اگر قرار باشد بگوییم که سینما راجع به مشکلات نابینایان کم‌کاری کرده، این کم کاری برای اقشار مختلف صدق می‌کند از معمولان گرفته تا کسانی که اختلالات جسمی و روحی دارند. در این مورد هم مگر قصه خاصی پیش بیاید که کارگردانی برای ساخت تشویق شود.

لمس سختی‌های نابینایی در "گل‌های داوودی"

گروه فرهنگی قدس‌آنلاین/ زهره کهندل-  فیلم «گل‌های داوودی» که ملودرامی عاشقانه از زندگی یک جوان نابیناست، سال 63 به کارگردانی رسول صدرعاملی ساخته شد. این فیلم زندگی جوان نابینایی به نام «جواد» را روایت می‌کرد که عاشق دختر نابینایی می‌شود و در مراسم ازدواجش، متوجه ماجرای دردناک دیگری در زندگی‌اش می‌شود. این فیلم که به زندگی و مسائل یک جوان نابینا می‌پرداخت، در آن سال توانست جوایز زیادی را از آن خود کند «گل‌های داوودی» در سومین دوره فیلم فجر، پنج لوح زرین از هیئت داوران دریافت کرد. همچنین در جشنواره فیلم پیونگ یانگ مقام اول را به دست آورد. 
در این فیلم یکی از بازی‌های درخشان را «پروانه معصومی» داشت. او در دهه 60 و در دورانی که سینما و تلویزیون از ستاره سازی دور شده بود و بازیگران شاخص زن و مرد سینما و تلویزیون در دهه قبل یا مهاجرت کرده بودند و یا اجازه بازی نداشتند، تبدیل به یک چهره محبوب و پرکار در سینما و تلویزیون شد و چند بار سیمرغ بهترین بازیگری را به دست آورد. هنوز هم علاقه مندان ملودرام، نقش او را در فیلم «گل‌های داوودی» در نقش مادر جواد از یاد نبرده‌اند. «پروانه معصومی» به خاطر بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره سوم فیلم فجر را دریافت کرد. همزمان با روز جهانی نابینایان (عصای سفید) در گفت‌وگو با وی، یادی از فیلم خاطره انگیز «گل‌های داوودی» کردیم که می‌خوانید: 

 خانم معصومی! فیلم گل‌های داوودی، جزو اولین فیلم هایی بود که پس از انقلاب درباره نابینایان ساخته شد، از تجربه بازی در این فیلم برایمان بگویید که نقش مادر یک نابینا را داشتید؟
مادر به هر حال مادر است چه مادر فرد سالم باشد چه مادر یک معلول، وقتی بازیگری در نقش مادر یک نابینا بازی می‌کند، حس مادرانه بیشتر می‌شود چون تلاش می‌کند که به فرزندش کمک بیشتری داشته باشد در حالی که حس استقلال را از او نگیرد، بازی در این نقش، بسیار سخت بود با اینکه نقش بازی می‌کردم، ولی به نحوی مادر و مدرس بودم چون دلداری دادن و همدردی کردن با فرزند نابینا در شرایط بحرانی بسیار دشوار است. 

 شما نقش چالش برانگیزی در این فیلم داشتید، نقش مادر یک جوان نابینا، برای نزدیکی بیشتر با این نقش چه کردید، با مادرانی که فرزند نابینا دارند، مواجه شده‌اید تا همذات‌پنداری بهتری با این نقش داشته باشید؟
ارتباط خاصی با خانواده نابینایان نداشتم. آن موقع من خیلی جوان بودم، 37-38 ساله بودم و تجربه آنچنانی نداشتم که روی این موضوع کار کنم. من در فیلم «گل‌های داوودی» بسیار حسی بازی کردم. با اینکه زنی ۳۸ ساله بودم، ولی باید خیلی مسن‌تر بازی می‌کردم چون پسری بزرگ داشتم. مطابق با اختلاف سنی که با پسرم «بیژن امکانیان» داشتم باید گریم می‌شدم. طرز تفکر یک زن ۳۸ ساله با زنی ۵۰ ساله خیلی فرق می‌کند به همین دلیل خیلی برایم مشکل بود تا نقش و آن ارتباط و حس را درآوردم.

 همکاری با رسول صدرعاملی چطور بود؟
رسول صدرعاملی، کارگردانی است که به نظر بازیگران اهمیت می‌داد و اگر درست بود حتماً می‌پذیرفت. 

 تا به حال نقش یک نابینا را بازی کرده‌اید و به نظرتان بازی در این نقش شما را با چه چالش‌هایی رو به‌رو می‌کند؟
من تا به حال چنین نقشی را بازی نکردم، ولی بازی بازیگرانی که نقش نابینا را بازی کردند، دیدم بعضی‌ها خیلی خوب بازی کردند و بعضی هم خوب نبودند برای نمونه پرویز پرستویی در فیلم «بید مجنون» خیلی خوب از پس این نقش برآمد. اگر به من نقش نابینا پیشنهاد شود حتماً قبول می‌کنم چون تجربه جدید و چالش برانگیزی خواهد بود. 

 گویا سینما نسبت به مشکلات و معضلاتی که بانوان نابینا به آن دچارند، کم توجه است؟
ببینید، اگر قرار باشد بگوییم که سینما راجع به مشکلات نابینایان کم کاری کرده، این کم کاری برای اقشار مختلف صدق می‌کند از معمولان گرفته تا کسانی که اختلالات جسمی و روحی دارند. در این مورد هم مگر قصه خاصی پیش بیاید که کارگردانی برای ساخت تشویق شود وگرنه این قدر مشکلات و معضلات داریم که سینما بایستی به آن بپردازد. مشکلات خیلی زیاد است و سینما می‌تواند به همه آن موارد بپردازد. در مورد نابینایان هم مگر قصه نابینایی باشد که برای سازنده جذابیت داشته باشد، ولی اینکه بالاخص به زندگی نابینایان بپردازیم به نظرم بسیاری از معلولان هستند که می‌خواهند به مشکلاتشان پرداخته شود و سینما به اندازه کافی به آن‌ها نپرداخته است.

 شما در این فیلم نقش آفرینی درخشانی داشتید به طوری که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره سوم را به خاطر بازی در این فیلم کسب کردید؟
بله، در سومین دوره جشنواره فیلم فجر، موفق به کسب این جایزه شدم ولی در هر فیلمی که بازی می‌کنم، هرگز به این فکر نکردم که این نقشی که دارم بازی می‌کنم، جایزه بگیرد. اصلاً برای جایزه گرفتن، بازی نکردم. سعی کردم که همیشه نقشم را به بهترین شکل ایفا کنم. من تمام کارهایم را با وسواس انتخاب می‌کنم و رویشان تعصب زیادی دارم. بنابراین همیشه حس خوبی نسبت به کارهایم دارم.

 خاطره خاصی از بازی در گل‌های داوودی دارید؟
بازی در این فیلم برای من تجربه متفاوت و لذت‌بخشی بود و هر لحظه آن خاطره بود. بازی در این کار، جذابیت زیادی داشت. به یاد دارم یکی از سکانس‌های فیلم در نیمه شبی اتفاق می‌افتاد که من باید از خواب بیدار می‌شدم و ناگهان به سمت فرزندم می‌رفتم. 
قبل از فیلمبرداری به من گفته شد که این سکانس می‌تواند بدون حجاب انجام شود، به دلیل اینکه در خانه و در نیمه شب بود. من با این موضوع مخالفت کردم؛ چون اعتقاد داشتم که باید حجاب خودم را حفظ کنم. 
برخی بازیگران می‌گفتند که چگونه در یک صحنه فیلم سینمایی، بازیگر زن با روسری بخوابد؛ اما اعتقاد من این بود که ما باید از اصول پیروی کنیم. اصل یک فیلم و داستان آن مهم است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.