی که عمدتاً از شهرستان‌های مختلف می‌آیند هم که فرق چندانی نمی‌کند در شمال تهران اجرا کنند یا در مرکز شهر. اگر از جنبه مخاطبین و مردم هم بخواهیم به این قضیه بپردازیم باید بگویم که مردم هم همان‌طور که مسئولین و ارگان‌ها باید همکاری کنند آن‌ها هم باید لطف کرده و خیلی برای محل برگزاری حساسیت به خرج ندهند و به احترام هنرمندانی که چندصد کیلومتر آمده‌اند تا اجرا کنند آنها هم چند کیلومتر دورتر یا نزدیک‌تر را خیلی سخت نگیرند و مطرح‌کردن دوری و نزدیکی دوسه کیلومتری به نوعی کم لطفی است. هرچند این جشنواره زیاد به دنبال مخاطب نبوده و بیشتر به تعامل بین استادان و هنرمندان و هنرجویان جوان و گسترش و ارتقای هنرِ موسیقی می‌اندیشد و فعالیت‌هایش در این راستاست. با این وجود تقریباً استقبال خیلی خوب بود به‌ویژه در روزهای مانند موسیقی لرستان، آذربایجان، کرمانشاه و غیره.

(س) تأثیر رسانه‌ها در پوشش و انعکاس جشنواره و نقشی که می‌توانند در این جشنواره داشته باشند چقدر اهمیت دارد؟

رسانه‌ها قطعاً می‌توانند بسیار کمک کنند. حتی رسانه‌های منطقه‌ای هم می‌توانند به شکل خوبی بخش نواحی را پوشش بدهند که به رونق فرهنگ منطقه خودشان کمک شایانی خواهند کرد. جشنواره‌ای در این سطح و با حضور این‌همه اساتید تراز اول می‌تواند از جنبه رسانه‌ای بسیار بیشتر از اینها بدان پرداخته شود. متأسفانه تلویزیون که چندان گزارشی از این رویداد پخش نکرده، حالا از تلویزیون که به خاطر برخی مشکلات بگذریم، رادیو که دیگر آن مشکلات تلویزیون را ندارد و می‌تواند گزارش‌های خوب و مفصلی از برنامه‌ها و اجراهای جشنواره ارائه دهد. ولی این‌که اقدامی یا گزارشی چنان که باید و شاید ارائه نمی‌دهند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. حتی پوشش مطبوعاتی هم آن‌چنان که باید مطلوب نیست. چون در تاریخ سابقه نداشته است که حدود صد استاد در این تراز در یک رویداد گرد هم بیایند و ۶۰۰ نفر موسیقیدان جوان و متبحّر به اجرای برنامه بپردازند. صدا و سیما می‌توانست بالأخره گزارش‌های زیادی را از این جشنواره پخش کند. صدا و سیما فوق‌العاده کم لطفی کرده‌اند به جشنواره ملی موسیقی جوان، هم سیما و هم رادیو، چرا که مثلاً کوچک‌ترین رویدادی که یک دهم این هم نیست در یکی از کشورهای همسایه که برگزار می‌شود تمام دنیا خبردار می‌شوند، بعد این‌چنین رویدادی با این دستاوردها که حتی برخی رسانه‌های خارجی هم تصاویری که دست به دست در شبکه‌های اجتماعی چرخیده‌اند را نشان داده و به آن پرداخته‌اند لیکن رسانه ملی ما بدین رویداد نمی‌پردازد. مثلاً آیا یک بچه ۵ ساله نخبه که میراث فرهنگی اجداد و اقوام خویش را حفظ کرده و با قدرت و زیبایی اجرا می‌کند چه مشکلی دارد که هنرش پخش شود آن هم با آن کیفیت که می‌تواند خیلی نظرها و توجه‌ها را به خود جلب کند. البته رادیو چند مصاحبه با اساتید این جشنواره انجام داده لیکن این جشنواره ظرفیت آن را دارد که گزارش‌های خیلی خوبی از آن تهیه و منتشر شود. رسانه ملی می‌توانست منتخبی از برنامه‌های هر روز را ضبط و پخش کند که می‌توانست خیلی برای مخاطب متنوع و جالب باشد و بدین وسیله برنامه‌های خوبی ساخته و تولید شود و خیلی عجیب است چون این یک برنامه‌ای نیست که یک شخص به‌صورت خصوصی برگزار کند بلکه رویدادی ملی است و به معنای دقیق کلمه هم ملی است زیرا انواع موسیقی نواحی و ایرانی تقریباً از هر قوم و فرهنگ و منطقه‌ای و شهری از میهن‌مان در آن وجود دارد.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.