خادمان جوان این روزها نه تنها فقط در حرم مطهر رضوی، بلکه به عنوان خادمان فرهنگی امام هشتم(ع) در جای جای کشور و حتی کشورهای دیگر برای عرض ارادت به امام مهربانی‌ها کارهای ویژه‌ای را انجام می‌دهند.

از شفای دختر رهبر بوداییان هند تا انس ارامنه با کاروان‌های جوانان رضوی

به گزارش قدس آنلاین، جوانی در گرانبهایی است و زمانی که پای خدمت به امام رضا (ع) خرج می‌شود، بهترین ثمن به دست می‌آید، در سال‌های اخیر جوانان مشهدی در کنار همه جوان‌های دیگری که در اصطلاح به شبکه جوانان رضوی متصل شده‌اند صحنه‌های زیبایی از خدمت به امام رضا(ع) را خلق کرده‌اند، از کاروان‌هایی که آن‌ها برای زیارت از راه دور تشکیل می‌دهند، تا برنامه‌های تربیتی و اردوهای زیارتی.

مدیرعامل موسسه جوانان آستان قدس می‌گوید، در یکی از این کاروان‌های موسوم به زیر سایه خورشید دختر رهبر بوداییان هند شفا گرفته و حالا او هر سال پذیرای این کاروان است و خود سخنران مراسمی است که در هند برگزار می‌شود، با مجتبی مختاری درباره این برنامه‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید.

 جوان و جوانگرایی به عنوان یک تِرِند در محیط اجتماعی، سیاسی و فضای مجازی تبدیل شده، نسبت موسسه جوانان آستان قدس با این ادبیات چیست؟

مقام رهبری می‌فرمایند فتح الفتوح امام تربیت جوانان و به صحنه آوردن جوانان در انقلاب بود، این ادبیات عام امام بود که آن را در بین عموم پخش کردند و به سیستم‌ها اکتفا نکردند و فرمودند: «سربازان من در گهواره هستند».

 در کشور ما هیچ کدام از سیستم‌ها کادرسازی و کار تربیتی انجام نمی‌دهند و اگر افرادی مانند شهید محسن حججی یا شهید مصطفی احمدی روشن هم وجود دارند، این‌ها هیچ کدام محصول ساختارهای موجود نیست، بلکه خود یک دغدغه و رویش بودند و رشد کردند و به یک سری از انسان‌ها مرتبط شدند.

به عنوان مثال، شهید احمدی روشن به آقای خوشوقت متصل شد و شهید حججی که پای حرف‌های آقای ناصری نشست و علاوه بر حفظ معنویت به فضای اجتماعی ورود پیدا کرد و به نقطه تاثیرگذاری در جمهوری اسلامی رسید.

با این رویکرد باید موسسه جوانان آستان قدس رضوی این رسالت را داشته باشد، اگر ما می‌گوییم جوانگرایی دو مفهوم مدنظر است یکی در ساختارها و مناصب حکومتی که باید مسؤولیت را زمانی به جوان محول کرد که او انگیزه داشته باشد و عنصری که انگیزه امید و نشاط ندارد، عنصر تحول خواه و انقلابی نیست، باید به موقع این مسؤولیت‌ها واگذار شود، ولی با شاخصه‌های خاصی، چراکه اگر در موقع خودش رخ ندهد، ممکن است همان جوان هم فاسد شود، یک زمانی مقام معظم رهبری به کار مشاوران جوان نقد داشتند و فرمودند شما جوانان را در اوج آرمان خواهی‌شان محافظه کار می کنید، با مشاور شدن اقتضای آن سیستم را هم در نظر می‌گیرند، در حالی که آرمانخواهی و تلاش برای وضعیت مطلوب شاخصه آنان است، دوم از حیث مبانی باید جوان به مبانی اسلامی و رهبری متصل باشد.

کاری که ما در موسسه جوانان آستان قدس در حال انجام آن هستیم، این است که باید جوانان آماده باشند و این را رهبری هم می‌فرمایند که «باید جوانان آماده باشند چراکه آینده برای شما است و باید مسؤولیت داشته باشید» این آمادگی طرف حسابش ما هستیم و همه ساختارهایی که مخاطب جوان و نوجوان را در اختیار دارند.

  در این دو سال که مدیریت در موسسه جوانان آستان قدس به عهده شما است، ما بیشتر دیدیم که به سراغ مخاطب نوجوان رفتید علت آن چیست؟

اتفاقا ما هم به سراغ مخاطب جوان و هم نوجوان رفتیم چون نوجوان و جوان تعریف رسمی ندارد و به اطلاق شورای عالی جوانان سنین ۱۵ تا ۲۹ سال جوان محسوب می‌شوند، مخاطب ما هم در این سنین بودند.

 سن ۱۵ سال و ورود به دوره متوسطه شروعی برای استقلال است که طی آن فرد هویت را کسب می‌کند که هم بلوغ را داریم و هم کسب هویت و به این طریق فرد می‌تواند به استقلال برسد، این سن به هم پیوسته است که نمی‌شود در این سن بهم پیوسته ما فقط یک مسئله را در نظر بگیریم، چراکه اگر یک راست به سراغ فردی که دغدغه دانشگاه، آینده، ازدواج و تامین منافع زندگی را دارد برویم یک زمان طلایی را از دست داده‌ایم.

 از آن طرف دیگر هم ما رسالتی که در موسسه داریم، تقویت تشکل‌های مردم نهاد است، یعنی برای تشکل‌های مردم نهادی که در مشهد و کشور وجود دارد یک جریان تسهیل‌گر باشیم و ما از آن‌ها حمایت می‌کنیم. 

یعنی شما در موسسه جوانان آستان قدس به جای اینکه نقش‌آفرینی کنید، بیشتر از نقش‌آفرینی تشکل‌ها حمایت می‌کنید؟

  

تشکل‌ها هم هستند و نقش‌آفرینی ستادی هم داریم، اتفاقا به سراغ مخاطب تشکل‌ها که می‌رویم سن بچه‌ها همین ۱۵ سال است، ما هم همین طور بودیم و بچه‌های نسل بعد از ما هم همین طور بودند و بچه‌هایی که در مراسم و هیئات شرکت می‌کنند سن قبل از دانشگاه و قبل از سربازی هستند و در سنی هستند که دارند اجتماع را تجربه می‌کنند و دوست دارند ایفاگر نقشی باشند.

 به سراغ  سازمان‌ها و تشکل‌ها که می‌رویم نیازهای مختلفی همچون محتوا، زیرساخت، خدمات اردو، مکان، استاد و مربی دارند تا به این بچه‌ها خدمات بدهند و ما از این تشکل‌ها حمایت می‌کنیم. 

 از نظر خود شما مهم‌ترین اتفاقی که در این دو سال در موسسه جوانان آستان قدس رضوی رقم خورده است، چیست؟

 رسالتی که ما در افراد و عامه جوانان داریم در حوزه ساخت آدم‌ها و کسب آمادگی و سپس رفتن در مناصب حاکمیتی است.

مناصب را نباید منحصر در مسؤولیت‌ها دید و هرکسی فهمی از مسؤولیت‌های خود دارد. حضور همه افراد در همه مناصب یعنی ضایع کردن توانمندی‌ها و نفوس آن‌ها، من توصیه می‌کنم که هر کسی اگر قصد گرفتن منصبی دارد باید اول خود را مجهز کند، من خودم از ۲۱ سالگی مناصبی چون کمک کارشناسی را تجربه کردم تا اینکه در ۳۱ سالگی مسئوولیت گرفتم و تمام مناصب مجموعه جوانان آستان قدس را برعهده داشتم تا اینکه مسؤولیت گرفتم.

اگر ما می‌خواهیم در جامعه تاثیرگذار باشیم باید هرکسی فهم خود را از انقلاب مشخص کند و افق خود را که رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح فرمودند، مشخص کند، چراکه این افق خیلی مهم است، آیا افق این انقلاب درگیر شدن با عناصر سطحی واداده غرب گرا است یا ساخت تمدن و ایجاد مقدمه‌ای برای ظهور؟ ما متناسب با کدام افق می‌خواهیم خود را درگیر اتفاقات کف میدان و کف خیابان کنیم؟ اصلا با همین کف‌های روی آب خود را مقایسه کنیم که در افق رهبری این نیست، افق رهبری امیداری به آینده است و معتقدند که قطعا آینده از آن ما بوده و شما آینده را می‌بینید، این یک افق تمدنی است.

بنابراین، ما باید اول افق تمدنی خود را بشناسیم که چیست، کجا می‌خواهیم حرکت کنیم و متناسب با آن خود را سنجش کنیم تا ماموریت هر کس مشخص شود، بعد اگر هر کس ۱۰ سال ۲۰ در زیرزمین متمرکز شد و تاسیساتی را ایجاد کرد و به احمدی روشنی تبدیل شد که در تصاویر کف خیابان، کسی او را ندیده آن موقع یک عنصر انقلابی است.

بسیاری از افرادی که در بخش‌های مختلف و گوشه گوشه این کشور در حال فعالیت و تربیت هستند، ممکن است منصب مهمی هم ندارند، اما مهم خودسازی و جامعه‌سازی است.

 ما در این دو سال سعی کردیم در این حوزه کار کنیم و حداقل برشی که داریم برش معرفت افزایی است، مقام معظم رهبری در سال ۷۵ در دیدار با تولیت وقت آستان قدس و مجموعه معاونین، به ساخت این موسسه اشاره می‌کنند و می‌فرمایند که کار فرهنگی اساس کار این آستان است و جوانان اولویت دارند، چراکه من جبهه استکبار را که در مقابل ما وجود دارد می‌بینم و می‌خواهد از جوانان دلربایی کرده و آنان را جذب کند و آستان قدس بهترین مکان برای جذب جوانان و سرمایه‌گذاری در این حوزه است که اگر این اتفاق نیفتد، بزرگ‌ترین خسران نظام جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند.

 من سال‌های بسیاری از آستان قدس در گذشته را درک کردم و هم مخاطب و هم مسؤول بودم، آستان قدس در گذشته نیز همچون همه نهادهای کشوری کار خودش را کادرسازی و معرفت‌افزایی برای نظام نمی‌دید و توجهی به این حوزه نداشت.

موسسه ما در تمام این سال‌ها به عنوان مرکز مشاوره شناخته می‌شد که در زمینه نزاع‌های خانوادگی دخالت می‌کرد و قصد پاسخ‌گویی به مطالبات را داشت که در اساسنامه آن هم اصلا تعریف نشده است! در این سال‌ها ما زیرساخت ارتباط با جوان امروزی را تامین کردیم که اصلی‌ترین آن هم خلاء محتوایی بود، چراکه برای کار و فعالیت در حوزه جوان و نوجوان محتوا وجود ندارد و سیر مطالعاتی شهید مطهری نیز کامل و به هم پیوسته نیست که رهبری فرمودند، با علوم فلسفی عقلی سراغ مخاطب جوان بروید و ما دو سال تمرکز کردیم و برای اولین بار یک دور کامل معارف اسلامی برای شیعه در هفت جلد به صورت خودآموز ارائه شد و مورد تفقد رهبری قرار گرفت، این به عنوان اصلی‌ترین کار ما است.

 اتفاق بعدی کاری است که درراستای آموزش این کتب انجام شده است، چراکه این دروس در حوزه علمیه آموزش داده نمی‌شود، چراکه حوزه علمیه درگیر مسائل دیگری شده، ما در این زمینه طلبه مورد نظر خود را پیدا نمی‌کردیم که بعد از ۳ دوره برگزاری طرح‌های آموزشی جوانان، توانستیم به شبکه ۵۰۰ نفری از طلاب برسیم که می‌توانند با جوانان ارتباط بگیرند و در مشهد بتوانند پوشش‌دهی مناسبی داشته باشند، عمده مربی‌های ما طلابی از قم هستند.

 در کنار این ما تربیت مربی برای جوانان را داشتیم که ویژه طلاب بود این دوره هم ۴ مرتبه برای خانم‌ها و آقایان برگزار شد که جمعیت ۱۵۰۰ نفری را آموزش دادیم و عمده این‌ها از مشهد هستند و ما توانستیم در کنار تولیدات خوب، نیروی انسانی که قرار است آن را انتقال دهد را نیز داشته باشیم.

 یک اتفاق دیگر هم که رخ داد و به برند کشوری تبدیل شد، دوره هفت روز در بهشت بود که تاکنون ۳ هزار و ۷۰۰ نفر از کل کشور آمدند و بچه‌های تیزهوشان و معدل ۱۹ ها را آوردیم و اتفاقا به سراغ کسانی رفتیم که هیچ سنخیتی با ما نداشتند و ما معارف را به خوبی به آن‌ها آموزش دادیم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

موسسه تاکنون به حوزه  نوجوان ورود نکرده بوده، اما امسال میزبانی ۱۵ هزار نفر را از نوجوانان را به عهده داشت، یک کار دیگر هم که جزو آرزوهای دیرین ما است این بود که به فضاهای فرهنگی مشهد افزوده شود، ما ابنیه بسیاری داشتیم که استفاده‌هایی دیگری از آن می‌شد، به پیشنهاد تولیت توانستیم در این زمینه ورود پیدا کنیم.

 باغ بیلدر طرقبه را در فاصله ۱۰ روز از تصمیم آن به عنوان اولین مجموعه اردوگاهی افتتاح کردیم که ۷۰ هکتار به فضای اردویی و زیرساخت فضای فرهنگی مشهد افزود و تاکنون ۶۰ هزار نفر از افراد را میزبانی کرده و آنها ۱۰ ساعت در روز را در این فضا و در ملک امام رضا(ع ) وقت گذراندند که آنجا وسایل تفریحی مناسبی برای دختران و پسران هم داشتیم، ۵۵ درصد شرکت کنندگان را دختران تشکیل می‌دهند.

 مکان بعدی که اضافه کردیم، موسسه جوانان در کوهسنگی ۱۷ را به کاربری فضای فرهنگی افزودیم، ۳ هکتار فضا که به صورت روزانه هزار نفر را می‌تواند به صورت همایشی پوشش دهد و ۲۵۰ نفر فضای اردویی دارد.

۱۶ آذر ۹۷ هم مجتمع فرهنگی دانشجویی که دپو و انبار آستان قدس بود را برای دانشجویان و حوزه جوانان ایجاد کردیم که ظرفیت ۴۰۰ نفر اسکان شب و ۷۰۰ نفر فعالیت همایشی را دارد، ۷۵  هکتار به وسعت فرهنگی، یک هزار و ۲۵۰ نفر اسکان و ۱۳۰ هزار نفر میزبانی از کل کشور را داشتیم، بدون افزایش اعتبار و بدون پیشینه اجرا، این موارد جزو چشم انداز ۱۵ ساله ما بود، اما توانستیم در این مدت دو ساله به آن برسیم.

فارس: حجم فعالیت‌های اردویی زیادی را در حال حاضر پشتیبانی می‌کنید، با این برنامه‌ها جایی برای این مسائل و رسالت‌هایی که از آن حرف زدید، باقی می‌ماند؟

خود این کار زیرساخت کادرسازی است، ما دو بحث داریم یک جایی مستقیم روی مخاطب دست می‌گذاریم آن هم مخاطب نخبه و مستعدی که نتوانسته جذب جای دیگر شود مانند فعالان دانشجویی بنیاد ملی نخبگان، بچه‌های سمپادی یا افرادی که نهادها به سراغ آن‌ها نرفتند، آن‌ها جنس خاصی هم هستند و در این دو سال ما با آنها ارتباط گرفتیم و یک گروه باشگاه فعالان رضوی را تشکیل دادیم که قصد ارتباط پنج یا شش ساله با موسسه دارند و هر کس وارد مجموعه می‌شود یک پرونده پنج ساله برای او شکل می‌گیرد که البته هنوز زیرساخت نرم‌افزاری آن در حال شکل‌گیری بوده و اگر به اتمام برسد، یک شبکه جامع ارتباط‌گیری با مخاطب شکل می‌گیرد و براساس هوش مصنوعی کار می‌کند، هر کس در این فرآیند قرار بگیرد می‌تواند نیازهای معرفتی خود را افزایش دهد.

 بخش دوم تشکل‌های دانشجویی است که این فعالان در طول تاریخ هم در برهه‌های خاص نقش خود را به خوبی ایفا کرده‌اند و این تشکل‌ها در مواجهه با نیروهای خودشان از ما استاد و مربی می‌خواهند، مربی طلبه خوش فکر که ارتباط اولیه با جوانان را داشته باشد و همچنین محصول و زیرساخت که برای نشاط و فراغت مجموعه درراستای کار آنها استفاده شود.

هر تشکلی که به مشهد می‌آید قبلا دغدغه‌های بسیاری داشت، اما اکنون فقط برنامه حضورش در مشهد را هماهنگ می‌کند و دغدغه اسکان و این مسائل را ندارد. 

اگر اردوهای راهیان نور در زمان‌هایی انقلاب و جوانان ما را بیمه کرد، اردو به مقصد مشهد امروز چنین کارکردی دارد، مشهد می‌تواند به مرکز اردویی و مرکز تکمیلی تربیت تبدیل شود، بهترین اردوها براساس زیارت امام رضا (ع) است که ما اتفاقا زیرساخت، مربی، مکان و محتوا را در اختیار افراد قرار می‌دهیم و افراد با خاطره خوب به مشهد می‌آیند و برنامه‌ای داریم که تا ۱۰۰ هزار نفر را در موسسه میزبانی کنیم.

فارس: در این برنامه ها احتمالا با تنوع مخاطبانی که با آن روبه‌رو هستید، اتفاقات جالب زیادی رخ می‌دهد، درست است؟

این یک حقیقت امام رضایی است، همه می‌گویند امام رضا(ع ) رئوف هستند و هرکس می‌آید حرم ناراضی برنمی‌گردد، امام یک مهربانی خاصی دارند که به مقام رضا بودن ایشان برمی‌گردد.

ما برنامه «زیر سایه خورشید» را داریم که امسال با ظرفیت مردمی با افزایش گستره برگزاری روبه‌رو بود، زیر سایه خورشید به نوعی زیارت از راه دور است، به مکان‌هایی که افراد نمی‌توانند به دلایلی در ایام خاص به حرم مشرف شوند، ما پرچم حرم امام رضا(ع) را به عنوان صاحب این کشور برای بیماران، معادن، زندان، آسایشگاه، شهرهای موشکی، نیروگاه هسته‌ای و ناو می‌بریم، امسال ۲۰ هزار نفر در کل کشور عملیات اجرایی این کار را در دست گرفتند، با هزینه از خودشان این کار را اجرا کردند، در ۲ هزار نقطه آن را انجام دادند، کادر اجرایی آن ۲۰ هزار جوانی هستند که در تشکل‌ها فعالیت دارند.

ما این پرچم را برای بودایی، ارامنه و مسیحی می‌بریم، رهبر بودای هند شفای دخترش را از امام رضا(ع) گرفت و هر سال مقید است که در این مراسم سخنرانی کند، در فضای بین الملل هم این‌گونه است و هر کس متوسل شود به خواسته‌اش می‌رسد.

یک خانم بودایی که شیعه شده بود آرزوی زیارت امام رضا(ع) را داشت، مادرش که بودایی هم بوده بیمار می‌شود و از قضا به خاطر تغییر دین از مادرش طرد می‌شود و شبی در خواب امام رضا(ع) به او می‌گویند به زیارت مادرت برو و من بعد به دیدارت می‌آیم که در همان زمان پرچم حرم به تایلند می‌رود. این تقارن سبب خلق صحنه‌های زیبایی شده بود که باید پای صحبت خادمان کاروان بنشینید و آن را بشنوید.

 وقتی او به زیارت مشهد آمد، می‌گفت در این حرم بود که امام این حرف را به من گفتند، این امام چقدر مهربان هستند که حتی قهر و کدورت مادر و دختر را هم بر نمی‌تابند.

 از این جنس اتفاقات ما کم نداشتیم، در این اردوهای هفت روز در بهشت، برخی از بچه‌ها می‌گویند شما هفت روز ما را محدود کردید و ما باید با یک روحانی هم خانه باشیم و این برای ما سخت است، چراکه در شهر خودمان ما از دور هم به سراغ آن‌ها نمی‌رویم. 

اما بعد در وداع حاضر نیستند از طلبه همراهشان جدا شوند یا زمانی که بعد از ۵۰ روز تماس می‌گیریم با خانواده‌اش که ببینیم چه تاثیراتی داشته، خانواده بسیار راضی هستند، می گویند، فرزندشان حتی نماز شب می‌خواند و هیات هفتگی برای خودشان راه انداختند، یکی نامه زده بود که ما کتاب‌ها را در محله و شهر خودمان تقسیم کردیم، به عنوان مثال، اینجا شبهه داریم شما استاد بفرستید برای رفع شبهه.

نهضتی شکل گرفته و این سن خوبی برای تفهیم ارتباط با خدا است، بزرگ‌ترین اشکال در برنامه‌های فرهنگی کشور این است که ما سراغ کار نوجوانان نرفتیم و رهبری می‌گفتند اگر آقایان می‌فهمیدند کار نوجوانان چقدر اهمیت دارد شب‌ها نمی‌خوابیدند.

 چقدر گذشتگان ما اهمال و سنگ‌اندازی کردند و باید پیش حضرت رضا(ع) و حضرت حجت(عج) و امام خمینی(ره) باید پاسخگو باشند. 

بچه‌هایی که به جبهه رفتند همه از این جوانان بودند و هیچ‌کدام تربیت یافته حوزه علمیه نبودند، بلکه بعضا بچه‌هایی بودند که سر چهارراه بودند یا قبل انقلاب جاهایی دیگر هم بودند، اما بنا به تحول و فرصتی که داده شد و زیبایی دین، همه جذب شدند و اگر ما کاری نکنیم باید پاسخگو باشیم. 

 با این اوصاف مهم‌ترین کاری که برای امسال پیش‌رو دارید، چیست؟ 

ما یکسری کارها را آغاز کردیم که تثبیت آن‌ها برایمان بسیار اهمیت دارد، زیر سایه خورشید کار بسیار خوبی است و صرفا تبلیغ نیست، بلکه زیارت است و اثر وضعی بسیاری دارد، ما در یکسال آینده تثبیت و توسعه برنامه‌هایمان برایمان اهمیت دارد.

هفت روز در بهشت و برند دوره های تخصصی خاص و مرکزیت آموزشی تربیتی که جنس طرح‌ریزی و ارائه آن خاص است را برای جامعه نخبگانی روی فضای مجازی ببریم و توسعه دهیم و محتواها را تثبیت کنیم، الگوی غیرحضوری این دوره‌ها را ایجاد کنیم و بحث چند رسانه‌ای را ترتیب بدهیم تا کار ما تبدیل به یک محصول شود و فضاهای اردویی را بتوانیم برای دانشجویان تثبیت کنیم.

شعار ما این است که مشهد به پایگاه معرفت‌افزایی کشور تبدیل شود که هم هدف ما است و هم دغدغه مقام معظم رهبری است و رسالت این آستان هم همین است که اگر بخشی از ظرفیت آستان به این بخش اختصاص داده شود، مشهد به عالی‌ترین پایگاه انسان‌سازی برای گام دوم انقلاب تبدیل می‌شود نه برای انقلاب که برای تمام دنیا، ما هیچ جا این ظرفیت را نداریم، اما در مشهد فضای زیارت، توسعه ابنیه، محتوا، حرم و مربی وجود دارد.

مشهد می‌تواند عالی‌ترین پایگاه انسان‌سازی و کادرسازی برای آینده انقلاب اسلامی باشد که کادر اصلی حکومت مهدوی از این مکان صورت بگیرد و  این همه به دلیل افق بالای این انقلاب است.

منبع:فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.