یک جلد قرآن نفیس مربوط به دوره قاجاریه به کتابخانه آستان قدس رضوی اهدا شد.

قرآن نفیس دوره قاجار به کتابخانه آستان قدس رضوی اهدا شد

 به گزارش قدس آنلاین، اگر از خط نسخ عالی آن، که در سال 1234 هجری قمری کتابت شده است بگذریم، زیبایی و جلوۀ صفحه به صفحۀ آن، مدهوش می‌کند انسان را؛ نیم‌ترنج‌ها که گاه از طلا و زر و سفیداب‌اند و گاه از لاجورد و سرخی، در سماعی شورانگیز در هم گره خورده‌اند، گل‌های لاله‌عباسی میان صفحاتش، رایحۀ بهشت می‌پراکند، سرسوره‌ها همه مکتوب به قلم رقاع‌ است با تسمه‌اندازی طلا، کتیبه‌های قلمدانی زرین و کمندهای طلا، بر حاشیه صفحات جلوه می‌کنند و ریسه‌ای از گل‌های ختایی، بر گرداگرد نقوش، هلهله می‌کنند...

اما زیبایی‌هایش به همین چند سطر ختم نمی‌شود و سوگند به خدای سبحان، که کتابی جز قرآنِ مُنزَل، شایسته چنین هنرنمایی‌ها نیست. قرآنی که به دست «احمد حشمتی» از یزد، پیشکش امام رئوف شده است.

وقتی قرآن را به گنجینه مخطوطات کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی می‌سپارد، گویی بار سنگینی را از پسِ سال‌ها به زمین نهاده باشد، آرامشی عجیب در چهره‌اش که خطوط پیشانی و چین‌های نشسته بر صورت، حدود هفتاد سال نشانش می‌دهد، موج می‌زند. لب به سخن می‌گشاید: «این میراث پدرمان است که آن‌ها از پدرشان و پدرشان از پدرانشان به ارث برده‌اند؛ به ترتیب دست به دست کرده‌اند تا به ما رسیده است. مدتی نگهداری کردیم دیدیم ممکن است طی مرور زمان آسیب ببیند. گفتیم اینجا بیاوریم تا برای همیشه حفظ شود و ثوابش به روح گذشتگان برسد.»

و پس از مکثی ادامه می‌دهد: «خواستیم که قرآن مورد استفاده قرار گیرد و حفظ شود، نه اینکه پس از ما، در خانه خاک بخورد و غریب بماند. امید دارم ثوابش به گذشتگانی هم که این قرآن را طی گذشت زمان به دست ما رسانده‌اند برسد.»

در گرماگرم صحبت، یاد ایام کودکی، لبخند بر لبانش می‌نشاند و می‌گوید: «بچه که بودم، پدر قرآن را از گنجه بیرون می‌آورد و می‌خواند و من با اینکه سواد خواندن نداشتم، پای قرآن می‌نشستم و گوش می‌سپردم. کم‌کم پدرم تلاوت قرآن را یادمان داد. از همان زمان، به قرآن علاقمند شدم و پس از فوت پدر، قرآن به ما رسید.»

و ناگهان انگار که چشمانش به گریۀ شوق، تر شده باشد، با لحنی بغض‌آلود، اما محکم و استوار، سخن آخر را بر زبان جاری می‌کند: «خوشحالم که توانستم این کار را به عهده گرفته و انجام دهم. واقعاً سعادتی از جانب خدا نصیب ما شد و از خداوند و امام رضا(ع) ممنونم که این اراده را به ما دادند که این کار را به انجام برسانیم... می‌شد این قرآن را در خانه نگه داشت و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار آن است، اما حالا خدا را شکر می‌کنم که توانستیم این کار را انجام دهیم و انشاءالله امیدوارم که مورد رضای خداوند و عنایت آقا امام رضا(ع) قرار گیرد.»

سپس کارشناس‌مسئول مخزن بخش مخطوطات کتابخانۀ مرکزی آستان ‌قدس ‌رضوی، رشتۀ کلام را به دست می‌گیرد. سیدمحمدرضا فاضل هاشمی، دیگر ویژگی‌های این قرآن نفیس را این گونه بیان می‌کند: «دو صفحه اول دارای سرلوح مذهب زرین، سرلوح متشکل از نیم‌ترنج‌های متداخل تو در تو، نیم‌ترنج اصلی به طلا و نقوش گل‌های لاله‌عباسی، نیم‌ترنج دوم با لاجورد قاجاری کمی کدر و درون لاجورد، نقوشی به زر و سفیداب به چشم می‌خورد. ذیل این نیم‌ترنج لاجوردی، یک نیم‌ترنج ریز کوچک زرین ترسیم شده که مزین به ریسه گل‌های ختایی است و ذیل نیم‌ترنج کوچک زرین سوم، یک نیم‌ترنج کوچک دیگر به سرخی ترسیم شده که نقوش کمی دارد.»

از دو صفحۀ آغازینِ قرآن می‌گوید که مزین به چهار کتیبۀ صدر و ذیل قلمدانی و دو سرکتیبه است؛ توضیح می‌دهد: «کتیبه‌های صدر و ذیل هرکدام دارای دو سر کتیبه هستند، در حاشیه این دو صفحه، چند حاشیه است؛ حاشیه صدر و ذیلِ متناظر که متشکل از کتیبه‌های قلمدانی زرین و حواشی بندی ساده و تسمه‌اندازی طلا و کمنداندازی به طلا و تحریر است و یک تشعیرسازی در دو صفحه به چشم می‌خورد.»

کارشناس‌مسئول مخزن بخش مخطوطات کتابخانۀ مرکزی آستان ‌قدس ‌رضوی می‌دهد: «دو صفحه بعدی با طلای کم‌عیار تشعیرسازی شده و در حاشیه دو صفحه که به صورت هلکاری ترسیم شده است، بین سطور با طلای کم‌عیار زراندازی شده و فواصل آیات قرص زرین منقط است. همچنین، نشانه‌های جزء، حزب، در حاشیه بین کمند و جدول، با سرخی و به خامه تعلیق دیده می‌شود، تمام اوراق دارای جدول و کمند است، نام سوره‌ها به قلم رقاع نوشته شده و سرسوره‌ها تماما با تسمه‌اندازی طلاست.»

سیدمحمدرضا فاضل هاشمی اضافه می‌کند که قرآن دارای تصحیح کاتب یا خوانندگان دیگر است که برخی اغلاط را در حاشیه صفحات یادداشت کرده‌اند و سپس به توصیف جلد نفیس قرآن می‌پردازد: «جلد روغنی در زمینه بوم اشرافی، ترنج گلی زرین با حاشیه بزرگ طلا و زنجیره زرین و عطف میشن قهوه‌ای، این جلد ساخته شده است، درون جلد هم جلد روغنی ساده است با یک جدول دارای ریسه گل و ریسه برگ ترسیم شده که این جدول در زمینه سرخی است.»

وی نسخه‌های خطی را میراث فرهنگی ما می‌داند که حتی موزه‌های معتبر دنیا، به داشتن آن‌ها که همان آثار کهن علما و هنرمندان اسلامی ماست، به خود می‌بالند و هر روز آثار بیشتری به روش‌های مختلف از کشور خارج شده و سر از موزه‌های بیگانه درمی‌آورد. می‌گوید: «کتابخانه آستان قدس از دو طریق آثار فرهنگی را جذب می‌کند؛ نخست اینکه افراد می‌توانند این نسخ را در قالب وقف در کتابخانه به امانت بگذارند که در این صورت، آنچه وقف می‌شود، بدون اینکه هیچ ارزیابی روی آن صورت گیرد، به عنوان هدیه واقف به حضرت رضا(ع)، دریافت و به نام خود شخص حفظ می‌شود. این به عنوان سندی از زیارت یک دلسوخته و عاشق ثبت می‌گردد و علاوه بر جنبه معنوی و اجر و مزد حضرت رضا(ع)، نام خود واقف هم ماندگار می‌شود. و روش دوم این که اگر کسی نیاز مالی دارد، کارشناسان آستان قدس، آثار را بررسی می‌کنند و اگر اثر دارای ارزش خرید باشد، قیمت‌گذاری می‌شود و قیمت به اطلاع صاحب اثر می‌رسد که اگر مایل بود آن را بفروشد.»

فاضل هاشمی کلامش را این گونه پایان می‌دهد: «کسانی که به آستان قدس اعتماد می‌کنند و آثارشان را به این کتابخانه می‌سپارند، نام‌شان در اسناد آستان قدس ثبت می‌شود تا برای آیندگان مستند باشد که آثار چگونه و به دست چه کسانی گرد آمده و چگونه جذب شده است. بی‌تردید آیندگان به آنان، به دیده تحسین می‌نگرند.»

انتهای پیام/ ز

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.