برخلاف «مرکل» که در بیشتر زمینه‌ها رأی و نظری ملایم و با احتیاط دارد، رهبر جدید حزب، یک کاتولیک سفت و سخت و حتی متعصب است. مثلاً مخالف جدی ازدواج همجنسبازان است و یا در زمینه تعدیل قوانین مهاجرپذیری و پناهندگان، اصلاً حاضر به کوتاه آمدن نیست.

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، ۱۳ سالی می‌شود که آلمانی‌ها در مملکت‌داری، زن سالار (خدای ناکرده نخوانید زن ذلیل) شده و بالاترین پست و مقام اجرایی کشورشان را به یک خانم سپرده‌اند. لابد در طول ۱۵۰ سال گذشته و از زمان به قدرت رسیدن «بیسمارک» و سپس آمدن و رفتن ۳۳ قیصر، رایش و صدراعظم که همگی از مردانِ سیاست بودند، آلمانی‌ها از کشورداریِ «مرد جماعت» آنچنان خیر و برکتی ندیدند که سال ۲۰۰۵ یکباره تصمیم گرفتند سکان اداره کشورشان را به دست خانم «مرکل» بسپارند. البته به نظر می‌رسد دیگر کشورهای اروپایی هم از این رویکرد زن سالارانه آلمانی‌ها در مملکت داری خرسند بودند. ساکنان قاره سبز و چه بسا مردم نقاط دیگر دنیا، خاطرشان جمع بود که با صدراعظم شدن یک زن در آلمان، بعید است حالا حالاها، هیتلر دیگری از گوشه و کنار این کشور سر بلند کند و آتش جهان گشایی‌اش، ۵ میلیون نفر از مردم آلمان و ۵۰ یا ۶۰ میلیون نفر از پنج قاره جهان را به کام مرگ بفرستد!

■ پس از ۱۸ سال

صدراعظمی همان‌قدر که به مذاق «مرکل» و حزب دموکرات مسیحی آلمان خوش آمد، برای احزاب سیاسی و مردم آلمان هم خوشایند بود.این را فقط به خاطر اینکه بانوی آلمانی از سال ۲۰۰۵ به این طرف در قدرت باقی مانده و یا آلمانی‌ها به او لقب بانوی آهنین دادند، نمی‌گوییم بلکه به خاطر شواهدی است که نشان می‌دهد جانشین آینده او هم یک زن خواهد بود. خانم 

«آنه گرت کرامپ کارن باوئر» که چند روز پیش به رهبری حزب دموکرات مسیحی رسید و پس از ۱۸ سال، جای «مرکل» را گرفت، تا سال ۲۰۲۱ رهبری حزبش را عهده دار خواهد بود و تحلیلگران غربی معتقدند پس از آن صدراعظم هم خواهد شد تا حکومت آلمان همچنان به دست یک زن اداره شود. در همین راستا، رسانه‌ها و تحلیلگرانشان از هفته پیش شروع به نوشتن از گزینه صدراعظمی کرده و سعی دارند با مقایسه «مرکل» و «کارن باوئر» از شباهت‌های زندگی، گذشته، افکار و عقاید سیاسی و اجتماعی این دو نفر رونمایی کرده و گاه او را شاگرد و دست پرورده «مرکل » و گاهی هم «مینی مرکل» یا کپی و ماکتی از خانم صدراعظم معرفی کنند که در آینده قرار است سیاست‌ها و خط مشی‌های ۱۳ سال گذشته را دنبال کند. البته ما در این گزارش فراموش نمی‌کنیم که «کارن باوئر» با همه شباهت هایی که به «مرکل» دارد، دست کم از حیث نحوه ورود به چرخه سیاست و آشنایی با فوت و فن مملکت‌داری با صدراعظم فعلی تفاوت دارد. کپیِ مرکل اگر روزی صدراعظم شود، همه چیز را از همتا و همجنس خودش آموخته و به ارث برده است در حالی که «مرکل» دست‌پرورده و شاگرد « هلموت کهل» است. یعنی نخستین سیاستمداری که وقتی هنوز «صدراعظم» بودن، یک کار مردانه به حساب می‌آمد، مردانگی کرد و «مرکل» را برای صدراعظم شدن در آینده آماده کرد!

■ ماما یا معلم!

خانم «کارن باوئر» سال ۱۹۶۲ به دنیا آمد؛ یعنی زمانی که «مرکل» هنوز کودکی ۸ ساله بود و خودش را با آموختن درس شیرین ریاضی و یادگیری زبان روسی سرگرم می‌کرد و گاه و بیگاه هم خاطرات تلخ ساخت دیوار برلین جلوی چشم‌هایش رژه می‌رفت. این را گفتیم تا اگر چند وقت دیگر به صدراعظمی آلمان رسید، بدانید آلمانی‌ها در سیاست هم مثل فوتبالشان جوانگرایی کرده و فردی را انتخاب کرده‌اند که از صدراعظم قبلی‌شان ۸ سال جوان‌تر است! گزینه تازه صدراعظمی، در دوره کودکی و نوجوانی پایش را در یک کفش کرده بود که یا ماما شود یا معلم! انگیزه معلم شدن برای یک کودک یا نوجوان قابل درک است اما اینکه «کارن باوئر» با کدام انگیزه و هدفی، آرزوی ماما شدن را در سر می‌پروراند، معلوم نیست. در هر حال وقتی ۲۲ سالگی را هم پشت سر گذاشته بود به خودش آمد و دید به جای کالج یا دانشکده مامایی، دارد در دانشگاه، رشته علوم سیاسی و حقوق می‌خواند. وقتی «کارن باوئر» در سال ۱۹۹۰ درسش را تمام کرد، مرکل چند سالی بود دکترای شیمی فیزیک خود را گرفته، با همسر دومش ازدواج کرده و ماه‌های زیادی بود که وارد عالم سیاست هم شده بود. یقین دارم توی این چند سطر آخر، شما هم متوجه دومین تفاوت میان «کارن باوئر» و «مرکل» شده‌اید. صدراعظم فعلی معلوم نیست چطور از آزمایشگاه‌های علمی شیمی فیزیک به سیاستمداری رسیده بود و صدراعظم آینده اما از همان سال اول دانشگاه، دنبال علوم سیاسی و حقوق رفته بود.

■ نخست وزیر ایالتی

«زارلاند» یا «سارلند» یکی از ایالت‌های ۱۶ گانه آلمان و از جمله ایالت‌های کوچک این کشور است که شهر «ساربروکن» را می‌توانید پایتخت آن به حساب بیاورید. «کارن باوئر» نخستین فعالیت جدی سیاسی‌اش را از همین ایالت آغاز می‌کند. او از سال ۱۹۹۱ به مدت ۷ سال مسئول سیاسی حزب دموکرات مسیحی «سارلند» بود. البته یک سال پیش از این، به عنوان مشاور به «پیتر مولر» که نخست وزیر این ایالت محسوب می‌شد، مشاوره می‌داد. سال ۱۹۹۸ جانشین یک نماینده پارلمان شد اما بیشتر از ۷ ماه در مجلس نماند و در نخستین انتخاباتی که برگزار شد، کرسی‌اش را از دست داد. رابطه حزبی قوی سبب شد در طول ۱۲ سال نخست وزیری «پیتر مولر»، کارن باوئر بتواند بر صندلی چهار وزارتخانه بنشیند. او نخستین زنی بود که در آلمان به جایگاه وزارت امور داخلی می‌رسید. او توانسته از فرانسوی‌های مغرور که همسایه ایالتی‌شان به حساب می‌آیند به خاطر عضویت در گروه دوستی پارلمانی آلمان و فرانسه، بالاترین نشان دولتی این کشور یعنی «لژیون دونور» را دریافت کند. در سال ۲۰۱۱ هم با کناره گیری پیتر مولر «کارن باوئر» توانست به مقام نخست وزیری ایالت برسد. شاید فکر کنید شهرتش را هم مدیون «مینی مرکل» بودنش است اما 

«کارن باوئر» در آلمان به خاطر میانجی‌گری میان جناح‌های رقیب درون حزبی و همسو کردن آن‌ها با یکدیگر و همچنین دفاع‌های جانانه از منافع حزبی، مشهور و محبوب است. اگرچه رسانه‌ها و تحلیلگران به او لقب مینی مرکل، کپی مرکل، مرکل کوچک و... را داده‌اند، هم حزبی‌ها و طرفدارانش اما ترجیح می‌دهند او را همچنان با نام مستعار «آ. کا. کا» خطاب کنند. 

■ پرونده قطور

قبول داریم که همه سوابق گفته شده در بالا، حتی اگر ارفاق هم بکنیم، زاد و توشه مناسبی برای صدراعظم شدن به حساب نمی‌آیند. عجله نکنید چون طرفداران خانم «مینی مرکل» معتقدند پیشینه سیاسی رهبر حزبی شان، پُر و پیمان‌تر از این‌هاست. در مذاکراتی که سال ۲۰۰۹ برای تشکیل یک دولت ائتلافی برگزار شد، کارن‌ باوئر عضو هیئت دولت ائتلافی در کارگروه سیاست‌های آموزشی و تحقیقاتی بود.

او سال ۲۰۱۲ توانست ائتلاف سه جانبه رقیبان سیاسی را از هم بپاشاند و حزب دموکرات مسیحی را در انتخابات ایالتی به پیروزی برساند. در سطح ملی هم به عنوان عضو کمیساریای جمهوری فدرال آلمان در امور فرهنگی خدمت کرده است. 

خانم سیاستمدار، مشغله‌های دیگری هم دارد از جمله اینکه نماینده دولت در مجلس نمایندگان به شمار می‌رود و در کمیته امور فرهنگی، کمیته امور خارجه و کمیته دفاع فعالیت می‌کند. در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ هم در کنوانسیون فدرال که برای انتخاب رئیس جمهور آلمان تشکیل می‌شود، عضو بوده است.

این را هم برای یادآوری دوباره می‌گوییم که در بیشتر این سال‌ها، فعالیت سیاسی و اجتماعی «کارن باوئر» تحت هدایت و رهبری خانم «مرکل» و در جهت منافع حزب حاکم بر این کشور بوده است.

■ تفاوت چهارم و پنجم 

«مرکل» پس از ۱۸ سال از رهبری حزب دموکرات مسیحی خسته شده بود و برای همین وقتی «کارن باوئر» با ۹۹ درصد آرا به عنوان دبیرکل حزب انتخاب شد، لبخندی که روی لبان رهبر سابق و فعلی آشکار شد، نشان از خوشحالی و رضایت مشترک و مشابه می‌داد. با این همه تحلیلگران می‌گویند تصور نکنید این دو نفر با وجود میزان رضایت مشترک، اختلاف نظری با هم ندارند. برخلاف «مرکل» که در بیشتر زمینه‌ها رأی و نظری ملایم و با احتیاط دارد، رهبر جدید حزب، یک کاتولیک سفت و سخت و حتی متعصب است. مثلاً مخالف جدی ازدواج همجنسبازان است و یا در زمینه تعدیل قوانین مهاجرپذیری و پناهندگان، اصلاً حاضر به کوتاه آمدن نیست. اگر این مورد را تفاوت سوم این دو نفر حساب کنید، مورد چهارم و پنجمش را هم ما رونمایی می‌کنیم: کپی خانم مرکل، بر خلاف اصلش که دو سه بار ازدواج کرده اما فرزندی ندارد، ۳ فرزند دارد و باز هم برخلاف مرکل که همسرش کمتر شناخته شده یا دیده شده است، همسری سرشناس و البته خانه دار دارد! جناب «هلموت» که مهندس معدن هم بود پس از اینکه همسرش درگیر گرفتاری‌های حزبی و سیاسی شد و شب و روزش را به کارهای سیاسی اختصاص داد، دست از کار کشید و خانه نشین شد تا بچه‌هایش را بزرگ کند و همسرش نان آور خانه باشد. حالا خودتان حدس بزنید اقدام بعدی آقای هلموت اگر «کارن باوئر» صدراعظم شود، چه خواهد بود؟ 

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.