هرمزگان- "امینه دریانورد" گفت: وقتی مسئول کتابخانه شدم گفتم ما نباید در کتابخانه بنشینیم و منتظر مردم باشیم، چون شاید اصلاً کسی نخواهد وارد اینجا شود. به همکارانم گفتم ما باید به سمت مردم برویم و آن ها را به کتابخوانی تشویق کنیم.

کتابخوانی با نشستن در کتابخانه ترویج نمی‌شود

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، شعر سبب می‌شود به کتاب و کلمه علاقه مند شود. در ۲۰ سالگی اولین شعرش را می‌گوید. محمدعلی بهمنی او را به عنوان یک شاعر کشف و به شعر سرودن و مطالعه ادبیات تشویق می‌کند. تشویق استاد و شاعر مورد علاقه‌اش سبب می‌شود به دنبال تهیه کتاب باشد اما روستای درگهان منطقه محرومی بود که دسترسی به کتاب در آن آسان نبود، پس به سراغ ناشران می‌رود و از آن‌ها درخواست کتاب می‌کند؛ کتاب‌ها به مرور برایش ارسال می‌شود و به این صورت شعر موجب می‌شود در مسیر کتابخوانی قرار بگیرد.

«امینه دریانورد» در آن زمان یک کتابدار بود که فقط علاقه به شعر و خواندن کتاب داشت اما رفته رفته به این فکر می‌کند چرا لذت کتابخوانی‌اش را با بقیه به اشتراک نگذارد. حالا که با شاعران و ناشران مرتبط شده و کتاب‌های به روز و خوبی دریافت کرده پس می‌تواند غیر از خودش افراد دیگری را در این لذت شریک کند.

از همین جاست که خانم شاعر کتابدار تصمیم می‌گیرد اولین کتابخانه روستا را دایر کند. گرفتن تصمیم همانا و دایر کردن کتابخانه‌های متعدد در قشم همانا. حالا قشم به همت امینه دریانورد صاحب هشت کتابخانه شده است که البته قرار است به این تعداد تا یک ماه دیگر پنج کتابخانه دیگر هم اضافه شود.

پنجشنبه‌ای که گذشت امینه دریانورد به خاطر فعالیت‌های چند دهه‌اش در حوزه کتاب و گسترش کتابخوانی به عنوان کتابخوان نمونه و شایسته تقدیر از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور مورد تقدیر قرار گرفت.

خانم کتابدار از سال ۹۲ رئیس اداره ویژه کتابخانه عمومی شهرستان قشم استان هرمزگان شده است و دبیر کل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور وقتی تلاش‌های این بانو را می‌بیند این اداره را «ویژه» می‌کند تا او در راه گسترش کتاب و کتابخوانی اختیارات بیشتری داشته باشد.

دریانورد همچنان همه تلاشش را می‌کند تا کتاب و کتابخوانی را گسترش دهد. تلاش هایش برای کتاب فرصتی برای او باقی نگذاشته تا به فکر انتشار مجموعه اشعارش باشد. با همه این‌ها هنوز تلاش هایش را در زمینه کتاب کافی نمی‌داند و می‌گوید: « آرزوی من این است که همه روستاها حداقل صاحب یک کتابخانه شوند و من تا آنجا که بتوانم برای تحقق این آرزو تلاشم را می‌کنم، چون معتقدم کتاب می‌تواند در زندگی بهتر و بهتر دیدن بیش از هر چیز دیگری به ما کمک کند».
در هفته کتاب و کتابخوانی گفت‌وگوی ما را با این بانوی دوستدار کتاب بخوانید.

  اولین کتابخانه‌ای که با تلاش و همت شما در روستای درگهان قشم افتتاح شد مربوط به چه سالی بود و چطور این اتفاق افتاد؟

وقتی تصمیم گرفتم لذت خواندن را با دیگران به اشتراک بگذارم به دنبال جایی بودم که کتاب‌ها را آنجا بگذارم تا همه بتوانند آن‌ها را بخوانند.

مکتب‌خانه‌ای بود که عصرها تعطیل می‌شد، با اعضای شورای شهر درگهان صحبت کردم کتاب‌ها را آنجا بگذارم تا بقیه هم استفاده کنند. اعضا از این پیشنهاد استقبال کردند و افرادی که همسن و سال خودم بودند کتاب‌ها را می‌دیدند و مطالعه می‌کردند. این اتفاق مربوط به سال ۷۹ بود. وقتی اشتیاق دیگران را برای خواندن کتاب دیدم بیشتر تشویق شدم تا پیگیر باشم. خبر افتتاح این کتابخانه به گوش رئیس اداره ارشاد وقت آقای عبادرضا اسلامی رسید که ایشان برای بازدید آمدند و وقتی دیدند ما در فضای کوچک گرمی نشسته‌ایم و مشغول مطالعه هستیم دستور دادند کولر را از اتاق خودشان بردارند و در اختیار ما قرار دهند. به هر حال همین حمایت‌ها باعث شد آرام آرام آن کتابخانه شناخته شود و حتی در سال ۸۳ ثبت هم بشود. آن کتابخانه زیر نظر نهاد کتابخانه‌های کشور درآمد و در حال حاضر یکی از کتابخانه‌های خیلی فعال و خوب درگهان است. نام این کتابخانه «علی بن ابیطالب» است.

دغدغه من دیگر شد کتاب و کتابخوانی مردم روستا و شهرم. بعد از این من شدم معاون و سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد قشم و در همه این شرایط تلاش کردم کتابخانه‌های بیشتری برای مناطق مختلف قشم راه اندازی کنم. 

 استقبال مردم همچنان خوب بود؟

نه، در بعضی بخش‌ها و روستاها گاهی اهالی مخالفت می‌کردند و می‌گفتند نیازی نیست، اما ما ناامید نمی‌شدیم و به کار ترویج کتاب ادامه می‌دادیم و حالا خود اهالی از افتتاح کتابخانه در روستاها استقبال می‌کنند. گاهی در روز چند دهیار می‌آیند و خواهش می‌کنند که بروم در روستای آن‌ها و ترویج کتاب کنم؛ این تغییر نگاه برای من خوشایند است.

 برای علاقه‌مند کردن مردم به کتاب کار خاصی انجام دادید یا به همان افتتاح کتابخانه بسنده کردید؟

وقتی مسئول کتابخانه شدم دیدم ما نباید در کتابخانه بنشینیم و منتظر مردم باشیم، چون شاید اصلاً کسی نخواهد وارد اینجا شود. به هر حال هنوز فرهنگ مطالعه و کتابخوانی جا نیفتاده است، به همکارانم گفتم ما باید به سمت مردم برویم و نباید منتظر مردم باشیم. در قدم اول مدارس درگهان را شناسایی کردیم. کارتون‌های سنگین کتاب را به بغل می‌گرفتیم و به تک‌تک مدارس می‌بردیم، مضمون کتاب‌ها را برای بچه‌ها توضیح می‌دادیم. از آن‌ها می‌خواستیم کتاب بخوانند و خلاصه کتاب‌ها را برای ما تعریف کنند، بعد به بچه‌ها جایزه می‌دادیم. این تشویق‌ها بچه‌ها را مشتاق کتاب خواندن کرد طوری که در یک ماه ۲۵۰ نسخه امانت داشتیم و حالا این تعداد به ۳۱۰۰ نسخه رسیده است. اکنون مدارس که تعطیل می‌شود بچه‌ها به صف مقابل کتابخانه‌ها می‌ایستند تا کتاب امانت بگیرند. اگر کتابخانه‌های قشم فعال شده به خاطر همین است که ما کتابدارها و مسئولان کتابخانه‌ها به سمت مردم می‌رویم و تفاوت کتابخانه‌های قشم با سایر کتابخانه‌ها در همین است. در حال حاضر کتابخانه خلیج فارس که از فروردین افتتاح شده است، ۳۹۰۰ عضو دارد. این تعداد عضو برای شهری مانند قشم که این همه مراکز اقتصادی و تفریحی دارد، آمار خوبی است.
 
 تلاش‌های شما فقط در حوزه مدارس است، در حالی که فرهنگ کتابخوانی بیش از آموزش و پرورش در بستر خانواده شکل می‌گیرد، برای آموزش خانواده‌ها هم کاری انجام دادید؟

بله، اهمیت متوجه کردن خانواده‌ها به مقوله کتاب و کتابخوانی کمتر از مدارس نیست. ما برای کتابخوان کردن مادران بیشتر از پدران برنامه ریزی کردیم، چون به هر حال مادر بیشتر از پدر در خانه است و فرزند از مادر بیشتر تأثیر می‌گیرد. به باور من اگر مادر خانواده کتاب دستش باشد، حتماً بچه هم به مرور به مطالعه علاقه‌مند می‌شود. برای مادران کلاس قصه‌گویی گذاشتیم و آن‌ها را تشویق به خواندن کردیم. حتی اگر دانش‌آموزی عضو فعال کتابخانه بود، حتماً مادر او را می‌خواستیم و از مادر تشکر می‌کردیم، در صورتی که می‌دانستیم مادر از این مسئله بی خبر است اما می‌خواستیم خودش را هم متوجه علاقه فرزندش کنیم تا او هم فرزندش را در مسیری که قرار گرفته بیشتر تشویق کند. 

 امکانات کتابخانه‌هایی که زیر نظر شما افتتاح شدند چگونه است؟ بسیاری از مردم معتقدند کتابخانه‌ها از منابع مطالعاتی خوبی برخوردار نیستند و کتاب‌های مخازن به روز نیستند، برای رفع این نقص چه کردید؟

ماهانه برای کتابخانه‌ها سهمیه کتاب می‌آید اما من به این کتاب‌ها اکتفا نمی‌کنم و از چند منبع دیگر هم کتاب تهیه می‌کنم؛ مثلاً از دوستان ناشر که در شورای ناشران کودک و نوجوان تهران هستند می‌خواهم کتاب‌های نمونه سال را برای من بفرستند که این لطف را می‌کنند و یا حواله‌ها را خودم از وزارت ارشاد می‌گیرم. پنجشنبه گذشته ۱۰۰ میلیون کتاب از ارشاد گرفتم که خودم به تهران رفتم و کتاب‌ها را بر اساس نیاز درخواست‌کننده‌ها انتخاب کردم. خوشبختانه جناب مختارپور دبیر کل محترم نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور نگاه خوبی به کتابخانه‌های قشم دارند و بسیار حمایت می‌کنند اما در کنار لطف ایشان از دیگر نهادهایی که امکانش باشد نیز برای کتابخانه هایی که زیر نظرم هستند کتاب تهیه می‌کنم. 

 با توجه به اینکه بیش از دو دهه به کار ترویج کتاب مشغول هستید و افراد زیادی را به کتاب و کتابخوانی علاقه‌مند کردید، آیا مسئله قهر مردم امروز با کتاب را قبول دارید؟

بر خلاف باور عمومی، به نظر من علاقه به کتاب و کتابخوانی در جامعه ما وجود دارد و من در راه ترویج کتاب و کتابخوانی هیچ وقت ناامید نبوده‌ام. هر زمان بستری برای ترویج کتابخوانی فراهم کرده‌ام، جواب گرفته‌ام.

اگر من به عنوان کتابدار و مسئول کتابخانه باور کنم کسی کتاب نمی‌خواند و کتابخانه و کتاب جایگاهی در زندگی امروز آدم‌ها ندارند بی‌تردید هیچ اتفاق خوشایندی در این زمینه رخ نمی‌دهد اما اگر ما در جایگاهی که هستیم برای گسترش کتابخوانی تلاش کنیم، حتماً نتیجه می‌گیریم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.