مراسم اربعین بستری است که منجر به بیداری بیشتر افکار و احساسات مهدوی و وعده «نزدیک بودن» امر ظهور می‌شود؛ در واقع در این فضای مناسکی ایمان فرد به آمدن امام زمان(عج) به‌عنوان منجی آخرالزمان دوباره در بین گروه و جماعت مؤمنان یادآوری می‌شود.

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، پژوهشگر جامعه‌شناسی تشیع  مهم‌ترین کارکرد و خصوصیت دین معنابخشی آن است، یعنی گزاره‌های دینی به گونه‌ای هستند که جهان را برای انسان‌ها معنادار می‌سازند و این عامل را یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین دانسته‌اند. دین با سامان‌مند و هدف‌دار نشان دادن زندگی، آن را برای انسان‌ها معنادار می‌سازد و مناسک دین، بستری هستند برای برساخت و بازتولید معنا؛ به این ترتیب که فرد مؤمن در بستر مناسک به باورها و عقایدی که از دین دریافت کرده است، عمل می‌کند. در جریان ارتباط میان باور و عمل دینی افراد، فرایندی از معنابخشی صورت می‌گیرد؛ معنابخشی که تحت تأثیر تجربه دینی افراد در بستر مناسک و در قالب روایت‌های مختلف، امکان ظهور و بروز می‌یابد؛ چرا که انسان‌ها جهان را در قالب روایت می‌فهمند و آن را در قالب روایت بیان می‌کنند. روایت‌ها، تاریخ سوژه‌ها و بیانگر احساسات، اندیشه‌ها و تجربیات انسانی هستند؛ ضمن آنکه آشکارکننده آسیب‌ها و مزایا هستند و به خلق هویت و واقعیت اجتماعی کمک می‌کنند و حتی باعث دگرگونی می‌شوند؛ از این رو به روایت‌ها می‌توان به مثابه ساختارهای ایجاد معنا توجه کرد.

در ارتباط با «پیاده‌روی اربعین» به‌عنوان یکی از مناسک زیارتی که در سال‌های اخیر، وجه اجتماعی و فراملیتی بسیار پررنگی پیدا کرده است، شاهد بروز طیف گسترده‌ای از تحلیل‌های اجتماعی همراه با تنوع در برداشت‌ها و تفسیرها هستیم؛ اما آنچه مغفول مانده است، روایت سوژه‌های زائر و فهم همدلانه و درون‌نگرانه از معنابخشی آنان به این مناسک بزرگ و عظیم است.

در جریان پیاده‌روی اربعین، یک انسان مؤمن شیعه به‌واسطه هماهنگی درونی، به نیرویی معنوی و قدسی که همراه با عاطفه و عشق است، دست می‌یابد؛ نیرویی که به‌زعم وی از وابستگی و اتصال به وجود مقدس امام حسین(ع) به عنوان انسان کامل و جانشین خداوند روی زمین نشأت می‌گیرد؛ امری واقعی که تحت‌تأثیر آگاهی شخص مؤمن به امر متعالی به‌عنوان وجودی غیر خودش شکل گرفته است. زائری که در وجودش عشق، اتصال و وابستگی به امام حسین(ع) را باور دارد، در جهت عمل و عینیت بخشیدن به باور خود برمی‌آید و لذا در درونش اشتیاق به زیارت پیدا می‌شود؛ زائر در مسیر زیارت اربعین به‌دنبال آن است که آنچه در درون و فکرت خویش از عشق به امام حسین(ع) یافته است با عمل و سعی خود نمایان سازد.

روایت عاشقانه زائر اربعین مبتنی بر داد و ستدی همیشگی و بدون انقطاع با معشوقی فرازمینی است؛ به‌طوری که هم داشتن حال خوب، همراه با آرامش و نشاط و هم حل شدن مشکلات و برطرف شدن سختی‌های زندگی‌اش را از جانب او می‌بیند. زائر اربعین به‌گونه‌ای از احساس و عشق خود به امام حسین(ع) سخن می‌گوید که شاید برای یک عشق زمینی! نوع کلمات و حتی نوع ادا کردن جملات بیانگر صمیمیتی است شبیه به آنچه میان دو فرد عادی ممکن است مشاهده شود؛ یعنی بدون حفظ آداب مرسوم و مورد انتظار! در این روایت، عشق به امام حسین(ع) جذبه‌ای توصیف‌ناشدنی است که از دل خاطرات گذشته و ایام کودکی زائر بیرون آمده و حالِ معنوی امروز او را نیز نوبه‌نو می‌سازد.

برای زائر اربعین، دلیل هر فعالیت خیر و خداپسندانه‌ای امام حسین(ع) است؛ تا آنجا که خدمت به زائران امام حسین(ع) نیز هم‌ردیف اصل زیارت دانسته می‌شود. در روایت‌های متنوع زائران اربعین «احساس وظیفه داشتن» نیز از دال‌های محوری و برجسته‌ترین معانی است، چنانکه طیفی از زائران آن را علت و انگیزه اصلی سفر خود می‌دانند؛ انگیزه‌ای که ناشی از اهمیت دادن به وجه سیاسی و ایدئولوژیک حضور در مسیر پیاده‌روی اربعین است. در این نوع از روایت، معنابخشی به مناسک اربعین از زاویه دید تلاش برای آمادگی و انجام مسئولیت در قبال برقراری حکومت جهانی و «آرمانی» مهدوی است که در باور زائر با ظهور امام زمان(عج) تحقق خواهد یافت؛ حکومتی که قرار است به مشکلات، بحران‌ها و کاستی‌های جامعه بشری پایان دهد و جامعه‌ای آرمانی را به ارمغان آورد. در این نوع از روایت به واسطه گفتمان «مهدویت و ظهور» و وعده‌ای که مکتب تشیع به پیروانش می‌دهد؛ معنایی امیدبخش، همه افراد را در یک باور و احساس لاهوتی به شکل واحد هم‌ذات می‌سازد؛ این معنای امیدبخش باعث ایجاد وحدت، همبستگی و انسجام جامعه دینی شیعه می‌شود.

از این رو مراسم اربعین بستری است که منجر به بیداری بیشتر افکار و احساسات مهدوی و وعده «نزدیک بودن» امر ظهور می‌شود؛ در واقع در این فضای مناسکی ایمان فرد به آمدن امام زمان(عج) به‌عنوان منجی آخرالزمان دوباره در بین گروه و جماعت مؤمنان یادآوری می‌شود؛ چرا که ایمان مشترک کاملاً به‌طور طبیعی در قلب این گروه تشکیل شده و دوباره تقویت می‌شود و بر تمام تردیدهای شخصی که در اذهان فردی ظاهر می‌شوند، غلبه خواهد کرد.

این اشتیاق زیاد ناشی از «تجربه تعلیق امر مادی و روزمره» به همراه پشتوانه‌ای اعتقادی و ایدئولوژیک که داشتن هدفی متعالی را برای فرد مؤمن ترسیم کرده، سختی‌ها و خستگی‌های طبیعی این گونه تلاش و کار جهادگونه را به رنجی مقدس و احساسی شیرین و لذت‌بخش بدل ساخته که در پایان در ذهن فرد معنایی عمیق از ارتباط با وجود مقدس امام(ع) را می‌نمایاند. در این نوع از روایت، معنابخشی سیاسی روایتگران به موضوع پیاده‌روی و زیارت اربعین بسیار برجسته است. از منظر آن‌ها این مناسک هم به نوعی اعلام موضع «در صحنه انقلاب بودن» و آمادگی برای هر نوع جهاد و حرکت سیاسی است.

در روایت این زائران، حضور در پیاده‌روی اربعین را به نوعی نمایش موضع سیاسی «حسینی بودن» تلقی می‌کنند و بر این باورند که اگر کسی به واقع، دنباله‌رو حرکت و نهضت امام حسین(ع) است، حتماً باید در این صحنه حضور داشته باشد و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشد؛ لذا در این نوع روایت، دلالت‌هایی سیاسی و ایدئولوژیک نمود بارز دارد؛ از جمله توجه به گسترش قدرت جمهوری اسلامی به‌عنوان پایگاهی برای حمایت از شیعیان سراسر دنیا و همچنین عامل وحدت شیعیان که در حرکت اربعین و با شرکت پرشور مردم ایران تقویت شده است.
بنابراین در نگاهی اجمالی به روایت‌های متنوع اربعین می‌توان به اپیزودهای معنایی مختلفی رسید که در دو دسته قابل نوع‌بندی هستند؛ دسته اول تقریباً شامل اپیزودهای معنایی مشترک میان همه زائران و دسته دوم معانی هستند که در روایت‌های طیف خاصی از زائران بیان شده‌اند و به‌طور خلاصه شامل موارد زیر هستند:

دعوت امام؛ انتخاب و طلبیده شدن، عمل به تکلیف دینی و شرعی، ثواب اخروی، نزدیکی به امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) به‌عنوان عامل بخشودگی و عاقبت‌بخیری، جذب خیر و برکت و بیمه کردن زندگی، داد و ستد معنوی با امام حسین(ع)، امید به جاری شدن خیر و برکت در زندگی، دستیابی به آرامش و اطمینان خاطر، توفیق پیدا کردن، امید به آینده و عاقبت بخیری، ناب بودن تجربه زیارت، معنای زیارت و تصور زائر از امام(ع)، ارادت و عشق زائر نسبت به امام(ع)، خدمت عاشقانه به زوار امام(ع)، رها شدن از غم و غصه‌ها و مشکلات زندگی، خواسته‌ها و حاجات، خاطرات خوشایند، تأثیرپذیری از جماعت زائران، حالات و تغییرات پس از زیارت، تجربیات معنوی تازه، اجابت دعا، محرومیت، عهد و پیمان با امام(ع)، احساس سبکی و پاکی بعد از زیارت و تصمیم به زیارت دوباره. 

جهاد با نفس، دل بریدن از دنیا و ظواهرش، ترس از محرومیت معنوی، لبیک گفتن به ندای تاریخی امام حسین(ع)، تبلیغ دینی و فعالیت فرهنگی، گسترش قدرت شیعیان و جمهوری اسلامی، احساس هویت و عزت‌مندی شیعه، هویت شیعه بودن و حسینی بودن، وحدت ملت‌های شیعه، صدور تفکر امام و انقلاب، ناامید کردن دشمنان، حمایت از رهبری امام خامنه‌ای و ولایت، تبلیغ اسلام ناب، روشنگری برای رفع شبهات اعتقادی، ادامه راه شهدای دفاع مقدس، انجام وظیفه در زمینه‌سازی ظهور، آمادگی فردی برای ظهور، آموزش و انتقال مفهوم ظهور به نسل بعد، اجتناب از روزمرگی، نزدیکی زمان ظهور، شوق ظهورخواهی اربعین، زحمات خالصانه مشتاقان ظهور. 

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.