خوزستان- در حالیکه شاخص های پیش بینی شده در برنامه توسعه چهارم در خوزستان محقق نشده در سالنامه های آماری خیلی از شاخص ها را محقق شده بیان کرده اند تا استان وارد شاخص پنجم توسعه شود، پیچاندن و دور زدن برنامه های توسعه شاید امروز چند قدم نرفته را در کارنامه شهری بیاورد اما...

"دورزدن برنامه‌های راهبردی" بن‌بستی در راه توسعه خوزستان

به گزارش قدس آنلاین، یکی از مواردی که در پیشرفت هر استانی می تواند نقش داشته باشد برنامه توسعه است و تفاوت در اجرای برنامه های توسعه است که یک استان را شبیه اصفهان می سازد و دیگری را شبیه خوزستان؛ برای بررسی برنامه چهارم توسعه در شرایطی که استان خوزستان برنامه پنجم را شروع کرده، نیاز است ابتدا نگاهی اجمالی بر برنامه توسعه در کشور داشت؛ برنامه چهارم، توسعه را بر مبنای رشد اقتصاد ملی می داند که دانایی محور است و بهره‌وری از نفت، انضباط مالی و بودجه ای، بهره‌وری از منابع تجدید ناپذیر، تخفیف مالیاتی، ارتقا بهره وری کل، رشد تولید ناخالص داخلی، تکمیل طرح های نیمه تمام و تسهیلات بانکی فصل اول آن را تشکیل می دهند که متاسفانه استان جنوبی ما از آن بی بهره است.

دردنامه های جنوب از فصلهای بی سرانجام توسعه

در فصل دوم تعامل فعال با اقتصاد جهانی فدای شرایط خاص استانی شده است تا آنجا که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از تعاملات بیشتر تضرر داشته تا ذینفع باشد، برای فصل سوم؛ رقابت پذیری اقتصادی نیز سرمایه گذاران حتی حاضر به پایان رساندن پروژه های ناتمام نیستند چه رسد به رقابت های دوباره و این کسادی دامن بسیاری از تجارت ها در استان را گرفته، تاکید فصل چهارم و پنجم بر حفظ محیط زیستی است که آوازه ابتلا به مصیبتها محیط زیستی استان به گوش خواجه حافظ شیرازی هم رسیده و همین فصل ششم  را که آمایش سرزمین و توازن منطقه ای را هدف قرار داده زیر سوال می برد که نه صرف انرژی ها در این خاک توازنی دارد و نه می توان به توازن نعمتهای طبیعت و درآمد در آن خوشبین بود،  فصل هفتم و سخن از ارتقاء سلامت و بهبود کیفیت زندگی برای خوزستان بیشتر دردنامه است با افزایش رو به رشد بیمارستانها و به طبع آن پایین آمدن شاخص سلامت به خاطر ریزگرد، دود، آلودگی های صنعتی و امثالهم که ارتقا امنیت انسانی مورد نظر فصل هشت را هم به چالش می کشد.

تا همین جاکافی است تا دریابید خوزستان گام بر پله اول برنامه چهارم توسعه نگذاشته اما حالا در نیمه راه برنامه پنجم موج سواری می کند و عجیب است که به عنوان الگوی دیگر استانها در برنامه های عملیاتی توسعه از سوی رییس جمهور انتخاب می شود، سبک این انتخاب، مسلما شبیه انتخاب فدراسیون فوتبال ایران به عنوان بهترین در آسیا در زمان کفاشیان است.

شاخص هایی که مدیران نمی دانند

علی دژمان فعال اقتصادی در گفتگو با خبرنگار قدس آنلاین با تاکید بر این مهم که برای برنامه چهارم توسعه در خوزستان هر مدیری موظف است شاخص های خود را در دفتر توسعه بگذارد تا شاخص های برنامه چهارم در خوزستان مشخص شود، می گوید: متاسفانه بسیاری از مدیر کل ها در استان نمی دانستند که برنامه ای به نام توسعه ملی خوزستان وجود دارد که بخواهند شاخص های خود را بنویسند، بنابراین بخش عمده ای از شاخص هایی که در برنامه توسعه چهارم پیش بینی شده بود محقق نشد و بدتر از آن در سالنامه های آماری خیلی از شاخص ها را محقق شده دانستند و ما وارد شاخص پنجم توسعه شدیم.

دژمان در پاسخ به این سوال که مسئولان استانی بنا دارند مطابق این برنامه پیش بروند و شاخص های خود را بیان کنند؟ یا با توجه به اینکه در استان خوداظهاری ها بیلان کارند و واقعیت ندارند راه گریزی نیست، عنوان می کند: خود اظهاری یک نوع ارائه بیلان کاری (ترازنامه) برای مدیریست که بخواهد عملکرد خود را نشان دهد اما حقیقت این است این خود اظهاری همیشه با واقعیت ها جور نیست.

او ادامه می دهد: به نمایندگان وقت گفته شد، برای اینکه ببینیم چه میزان از شاخص های پیش بینی شده در این حوزه محقق شده، پیگیری های لازم صورت نگرفته، اما ترتیب اثری داده نشد و همزمان نوشته شدن برنامه پنجم بر اساس آمار ضربه مهلکتری بر استان بود، مثل اینکه مردود شوید اما به کلاس بالاتر بروید، این است که نسبت به استان های دیگر عقب مانده ایم.

جهش هایی که در نطفه خفه شد

دژمان به عنوان مثال به راه آهن اهواز- شیراز که ۱۰ سال از کلنگ زنی آن می گذرد، اشاره کرده و تصریح می کند: اگر این راه آهن پایان می یافت شاهد یک جهش در خوزستان بودیم، اهمیتی ندادند، حتی با وجود اینکه در حوزه های دیگر هم شاخص داشتیم به برنامه مدونی نرسیدیم.

وی در ارتباط با خود اظهاری هم اذعان می کند: هر مدیری که می آید سعی می کند آمار و عملکرد خود را خوب ارائه دهد، همه مدیران هم تلاش دارند بهترین ها را انجام دهند اما واقعیت این است که آدمها بر اساس توانمندی خود خدمت می کنند، خود اظهاری یک سابقه مستند است، به طور مثال؛ در برنامه چهارم توسعه که از سال ۸۴ تا ۸۸ اجرا شد و تنها برنامه ای بود  که در کنار آن سند توسعه هر استانی را نوشته اند و سند توسعه ملی خوزستان هم همان وقت نوشته شد، حدود ۵۶ شاخص کمی و ۲۹ شاخص کیفی وجود دارد که باید در برنامه چهارم محقق می‌شد تا در برنامه پنجم بر اساس تحقق این شاخصها ادامه پیدا کنند.

این فعال اقتصادی از بی سرانجام ماندن شاخص های کمی و کیفی خبر داده و می افزاید: به عنوان نمونه در خوزستان در حوزه راه دو شاخص داشتیم که شاخص کمی آن دوخطه شدن راه آهن اهواز-شیراز، اهواز- اندیمشک و اهواز- خرمشهر بود که انجام نشد.

مگر می‌شود یک مدیر کل استان از برنامه پنج ساله توسعه اطلاعی نداشته باشد؟

محمد رضا ایزدی یکی از اعضای شورای شهر با اشاره به اینکه هر مدیری به طور کلی برای استان منصوب می‌شود، در هر زمینه‌ای آب، برق، گاز و شرکتها، سازمان‌های دیگر بر کار خود اشراف دارد،  در این باره به خبرنگار قدس می گوید: مگر می‌شود یک مدیر کل استان از برنامه پنج ساله توسعه اطلاعی نداشته باشد.

 ایزدی این بی اطلاعی را ضعف بزرگی دانسته و بیان می کند: به غیر از مدیریت ها باید به این نکته توجه کرد صنعتگران در خوزستان مانند شهرهای دیگر مالیات می دهند و هزینه نگهداری و مخارج آنها به میزان یکسال است در صورتی که ۶ ماه از سال فعال هستند و این بر راندمان توسعه صنعتی و اقتصادی شهر تاثیر منفی می گذارد.

او با اشاره به اینکه برای قدم گذاشتن در مسیر توسعه باید بتوانیم درآمدهای حاصل از آلایندگی ها را نیز برای شهر و استان خوزستان داشته باشیم ادامه می دهد: بدهی هایی که کارخانه جات و ارگان های صنعتی به شهرداری اهواز دارند به ۸۰۰ میلیارد تومان می رسد اما شهر برای پایان یافتن قطار شهری، داشتن سیستم فاضلاب و دفن زباله همچنان درگیر کم بود بودجه است.

                     

تعلل در پایان دادن به پروژه ها بن بست توسعه استان

در این مورد بابک مختاری رییس پارک علم و فن آوری معتقد است یکی از دلایلی که باعث می شود خوزستان طبق مفاد برنامه های توسعه پیش نرود تعلل در پایان دادن به پروژه هاست، پروژه هایی که در استانهای دیگر ۴ ماهه تمام می شوند در خوزستان چندین بار الحاقیه می خورد و متاسفانه اجراکننده های خصوصی هم زمان را هدر می دهند و هم مصالح مناسبی برای پروژه ها به کار نمی برند.

مختاری تشریح می کند: در یک مقایسه سالیانه بین شیراز و خوزستان آنچه شما را متعجب می کند این است که با وجود جنگ در سال ۷۲ اهواز دو تقاطع غیر همسطح داشت که شیراز فاقد آن بود، سال ۸۴ شرایط برعکس شد و در سال جدید میزان پلهای قابل استفاده در شیراز چندین برابر اهواز است ضمن اینکه قطار شهری شان نیز سالهاست راه اندازی شده است.

او با ذکر اینکه علت عقب ماندن ما از برنامه های توسعه مجال ندادن به مدیران است، اظهار می کند: درست یا غلط مدیرکل ها و استانداران در خوزستان آنچنان تخریب می شوند که بعد از استان رده های بالای کشور رغبتی به استفاده از آنها پیدا نمی کنند در حالیکه استانهای دیگر چنین نیست، این ممکن است به دلیل تعدد مشکلات و یا تنوع قومیتی باشد اما در هر صورت اجازه های تجربه های بیشتر و بالاتر را از مدیران جنوبی می گیرد.

مختاری دیگر شکست خوزستان در اجرای برنامه های توسعه را عدم جایگذاری مهره های مدیریتی در سازمان های برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد خوانده و اضافه می کند: اکثر نمایندگان ما در کمیسیون انرژی هستند در حالی که تمام بودجه های کشوری در کمیسیون برنامه و بودجه تقسیم بندی می شود، نمایندگان ما سابقه پیدا نمی کنند و تا در یکسال اول کارشناسان و تاثیر گذاران را بشناسند زمان گذشته و متاسفانه از سال دوم نیز بیشتر تلاشها برای دور دوم انتخابات است.

اندر خم همان کوچه 

اکثر کشورهای توسعه یافته به منظور خود اظهاری و خود کنترلی چند سالی است که فعالیت‌هایی را انجام داده‌اند، شاید در این راه بعضی استانهای کشور نیز نیم راهی رفته باشند اما استان بزرگی چون خوزستان هنوز اندر خم کوچه سابق مانده و بدون یافتن شاهراه های توسعه قدم در مسیری می گذارد که نه انتهایش را می داند و نه ابتدایش را.

مسلما عبور از برنامه های توسعه به این شیوه نه پیامد نیکویی برای مسئولان جنوبی دارد و نه استان خوزستان، پیچاندن و دور زدن برنامه های توسعه شاید امروز چند قدم نرفته را در کارنامه شهری  به جای بگذارد اما جای خالی قدم ها فروچاله هایی می شود که در آینده برای استان چالش های پر دردسری را به ارمغان خواهد داشت.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.